دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 143 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مقاله بررسی کارآفرینها و کارآفرینی در صنعت در 40 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی....................................................................... 1
مقدمه..................................................................................................................... 1
تعریف و مفهوم واژة کارآفرینی........................................................................... 2
تعاریف کارآفرینی از دیدگاه نظریه پردازان......................................................... 3
ویژگیهای روان شناختی کارآفرینان..................................................................... 6
ویژگیها و خصوصیات کارآفرینان........................................................................ 6
تعریف ویژگی های عمومی.................................................................................... 7
کارآفرین مستقل، سازمانی و شرکتی................................................................... 8
کارآفرین بودن و خلاق بودن دو روی یک سکه................................................... 12
کارآفرینی بازارگرا یا بازارساز............................................................................ 16
سرمایه داران ارشادگر در خدمت کارآفرینان...................................................... 19
الگوی نوآوری در سازمان صنعتی ایران............................................................. 20
موانع قانونی رشد کارآفرین در صنایع کوچک ایران........................................... 21
آثار کارآفرینان دیروز سرمشق کارآفرینان امروز.............................................. 25
خصوصیات اصلی کارآفرینان و مصادیق آنها..................................................... 25
فهرست منابع......................................................................................................... 35
کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی
مقدمه:
«کارآفرینی از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئونات مختلف زندگی انسان حضور داشته و مبنای تحولات و پیشرفت های بشری بوده است و اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور،نوساز و مبتکربه عنوان کارآفرینان چرخ های توسعه اقتصادی را به حرکت درمیآورند. در اهمیت کارآفرینی همین بس که طی 20 سال (1980-1960) در یکی از کشورهای جهان سوم (هندوستان) تنها پانصد موسسة کارآفرینی شروع به کار کرده اند و حتی پاره ای شرکت های بزرگ جهانی برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آورده اند» (تدبیر، ش 90، 1377، ص 10)
«تغییر فراگیر روش ها و نگرش ها طی دو دهة اخیر و جذب و به کارگیری مدیران کارآفرین بیانگر نقش کلیدی کارآفرینان به ویژه در ایجاد واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط که منجر به اشتغال زایی زیاد میشود» (مدرس، بهار 77، ش 6، ص 122)
«توجه به کارآفرینی و ایجاد توسعه آن گام مثبتی در اشتغال زایی،افزایش منابع ملی، رفع خلل، شکاف ها و تنگناهای بازار و اجتماع، تحول و تجدید حیات ملی و محلی، ایجاد ثروت و توزیع درآمد و عامل تعادل در اقتصاد پویا و ترغیب و تشویق در سرمایه گذاری همراه با سود اجتماعی است.» (کارآفرین، ش 8، 1380 صص 24 و 26)
تعریف و مفهوم واژة کارآفرینی
«واژه ای است فرانسوی به معنای متعهد شدن "undertake" بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی و بستر[1] کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند» (احمدپور، 1379-4)
«از حدود 1700 میلادی به بعد فرانسویان درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار ساخت جاده، پل، بندر و استحکامات بودند به کرات لفظ کارآفرین را به کار برده اند اما نباید فراموش کرد که در اوایل سدة شانزدهم کسانی را که در امر هدایت ماموریت های نظامی بودند کارآفرین می خواندند و این مساله تا بدانجا پیشرفت کرد که برای انواع مخاطرات (Risks) با محدودیت هایی این واژه مورد استفاده قرار گرفت» (کوچران، 1968-87)
«انگلیسی ها برخلاف فرانسوی ها سه اصطلاح متفاوت را در خصوص کارآفرین به کار گرفتند که عبارت بودند از:
متعهد[2]، ماجراجو[3] و کارفرما[4]» (کوچران، 1968-88) این واژه در سال 1848 توسط استوارت میل به کارآفرین "Entrepreneur" در زبان انگلیسی ترجمه شد او کارکرد و عمل کارآفرین را شامل: هدایت، نظارت، کنترل، مخاطره پذیری می دانست و عامل متمایز کننده مدیر و کارآفرین را مخاطره پذیری معرفی می کرد.» (بروکهاوس و هوروتیز[5]، 1986-27).
تعاریف کارآفرینی از دیدگاه نظریه پردازان
در این خصوص دانشمندان بسیاری اظهار عقیده نموده اند که در این مقاله به بررسی مهمترین عقاید و نظرات میپردازیم.
1- کارآفرینی از دیدگاه اقتصاد دانان
«کارآفرین وکارآفرینی اولین بار موردتوجه اقتصاددانان قرار گرفت» (احمدپور،1379-5) « “ریچارد کانتیون” (Richard contillon 1730) اولین فردی بود که این واژه را در علم اقتصاد ابداع کرد وی به سه عنصر اصلی در جستجوی فعالیت «کارآفرینان» اشاره نمود. 1- کارآفرینان در یک محیط همراه با عدم قطعیت فعالیت میکنند. 2- آنها در صورت نداشتن توانایی زیاد برای فعالیت اقتصادی با فساد و تباهی خاصی مواجه میشوند.
3- آنان سرمایه اولیه خودشان را فراهم میآورند» (رامبال[6]، 1989-17) «کانتیلون، هرکس را که با بهایی نامعین دست به خرید و فروش بزند کارآفرین میداند» (کوچران، 1968، 87)
«ژوزف شومپیتر (Joseph Schompeter , 1934) میگوید: کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نوآوری و ایجاد ترکیب های تازه از مواد» (احمدپور، 1379-87)
« “شومپیتر” نقش مدیران و افرادی که کسب وکار ایجاد می نمایند را از مفهوم «کارآفرین» جدا می نماید. از دیدگاه وی هر کدام از فعالیت های زیر کارآفرین است.
1- ارائه کالایی جدید 2- ارائه روش جدید در فرایند تولید 3- گشایش بازاری تازه 4- یافتن منابع جدید و ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت «کارآفرین» در این میان باید صاجبان سرمایه را در خصوص مطلوبیت نوآوری خویش متقاعد سازد» (پالمر، 1987، 47)
«شومپیتر استدلال میکند که «کارآفرینان» سازوکارهای ایجاد و توزیع ثروت در نظام سرمایه داری هستند او این فرآیند را «تخریب خلاق»[7] می نامد چرا که کارآفرینان ثروت جدید را از طریق تخریب ساختارهای موجود بازار ایجاد میکند» (احمدپور، 1379-54) شومپیتر معتقد است که تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد می گردد ایندو مشخصه یک اقتصاد سالم است.» (دراکر[8]، 1985- 17) شومپیتر «مدیر را تنها هنگامی کارآفرین میداند که تخریب خلاق یا نوآورانه را از خود بروز دهد» (کوچران، 1968-90)
2- کارآفرین از دیدگاه دانشمندان مدیریت
«پیتر دراکر (Petter Drucker 1985) : معتقد است «کارآفرین» کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می نماید» (احمدپور، 1379-21)
«به نظر ساویر (J. E. Sawyer 1958) کارآفرینی را میتوان در دامنه وسیعی از وظایف مشاهده نمود. این وظایف میتواند شامل نوآوری محض تا کارهای معمولی باشد و کارآفرینی را نه تنها به طور مستقل و فردی بلکه در تمام سازمانهایی که در آنها تصمیم گیری های متهورانه اتخاذ می گردد و بر ترکیب و تخصیص منابع در شرایط بی ثبات تأثیر می گذارد میتوان یافت» (بروکماوس، 1982- 40)
« «دیوید مک کران واریک فلانیگان»[9] کارآفرینان را افرادی نوآور ، با فکری متمرکز و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها می دانند که کمتر مطابق کتاب کار میکنند و در نظام اقتصادی، شرکت های نوآور، سود آور و با رشدی سریع ایجاد می نمایند» (احمدپور، 1377-34)
سرمایه داران ارشادگر در خدمت کارآفرینان
«قبل از دوران اینترنت سرمایه داران چالش گرا به طور عمده نقش مربی گری کارآفرینان جوان را بازی می کردند امروز به جهت تعداد زیاد شرکت های نوپا مشغله این سرمایه داران زیاد شده است و چون دست به گزینش شرکت های نوپای خوش آتیه میزنند و دیگر شرکت های نوپای کسب و کار مجالی برای رشد نمی یابند در نتیجه امروزه نوع جدیدی از مربیان وارد بازار تربیت کارآفرینان شدهاند تا خلاء موجود را پر کنند این گروه که به «سرمایه داران ارشادگر» معروفند، به کارآفرینان در همه امور از استخدام کارکنان نخبه گرفته تا جذب سرمایه اولیه مورد لزوم آنها کمک میکنند. آنها «معماران کسب و کاری» بسیار موفق و ثروتمندی هستند که دیگر مایل به راه اندازی کسب و کار مستقلی برای خود نیستند ولی در بازی کارآفرینی ساعت های متمادی را با کارآفرینان تازه کار می گذرانند به آنها در ایجاد و اصلاح مدل کسب و کاری، آزمون ایده هایشان در بازار، ایجاد فرآیندهای کسب و کاری لازم، تهیه پول و … یاری میرسانند «سرمایه داران ارشادگر» در مقابل سهم کوچکی از سهام مؤسسه به ایفای این نقش ها پرداخته و تجربیات با ارزش خود را قطره قطره و مطابق مقتضیات زمانی و به مقدار لازم به تیمهای کارآفرین تزریق میکنند. «سرمایه داران ارشادگرا» هیچگاه به جای کارآفرینان تصمیم گیری نمی کنند و آنها معمولاً انرژی و مثبت اندیشی خود را به مشارکت می گذارند. جامعه خاص سرمایه داران ارشادگر ظرف سی سال است که در آمریکا پا گرفته است. آنها ریش سفیدهایی هستند که مدعی برخی از افتخارات و فرصت های تخصیص یافته اقتصاد جدید برای جوان ها و تازه کارها هستند»
(ماهنامه گزیده مدیریت، شماره 5، اسفند 1379، صص 18-10)
الگوی نوآوری در سازمان صنعتی ایران
«در تحقیقی پس از انتخاب بهترینهای صنایع ایران تعیین شاخصهای تعیین کننده وضعیت بهبود و نوآوری در صنایع که عبارت بودند از: توانایی طراحی و مشابه سازی، توانایی بهبود بخشیدن به تکنولوژی وارداتی گذشته، ایجاد یا تولید محصول جدید، بدست آمده از اینقرار بود که: سازمانهای صنعتی ایران برای ایجاد باور همگانی با ارایه ایده و طرحهای نو به صورت یک سنت کاری باید با تشویق و اهمیت دادن به طرح های جدید افراد، پرهیز از عکس العمل شدید در مقابل شکستهای اولیه طرحها، استقلال کاری، معرفی طرحهای انجام شده، پاداشهای درونی لازم، ارایه برنامهای مشخص برای گردش شغلی مدیران نوآوری به منظور انتقال تجربیات به واحدهای دیگر و پی بردن افراد به اهمیتی که شرکت برای نوآوری قائل است فراهم سازی بستری مناسب به منظور امکان مشارکت آزاد افراد در طرحها، بر پایی سیستم آموزشی مستمر در جهت مهارتهای مرتبط با حوزه کاری به منظور انتقال دانش به افراد در یک برنامه منظم، و ایجاد کانالهای مستقیم و مستمر برای آگاهی از نظرات مشتریان به منظور ارایه طرح های سازمانی متناسب با نیاز مصرف کنندگان و پرهیز از تشریح جزییات روش کار و تعیین چگونگی انجام کار باعث افزایش میزان نوآوری سازمان صنعتی میشود.» (کارآفرین، ش 19، 1382، ص 17-14)
موانع قانونی رشد کارآفرین در صنایع کوچک ایران
«شرط اجرای ایدههای کارآفرینی و راهاندازی یک بنگاه کوچک مستلزم فراهم بودن بسترهای لازم در عرصه اقتصادی کشور است و دولت از جمله نهادهایی است که با استفاده از حق انحصاری خود در وضع قوانین نقش بارزی بر روابط و فعالیت کارگزاران و بازیگران عرضه اقتصادی دارد.
چرا که اگر قوانین درست به کارگرفته شود شرایط فعالیت در عرصة اقتصادی تسهیل و مهیاست و اگر به نادرستی به کار گرفته شود مانعی بر سر راه کارگزاران اقتصادی است. با توجه به بررسیهای انجام شده در زمینه اقتصادی مشخص شدهاست که قوانین و مقررات وضع شده توسط دولت نه تنها بسترهای مناسب برای فعالیت کارآفرینی و تولیدی را فراهم نکردهاست. بلکه مانعی جهت رشد و توسعه کارآفرینی و صنایع کوچک در ایران بودهاست.
از جمله موانع ایجاد شده برای کارآفرینی و صنایع کوچک ایران عبارتند از:
الف) فرایند اخذ جواز تأسیس واحد صنعتی (تولیدی، طراحی، مونتاژ، خدمات مهندسی، تحقیقات صنعتی، کشت و صنعت) و موانع آن برای کارآفرینان و صنایع کوچک عبارت است از:
1- تغییر دائمی ضوابط و شرایط صدور جواز تأسیس و سردرگمی متقاضیان
2- با توجه به متولی بودن وزارت صنایع به منظور فعالیت صنعتی کشور و دادن جواز تأسیس فقدان یک پایگاه اطلاعاتی کارا برای استفادة کارآفرینان به منظور شناخت بازار و محصولات کاملاً محسوس است.
3- تحمیل استانداردهایی برای دریافت جواز که متناسب با شرایط کشورهای صنعتی است نه کشور ایران
4- اجرایی نشدن ایدههای کارآفرینانه در مناطقی که ممکن است جزو مناطق حمایتی دولت نباشد.
ب- فرایند دریافت اعتبار و موانعی که بر سر راه متقاضی است
1- انجام حدود 50% از فعالیت قبل از دریافت تسهیلات بانکی
2- انعطافپذیری قوانین حاکم بر سیستم بانکی که تمایزی بین صنایع کوچک و بزرگ قایل نیست این امر سبب میشود ایده کارآفرینانه مورد حمایت قرار نگیرد.
3- اخذ وثیقه از دریافت گنندگان وام برای پرداخت وام بانکی
ب- موانع مقررات واردات و صادرات برای کارآفرینان صنایع کوچک
1- بیثابتی قوانین و متغیر بودن قوانین صادرات و واردات
2- دریافت ارز مستلزم تشریفات اداری طولانی و صرف زمان قابل توجه است همچنین فقدان تشکیلات لازم و نفوذ هماهنگی بین نهادهای مرتبط با صادرات و ناکارایی سازمانهای مربوطه کارآفرینان را با دو دولی و برگشت از نیمه راه مواجه میکند.
3- بیثباتی در نرخ ارز هرگونه برنامهریزی را از کارآفرینان سلب میکند.
ج- قانون مالیات
1- ملاک دریافت مالیات میزان درآمد ابرازی (یا تشخیصی) است نه نوع فعالیت یا اندازة بنگاه
2- نواقص و پیچیدگیهای قانونی مالیات مستقیم در زمینه شیوة وصول مالیات
3- تعداد پرداختهای مالیاتی
4- دریافت مالیات یکسان از افراد حقیقی و حقوقی که باید دگرگون شود.
د- قانون کار و موانع پیش روی کارآفرینان
1- اجازه فسخ قراردادکار به کارگر داده شدهاست و کارفرما در صورتی میتواند قرارداد فسخ کند که در مراجع صالحه اثبات کند کارگر از وظیفه خود قصور ورزیده و یا آیینهای انضباطی را نقض کرده است. آن هم مشروط به کسب نظر شورای اسلامی کار.
2- قانون کار در برخی موارد دست کارفرما را در استفاده از ابزارهای مدیریتی برای تنطیم نیروی کار و اداره بنگاه میبندد.
3- قانون کار در زمینه اجرای تکالیف قانون تمایزی بین بنگاههای بزرگ و کوچک قایل نشده
4- منع جابجایی کارگران توسط مدیران
5- بازبودن دست کارگران در جابجایی
با توجه به موارد فوق تکالیفی که قانون کار برای کارفرما در برابر نیروی کار تعیین کردهاست باعث شده تا هزینه و ریسک به کارگیری نیروی کار در اقتصاد ایران بسیار زیاد باشد.
لذا انگیزة کارفرمایان و سرمایهگذاران را در استفاده از فناوریهای کاربر و در نتیجه بکارگیری نیروی کار را کاهش داده است. این موانع موجب تهی شدن ذخیره کارآفرینی بنگاههای کوچک به ویژه صنایع کوچک به عنوان پایههای عمده توسعه ملی شدهاست.»
(کار و جامعه، شماره 45، شهریور 1381 صص صص 32-26).
«از آنجا که کارآفرین فرآیند ابتکار، نوآوری و ایجا کسب و کار جدید در شرایط پر مخاطره از طریق شناسایی فرصتها و مدیریت تخصیص منابع است و موانع، محدودیتها و تهدیدها جزءلاینفک دنیای کسب و کار است. پرواضح است که نباید این عوامل بازدارنده باشند بلکه کارآفرین باید با واقعبینی آگاهی همواره موانع اقتصادی، اداری، فرهنگی و اجتماعی کارآفرینی در کشورمان را در در نظر داشته و شیوههای گذر از آنها را بداند.
کارآفرین باید برای اجرا کردن ایدهاش سه محور اصلی را در نظر داشته باشد او باید شکست بخورد، اهداف بزرگ داشته باشد، خلاقیت، چالشپذیری و شهامت داشته باشد تا بتواند برای طراحی و ساخت آینده با شهامت و بهرهجویی از فرصتها و انتخاب دقیق، درست تصمیمگیری کند و بتواند در ایران امروز یک کارآفرین موفق باشد.»
(کارآفرین، ش21، تیر 1382 صص 80 و 77)
آثار کارآفرینان دیروز سرمشق کارآفرینان امروز
این یک فرآیند طبیعی است که بسیاری از مبتکران، نوآوران و افراد خلاق بدل به کارآفرین و بعد تبدیل به صاحب کسب و کار میشوند اما همه آنها هم موفق نمیشوند آنچه در اینجا میخوانید مصادیق کارآفرینانی هستند که دوره انتقال را با موفقت گذارندهاند هرچند تجربیات و آموختههای آنها به میزان وسیعی متفاوت است.
دسته بندی | کارآفرینی |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 58 |
پاورپوینت توسعه، کارآفرینی، اشتغال
صورت مسأله:
ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در سال از طریق ایجاد یکصد هزار کسب و کار در سال
– افزایش ظرفیتهای کسب و کارهای موجود
– اتمام پروژه های نیمه تمام
– ایجاد کسب و کارهای جدید
* پیش نیاز اشتغال ===» توسعه کارآفرینی
* پیش نیاز کارآفرینی ===» توسعه انواع کسب وکار
* پیش نیازکسب و کار ===» برقراری محیط مناسب و فضای کسب و کار
* پیش نیاز محیط کسب و کار ===» تعریف فرصتهای کسب و کار
* پیش نیاز فرصت ها در توسعه ===» تعیین استراتژی توسعه
چگونه مشکل اشتغال را حل کنیم؟
آیا بدون اتصال به بازار جهانی این امر قابل حل است؟
آیا در دنیا کشوری سراغ داریم که بدون سرمایه گذاری کشورها و شرکتهای خارجی اقدام به توسعه پایدار نموده باشد؟
آیا کشورهایی مانند شوروی سابق / هند با وجود منابع فراوان و دانش زیاد توانستند مسیر رشد سریع خود را فراهم و هموار نمایند؟
چگونه کشورهایی مانند کره /چین/ سنگاپور / هنگ کنگ / امارات مسیر سریع رشد را هموار کرده اند؟
آیا در کشور منابع کافی برای توسعه وجود دارد؟
آیا دانش لازم برای انجام کار ها وجود دارد ؟
آیا الگوی توسعه بعد از انقلاب که نوعاًخرید ماشین آلات بوده است توانسته است، ما را در بازارهای جهانی توانمند سازد ؟
چگونه است که کشوری مثل امارات در طی ده سال گذشته بدون داشتن نیروی انسانی ماهر و بدون اتکاء به نفت توانسته شرایطی فراهم نمایند که بسیار سریع به رشد حدود ده درصد برسد.
دولت امارات چه سهمی در توسعه این چند ساله داشته است؟
و نسبت آن به سرمایه گذاری خارجی/خصوصی/محلی/ منطقهای چیست؟
چگونه دبی توانسته به عنوان فضایی برای جذب سرریز / جذب نخبگان/ جذب سرمایه گذاران باشد ؟
دسته بندی | پاورپوینت |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 530 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 75 |
بخشی از متن:
شما هم می توانید:
رییس خود باشید ، تصمیمات را خودتان بگیرید ، و موفقیت را تجربه کنید. اگر با این ایده موافقید ، آیا تحمل ماهها فکر کردن ، کار کردن ، سختی کشیدن ، و فشار روانی را دارید؟
این مجموعه به شما کمک می کند تا تصمیم بگیرید که آیا از عهده ایجاد و گرداندن یک صنعت، و یا ارائه یک خدمت برمی آیید یا نه!
خیلی ها این کار را کرده اند! پس شما هم می توانید ! چاره کار چیست ؟
ایده ای را ایجاد کنید و آن را پرورش دهید.
توانایی وتعهد خود را آزمایش کنید.
سایر افراد را با خود همراه کنید و از آنها کمک بگیرید.
و...
فهرست مطالب:
پیش نیاز کار چیست ؟
از خودتان سوال کنید. چکار می توانم بکنم؟
چگونه ایده ای جدید ایجاد نمایم؟
پژوهش و تحقیق
خودتان را بهتر بشناسید؟
ایده هایی برای آغاز کار
دستورالعمل تدوین طرحی برای کسب و کار
کسب و کارشما و بازار آن
تحقیق بازار
تجزیه و تحلیل صنعت شما
توسعه پایدار
دایر کردن کسب و کار
برنامه مالی
دلایل ورشکستگی شرکت ها
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 143 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مقاله بررسی کارآفرینها و کارآفرینی در صنعت در 40 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی....................................................................... 1
مقدمه..................................................................................................................... 1
تعریف و مفهوم واژة کارآفرینی........................................................................... 2
تعاریف کارآفرینی از دیدگاه نظریه پردازان......................................................... 3
ویژگیهای روان شناختی کارآفرینان..................................................................... 6
ویژگیها و خصوصیات کارآفرینان........................................................................ 6
تعریف ویژگی های عمومی.................................................................................... 7
کارآفرین مستقل، سازمانی و شرکتی................................................................... 8
کارآفرین بودن و خلاق بودن دو روی یک سکه................................................... 12
کارآفرینی بازارگرا یا بازارساز............................................................................ 16
سرمایه داران ارشادگر در خدمت کارآفرینان...................................................... 19
الگوی نوآوری در سازمان صنعتی ایران............................................................. 20
موانع قانونی رشد کارآفرین در صنایع کوچک ایران........................................... 21
آثار کارآفرینان دیروز سرمشق کارآفرینان امروز.............................................. 25
خصوصیات اصلی کارآفرینان و مصادیق آنها..................................................... 25
فهرست منابع......................................................................................................... 35
کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی
مقدمه:
«کارآفرینی از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئونات مختلف زندگی انسان حضور داشته و مبنای تحولات و پیشرفت های بشری بوده است و اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور،نوساز و مبتکربه عنوان کارآفرینان چرخ های توسعه اقتصادی را به حرکت درمیآورند. در اهمیت کارآفرینی همین بس که طی 20 سال (1980-1960) در یکی از کشورهای جهان سوم (هندوستان) تنها پانصد موسسة کارآفرینی شروع به کار کرده اند و حتی پاره ای شرکت های بزرگ جهانی برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آورده اند» (تدبیر، ش 90، 1377، ص 10)
«تغییر فراگیر روش ها و نگرش ها طی دو دهة اخیر و جذب و به کارگیری مدیران کارآفرین بیانگر نقش کلیدی کارآفرینان به ویژه در ایجاد واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط که منجر به اشتغال زایی زیاد میشود» (مدرس، بهار 77، ش 6، ص 122)
«توجه به کارآفرینی و ایجاد توسعه آن گام مثبتی در اشتغال زایی،افزایش منابع ملی، رفع خلل، شکاف ها و تنگناهای بازار و اجتماع، تحول و تجدید حیات ملی و محلی، ایجاد ثروت و توزیع درآمد و عامل تعادل در اقتصاد پویا و ترغیب و تشویق در سرمایه گذاری همراه با سود اجتماعی است.» (کارآفرین، ش 8، 1380 صص 24 و 26)
تعریف و مفهوم واژة کارآفرینی
«واژه ای است فرانسوی به معنای متعهد شدن "undertake" بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی و بستر[1] کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند» (احمدپور، 1379-4)
«از حدود 1700 میلادی به بعد فرانسویان درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار ساخت جاده، پل، بندر و استحکامات بودند به کرات لفظ کارآفرین را به کار برده اند اما نباید فراموش کرد که در اوایل سدة شانزدهم کسانی را که در امر هدایت ماموریت های نظامی بودند کارآفرین می خواندند و این مساله تا بدانجا پیشرفت کرد که برای انواع مخاطرات (Risks) با محدودیت هایی این واژه مورد استفاده قرار گرفت» (کوچران، 1968-87)
«انگلیسی ها برخلاف فرانسوی ها سه اصطلاح متفاوت را در خصوص کارآفرین به کار گرفتند که عبارت بودند از:
متعهد[2]، ماجراجو[3] و کارفرما[4]» (کوچران، 1968-88) این واژه در سال 1848 توسط استوارت میل به کارآفرین "Entrepreneur" در زبان انگلیسی ترجمه شد او کارکرد و عمل کارآفرین را شامل: هدایت، نظارت، کنترل، مخاطره پذیری می دانست و عامل متمایز کننده مدیر و کارآفرین را مخاطره پذیری معرفی می کرد.» (بروکهاوس و هوروتیز[5]، 1986-27).
تعاریف کارآفرینی از دیدگاه نظریه پردازان
در این خصوص دانشمندان بسیاری اظهار عقیده نموده اند که در این مقاله به بررسی مهمترین عقاید و نظرات میپردازیم.
1- کارآفرینی از دیدگاه اقتصاد دانان
«کارآفرین وکارآفرینی اولین بار موردتوجه اقتصاددانان قرار گرفت» (احمدپور،1379-5) « “ریچارد کانتیون” (Richard contillon 1730) اولین فردی بود که این واژه را در علم اقتصاد ابداع کرد وی به سه عنصر اصلی در جستجوی فعالیت «کارآفرینان» اشاره نمود. 1- کارآفرینان در یک محیط همراه با عدم قطعیت فعالیت میکنند. 2- آنها در صورت نداشتن توانایی زیاد برای فعالیت اقتصادی با فساد و تباهی خاصی مواجه میشوند.
3- آنان سرمایه اولیه خودشان را فراهم میآورند» (رامبال[6]، 1989-17) «کانتیلون، هرکس را که با بهایی نامعین دست به خرید و فروش بزند کارآفرین میداند» (کوچران، 1968، 87)
«ژوزف شومپیتر (Joseph Schompeter , 1934) میگوید: کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نوآوری و ایجاد ترکیب های تازه از مواد» (احمدپور، 1379-87)
« “شومپیتر” نقش مدیران و افرادی که کسب وکار ایجاد می نمایند را از مفهوم «کارآفرین» جدا می نماید. از دیدگاه وی هر کدام از فعالیت های زیر کارآفرین است.
1- ارائه کالایی جدید 2- ارائه روش جدید در فرایند تولید 3- گشایش بازاری تازه 4- یافتن منابع جدید و ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت «کارآفرین» در این میان باید صاجبان سرمایه را در خصوص مطلوبیت نوآوری خویش متقاعد سازد» (پالمر، 1987، 47)
«شومپیتر استدلال میکند که «کارآفرینان» سازوکارهای ایجاد و توزیع ثروت در نظام سرمایه داری هستند او این فرآیند را «تخریب خلاق»[7] می نامد چرا که کارآفرینان ثروت جدید را از طریق تخریب ساختارهای موجود بازار ایجاد میکند» (احمدپور، 1379-54) شومپیتر معتقد است که تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد می گردد ایندو مشخصه یک اقتصاد سالم است.» (دراکر[8]، 1985- 17) شومپیتر «مدیر را تنها هنگامی کارآفرین میداند که تخریب خلاق یا نوآورانه را از خود بروز دهد» (کوچران، 1968-90)
2- کارآفرین از دیدگاه دانشمندان مدیریت
«پیتر دراکر (Petter Drucker 1985) : معتقد است «کارآفرین» کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می نماید» (احمدپور، 1379-21)
«به نظر ساویر (J. E. Sawyer 1958) کارآفرینی را میتوان در دامنه وسیعی از وظایف مشاهده نمود. این وظایف میتواند شامل نوآوری محض تا کارهای معمولی باشد و کارآفرینی را نه تنها به طور مستقل و فردی بلکه در تمام سازمانهایی که در آنها تصمیم گیری های متهورانه اتخاذ می گردد و بر ترکیب و تخصیص منابع در شرایط بی ثبات تأثیر می گذارد میتوان یافت» (بروکماوس، 1982- 40)
« «دیوید مک کران واریک فلانیگان»[9] کارآفرینان را افرادی نوآور ، با فکری متمرکز و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها می دانند که کمتر مطابق کتاب کار میکنند و در نظام اقتصادی، شرکت های نوآور، سود آور و با رشدی سریع ایجاد می نمایند» (احمدپور، 1377-34)
سرمایه داران ارشادگر در خدمت کارآفرینان
«قبل از دوران اینترنت سرمایه داران چالش گرا به طور عمده نقش مربی گری کارآفرینان جوان را بازی می کردند امروز به جهت تعداد زیاد شرکت های نوپا مشغله این سرمایه داران زیاد شده است و چون دست به گزینش شرکت های نوپای خوش آتیه میزنند و دیگر شرکت های نوپای کسب و کار مجالی برای رشد نمی یابند در نتیجه امروزه نوع جدیدی از مربیان وارد بازار تربیت کارآفرینان شدهاند تا خلاء موجود را پر کنند این گروه که به «سرمایه داران ارشادگر» معروفند، به کارآفرینان در همه امور از استخدام کارکنان نخبه گرفته تا جذب سرمایه اولیه مورد لزوم آنها کمک میکنند. آنها «معماران کسب و کاری» بسیار موفق و ثروتمندی هستند که دیگر مایل به راه اندازی کسب و کار مستقلی برای خود نیستند ولی در بازی کارآفرینی ساعت های متمادی را با کارآفرینان تازه کار می گذرانند به آنها در ایجاد و اصلاح مدل کسب و کاری، آزمون ایده هایشان در بازار، ایجاد فرآیندهای کسب و کاری لازم، تهیه پول و … یاری میرسانند «سرمایه داران ارشادگر» در مقابل سهم کوچکی از سهام مؤسسه به ایفای این نقش ها پرداخته و تجربیات با ارزش خود را قطره قطره و مطابق مقتضیات زمانی و به مقدار لازم به تیمهای کارآفرین تزریق میکنند. «سرمایه داران ارشادگرا» هیچگاه به جای کارآفرینان تصمیم گیری نمی کنند و آنها معمولاً انرژی و مثبت اندیشی خود را به مشارکت می گذارند. جامعه خاص سرمایه داران ارشادگر ظرف سی سال است که در آمریکا پا گرفته است. آنها ریش سفیدهایی هستند که مدعی برخی از افتخارات و فرصت های تخصیص یافته اقتصاد جدید برای جوان ها و تازه کارها هستند»
(ماهنامه گزیده مدیریت، شماره 5، اسفند 1379، صص 18-10)
الگوی نوآوری در سازمان صنعتی ایران
«در تحقیقی پس از انتخاب بهترینهای صنایع ایران تعیین شاخصهای تعیین کننده وضعیت بهبود و نوآوری در صنایع که عبارت بودند از: توانایی طراحی و مشابه سازی، توانایی بهبود بخشیدن به تکنولوژی وارداتی گذشته، ایجاد یا تولید محصول جدید، بدست آمده از اینقرار بود که: سازمانهای صنعتی ایران برای ایجاد باور همگانی با ارایه ایده و طرحهای نو به صورت یک سنت کاری باید با تشویق و اهمیت دادن به طرح های جدید افراد، پرهیز از عکس العمل شدید در مقابل شکستهای اولیه طرحها، استقلال کاری، معرفی طرحهای انجام شده، پاداشهای درونی لازم، ارایه برنامهای مشخص برای گردش شغلی مدیران نوآوری به منظور انتقال تجربیات به واحدهای دیگر و پی بردن افراد به اهمیتی که شرکت برای نوآوری قائل است فراهم سازی بستری مناسب به منظور امکان مشارکت آزاد افراد در طرحها، بر پایی سیستم آموزشی مستمر در جهت مهارتهای مرتبط با حوزه کاری به منظور انتقال دانش به افراد در یک برنامه منظم، و ایجاد کانالهای مستقیم و مستمر برای آگاهی از نظرات مشتریان به منظور ارایه طرح های سازمانی متناسب با نیاز مصرف کنندگان و پرهیز از تشریح جزییات روش کار و تعیین چگونگی انجام کار باعث افزایش میزان نوآوری سازمان صنعتی میشود.» (کارآفرین، ش 19، 1382، ص 17-14)
موانع قانونی رشد کارآفرین در صنایع کوچک ایران
«شرط اجرای ایدههای کارآفرینی و راهاندازی یک بنگاه کوچک مستلزم فراهم بودن بسترهای لازم در عرصه اقتصادی کشور است و دولت از جمله نهادهایی است که با استفاده از حق انحصاری خود در وضع قوانین نقش بارزی بر روابط و فعالیت کارگزاران و بازیگران عرضه اقتصادی دارد.
چرا که اگر قوانین درست به کارگرفته شود شرایط فعالیت در عرصة اقتصادی تسهیل و مهیاست و اگر به نادرستی به کار گرفته شود مانعی بر سر راه کارگزاران اقتصادی است. با توجه به بررسیهای انجام شده در زمینه اقتصادی مشخص شدهاست که قوانین و مقررات وضع شده توسط دولت نه تنها بسترهای مناسب برای فعالیت کارآفرینی و تولیدی را فراهم نکردهاست. بلکه مانعی جهت رشد و توسعه کارآفرینی و صنایع کوچک در ایران بودهاست.
از جمله موانع ایجاد شده برای کارآفرینی و صنایع کوچک ایران عبارتند از:
الف) فرایند اخذ جواز تأسیس واحد صنعتی (تولیدی، طراحی، مونتاژ، خدمات مهندسی، تحقیقات صنعتی، کشت و صنعت) و موانع آن برای کارآفرینان و صنایع کوچک عبارت است از:
1- تغییر دائمی ضوابط و شرایط صدور جواز تأسیس و سردرگمی متقاضیان
2- با توجه به متولی بودن وزارت صنایع به منظور فعالیت صنعتی کشور و دادن جواز تأسیس فقدان یک پایگاه اطلاعاتی کارا برای استفادة کارآفرینان به منظور شناخت بازار و محصولات کاملاً محسوس است.
3- تحمیل استانداردهایی برای دریافت جواز که متناسب با شرایط کشورهای صنعتی است نه کشور ایران
4- اجرایی نشدن ایدههای کارآفرینانه در مناطقی که ممکن است جزو مناطق حمایتی دولت نباشد.
ب- فرایند دریافت اعتبار و موانعی که بر سر راه متقاضی است
1- انجام حدود 50% از فعالیت قبل از دریافت تسهیلات بانکی
2- انعطافپذیری قوانین حاکم بر سیستم بانکی که تمایزی بین صنایع کوچک و بزرگ قایل نیست این امر سبب میشود ایده کارآفرینانه مورد حمایت قرار نگیرد.
3- اخذ وثیقه از دریافت گنندگان وام برای پرداخت وام بانکی
ب- موانع مقررات واردات و صادرات برای کارآفرینان صنایع کوچک
1- بیثابتی قوانین و متغیر بودن قوانین صادرات و واردات
2- دریافت ارز مستلزم تشریفات اداری طولانی و صرف زمان قابل توجه است همچنین فقدان تشکیلات لازم و نفوذ هماهنگی بین نهادهای مرتبط با صادرات و ناکارایی سازمانهای مربوطه کارآفرینان را با دو دولی و برگشت از نیمه راه مواجه میکند.
3- بیثباتی در نرخ ارز هرگونه برنامهریزی را از کارآفرینان سلب میکند.
ج- قانون مالیات
1- ملاک دریافت مالیات میزان درآمد ابرازی (یا تشخیصی) است نه نوع فعالیت یا اندازة بنگاه
2- نواقص و پیچیدگیهای قانونی مالیات مستقیم در زمینه شیوة وصول مالیات
3- تعداد پرداختهای مالیاتی
4- دریافت مالیات یکسان از افراد حقیقی و حقوقی که باید دگرگون شود.
د- قانون کار و موانع پیش روی کارآفرینان
1- اجازه فسخ قراردادکار به کارگر داده شدهاست و کارفرما در صورتی میتواند قرارداد فسخ کند که در مراجع صالحه اثبات کند کارگر از وظیفه خود قصور ورزیده و یا آیینهای انضباطی را نقض کرده است. آن هم مشروط به کسب نظر شورای اسلامی کار.
2- قانون کار در برخی موارد دست کارفرما را در استفاده از ابزارهای مدیریتی برای تنطیم نیروی کار و اداره بنگاه میبندد.
3- قانون کار در زمینه اجرای تکالیف قانون تمایزی بین بنگاههای بزرگ و کوچک قایل نشده
4- منع جابجایی کارگران توسط مدیران
5- بازبودن دست کارگران در جابجایی
با توجه به موارد فوق تکالیفی که قانون کار برای کارفرما در برابر نیروی کار تعیین کردهاست باعث شده تا هزینه و ریسک به کارگیری نیروی کار در اقتصاد ایران بسیار زیاد باشد.
لذا انگیزة کارفرمایان و سرمایهگذاران را در استفاده از فناوریهای کاربر و در نتیجه بکارگیری نیروی کار را کاهش داده است. این موانع موجب تهی شدن ذخیره کارآفرینی بنگاههای کوچک به ویژه صنایع کوچک به عنوان پایههای عمده توسعه ملی شدهاست.»
(کار و جامعه، شماره 45، شهریور 1381 صص صص 32-26).
«از آنجا که کارآفرین فرآیند ابتکار، نوآوری و ایجا کسب و کار جدید در شرایط پر مخاطره از طریق شناسایی فرصتها و مدیریت تخصیص منابع است و موانع، محدودیتها و تهدیدها جزءلاینفک دنیای کسب و کار است. پرواضح است که نباید این عوامل بازدارنده باشند بلکه کارآفرین باید با واقعبینی آگاهی همواره موانع اقتصادی، اداری، فرهنگی و اجتماعی کارآفرینی در کشورمان را در در نظر داشته و شیوههای گذر از آنها را بداند.
کارآفرین باید برای اجرا کردن ایدهاش سه محور اصلی را در نظر داشته باشد او باید شکست بخورد، اهداف بزرگ داشته باشد، خلاقیت، چالشپذیری و شهامت داشته باشد تا بتواند برای طراحی و ساخت آینده با شهامت و بهرهجویی از فرصتها و انتخاب دقیق، درست تصمیمگیری کند و بتواند در ایران امروز یک کارآفرین موفق باشد.»
(کارآفرین، ش21، تیر 1382 صص 80 و 77)
آثار کارآفرینان دیروز سرمشق کارآفرینان امروز
این یک فرآیند طبیعی است که بسیاری از مبتکران، نوآوران و افراد خلاق بدل به کارآفرین و بعد تبدیل به صاحب کسب و کار میشوند اما همه آنها هم موفق نمیشوند آنچه در اینجا میخوانید مصادیق کارآفرینانی هستند که دوره انتقال را با موفقت گذارندهاند هرچند تجربیات و آموختههای آنها به میزان وسیعی متفاوت است.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 143 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
مقاله رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی در 43 صفحه ورد قابل ویرایش
هوش هیجانی
با توجه به پیشرفت روز افزون دانش و فن آوری، و همچنین اهمیت فراوان یادگیری و توانایی حل مسائل و مشکلات پیچیده عصر فن آوری، شناخت همه جانبه توانمندی های روان شناختی، اهمیت ویژه ای یافته است. دراین میان عواملی که درموفقیت فردی در ابعاد تحصیلی، شغلی، زناشوئی دخیل هستند بیش از پیش مورد توجه ومطالعه قرار گرفتند. نکته شایان ذکر است که هوش بهریا IQ به تنهایی درموفقیت افراد درابعاد ذکر شده نقش چندانی ایفا نمی کند.
درکشورهای پیشرفته بحث بهره هیجانی و هوش هیجان مطرح شده است. این مفهوم در مؤسسات، سازمانها و مراکز صنعتی و به خصوص درمصاحبه های استخدامی کابرد فراوان دارد. زیرا هوش هیجانی بالا درموفقیت افراد تأثیر فراوان دارد. البته مشروط بر آن که فرد از یک بهره هوشی نرمال برخوردار باشد.
تعریف هوش هیجانی (EQ)
اصطلاح هوش هیجانی درسال 1995 توسط دانیل گلمن مطرح شد. گلمن هوش هیجانی را چنین تعریف می کند: هوش هیجانی یعنی توانایی مهارتمایلات عاطفی و هیجانی خود، درک خصوصی ترین احساسات دیگران، رفتار آرام سنجیده درروابط انسانی، به عبارت دیگر، فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، به خوبی می تواند احساسات خود را مهار کند و آنها را به شکل مناسب بیان کند.
مفهوم هوش هیجانی از دیدگاه بار- آن
بار- هوش هیجانی را عامل مهمی درشکوفایی توانایی افراد برای کسب موفقیت درزندگی تلقی می کند و آنرا با سلامت عاطفی و درمجموع، سلامت روانی مرتبط میداند.
گلمن بامطرح ساختن پژوهش های خارق العاده ای که درزمینه مغز و رفتار انجام شده است. نشان می دهد که عوامل دیگری دست اندرکارند که موجب می شوند افرادی که هوشبهر بالایی دارند درزندگی موفقیت های چندانی به دست نیاورند، اما کسانی که هوش متوسطی دارند، درمسیر موفقیت قرار بگیرند این عامل جنبه دیگری از هوشمندی را شامل می شوند که گلمن آن را هوش هیجانی می خواند.
این ویژگی ها، مشخصه افرادی است که درزندگی واقعی، موفق و کارآمدند. و درمحیط کارخود، نظر همه را به خود جلب می کنند.
هوش بین فردی توانایی درک افراد دیگر است: یعنی اینکه چه چیزی موجب برانگیختن آنان می شود. چگونه کار می کنند و چگونه می توان با آنان کاری مشترک انجام داد.
بازاریاب های موفق، ساستمداران، معلمان، پزشکان و رهبران مذهبی احتمالاً درزمره افرادی هستند که از درجات بالایی از هوش میان فردی برخوردارند.
تعریف قابلیت هیجانی از دیدگاه « کارولین سازی»[1]
صلاحیت یا قابلیت هیجان عبارت است از تجلی کفایت خود، درمبادلات اجتماعی که هیجانها را برمی انگیزد. کفایت خود یعنی فرد عقیده دارد وی دارای ظرفیت و مهارت برای رسیدن به نتیجه مطلوب می باشد. هوش هیجانی شامل کنترل احساسات و هیجانهای خود شخص و دیگران می گردد.
تنظیم آنها و استفاده از اطلاعات برمبنای هیجانها، برای راهنمائی تفکر و عمل قابلیتهائی که درهوش هیجانی وجود دارند شامل الف، ارزیابی و بیان هیجانها درخود و دیگران (ب) جذب و درونسازی هیجانها و افکار (ج) ادراک و تجزیه و تحلیل هیجانها ورد، تنظیم هیجانها برای پیشبرد رشد هیجانی وعقلانی می باشد.
سالوی درسالهای اخیر تعاریف قبلی از هوش هیجانی راتاحدی تصفیه نموده و به مدل توانایی هوش هیجانی اشاره دارد که شامل چهار جزء اصلی می باشد 1- ملاحظه و دریافتن، ارزیابی و بیان هیجان 2- تسهیل تفکر به وسیله هیجان 3- ادراک و تجزیه و تحلیل هیجانها با بکار بردن معلومات هیجانی 4- تنظیم سازگارانه هیجان به معنی دیگر هوش هیجانی از دیدگاه مایروسالوی اشاره دارد به یکدسته توانائی ها که در پردازش اطلاعات هیجانی به کار می روند.
بنابراین هوش هیجانی را میتوان این گونه تعریف کرد: توانائی درک، ارزیابی و بیان صحیح هیجانها توانایی درک مفاهیم مربوط به هیجانها کاربرد زبان مربوط به هیجانها، توانایی دستیابی و تولید احساسات برای تسهیل فعالیتهای شناختی، توانایی کنترل و تنظیم هیجانهای خود و دیگران برای رسیدن به رشد، حال خوب و ارتباطات اجتماعی مؤثر پنج عامل مرکب و مقیاسهای 15 گانه هوش هیجانی بار آن عبارتند از عامل اول) هوشی درون فردی به توانایی تشخیص و درک احساسات شخصی، بیان احساسات، عقاید و افکار و دفاع از حقوق فردی به شیوه ای غیر مخرب و رها بودن از وابستگی اطلاق می شود.
عامل دوم) هوش بیان فرد: به معنی توانایی هم دلی یعنی آگاهی، درک و ارزیابی احساسات دیگران است.
عامل سوم) قابلیت انطباق : سازگاری شامل توانمدینهای حل مساله، ارزیابی واقعیت، انعطاف و پذیرش است.
عامل چهارم) کنترل استرس : توان تحمل وقایع ناخوشایند و شرایط استرس زا و همچنین مقاومت یا به تأخیر انداختن یک تکانه، سائق یا وسوسه، برای عمل کردن می باشد.
عامل پنجم) خلق عمومی: توانایی رضایت از زندگی و شاد بودن وداشتن نگرش مثبت یا ثابت حتی درزمان بد اقبالی
خرده مقیاس ها عبارتند از:
1-خود آگاهی هیجانی:
خود آگاهی هیجانی، توانایی شناخت احساسات خود، تفکیک آنها، آگاهی از احساس خودو چرایی آن.
2- قاطعیت:
قاطعیت، توانایی بیان احساسات، عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به شیوه ای منطقی، غیر مخرب.
مهارت درارتباط بین فردی: توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل است که صمیمیت و تبادل محبت ازویژگی های آن می باشد.
3-حرمت نفس
حرمت نفس توانایی احترام به خود و پذیرش خود به و پذیرش خود به عنوان شخصی ارزشمند، احترام به خود آن گونه که هستیم، بدین معنی که توانایی پذیرش جنبه های مثبت و مفنی قابلیت ها و محدودیت خود را داریم.
4-خودشکوفایی
خودشکوفایی، مستلزم شناخت توانمندی های بالقوه در خود، سپس رشد و شکوفایی آنهاست.
5-استقلال:
استقلال عبارت است از توانایی خود هدایت گری و خود کنترلی درتفکر و عمل و عدم وابستگی عاطفی، افراد مستقل افرادی متکی به خود دربرنامه ریزی و تصمیم گیری های مهم می باشند و پیش از تصمیم گیری ، درجستجوی نقطه نظرات دیگران برمی آیند و به آنها توجه می کنند. اما تصمیم نهایی از آن خود آنهاست.
6-همدلی :
همدلی توانایی فهم و درک احساسات دیگران و حساس بودن به چگونگی و چرایی این احساسات است.
7-روابط بین فردی:
مهارت درارتباط بین فردی: توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل است که صمیمیت و تبادل محبت از ویژگی های آن می باشد.
8-مسئولیت پذیری اجتماعی:
مسئولیت پذیری اجتماعی، توانایی ابراز خود به عنوان فردی همکار، کمک رسان و سازنده درگروه های اجتماعی است. این توانایی مستلزم مسئول بودن شخص است.
چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی بوده و رفتار آنها با پذیرش مسئولیت های اجتماعی جلوه گر میشوند.
این بعد ازتوانایی، با انجام کار با دیگران، پذیرش دیگران، اخلاقی بودن و رعایت قوانین رابطه دارد.
9-حل مساله :
حل مساله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات، ایجاد و انجام راه حل های مؤثر است.
10-واقعیت سنجی:
واقعیت سنجی یعنی توانایی ارزیابی بین آنچه تجربه می شود با آنچه عیناً وجود دارد.
11-انعطاف پذیری:
انعطاف پذیری، توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار و رفتار با موقعیت ها و شرایط متغیر است. این بعد از هوش هیجانی به توانایی کلی فرد و سازگاری با شرایط ناآشنا، غیر قابل پیش بینی و پویا تکیه دارد.
12-تحمل فشار روانی:
تحمل فشار روانی عبارت ست از: توانایی مقاومت دربرابر رویدادها و موقعیتهای فشار زا، بدون توقف، این توانایی به معنی پشت سرگذاشتن موقعیت های مشکل ساز، بدون ازپا درآمدن است.
13-کنترل تکانه:
کنترل تکانه، توانایی مقاومت یا به تأخیر انداختن تکانه، سائق یا وسوسه انجام عملی است. این توانایی شامل قابلیت پذیرش تکانه های پرخاشگرانه، خودار بودن و کنترل خشم، خصومت یا رفتار غیر مسوولانه است.
14-خرسندی:
خرسندی توانایی رضایت از زندگی، لذت بردن از خود و دیگران و شاد بودن است افراد خرسند اغلب احساس خوب وراحت را درمحیط کار، خانه و هنگام فراغت تجربه می کنند.
هوش هیجانی (EQ) به عنوان یک پیش بینی کننده قاطع برای موفقیت محل کار شناسایی شده است. کارآفرینان آنهایی هستند که می درخشند و در محل کار خویش در ماورا هنجار کار خود را عالی انجام می دهند. مطالعه فعلی با هدف تامین یک بینش مقدماتی به درون این حوزه تحقیق کارآفرینی است.
در زوایای استفاده از شیوههای کیفی چند نفر از کارآفرینان استرالیایی در رابطه با هوش هیجانی خود مورد امتحان قرار گرفتند. EQاز مصاحبههای به طور عمیق ساختدار مورد امتحان قرار گرفت وپیش بینی میشد که کارآفرینان به طور عمده این نسبتها را و از این رو، یک تراز EQ را نمایش دهند نه تنها مطالعه چنین نتیجهای را تامین نکرد بلکه نشان داد که کارآفرینان ترازهای بالایی را از همه ترازهای تابعه را در هر مدل نمایش دادند، کارکرد برجسته هر کارآفرین در توانایی هوش هیجانی، و نیز در مورد همه مقیاسهای تابعه، قویا از آن مفهوم حمایت می کند که EQ ممکن است عامل گمشدهای باشد که محققان در مطالعه کارآفرینی در جستجو بودهاند.
چه چیز یک کارآفرین را میسازد؟ چه چیز آنها را تعریف میکند و از بقیه رهبران جامعه و صاحبان حرفهها، سختکارها و پولسازان دقیق و پرتقلا جدا میسازد. اقدام ها برای یافتن پاسخ دست نیافتنی به این پرسش در تحقیق به توسط مدیریت، امور دارایی، نظریهپردازان، رفتار سازمانی، و امثال آن، مورد خطاب قرار گرفته است، اوقات اخیر محققانی را دیده است که از قلمروی اقتصادی و مالی کارآفرینی دور شدهاند.
و ترقی در کوششی را ایجاد می کنند که کیفیتهای شخصی را در پشت سر آن کارآفرین تعریف میکند که پیشههای برجسته را گسترش می دهد. تشویق شده، همچون ریچارد برانسون، به واسطه چنین برنامهها، کاوش برای راز در پشت سر چنین افراد درخشان همراه با چشم انداز روانشناسانه شده است، هوش هیجانی (EQ) به عنوان یک پیش بینی کننده قطعی برای موفقیت در محل کار شناسایی شده است.
این مقاله تحقیقی با هدف تامین یک بینش مقدماتی به درون زنجیرهای بین هوش هیجانی و کارآفرینان موفق است. در زوایای استفاده از شیوههای کیفی، چندین کارآفرین استرالیایی در رابطه با توانایی هوش هیجانی خود مورد امتحان قرار گرفتند. هوش هیجانی از طریق مصاحبه های عمیقا ساخت دار، با پرسشهایی هم بر مبنای یک مدل اصلی EQ به توسط مایر، کازوسر،و سالووی (1990)، .هم بر مبنای 7 مدل در محل کار EQ از گلمن (1998) که اخیرا مشهور شده مورد امتحان قرار گرفت.
کارآفرینی
تقابل بین مدیران، کارآفرینان، و رهبران و کارآفرینان، تحقیق رو به رشد را در حوزه کارکرد افراد درخشان در ساختار و ابقای یک شرکت از موفقیت عظیم ابقا کرده است (لیتوتن، 2000، استیورات و رث، 2001).
کارآفرین کیست ؟کارآفرینی چیست؟
کارآفرین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق فرایند ایجاد کسب و کار (کسب و کار خانگی، کسب و کارمجازی، کسب و کار درمغازه یا شرکت یاسازمان، توام با بسیج منابع و مخاطره مالی واجتماعی، محصول یاخدمت جدیدی به بازار عرضه می کند.
اصولاً کارآفرینان باکسب و کارهای تازه و نوشناخته می شوند. این تازگی، ممکن است در زمینه های زیر باشد: عرضه محصول تازه یا محصولی با کیفیت جدید ب-ارائه روشی جدید برای تولید یک محصول – گشایش بازار تازه – تهیه منابع و روشی جدید برای تأمین مواد اولیه یا اجزای تشکیل دهنده یک محصول – سازماندهی مجدد یک صنعت سپس می توان گفت که کارآفرینی به فرآیند شناسایی فرصتهای جدید و ایجاد کسب و کار و سازمانهای جدید و رشد یابنده برای بهره برداری از فرصتهای شناسایی شده اطلاق می شود که درنتیجه آن کالاها و خدمات جدیدی به جامعه عرضه می شود. کارآفرینی عبارت است از فرآیند کشف وبرنامه ریزی عنصر وجودی (خودواقعی) خویشتن درعرصه فعالیت حرفه ای جهت دست یابی به خود شکوفایی
کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی ازمنابع به منظور بهره گیری از فرصتها (احمد پور 1380)
کارآفرینی ویژگی فردی است که با عزمی راسخ و با وجود موانع بسیار دررساندن یک محصول یا ارایه خدمت جدیدی به بازار، فرآیند نوآوری را با موفقیت هدایت میکند. خلاصه مطلب این که کارآفرینی چیزی بیش از ایجاد کار است گر چه این امر به طور قطع یکی از وجوه مهم آن است ولی تصویر کاملی از کارآفرینی ارایه نمی دهد. خصوصیاتی همچون جستجو به دنبال فرصتها به جان خریدن خطرات و اصرار درتحقق پیوستن ایده ها درمجموع دیدگاه خاصی را تشکیل می دهند که کارآفرینان را به تصویر می کشند (دانلداف، ریچارد ام؛ ترجمه عامل محرابی، 1383ص 22)
رفتار فرد حاصل تعامل ویژگی های شخصیتی با شرایط و عوامل محیطی است. بدون شکل رفتار همه انسانها ازشرایط اجتماعی و ویژگی های شخصیتی آنها ناشی می شود. آنچه مهم است این است که جنبه فاعلیت به کدام بخش مربوط می شود؟ درپس رفتارهای جدید معمولاً فاعلیت به ویژگی های شخصیتی و برداشت فرد از آن بر میگیردد. درکار آفرینی نیز چنین شرایطی حاکم است . به مواردی که دانلداف[1] دراین زمینه چنین بیان می کند بازاریابی مهم است، امور مالی حائز اهمیت است حتی کمک به نهادهای عمومی نیز اهمیت دارد ولی هیچ یک از آنها به تنهایی باعث ایجاد کارهای جدید نمی شوند از همین رو به شخصی نیاز داریم که درذهن او کلیه حالات ممکن گردهم آورده شوند، از همین رو به شخصی نیاز داریم که درذهن او کلیه حالات ممکن گرد هم آورده شوند، باور داشته باشد.
با پررنگ شدن نقش کارآفرینان درتوسعه اقتصادی، روان شناسان باهدف ارایه نظریه های مبتنی بر ویژگی های شخصیتی و هم چنین باتفاوت قائل شدن بین کارآفرینان بامدیران و غیر کارآفرینان به بررسی ویژگی های روانشناختی کارآفرینان پرداختند (فرن ها م 1994 به نقل از احمد پور 1380)
اهمیت کارآفرینی
کارآفرینی نوش داروی لحظات دشواری :
کارآفرین می تواند درحالت اضطراری پاسخگو باشد. او درصورت نیاز می تواند فوراً تصمیم گیری کند. برای این کار، او باید حوادثی را که ممکن است درآینده اتفاق بیفتد پیش بینی کندو از عواقب آن آگاه باشد. ماهیت شغلی کارآفرینی، سرمایه گذاری طولانی مدت، پیش بینی جایگزین ها و عواقب آن ها قبل و بعد از اتفاق پیش بینی تغییرات و آمادگی تطبیق با این شرایط را ایجاب می کند (سالازارو و همکاران، ترجمه نطاق،1380،ص 45)
کارآفرینی مسیر خودشکوفایی:
کارآفرینی یک فرآیند اجتماعی است که درآن کارآفرین با اشتیاق و پشتکار درکار خویشتن خویش را پیدا می کند و از بند عادات و سنت های مرسوم رها می شود (احمد پور، نقل از سعیدی کیا، 1382، ص35)
کارآفرینی عامل رشد و شکوفایی استعداد ها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی است.