دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 143 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مقاله بررسی کارآفرینها و کارآفرینی در صنعت در 40 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی....................................................................... 1
مقدمه..................................................................................................................... 1
تعریف و مفهوم واژة کارآفرینی........................................................................... 2
تعاریف کارآفرینی از دیدگاه نظریه پردازان......................................................... 3
ویژگیهای روان شناختی کارآفرینان..................................................................... 6
ویژگیها و خصوصیات کارآفرینان........................................................................ 6
تعریف ویژگی های عمومی.................................................................................... 7
کارآفرین مستقل، سازمانی و شرکتی................................................................... 8
کارآفرین بودن و خلاق بودن دو روی یک سکه................................................... 12
کارآفرینی بازارگرا یا بازارساز............................................................................ 16
سرمایه داران ارشادگر در خدمت کارآفرینان...................................................... 19
الگوی نوآوری در سازمان صنعتی ایران............................................................. 20
موانع قانونی رشد کارآفرین در صنایع کوچک ایران........................................... 21
آثار کارآفرینان دیروز سرمشق کارآفرینان امروز.............................................. 25
خصوصیات اصلی کارآفرینان و مصادیق آنها..................................................... 25
فهرست منابع......................................................................................................... 35
کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی
مقدمه:
«کارآفرینی از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئونات مختلف زندگی انسان حضور داشته و مبنای تحولات و پیشرفت های بشری بوده است و اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور،نوساز و مبتکربه عنوان کارآفرینان چرخ های توسعه اقتصادی را به حرکت درمیآورند. در اهمیت کارآفرینی همین بس که طی 20 سال (1980-1960) در یکی از کشورهای جهان سوم (هندوستان) تنها پانصد موسسة کارآفرینی شروع به کار کرده اند و حتی پاره ای شرکت های بزرگ جهانی برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آورده اند» (تدبیر، ش 90، 1377، ص 10)
«تغییر فراگیر روش ها و نگرش ها طی دو دهة اخیر و جذب و به کارگیری مدیران کارآفرین بیانگر نقش کلیدی کارآفرینان به ویژه در ایجاد واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط که منجر به اشتغال زایی زیاد میشود» (مدرس، بهار 77، ش 6، ص 122)
«توجه به کارآفرینی و ایجاد توسعه آن گام مثبتی در اشتغال زایی،افزایش منابع ملی، رفع خلل، شکاف ها و تنگناهای بازار و اجتماع، تحول و تجدید حیات ملی و محلی، ایجاد ثروت و توزیع درآمد و عامل تعادل در اقتصاد پویا و ترغیب و تشویق در سرمایه گذاری همراه با سود اجتماعی است.» (کارآفرین، ش 8، 1380 صص 24 و 26)
تعریف و مفهوم واژة کارآفرینی
«واژه ای است فرانسوی به معنای متعهد شدن "undertake" بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی و بستر[1] کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند» (احمدپور، 1379-4)
«از حدود 1700 میلادی به بعد فرانسویان درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار ساخت جاده، پل، بندر و استحکامات بودند به کرات لفظ کارآفرین را به کار برده اند اما نباید فراموش کرد که در اوایل سدة شانزدهم کسانی را که در امر هدایت ماموریت های نظامی بودند کارآفرین می خواندند و این مساله تا بدانجا پیشرفت کرد که برای انواع مخاطرات (Risks) با محدودیت هایی این واژه مورد استفاده قرار گرفت» (کوچران، 1968-87)
«انگلیسی ها برخلاف فرانسوی ها سه اصطلاح متفاوت را در خصوص کارآفرین به کار گرفتند که عبارت بودند از:
متعهد[2]، ماجراجو[3] و کارفرما[4]» (کوچران، 1968-88) این واژه در سال 1848 توسط استوارت میل به کارآفرین "Entrepreneur" در زبان انگلیسی ترجمه شد او کارکرد و عمل کارآفرین را شامل: هدایت، نظارت، کنترل، مخاطره پذیری می دانست و عامل متمایز کننده مدیر و کارآفرین را مخاطره پذیری معرفی می کرد.» (بروکهاوس و هوروتیز[5]، 1986-27).
تعاریف کارآفرینی از دیدگاه نظریه پردازان
در این خصوص دانشمندان بسیاری اظهار عقیده نموده اند که در این مقاله به بررسی مهمترین عقاید و نظرات میپردازیم.
1- کارآفرینی از دیدگاه اقتصاد دانان
«کارآفرین وکارآفرینی اولین بار موردتوجه اقتصاددانان قرار گرفت» (احمدپور،1379-5) « “ریچارد کانتیون” (Richard contillon 1730) اولین فردی بود که این واژه را در علم اقتصاد ابداع کرد وی به سه عنصر اصلی در جستجوی فعالیت «کارآفرینان» اشاره نمود. 1- کارآفرینان در یک محیط همراه با عدم قطعیت فعالیت میکنند. 2- آنها در صورت نداشتن توانایی زیاد برای فعالیت اقتصادی با فساد و تباهی خاصی مواجه میشوند.
3- آنان سرمایه اولیه خودشان را فراهم میآورند» (رامبال[6]، 1989-17) «کانتیلون، هرکس را که با بهایی نامعین دست به خرید و فروش بزند کارآفرین میداند» (کوچران، 1968، 87)
«ژوزف شومپیتر (Joseph Schompeter , 1934) میگوید: کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نوآوری و ایجاد ترکیب های تازه از مواد» (احمدپور، 1379-87)
« “شومپیتر” نقش مدیران و افرادی که کسب وکار ایجاد می نمایند را از مفهوم «کارآفرین» جدا می نماید. از دیدگاه وی هر کدام از فعالیت های زیر کارآفرین است.
1- ارائه کالایی جدید 2- ارائه روش جدید در فرایند تولید 3- گشایش بازاری تازه 4- یافتن منابع جدید و ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت «کارآفرین» در این میان باید صاجبان سرمایه را در خصوص مطلوبیت نوآوری خویش متقاعد سازد» (پالمر، 1987، 47)
«شومپیتر استدلال میکند که «کارآفرینان» سازوکارهای ایجاد و توزیع ثروت در نظام سرمایه داری هستند او این فرآیند را «تخریب خلاق»[7] می نامد چرا که کارآفرینان ثروت جدید را از طریق تخریب ساختارهای موجود بازار ایجاد میکند» (احمدپور، 1379-54) شومپیتر معتقد است که تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد می گردد ایندو مشخصه یک اقتصاد سالم است.» (دراکر[8]، 1985- 17) شومپیتر «مدیر را تنها هنگامی کارآفرین میداند که تخریب خلاق یا نوآورانه را از خود بروز دهد» (کوچران، 1968-90)
2- کارآفرین از دیدگاه دانشمندان مدیریت
«پیتر دراکر (Petter Drucker 1985) : معتقد است «کارآفرین» کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می نماید» (احمدپور، 1379-21)
«به نظر ساویر (J. E. Sawyer 1958) کارآفرینی را میتوان در دامنه وسیعی از وظایف مشاهده نمود. این وظایف میتواند شامل نوآوری محض تا کارهای معمولی باشد و کارآفرینی را نه تنها به طور مستقل و فردی بلکه در تمام سازمانهایی که در آنها تصمیم گیری های متهورانه اتخاذ می گردد و بر ترکیب و تخصیص منابع در شرایط بی ثبات تأثیر می گذارد میتوان یافت» (بروکماوس، 1982- 40)
« «دیوید مک کران واریک فلانیگان»[9] کارآفرینان را افرادی نوآور ، با فکری متمرکز و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها می دانند که کمتر مطابق کتاب کار میکنند و در نظام اقتصادی، شرکت های نوآور، سود آور و با رشدی سریع ایجاد می نمایند» (احمدپور، 1377-34)
سرمایه داران ارشادگر در خدمت کارآفرینان
«قبل از دوران اینترنت سرمایه داران چالش گرا به طور عمده نقش مربی گری کارآفرینان جوان را بازی می کردند امروز به جهت تعداد زیاد شرکت های نوپا مشغله این سرمایه داران زیاد شده است و چون دست به گزینش شرکت های نوپای خوش آتیه میزنند و دیگر شرکت های نوپای کسب و کار مجالی برای رشد نمی یابند در نتیجه امروزه نوع جدیدی از مربیان وارد بازار تربیت کارآفرینان شدهاند تا خلاء موجود را پر کنند این گروه که به «سرمایه داران ارشادگر» معروفند، به کارآفرینان در همه امور از استخدام کارکنان نخبه گرفته تا جذب سرمایه اولیه مورد لزوم آنها کمک میکنند. آنها «معماران کسب و کاری» بسیار موفق و ثروتمندی هستند که دیگر مایل به راه اندازی کسب و کار مستقلی برای خود نیستند ولی در بازی کارآفرینی ساعت های متمادی را با کارآفرینان تازه کار می گذرانند به آنها در ایجاد و اصلاح مدل کسب و کاری، آزمون ایده هایشان در بازار، ایجاد فرآیندهای کسب و کاری لازم، تهیه پول و … یاری میرسانند «سرمایه داران ارشادگر» در مقابل سهم کوچکی از سهام مؤسسه به ایفای این نقش ها پرداخته و تجربیات با ارزش خود را قطره قطره و مطابق مقتضیات زمانی و به مقدار لازم به تیمهای کارآفرین تزریق میکنند. «سرمایه داران ارشادگرا» هیچگاه به جای کارآفرینان تصمیم گیری نمی کنند و آنها معمولاً انرژی و مثبت اندیشی خود را به مشارکت می گذارند. جامعه خاص سرمایه داران ارشادگر ظرف سی سال است که در آمریکا پا گرفته است. آنها ریش سفیدهایی هستند که مدعی برخی از افتخارات و فرصت های تخصیص یافته اقتصاد جدید برای جوان ها و تازه کارها هستند»
(ماهنامه گزیده مدیریت، شماره 5، اسفند 1379، صص 18-10)
الگوی نوآوری در سازمان صنعتی ایران
«در تحقیقی پس از انتخاب بهترینهای صنایع ایران تعیین شاخصهای تعیین کننده وضعیت بهبود و نوآوری در صنایع که عبارت بودند از: توانایی طراحی و مشابه سازی، توانایی بهبود بخشیدن به تکنولوژی وارداتی گذشته، ایجاد یا تولید محصول جدید، بدست آمده از اینقرار بود که: سازمانهای صنعتی ایران برای ایجاد باور همگانی با ارایه ایده و طرحهای نو به صورت یک سنت کاری باید با تشویق و اهمیت دادن به طرح های جدید افراد، پرهیز از عکس العمل شدید در مقابل شکستهای اولیه طرحها، استقلال کاری، معرفی طرحهای انجام شده، پاداشهای درونی لازم، ارایه برنامهای مشخص برای گردش شغلی مدیران نوآوری به منظور انتقال تجربیات به واحدهای دیگر و پی بردن افراد به اهمیتی که شرکت برای نوآوری قائل است فراهم سازی بستری مناسب به منظور امکان مشارکت آزاد افراد در طرحها، بر پایی سیستم آموزشی مستمر در جهت مهارتهای مرتبط با حوزه کاری به منظور انتقال دانش به افراد در یک برنامه منظم، و ایجاد کانالهای مستقیم و مستمر برای آگاهی از نظرات مشتریان به منظور ارایه طرح های سازمانی متناسب با نیاز مصرف کنندگان و پرهیز از تشریح جزییات روش کار و تعیین چگونگی انجام کار باعث افزایش میزان نوآوری سازمان صنعتی میشود.» (کارآفرین، ش 19، 1382، ص 17-14)
موانع قانونی رشد کارآفرین در صنایع کوچک ایران
«شرط اجرای ایدههای کارآفرینی و راهاندازی یک بنگاه کوچک مستلزم فراهم بودن بسترهای لازم در عرصه اقتصادی کشور است و دولت از جمله نهادهایی است که با استفاده از حق انحصاری خود در وضع قوانین نقش بارزی بر روابط و فعالیت کارگزاران و بازیگران عرضه اقتصادی دارد.
چرا که اگر قوانین درست به کارگرفته شود شرایط فعالیت در عرصة اقتصادی تسهیل و مهیاست و اگر به نادرستی به کار گرفته شود مانعی بر سر راه کارگزاران اقتصادی است. با توجه به بررسیهای انجام شده در زمینه اقتصادی مشخص شدهاست که قوانین و مقررات وضع شده توسط دولت نه تنها بسترهای مناسب برای فعالیت کارآفرینی و تولیدی را فراهم نکردهاست. بلکه مانعی جهت رشد و توسعه کارآفرینی و صنایع کوچک در ایران بودهاست.
از جمله موانع ایجاد شده برای کارآفرینی و صنایع کوچک ایران عبارتند از:
الف) فرایند اخذ جواز تأسیس واحد صنعتی (تولیدی، طراحی، مونتاژ، خدمات مهندسی، تحقیقات صنعتی، کشت و صنعت) و موانع آن برای کارآفرینان و صنایع کوچک عبارت است از:
1- تغییر دائمی ضوابط و شرایط صدور جواز تأسیس و سردرگمی متقاضیان
2- با توجه به متولی بودن وزارت صنایع به منظور فعالیت صنعتی کشور و دادن جواز تأسیس فقدان یک پایگاه اطلاعاتی کارا برای استفادة کارآفرینان به منظور شناخت بازار و محصولات کاملاً محسوس است.
3- تحمیل استانداردهایی برای دریافت جواز که متناسب با شرایط کشورهای صنعتی است نه کشور ایران
4- اجرایی نشدن ایدههای کارآفرینانه در مناطقی که ممکن است جزو مناطق حمایتی دولت نباشد.
ب- فرایند دریافت اعتبار و موانعی که بر سر راه متقاضی است
1- انجام حدود 50% از فعالیت قبل از دریافت تسهیلات بانکی
2- انعطافپذیری قوانین حاکم بر سیستم بانکی که تمایزی بین صنایع کوچک و بزرگ قایل نیست این امر سبب میشود ایده کارآفرینانه مورد حمایت قرار نگیرد.
3- اخذ وثیقه از دریافت گنندگان وام برای پرداخت وام بانکی
ب- موانع مقررات واردات و صادرات برای کارآفرینان صنایع کوچک
1- بیثابتی قوانین و متغیر بودن قوانین صادرات و واردات
2- دریافت ارز مستلزم تشریفات اداری طولانی و صرف زمان قابل توجه است همچنین فقدان تشکیلات لازم و نفوذ هماهنگی بین نهادهای مرتبط با صادرات و ناکارایی سازمانهای مربوطه کارآفرینان را با دو دولی و برگشت از نیمه راه مواجه میکند.
3- بیثباتی در نرخ ارز هرگونه برنامهریزی را از کارآفرینان سلب میکند.
ج- قانون مالیات
1- ملاک دریافت مالیات میزان درآمد ابرازی (یا تشخیصی) است نه نوع فعالیت یا اندازة بنگاه
2- نواقص و پیچیدگیهای قانونی مالیات مستقیم در زمینه شیوة وصول مالیات
3- تعداد پرداختهای مالیاتی
4- دریافت مالیات یکسان از افراد حقیقی و حقوقی که باید دگرگون شود.
د- قانون کار و موانع پیش روی کارآفرینان
1- اجازه فسخ قراردادکار به کارگر داده شدهاست و کارفرما در صورتی میتواند قرارداد فسخ کند که در مراجع صالحه اثبات کند کارگر از وظیفه خود قصور ورزیده و یا آیینهای انضباطی را نقض کرده است. آن هم مشروط به کسب نظر شورای اسلامی کار.
2- قانون کار در برخی موارد دست کارفرما را در استفاده از ابزارهای مدیریتی برای تنطیم نیروی کار و اداره بنگاه میبندد.
3- قانون کار در زمینه اجرای تکالیف قانون تمایزی بین بنگاههای بزرگ و کوچک قایل نشده
4- منع جابجایی کارگران توسط مدیران
5- بازبودن دست کارگران در جابجایی
با توجه به موارد فوق تکالیفی که قانون کار برای کارفرما در برابر نیروی کار تعیین کردهاست باعث شده تا هزینه و ریسک به کارگیری نیروی کار در اقتصاد ایران بسیار زیاد باشد.
لذا انگیزة کارفرمایان و سرمایهگذاران را در استفاده از فناوریهای کاربر و در نتیجه بکارگیری نیروی کار را کاهش داده است. این موانع موجب تهی شدن ذخیره کارآفرینی بنگاههای کوچک به ویژه صنایع کوچک به عنوان پایههای عمده توسعه ملی شدهاست.»
(کار و جامعه، شماره 45، شهریور 1381 صص صص 32-26).
«از آنجا که کارآفرین فرآیند ابتکار، نوآوری و ایجا کسب و کار جدید در شرایط پر مخاطره از طریق شناسایی فرصتها و مدیریت تخصیص منابع است و موانع، محدودیتها و تهدیدها جزءلاینفک دنیای کسب و کار است. پرواضح است که نباید این عوامل بازدارنده باشند بلکه کارآفرین باید با واقعبینی آگاهی همواره موانع اقتصادی، اداری، فرهنگی و اجتماعی کارآفرینی در کشورمان را در در نظر داشته و شیوههای گذر از آنها را بداند.
کارآفرین باید برای اجرا کردن ایدهاش سه محور اصلی را در نظر داشته باشد او باید شکست بخورد، اهداف بزرگ داشته باشد، خلاقیت، چالشپذیری و شهامت داشته باشد تا بتواند برای طراحی و ساخت آینده با شهامت و بهرهجویی از فرصتها و انتخاب دقیق، درست تصمیمگیری کند و بتواند در ایران امروز یک کارآفرین موفق باشد.»
(کارآفرین، ش21، تیر 1382 صص 80 و 77)
آثار کارآفرینان دیروز سرمشق کارآفرینان امروز
این یک فرآیند طبیعی است که بسیاری از مبتکران، نوآوران و افراد خلاق بدل به کارآفرین و بعد تبدیل به صاحب کسب و کار میشوند اما همه آنها هم موفق نمیشوند آنچه در اینجا میخوانید مصادیق کارآفرینانی هستند که دوره انتقال را با موفقت گذارندهاند هرچند تجربیات و آموختههای آنها به میزان وسیعی متفاوت است.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 143 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مقاله بررسی کارآفرینها و کارآفرینی در صنعت در 40 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی....................................................................... 1
مقدمه..................................................................................................................... 1
تعریف و مفهوم واژة کارآفرینی........................................................................... 2
تعاریف کارآفرینی از دیدگاه نظریه پردازان......................................................... 3
ویژگیهای روان شناختی کارآفرینان..................................................................... 6
ویژگیها و خصوصیات کارآفرینان........................................................................ 6
تعریف ویژگی های عمومی.................................................................................... 7
کارآفرین مستقل، سازمانی و شرکتی................................................................... 8
کارآفرین بودن و خلاق بودن دو روی یک سکه................................................... 12
کارآفرینی بازارگرا یا بازارساز............................................................................ 16
سرمایه داران ارشادگر در خدمت کارآفرینان...................................................... 19
الگوی نوآوری در سازمان صنعتی ایران............................................................. 20
موانع قانونی رشد کارآفرین در صنایع کوچک ایران........................................... 21
آثار کارآفرینان دیروز سرمشق کارآفرینان امروز.............................................. 25
خصوصیات اصلی کارآفرینان و مصادیق آنها..................................................... 25
فهرست منابع......................................................................................................... 35
کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی
مقدمه:
«کارآفرینی از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئونات مختلف زندگی انسان حضور داشته و مبنای تحولات و پیشرفت های بشری بوده است و اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور،نوساز و مبتکربه عنوان کارآفرینان چرخ های توسعه اقتصادی را به حرکت درمیآورند. در اهمیت کارآفرینی همین بس که طی 20 سال (1980-1960) در یکی از کشورهای جهان سوم (هندوستان) تنها پانصد موسسة کارآفرینی شروع به کار کرده اند و حتی پاره ای شرکت های بزرگ جهانی برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آورده اند» (تدبیر، ش 90، 1377، ص 10)
«تغییر فراگیر روش ها و نگرش ها طی دو دهة اخیر و جذب و به کارگیری مدیران کارآفرین بیانگر نقش کلیدی کارآفرینان به ویژه در ایجاد واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط که منجر به اشتغال زایی زیاد میشود» (مدرس، بهار 77، ش 6، ص 122)
«توجه به کارآفرینی و ایجاد توسعه آن گام مثبتی در اشتغال زایی،افزایش منابع ملی، رفع خلل، شکاف ها و تنگناهای بازار و اجتماع، تحول و تجدید حیات ملی و محلی، ایجاد ثروت و توزیع درآمد و عامل تعادل در اقتصاد پویا و ترغیب و تشویق در سرمایه گذاری همراه با سود اجتماعی است.» (کارآفرین، ش 8، 1380 صص 24 و 26)
تعریف و مفهوم واژة کارآفرینی
«واژه ای است فرانسوی به معنای متعهد شدن "undertake" بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی و بستر[1] کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند» (احمدپور، 1379-4)
«از حدود 1700 میلادی به بعد فرانسویان درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار ساخت جاده، پل، بندر و استحکامات بودند به کرات لفظ کارآفرین را به کار برده اند اما نباید فراموش کرد که در اوایل سدة شانزدهم کسانی را که در امر هدایت ماموریت های نظامی بودند کارآفرین می خواندند و این مساله تا بدانجا پیشرفت کرد که برای انواع مخاطرات (Risks) با محدودیت هایی این واژه مورد استفاده قرار گرفت» (کوچران، 1968-87)
«انگلیسی ها برخلاف فرانسوی ها سه اصطلاح متفاوت را در خصوص کارآفرین به کار گرفتند که عبارت بودند از:
متعهد[2]، ماجراجو[3] و کارفرما[4]» (کوچران، 1968-88) این واژه در سال 1848 توسط استوارت میل به کارآفرین "Entrepreneur" در زبان انگلیسی ترجمه شد او کارکرد و عمل کارآفرین را شامل: هدایت، نظارت، کنترل، مخاطره پذیری می دانست و عامل متمایز کننده مدیر و کارآفرین را مخاطره پذیری معرفی می کرد.» (بروکهاوس و هوروتیز[5]، 1986-27).
تعاریف کارآفرینی از دیدگاه نظریه پردازان
در این خصوص دانشمندان بسیاری اظهار عقیده نموده اند که در این مقاله به بررسی مهمترین عقاید و نظرات میپردازیم.
1- کارآفرینی از دیدگاه اقتصاد دانان
«کارآفرین وکارآفرینی اولین بار موردتوجه اقتصاددانان قرار گرفت» (احمدپور،1379-5) « “ریچارد کانتیون” (Richard contillon 1730) اولین فردی بود که این واژه را در علم اقتصاد ابداع کرد وی به سه عنصر اصلی در جستجوی فعالیت «کارآفرینان» اشاره نمود. 1- کارآفرینان در یک محیط همراه با عدم قطعیت فعالیت میکنند. 2- آنها در صورت نداشتن توانایی زیاد برای فعالیت اقتصادی با فساد و تباهی خاصی مواجه میشوند.
3- آنان سرمایه اولیه خودشان را فراهم میآورند» (رامبال[6]، 1989-17) «کانتیلون، هرکس را که با بهایی نامعین دست به خرید و فروش بزند کارآفرین میداند» (کوچران، 1968، 87)
«ژوزف شومپیتر (Joseph Schompeter , 1934) میگوید: کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نوآوری و ایجاد ترکیب های تازه از مواد» (احمدپور، 1379-87)
« “شومپیتر” نقش مدیران و افرادی که کسب وکار ایجاد می نمایند را از مفهوم «کارآفرین» جدا می نماید. از دیدگاه وی هر کدام از فعالیت های زیر کارآفرین است.
1- ارائه کالایی جدید 2- ارائه روش جدید در فرایند تولید 3- گشایش بازاری تازه 4- یافتن منابع جدید و ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت «کارآفرین» در این میان باید صاجبان سرمایه را در خصوص مطلوبیت نوآوری خویش متقاعد سازد» (پالمر، 1987، 47)
«شومپیتر استدلال میکند که «کارآفرینان» سازوکارهای ایجاد و توزیع ثروت در نظام سرمایه داری هستند او این فرآیند را «تخریب خلاق»[7] می نامد چرا که کارآفرینان ثروت جدید را از طریق تخریب ساختارهای موجود بازار ایجاد میکند» (احمدپور، 1379-54) شومپیتر معتقد است که تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد می گردد ایندو مشخصه یک اقتصاد سالم است.» (دراکر[8]، 1985- 17) شومپیتر «مدیر را تنها هنگامی کارآفرین میداند که تخریب خلاق یا نوآورانه را از خود بروز دهد» (کوچران، 1968-90)
2- کارآفرین از دیدگاه دانشمندان مدیریت
«پیتر دراکر (Petter Drucker 1985) : معتقد است «کارآفرین» کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می نماید» (احمدپور، 1379-21)
«به نظر ساویر (J. E. Sawyer 1958) کارآفرینی را میتوان در دامنه وسیعی از وظایف مشاهده نمود. این وظایف میتواند شامل نوآوری محض تا کارهای معمولی باشد و کارآفرینی را نه تنها به طور مستقل و فردی بلکه در تمام سازمانهایی که در آنها تصمیم گیری های متهورانه اتخاذ می گردد و بر ترکیب و تخصیص منابع در شرایط بی ثبات تأثیر می گذارد میتوان یافت» (بروکماوس، 1982- 40)
« «دیوید مک کران واریک فلانیگان»[9] کارآفرینان را افرادی نوآور ، با فکری متمرکز و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها می دانند که کمتر مطابق کتاب کار میکنند و در نظام اقتصادی، شرکت های نوآور، سود آور و با رشدی سریع ایجاد می نمایند» (احمدپور، 1377-34)
سرمایه داران ارشادگر در خدمت کارآفرینان
«قبل از دوران اینترنت سرمایه داران چالش گرا به طور عمده نقش مربی گری کارآفرینان جوان را بازی می کردند امروز به جهت تعداد زیاد شرکت های نوپا مشغله این سرمایه داران زیاد شده است و چون دست به گزینش شرکت های نوپای خوش آتیه میزنند و دیگر شرکت های نوپای کسب و کار مجالی برای رشد نمی یابند در نتیجه امروزه نوع جدیدی از مربیان وارد بازار تربیت کارآفرینان شدهاند تا خلاء موجود را پر کنند این گروه که به «سرمایه داران ارشادگر» معروفند، به کارآفرینان در همه امور از استخدام کارکنان نخبه گرفته تا جذب سرمایه اولیه مورد لزوم آنها کمک میکنند. آنها «معماران کسب و کاری» بسیار موفق و ثروتمندی هستند که دیگر مایل به راه اندازی کسب و کار مستقلی برای خود نیستند ولی در بازی کارآفرینی ساعت های متمادی را با کارآفرینان تازه کار می گذرانند به آنها در ایجاد و اصلاح مدل کسب و کاری، آزمون ایده هایشان در بازار، ایجاد فرآیندهای کسب و کاری لازم، تهیه پول و … یاری میرسانند «سرمایه داران ارشادگر» در مقابل سهم کوچکی از سهام مؤسسه به ایفای این نقش ها پرداخته و تجربیات با ارزش خود را قطره قطره و مطابق مقتضیات زمانی و به مقدار لازم به تیمهای کارآفرین تزریق میکنند. «سرمایه داران ارشادگرا» هیچگاه به جای کارآفرینان تصمیم گیری نمی کنند و آنها معمولاً انرژی و مثبت اندیشی خود را به مشارکت می گذارند. جامعه خاص سرمایه داران ارشادگر ظرف سی سال است که در آمریکا پا گرفته است. آنها ریش سفیدهایی هستند که مدعی برخی از افتخارات و فرصت های تخصیص یافته اقتصاد جدید برای جوان ها و تازه کارها هستند»
(ماهنامه گزیده مدیریت، شماره 5، اسفند 1379، صص 18-10)
الگوی نوآوری در سازمان صنعتی ایران
«در تحقیقی پس از انتخاب بهترینهای صنایع ایران تعیین شاخصهای تعیین کننده وضعیت بهبود و نوآوری در صنایع که عبارت بودند از: توانایی طراحی و مشابه سازی، توانایی بهبود بخشیدن به تکنولوژی وارداتی گذشته، ایجاد یا تولید محصول جدید، بدست آمده از اینقرار بود که: سازمانهای صنعتی ایران برای ایجاد باور همگانی با ارایه ایده و طرحهای نو به صورت یک سنت کاری باید با تشویق و اهمیت دادن به طرح های جدید افراد، پرهیز از عکس العمل شدید در مقابل شکستهای اولیه طرحها، استقلال کاری، معرفی طرحهای انجام شده، پاداشهای درونی لازم، ارایه برنامهای مشخص برای گردش شغلی مدیران نوآوری به منظور انتقال تجربیات به واحدهای دیگر و پی بردن افراد به اهمیتی که شرکت برای نوآوری قائل است فراهم سازی بستری مناسب به منظور امکان مشارکت آزاد افراد در طرحها، بر پایی سیستم آموزشی مستمر در جهت مهارتهای مرتبط با حوزه کاری به منظور انتقال دانش به افراد در یک برنامه منظم، و ایجاد کانالهای مستقیم و مستمر برای آگاهی از نظرات مشتریان به منظور ارایه طرح های سازمانی متناسب با نیاز مصرف کنندگان و پرهیز از تشریح جزییات روش کار و تعیین چگونگی انجام کار باعث افزایش میزان نوآوری سازمان صنعتی میشود.» (کارآفرین، ش 19، 1382، ص 17-14)
موانع قانونی رشد کارآفرین در صنایع کوچک ایران
«شرط اجرای ایدههای کارآفرینی و راهاندازی یک بنگاه کوچک مستلزم فراهم بودن بسترهای لازم در عرصه اقتصادی کشور است و دولت از جمله نهادهایی است که با استفاده از حق انحصاری خود در وضع قوانین نقش بارزی بر روابط و فعالیت کارگزاران و بازیگران عرضه اقتصادی دارد.
چرا که اگر قوانین درست به کارگرفته شود شرایط فعالیت در عرصة اقتصادی تسهیل و مهیاست و اگر به نادرستی به کار گرفته شود مانعی بر سر راه کارگزاران اقتصادی است. با توجه به بررسیهای انجام شده در زمینه اقتصادی مشخص شدهاست که قوانین و مقررات وضع شده توسط دولت نه تنها بسترهای مناسب برای فعالیت کارآفرینی و تولیدی را فراهم نکردهاست. بلکه مانعی جهت رشد و توسعه کارآفرینی و صنایع کوچک در ایران بودهاست.
از جمله موانع ایجاد شده برای کارآفرینی و صنایع کوچک ایران عبارتند از:
الف) فرایند اخذ جواز تأسیس واحد صنعتی (تولیدی، طراحی، مونتاژ، خدمات مهندسی، تحقیقات صنعتی، کشت و صنعت) و موانع آن برای کارآفرینان و صنایع کوچک عبارت است از:
1- تغییر دائمی ضوابط و شرایط صدور جواز تأسیس و سردرگمی متقاضیان
2- با توجه به متولی بودن وزارت صنایع به منظور فعالیت صنعتی کشور و دادن جواز تأسیس فقدان یک پایگاه اطلاعاتی کارا برای استفادة کارآفرینان به منظور شناخت بازار و محصولات کاملاً محسوس است.
3- تحمیل استانداردهایی برای دریافت جواز که متناسب با شرایط کشورهای صنعتی است نه کشور ایران
4- اجرایی نشدن ایدههای کارآفرینانه در مناطقی که ممکن است جزو مناطق حمایتی دولت نباشد.
ب- فرایند دریافت اعتبار و موانعی که بر سر راه متقاضی است
1- انجام حدود 50% از فعالیت قبل از دریافت تسهیلات بانکی
2- انعطافپذیری قوانین حاکم بر سیستم بانکی که تمایزی بین صنایع کوچک و بزرگ قایل نیست این امر سبب میشود ایده کارآفرینانه مورد حمایت قرار نگیرد.
3- اخذ وثیقه از دریافت گنندگان وام برای پرداخت وام بانکی
ب- موانع مقررات واردات و صادرات برای کارآفرینان صنایع کوچک
1- بیثابتی قوانین و متغیر بودن قوانین صادرات و واردات
2- دریافت ارز مستلزم تشریفات اداری طولانی و صرف زمان قابل توجه است همچنین فقدان تشکیلات لازم و نفوذ هماهنگی بین نهادهای مرتبط با صادرات و ناکارایی سازمانهای مربوطه کارآفرینان را با دو دولی و برگشت از نیمه راه مواجه میکند.
3- بیثباتی در نرخ ارز هرگونه برنامهریزی را از کارآفرینان سلب میکند.
ج- قانون مالیات
1- ملاک دریافت مالیات میزان درآمد ابرازی (یا تشخیصی) است نه نوع فعالیت یا اندازة بنگاه
2- نواقص و پیچیدگیهای قانونی مالیات مستقیم در زمینه شیوة وصول مالیات
3- تعداد پرداختهای مالیاتی
4- دریافت مالیات یکسان از افراد حقیقی و حقوقی که باید دگرگون شود.
د- قانون کار و موانع پیش روی کارآفرینان
1- اجازه فسخ قراردادکار به کارگر داده شدهاست و کارفرما در صورتی میتواند قرارداد فسخ کند که در مراجع صالحه اثبات کند کارگر از وظیفه خود قصور ورزیده و یا آیینهای انضباطی را نقض کرده است. آن هم مشروط به کسب نظر شورای اسلامی کار.
2- قانون کار در برخی موارد دست کارفرما را در استفاده از ابزارهای مدیریتی برای تنطیم نیروی کار و اداره بنگاه میبندد.
3- قانون کار در زمینه اجرای تکالیف قانون تمایزی بین بنگاههای بزرگ و کوچک قایل نشده
4- منع جابجایی کارگران توسط مدیران
5- بازبودن دست کارگران در جابجایی
با توجه به موارد فوق تکالیفی که قانون کار برای کارفرما در برابر نیروی کار تعیین کردهاست باعث شده تا هزینه و ریسک به کارگیری نیروی کار در اقتصاد ایران بسیار زیاد باشد.
لذا انگیزة کارفرمایان و سرمایهگذاران را در استفاده از فناوریهای کاربر و در نتیجه بکارگیری نیروی کار را کاهش داده است. این موانع موجب تهی شدن ذخیره کارآفرینی بنگاههای کوچک به ویژه صنایع کوچک به عنوان پایههای عمده توسعه ملی شدهاست.»
(کار و جامعه، شماره 45، شهریور 1381 صص صص 32-26).
«از آنجا که کارآفرین فرآیند ابتکار، نوآوری و ایجا کسب و کار جدید در شرایط پر مخاطره از طریق شناسایی فرصتها و مدیریت تخصیص منابع است و موانع، محدودیتها و تهدیدها جزءلاینفک دنیای کسب و کار است. پرواضح است که نباید این عوامل بازدارنده باشند بلکه کارآفرین باید با واقعبینی آگاهی همواره موانع اقتصادی، اداری، فرهنگی و اجتماعی کارآفرینی در کشورمان را در در نظر داشته و شیوههای گذر از آنها را بداند.
کارآفرین باید برای اجرا کردن ایدهاش سه محور اصلی را در نظر داشته باشد او باید شکست بخورد، اهداف بزرگ داشته باشد، خلاقیت، چالشپذیری و شهامت داشته باشد تا بتواند برای طراحی و ساخت آینده با شهامت و بهرهجویی از فرصتها و انتخاب دقیق، درست تصمیمگیری کند و بتواند در ایران امروز یک کارآفرین موفق باشد.»
(کارآفرین، ش21، تیر 1382 صص 80 و 77)
آثار کارآفرینان دیروز سرمشق کارآفرینان امروز
این یک فرآیند طبیعی است که بسیاری از مبتکران، نوآوران و افراد خلاق بدل به کارآفرین و بعد تبدیل به صاحب کسب و کار میشوند اما همه آنها هم موفق نمیشوند آنچه در اینجا میخوانید مصادیق کارآفرینانی هستند که دوره انتقال را با موفقت گذارندهاند هرچند تجربیات و آموختههای آنها به میزان وسیعی متفاوت است.