دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 23 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 50 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
چکیده
بدون تردید حفظ «عفت عمومی» برای پایداری هر جامعه ضرورتی انکار ناپذیر است و یکی ازراه های جلوگیری از نفوذ شیطان و وسوسه های آن، ایجاد حریم میان زن و مرد و رعایت پوشش است تا از نگاه های هوس آلود و تماس های غیر شرعی جلوگیری شود. تقویت ایمان، آرامش روحی و روانی، سلامت جسمی، استحکام بنیان خانواده، عزت و سربلندی، امنیت بانوان از دست سوداگران شهوت و دوری از افکار ناسالم، برخی از برکات دستورات قرآن و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است.
همچنین . غیرت به عنوان یک روحیهی قوی و اراده راستین در انسان، میتواند آن را در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی در برخورد با مسایل استوار و ثابت قدم نگاه دارد. غیرت آن اراده و اعتقادی است که باعث میشود انسانِ بهرهمند از این روحیه، از اصول و مرام و منش اعتقادی خود گامی پس نگذارد و اهداف ارزشهای معتقد بدان را، پاسداری و صیانت کند. اگر غیرت از حدود و جایگاه خود پا را فراتر نگذارد و دچار تک بُعدی نگری نشود، در حد و اندازه خود، یک اعتقاد و منش ارزشمند و قابل ستایش است. غیرت داشتن تنها در ناموس پرستی و صیانت از زن و همسر خلاصه نمیشود. غیرت یک مفهوم عام است و در ابعاد و شاخههای گوناگون، دارای کارکرد و دستآورد است. غیرت دینی، علمی، ورزشی، شغلی، خانوادگی و...، هر کدام دارای جهتگیری جداگانهای است، ولی آنچه در همه یکسان است، آن حس مسئولیت پذیری و وظیفهمندی است. غیرت واژهای مخالف با بی تفاوتی و بیمسئولیتی و سستی و لاابالی گری است. غیرت، مرام و منش و کرامت بزرگان است. غیرت یک اندیشهی متعالی استوار و راهبردی است که بهرهمندی از آن، آدمی را به سوی کمال و سعادت و موفقیت در کارها رهنمون خواهد ساخت.
یکی از مهمترین عرصه هایی که می تواند در تقویت غیرت و عفت عمومی جایگاه مهمی داشته باشد آموزش و پرورش و مدرسه است. که می تواند بوسیله آموزه های معلم در این عرصه به تقویت غیرت و عفت عمومی کمک شایانی نماید.
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 37 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
چکیده :
تحقیقات و پژوهش نشان داده است که هر چه جایگاه و منزلت معلم و آموزش و پرورش در جامعه ارتقا پیدا کند و ارج گذاری شود، به همان میزان نیز رغبت دانشآموز به تحصیل و پیشرفت تحصیلی بیشتر میشود. بنابراین رسانهها، نهادها و همه افراد جامعه باید به موضوع ارتقای منزلت معلم به عنوان یک پدیده اجتماعی نگاه کنند.مقام معظم رهبری (مد ظله) تعابیر بلندی در شأن و منزلت معلم بیان کردند، همچنین ایشان توجه جدی مسئولان این دستگاه عظیم را به سند تحول آموزش و پرورش خواستار شدند.
در سند بنیادین تحول در آموزش و پرورش دو بحث وجود دارد، از جمله بحث ارائه خدمات و تعلیم و تربیت که وظیفه معلمین است که توفیق اشتغال در این زمینه را دارند و باید انجام دهند.دومین بحث در سند تحول آموزش و پرورش، ارتقای منزلت اجتماعی معلم و همچنین ارتقای جایگاه نهاد آموزش و پرورش است که این موضوع جزء وظایف آموزش و پرورش نیست.با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری(مدظله) و با توجه به سیاستگذاریهای اسناد بالادست، ایجاب میکند که همه نهادها، دستگاهها و مسئولین در این زمینه ورود کنند.
ارتقای منزلت اجتماعی معلمان، یک پدیده اجتماعی است و خاص هیچ دستگاهی نیست، بنابراین رسانهها، نهادها و همه افراد جامعه باید به این موضوع بپردازند و تا زمانی که معلم به جایگاه مناسبی دست پیدا نکنند، بچهها از وضعیت مطلوب محروم میشوندجایگاه و ارزشگذاری این کار به عهده رسانهها، نهادها، خانوادهها و اولیاست که نشان دهند حفظ و حراست و ایثار در این کار ارزش دارد، آموزش و پرورش نیز همین گونه است. در مقاله حاضر به وظایف مسئولان ،مردم و معلمان در ارتقاء شان و منزلت معلم پرداخته و نقش هر یک را در پیشبرد اهداف آموزشی و پرورشی و اثر گذاری بیشتر معلمان در تعلیم و تربیت بررسی خواهیم کرد.
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 28 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
*مقاله ارایش کنونی نیروهای جهان و رهیافتهای انها برای فتح میدان نبرد اقتصادی*
مقدمه
آرایش کنونی نیروهای جهان و رهیافت آنها برای فتح میدان نبرد اقتصادی، جهان را در آستانه ایجاد بلوکهای اقتصادی قرار داده است. دنیا در عصر فراصنعتی، جوامعی با خصوصیاتی متفاوت را در بر گرفته است; دسته اول گروه کوچکی هستند که سرگرم زورآزمایی صنعتی، پویشهای نوین پیشرفت و دگرگونیهای پرشتاب اقتصاد بوده و مردمانشان با خیالی آسوده و آرامش درونی (لااقل در ظاهر) به دنبال رفاه و هرچه بهتر زندگی کردن خود و فرزاندانشان هستند، این جوامع را عموماً با کلماتی چون توسعه یافته، پیشرفته، مدرن، نوگرا، متکامل، صنعتی شده و ثروتمند میشناسند.
در مقابل جوامعی هستند که با گرسنگی، بیماری، کمسوادی و رکود اقتصادی درگیر بوده، زندگی آنها با فقر و محرومیت همراه است و برای گذران زندگی ناچارند که با سختیها و مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم کنند. واژگانی چون کم توسعه ، توسعه نیافته ، عقب افتاده، غیر صنعتی، فقیر و جهان سومی نامهایی است که به این جوامع اشاره دارند.
تفاوت این جوامع، سؤالی را در ذهن بسیاری از اندیشمندان تداعی کرده است: چرا پیشرفتها، موفقیت و رفاه به دسته اول محدود شده و دسته دوم بهره کمتری از آن برده اند؟
پاسخ به این سؤال، نیازمند ریشهیابی توسعهیافتگی در جوامع پیشرفته و جستجوی علت توسعه نیافتگی در کشورهای کم توسعه است؛ که به نوبه خود مطالعه و تبیین روابط پدیدههای اجتماعی اقتصادی سیاسی در شرایط خاص هر جامعه را میطلبد. به این ترتیب پرسش از علت پیشرفت اقتصادی جوامع، موجب شکلگیری نظریههای جدید در اقتصاد توسعه با نگرشها و رویکردهای مختلف شده است. که در اغلب آنها میزان باور به "اهمیت دخالت دولت"، "نقش توزیع دوباره درآمد" و "وجود منافع در تجارت متقابل" شکل متفاوتی از نظریات را نتیجه داده است.نظریاتی که جهتدهنده تصمیمها و سیاستهای برنامهریزان و سیاستگزاران توسعه بوده است.
در این نوشتار، به جمع آوری نظریات توسعه اقتصادی پرداختهایم، با این امید که با "روش اقتصاددانان" در تبیین مسائل اقتصادی پیشروی کشورهای کم توسعه آشنایی حاصل شده و این آشنایی، قدمی کوچک اما مهم در فرآیند تدوین الگوی توسعه بومی (و غیر تقلیدی) برای کشور باشد.
در این نوشتار، به دیدگاههای اقتصاددانان بزرگ در خصوص عوامل اقتصادی مؤثر بر رشد، اشاره مختصری شده است. سپس نظریات پیشگامان اقتصاد توسعه مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق به عنوان نخستین گام در موضوع ارزیابی و انطباق دیدگاههای اقتصاد توسعه با الگوی توسعه ملی ایران تبیین شده است و امیدواریم در پژوهشهای آتی، گامهای دقیقتری در این خصوص داریم.
1ـ پیشگامان توسعه و نظریات توسعه اقتصادی
نخستین تحلیلهای روشمند برای تبیین روابط اقتصادی بین پدیدهها، توسط اندیشمندان و نظریه پردازان مکتب کلاسیک (اسمیت و ریکاردو) طرح شد. مجموعه عوامل افزایش جمعیت، افزایش محدوده و دامنه بازار، تقسیم کار و تخصص، انباشت سرمایه، پیشرفت فنی، افزایش بهرهوری و تجارت آزاد، از عوامل اساسی رشد و توسعه در دیدگاه آنان بود. در این دیدگاه دولت باید کمترین دخالت را در امور اقتصادی داشته باشد.
نئوکلاسیک ها، مسأله "تخصیص بهینه عوامل تولید کمیاب" را در بطن توجه قرار میدادند، اما ناتوانی نظریات نئوکلاسیکها در رفع مشکلات اقتصادیِ کشورهای کمتوسعه، توجهها را به موضوع رشد و توسعه اقتصادی معطوف کرد. انتشار مقاله آرتور لوئیس با نام "توسعه اقتصادی با عرضه نامحدود نیروی کار" پس از جنگ جهانی دوم، توسعه اقتصادی را بار دیگر، محور مباحث علم اقتصاد قرار داد. از آن پس اقتصاددانان، ضمن تلاش فراوان و مطالعه کشورهای کم توسعه, سعی داشتهاند چارچوبی برای تحلیل مسائل توسعه در این کشورها فراهم کنند.
1ـ1ـ بائر
نظریه توسعه بائر به شواهد و مدارکی مبتنی است که وی از مالایا و آفریقای غربی فراهم کرده است. آثار بائر عمدتاً به نقش فعالیت تجاری و اهمیت بخش غیر رسمی در کشورهای در حال توسعه, نقش محصولات پولی در توسعه, رابطه بین پیشرفت اقتصادی و توزیع شغلی, مسائل نظری و علمی مربوط به قیمت و ایجاد ثبات در درآمد مربوط میشود. آثار بائر همچنین در برگیرندة انتقادات تندی دربارة برخی موضوعات بینالمللی مرتبط با توسعه از قبیل "مدار بسته" یا "دور باطل فقر", "شکاف فزاینده اختلاف درآمد در میان کشورها", طرز عمل کمکهای خارجی و جنبههای نظری و علمی برنامهریزی توسعه اقتصادی است.
بائر مخالف سرسخت دخالت دولت در امور اقتصادی در کشورهای در حال توسعه است و این دخالت را "تجربه اندوهناک" توصیف میکند که فقط منجر به تحمیل هزینههای گزاف به تولیدکنندگان میشود و معتقد است که مدلهای متداول رشد, بر ثابت ماندن عوامل مهمی مانند وضعیت سیاسی, نگرشهای مردم و وضع دانش عمومی تأکید دارند, در حالی که تجارت واقعی بازگوی تغییر مستمر این عوامل در فرایند توسعه است.
ارزیابی بائر در دهة 1980, از فرضیة کلارک و فیشر- مبتنی بر اینکه پیشرفت اقتصادی متضمن حرکت تصاعدی نیروی کار از فعالیتهای اقتصادی نوع اول به فعالیتهای نوع دوم و متعاقباً به فعالیتهای نوع سوم است ـ منفی است. بائر این فرضیه را از درجة اعتبار ساقط دانسته و اظهار میکند که:
1-این نظریه بر آمار گمراه کننده مبتنی است؛
2-فعالیتهای نوع سوم مجموعة متنوعی است از فعالیتهایی که وجه مشترک آنها تنها در غیر مادی بودن محصول آن است
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 16 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
شعر ایرانی، در عصر حاضر، توانسته است چهره های برجسته ایی را به قلمرو فرهنگ این سرزمین عرضه دارد، از جملة این افراد، سیمین بهبهانی، شاعر و نویسندة معاصر است.
یکی از مواردی که باعث شهرت سیمین و شعر او گردیده است، تحولی است که وی در قالب غزل بوجود آورده است، به این صورت که با ایجاد مضامین و موضوعات نو و ریختن آن در همان قالب غزل قدیم و سخن گفتن از دردها و مشکلات مردم، مجموعه شعرهایی را به عالم شعر و ادب تقدیم نمود که نشان می دهد که شعر وی زبان همدلی با مردم زمانش است و بنابراین باید سیمین را یک شاعر اجتماعی و مردمی دانست. قابل ذکر است که وی در غزل قدیم هم شعر سروده اما به گفتة خود این کار وی را قانع ننموده است و پیوسته به این هدف می اندیشیده که سخن از دل بگوید و یک شاعر تأثیر گذار باشد و دیگر سخن از مکررات و مضامین تکراری به میان نیاورد.
در این گفتار سعی شده است که با نگرش و درنگی هرچند کوتاه به شعر و قصه و خاطرات سیمین، برخی از ویژگیها و مضامین و عوامل مؤثر در ایجاد کلام وی مورد ارزیابی قرار گیرد.
کلید واژه
شعر معاصر، غزل، مضامین اجتماعی، عشق، زن، همدلی و همدردی، مردم، شاعر، نویسنده.
عنوان
-مقدمه و پیشگفتار
-ویژگیهایی از شعر سیمین
-پاره ای از مضامین شعر سیمین
- عشق
- زن
- نگرشی بر قصه ها و خاطرات سیمین
- معرفی آثار سیمین بهبهانی
- عوامل موثر در ایجاد شعر از دیدگاه سیمین
- نتیجه گیری
- فهرست منابع و مآخذ
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 43 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
*مقاله طنز و شعر مشروطه*
ابراهیم نبوی
برگرفته از: بی بی سی فارسی
شعر و تصنیف و ترانه یکی از مهم ترین آثار طنزی بود که توسط شاعران انقلابی مشروطه به صورت های مختلف سروده می شد و به دلیل خصوصیت شعر بودن و به آهنگ درآمدن در ابعاد وسیع منتشر می گشت.
اگر بخواهیم دلایلی را برای موفقیت شعر طنز مشروطه در اثرگذاری بر مردم و انقلاب پیدا کنیم، به این خصوصیات می توانیم توجه کنیم:
شعر طنز مشروطه، زبانی ساده و عامیانه دارد.
شعر طنز مشروطه معمولا آهنگین است.
شعر طنز مشروطه معمولا تعریف اجتماعی و اعتراضی دارد.
شعر طنز مشروطه معمولا از اشکال جدید و تازه ای استفاده کرده است.
گرچه می توان فهرستی بلند از شاعران مشروطه برشمرد، اما شاید آوردن نام افرادی چون عارف قزوینی، سید اشرف الدین قزوینی( نسیم شمال)، میرزاده عشقی، میرزا علی اکبر طاهرزاده صابر(هوپ هوپ)، میرزا علی اکبرخان دهخدا، ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار، محاسب الملک، ادیب الممالک فراهانی، مکرم اصفهانی دربرگیرنده بخش اعظم شعرای دوره مشروطه باشد.
عارف قزوینی
عارف قزوینی از شاعران و تصنیف سرایان دوره مشروطه است که علاوه بر اینکه شاعری بی نظیر بود و شاید بتوان گفت که سرود ملی مشروطه، یعنی « ازخون جوانان وطن لاله دمیده» او بی تردید همواره در زبان و ذهن ملت ایران می ماند، به دلیل آشنایی اش با موسیقی در اجرای کنسرت های میهنی نیز شاخص است.
عارف در قزوین به دنیا آمد، به تهران سفر کرد و همزمان با موج انقلاب مشروطه، به سرودن تصنیف و شعر و ترانه پرداخت. ترانه های عارف بلافاصله پس از اینکه سروده می شدند، مانند بمب در فضای اجتماعی کشور منتشر می شد و تمام ایران از آن خبردار می شد.
تصنیف «گریه را به مستی بهانه کردم» را برای اعتراض به دخالت بیگانگان در امور کشور ساخت. و همین باعث شد تا تحت تعقیب قرار بگیرد و بگریزد. وی به دادن کنسرت هایی که بسیار شلوغ می شد و اجرای نمایش هایی که استقبال بسیاری را بوجود می آورد، می پرداخت. شاید همین خطر کردن او بود که باعث شد تا ایرج میرزا، عارفنامه را برایش بسراید و چنین بگوید که:
بگو آن عامی عارف نما را
تو این کرم سیاست چیست داری؟
که گم کردی تو سوراخ دعا را
چرا پا بر دم افعی گذاری؟
چه خوش گفتی که هر کس گشت بیدار
چرا پس می خری بر خود خطر را
در ایران می رود آخر سر دار
گذاری زیر پای خویش سر را....