دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سلامت

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سلامت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 66 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 10
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سلامت

فروشنده فایل

کد کاربری 7901

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 10صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

« سلامت بنیادی­ترین‌ عنوانی است که حیات انسان به آن استوار است. سلامت به عنوان مفهوم اساسی در زندگی انسان، از بدو پیدایش بشر و در قرون و اعصار متمادی مطرح بوده است. انسان برای رسیدن به آن، همه­ی امکانات و نیروهای خود را بسیج کرده است. اما هر گاه سخنی از آن به میان آمده بیشتر بُعد جسمانی آن به ذهن می­آید. در چند دهه­ی اخیر بُعد روانی آن نیز مطرح شده است و بُعداجتماعی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سازمان جهانی در راستای تامین سلامت روانی، جسمانی و اجتماعی اعضاء جامعه بر این نکته تاکید دارد که هیج کدام از ابعاد سلامتی بر دیگر ابعاد آن برتری ندارد، رشد و تعالی جامعه در گرو تندرستی آن جامعه است و شناسایی عوامل تعین‌کننده و مرتبط با آن در جهت سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی در سطوح خرد و کلان جامعه از دیدگاه سه بُعد جسمی، روانی و اجتماعی از مسائل هر کشوری محسوب می­شود» (مرندی، 1385: 20). منشور اوتاوا علاوه برشمردن سلامت به عنوان حق انسانی، پیش‌شرط‌هایی جهت تحقق سلامت نیز ارائه داده است. پذیرش این شرط‌ها روابطی محکم میان شرایط اقتصادی و اجتماعی، محیط فیزیکی، شیوه‌های زندگی فردی و سلامت را به وجود می‌آورد (سجادی و صدرالسادات، 1384).

« سلامت به عنوان بخشی از سرمایه­ی منابع انسانی هر جامعه محسوب می‌شود. از دیدگاه فردی عامل سلامت جزء پیش نیازها و شرایط اصلی اشتغال به کار و فعالیت اقتصادی و اجتماعی انسان‌ها در تمام جوامع محسوب می‌گردد که بدون اتکا به آن دست­یابی به امکانات رفاهی و مادی غیر ممکن است یا دست کم به سختی ممکن است. از جنبه­های سلامت روانی و اجتماعی، عامل سلامت در عامل­هایی مانند میزان هم­سویی افراد با جامعه و یا میزان درکی که افراد از جامعه خود دارند، کیفیت نیروی کار یک جامعه راتعین می‌کند» (اسکمبر، 1386: 187). سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سلامتی انسان نقش مهمی در تعادل زندگی اجتماعی هر انسان دارد و پوشش فراگیر آن در جامعه می‌تواند موجبات توسعه اجتماعی را فراهم کند (وزارت بهداشت، 1386 ).

2-3-سلامت اجتماعی

در تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت اجتماعی در کنار سلامت فیزیکی و روانی قرار گرفته است. در این تعریف، سلامت کامل به معنای داشتن یک زندگی مولد از نظر اقتصادی و اجتماعی است. بعد اجتماعی سلامت، سطوحی از مهارت‌های اجتماعی و عملکرد اجتماعی همراه با توانایی شناخت هر فرد از خود به عنوان عضوی از جامعه را شامل می­شود. فرد با حس کردن چنین عضویتی، نحوه­ی ارتباط­ا­ش را در شبکه­ی اجتماعی مورد توجه قرار می­دهد.

بلوک و برسلو برای اولین بار در سال ۱۹۷۲ در پژوهشی به مفهوم سلامت اجتماعی پرداختند. آن ها مفهوم سلامت اجتماعی را با "میزان عملکرد اعضاء جامعه" مترادف کردند و شاخص­های سلامت اجتماعی را ساختند. تلاش کردند تا با طرح پرسش‌های گوناگون در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی سلامت فردی، به میزان فعالیت و عملکرد فرد در جامعه برسند. این مفهوم را چند سال بعد"دونالد" و همکارانش در سال ۱۹۷۸ مطرح کردند و استدلال آن ها این بود که سلامت امری فراتر از گزارش علایم بیماری، میزان بیماری­ها و قابلیت‌های کارکردی فرد است آن­ها معتقد بودند که رفاه و آسایش فردی امری متمایز از سلامت جسمی و روانی است. براساس برداشت آنان سلامت اجتماعی در حقیقت هم از ارکان وضعیت سلامت محسوب می­شود و هم می‌تواند تابعی از آن باشد (موسسه­ی تحقیقات بهبود زندگی زنان، 1393).

باتوجه به مطالب ذکر شده و ارائه تعاریف بیشترکه از سلامت اجتماعی که در فصل اول آمده است در یک برداشت کلی می‌توان گفت سلامت اجتماعی مفهومی است که در بستر اجتماع و روابط بین افراد در شبکه‌های اجتماعی نمود و ظهور پیدا می‌کند، مد نظر آن ارزیابی فرد از کیفیت و کمیت درگیری­اش در اجتماع است حق مسلم آن است که فردی که از سلامت اجتماعی برخوردار است جامعه‌پذیر نیز هست این عاملی مهم در پذیرش هنجارهای اجتماعی، نقش‌ها و مسئولیت‌های اجتماعی دارد. با استناد به مطالبی که بیان شد دو برداشت قابل حدس است. اول این که، در صورتی که شرایط سلامت اجتماعی برقرار باشد فرد حمایت و پذیرش­اجتماعی را به دست می‌آورد و بهتر می‌تواند بر استرس، چالش‌ها و بیمارهایی که ممکن است سلامت او را تهدید کنند غلبه کند. دوم آن که، شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه در شکل­گیری سلامت اجتماعی نقش به سزایی ایفا می‌کنند. در ادامه­ی این بخش به دیدگاه کیینز صاحب نظر بنام در حوزه­ی سلامت اجتماعی و همچنین اشاره­ای کوتاه به دیدگاه دورکیم خواهیم داشت.



چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق فرسودگی شغلی

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق فرسودگی شغلی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 34 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق فرسودگی شغلی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 15صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

فرسودگی شغلی،کاهش قدرت سازگاری فرد با عوامل فشار زا است و سندرمی است مرکب از خستگی جسمی و عاطفی که منجر به ایجاد خود پنداره منفی در فرد نگرشی منفی نسبت به شغل و فقدان احساس ارتباط با مراجعان به هنگام ایجاد وظیفه است.این سندرم ممکن است فرد را به سوی انواع بیماری های روانی و جسمانی سوق دهد و فردرا به بالاترین مرحله فرسودگی روانی و عاطفی برساند.این سندرم در میان کارکنان بهزیستی ، کارکنان خدمات انسانی و بهداشتی و اعضای خانواده است و شامل سه بعد اصلی 1-تحلیل رفتن هیجانی 2-مسخ شخصیت 3- کاهش احساس پیشرفت و دستاوردهای شخصی .

ابعاد دیگری نیز وجود دارد که بطور عمومی توصیف شده است :1- پدیده فرسودگی ممکن است در یک فرد یا درسطح یک سازمان رخ دهد 2- فرسودگی یک تجربه ای روانشناختی درونی است که احساس نگرش ها ، انگیزه ها و انتقادات فرد را درگیر می سازد 3- فرسودگی تجربه ای منفی است که با مشکلات عمده پریشانی ،ناراحتی ،اختلال کارکرد و پیامدها ی منفی یا تمام اینها را موجب می شود (افتخاری ،هریس ،1381؛روستا ،1386).

پین (1982)در مطالعات خودبه این نتیجه رسیده است که؛1- نشانه گان فشار روانی فرسودگی شغلی؛2-عوارض ونتایج سطوح بالای فشار روانی شغلی؛3- ناکامی شخصی و4-عدم برخورداری افراد از مهارتهای لازم برای مقابله کردن،دارای زیان های فراوان شخصی،سازمانی،اجتماعی است واین زیان ها نیز احتمالا روبه افزایش می باشند.نشانه گان فشار روانی فرسودگی شغلی در نتیجه ادامه وعدم تسکین فشار روانی ناشی از کار،به وجود می آید.عوارض و نتایج این نشانه گان را می توان به چهار نوع تقسیم کرد که عبارتند از؛1-کاهش نیروی ذخیره شده در بدن فرد؛2-پایین آمدن سطح مقاومت فرد نسبت به بیماری؛3– افزایش عدم رضایت و بدبینی؛4-افزایش موارد غیبت فرد از کار و کاهش کارایی شغلی وی.

فرسودگی شغلی را می توان به عنوان نتیجه نهایی فشار روانی تجربه شده که فرد نتوانسته است به طور مناسبی با آن مقابله کند ، تعریف کرد .

2-1-1- مراحل پنجگانه فرسودگی شغلی

1 مرحله ماه عسل:در این مرحله فرد احساسات شادمانی و سرخوشی ناشی از برخورد با شغل جدید را تجربه می کند.این احساسات عبارتند از: تهییج ،اشتیاق ، غرور و چالش.وجود نامطلوب به دو طریق ظهور پیدا می کنند و بعد از مدتی نیروی ذخیره شده برای مقابله با نیازهای یک محیط چالش آور، به تدریج به اتمام می رسد. در این مرحله ودر جهت مقابل با فشار روانی ، بعضی از عادات شیوه های رفتاری در فرد شکل می گیرند که غالبا برای مقابله با چالش های بعدی مفید نیستند .

2 مرحله کمبود سوخت :در این مرحله،فرد نوعی احساس مبهم زوال،خستگی،گیجی را تجربه می کند.نشانه های این مرحله عبارتند از:نا رضایتی شغلی،عدم کارایی ،اختلال در خواب،احساس خستگی.نارضایتی چنین احساساتی نیز واکنش فرار( اعتیاد و پر خوری )است.

3- مرحله نشانه مزمن:در این مرحله نشانه های مرضی فیزیولوژیکی بیشتر آشکار می شوند و فرد نیازمند توجه وکمک می شود.نشانه های عادی این مرحله عبارتند از:فرسودگی مزمن،بیماری های جسمی،خشم وافسردگی.در این مرحله نوعی احساس خستگی و فرسودگی ،بر فرد مستولی می شود.

4- مرحله بحران:اگر احساسات و نشانه های مرضی مرحله سوم را برای مدت طولانی ادامه پیدا کند،فرد وارد مرحله بحرانی می شود.دراین مرحله فرد احساس می کند بر او ستم رفته است وتمایلات مربوط به بدبینی،شک ،تردیدنسبت به خوددراوافزایش می بابد.در این مرحله ممکن است فرد دچار زخم معده ،سردرد دردهای مزمن پشت،فشار خون بالا و کم خوابی شود.

5-مرحله برخورد با دیوار:این مرحله از نشانه گان فشار روانی ناشی ازفرسودگی یا به پایان رسیدن نیروی فرد برای سازگاری با محیط کار مشخص می شودواحتمال دارددراین مرحله،فرد شغل خود را از دست بدهد.از طرف دیگر،این احتمال نیز وجود دارد که در آن مرحله وبا بهبود فرد،بعضی از نشانه های مرضی از بین برود؛اما این نشانه ها تغییرات فیزیولوژیکی دیگری را در فرد ایجاد می کنند که ممکن است رهایی از آنها ،به سادگی انجام نگیرد(ساعتچی،1389).



چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه انسانی

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه انسانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 42 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه انسانی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 24صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

براساس دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت، منابع شرکت به عنوان مهم­ترین محرک رقابت و عملکرد محسوب می­شوند. این منابع شامل دارایی­های مشهود و همچنین دارایی­های نامشهود ایجاد شده در داخل شرکت است که به گونه ای کارآ و اثربخش در راستای اجرای راهبردهای سودآور و رقابتی خاص به کار گرفته می­شود. نوع اول دارایی­ها (از قبیل اموال، ماشین­آلات، تجهیزات و فناوری­های فیزیکی) عموماً مشهود، متداول، به راحتی تقلیدپذیر و قابل جایگزین است. به علاوه این نوع دارایی­ها به راحتی در بازار آزاد داد و ستد می­شود. نوع دوم دارایی­ها عموماً نامشهود، ارزشمند، نادر و اغلب بی­نظیر و غیرقابل جایگزین است. این نوع دارایی­ها، دارایی­های راهبردی است که می­تواند منجر به ایجاد مزیت رقابتی پایدار و عملکرد مالی برتر شود(ستایش و کاظم نژاد، 1388). در اقتصاد امروزی رشد و تولید ثروت عمدتاً از دارایی­های نامشهود سرچشمه گرفته و پیشرفت­های اقتصادی اکثر سازمان­های موفق نیز حاکی از این مطلب است که ارزش­افزایی بیشتر متکی به دارایی­های نامشهود است تا دارایی­های فیزیکی(شجاعی، بیگی و نظری پور، 1389). در ادامه مباحث چهار دارایی نامشهود سازمانی تحت عناوین سرمایه انسانی، سرمایه رابطه­ای، سرمایه سازمانی و سرمایه اطلاعاتی مورد بحث قرار خواهند گرفت.

سرمایه انسانی بالاترین و باارزش­ترین سرمایه و بزرگترین دارایی هر سازمان و کشور محسوب می­شود، و تنها سرمایه­ای است که با استفاده بیشتر کاهش نیافته و به صورت فزاینده توسعه پیدا می­کند. در حقیقت سرمایه انسانی مهم­ترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری است که شامل تمامی قابلیت­های فردی، استعدادها، دانش و تجربه کارکنان و مدیران یک سازمان می­باشد. سرمایه انسانی عواملی نظیر دانش کارکنان، مهارت، توانایی و نگرش آنان را نیز شامل می­شود(بازبورا، 2004). نقش حیاتی سرمایه انسانی در تئوری­های رشد اقتصادی درون زا تشخیص داده شده و در طول دهه 1990 پیشنهاد شده ومورد بحث قرار گرفته است. این نقش بطور مکرر بر نهادهای بین­المللی و اعلامیه­های سیاسی تأکید کرده­است(لانزی، 2007) به گفته کاستانیس و هلفات(1991) تغییر در هر مهارت کارکنان نتایج مزیت رقابتی را تعیین می­کنند. این دیدگاه توسط پتراف و بارنی(2003) مورد تأیید قرار گرفته، و بیان شده که اگرچه مهارت مهم است، کارمندان شرکتی که مهارت­های خاص صنعتی کارآمدی دارند، مزیت رقابتی بیشتری ایجاد می­کنند. از زمانی که قانون مداران، قاطعانه آموزش مهارت منابع انسانی را به شرکت­ها تحمیل کرده­اند، این سرمایه انسانی مهم­ترین منبع حرفه­ای شرکت به شمار آمد(آیو، 2009).

2-2-7-2 بیان مسأله

توسعه تئوری سرمایه انسانی در سال 1960 اغاز شد، هنگامی که تئودور شولتز این ایده را که ((مهارت و دانش شکلی از سرمایه هستند)) معرفی نمود. شولتز همچنین ارتباط بین سرمایه انسانی و رشد اقتصادی را با مرتبط کردن سرمایه­گذاری با هدف بهبود ((قابلیت­های انسانی برای انجام کار مولد)) با افزایش در بهره­وری انها، برجسته نمود. بِکِر تعریف و تئوری سرمایه انسانی را توسعه داده و بر سرمایه­گذاری در سرمایه انسانی تمرکز نمود ، که این ((فعالیت­هایی که درآمد حقیقی آینده را از طریق تعبیه منابع در افراد تحت تأثیر قرار می­دهد))(داوسون، 2012). تئوری سرمایه انسانی بیان می­کند که بین سرمایه انسانی و عملکرد رابطه وجود دارد که می­تواند از انباشت سرمایه انسانی ارزشمند و ویژه سازمان بهره ببرد. سرمایه انسانی نشانگر موجودی دانشی افراد یک سازمان است که در وجود کارکنان آن نهفته است(بونتیس، 1999، 2001). سرمایه انسانی به عنوان مجموع مهارت­ها، تجربیات، قابلیت­ها و دانش ضمنی کارکنان تعریف می­شود(ادوینسون و مالون، 1997 : 5-34). داونپورت و پروساک(1998 : 49) اضافه می­کنند که (( سرمایه انسانی شامل منابع نامشهودِ توانایی­ها، تلاش و زمانی که کارکنان برای سرمایه­گذاری در کارشان به همراه می­آورند، می­شود)). بونتیس(1998) سرمایه انسانی را به عنوان قابلیت­های جمعی سازمان برای استخراج بهترین راه حل از دانش افراد خود تعریف می­کند. هادسون(1993) سرمایه انسانی را به عنوان مجموعه­ای از ژنتیک وراثتی ، آموزش، تجربه و شیوه زندگی و کسب و کار تعریف کرده است. سرمایه انسانی دانش، مهارت، تجربیات افراد و همچنین تمایل آنها برای تسهیم این ویژگی­ها با سازمان برای خلق ارزش است(بونتیس و همکاران، 2001). سرمایه انسانی شامل اجزایی نظیر دانش، تخصص، مهارت، تجربه، شایستگی، خلاقیت، توانایی کار­گروهی، وفاداری، آموزش و تحصیلات، توانایی حل مسأله، نگرش، وفاداری و انگیزش افراد است(سیدلر، هیفلیگرو پروکسا، 2013).



چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه رابطه ای

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه رابطه ای
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 39 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 22
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه رابطه ای

فروشنده فایل

کد کاربری 7901

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 22صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

سرمایه فکری فراهم­کننده یک پایگاه منابع جدید است که از طریق آن سازمان می­تواند به رقابت بپردازد. بونتیس(1998) معتقد است سرمایه فکری عبارت از تلاش برای استفاده مؤثراز دانش(محصول نهایی) در مقابل اطلاعات (ماده خام) است. سرمایه فکری اصطلاحی برای ترکیب دارایی ناملموس بازار، دارایی فکری، دارایی انسانی و دارایی زیرساختاری است، که سازمان را برای انجام فعالیت­هایش توانمند می­سازد(مشبکی و قلیچ لی، 1386). سرمایه فکری شامل سه عنصر سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی و سرمایه رابطه­ای می­باشد. سرمایه رابطه­ای به روابط شرکت با سهامداران، مشتریان و عرضه­کنندگان اشاره دارد. ذینفعان سازمان اغلب منابع ارزشمندی برای سازمان فراهم می­کنند.بعنوان مثال، مشتریان درآمد را فراهم می­کنند، عرضه­کنندگان مواد خام را فراهم می­کنند و توزیع­کنندگان کانال­های توزیع را تدارک می­بینند بنابراین طرف­های استراتژیک شرکت برای توسعه محصول جدید سودآور هستند(هسو و فانگ، 2009). در ادبیات بازاریابی این سرمایه در زمینه­های متعددی از جمله روابط مشتری- فروشنده، شبکه­های کسب و کار و تعامل مشتری- شرکت مطالعه شده است(گریفیث و همکاران، 2010).افراد با روابط و شبکه­های بیشتر امکان کسب اطلاعات وتخصیص منابع بهتری را نشان می­دهند. کارکنان با مهارت­های ارتباطی بهتر و با ارتباط بیشتر با افراد خارج فرصت­های بیشتری برای دسترسی به منابع مختلف دارند. این ارتباط امکان بهبود قابلیت توسعه فناوری را می­دهد. ایجاد و حفظ سرمایه رابطه­ای پایدار مستلزم این است که یک سازمان روابط تعاملی خوبی با سهامداران، مشتریان و عرضه­کنندگان خود ایجاد کنند. روابط بهتر فرصت­های بیشتری فراهم می­آورد که شرکای کسب و کار فن­آوری­های حرفه­ای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. در عین حال سازمان­ها اطلاعات جدیدتری از مشتریانشان برای بهبود قابلیت یادگیری سازمانی خود کسب می­کنند. شرکت­ها همچنین برای بدست آوردن منافع و مزایای جدید می­توانند با استفاده از شبکه­های مختلف همکاری نظیر ائتلاف در میان صنایع مشابه و یا متفاوت، انجام مطالعات با مؤسسات تحقیقاتی، منابع مختلف دانش نوآورانه بدست آورند و به دنبال فرصت­های کسب و کار باشند(هسو و فانگ، 2009). سرمایه رابطه­ای شامل مباحثی همچون اعتماد، دوستی و احترام می­شود که به عنوان درجه­ای که طرفین احساس راحتی می­کنند و خواهان اعتماد به طرف دیگر هستند در نظر گرفته می­شود(آرینو و همکاران، 2001).

2-2-8-2 بیان مسأله

سرمایه اجتماعی در برگیرنده دانشی است که در تعاملات بین افراد و شبکه روابط متقابل آنها قرار دارد ومورد استفاده قرار می­گیرد. سرمایه اجتماعی و شکل مشخص آن سرمایه رابطه­ای به عنوان جمع منابع بالقوه و بالفعل موجود در درون، قابل دسترس از طریق و شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی ناشی شده از آن تعریف می­کنند(ناهاپیت و گوشهال، 1998). این نظریه ادعا می­کند که اطلاعات، نفوذ و همبستگی ذاتی در روابط بین شبکه­ی میان سازمانی ارزش می­آفریند(آدلر و ِکوون، 2002). تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد رابطه بوسیله سرمایه رابطه­ای که به عنوان استحکام روابط میان سازمان­ها تعریف شده و حس عمیقی از قابلیت اطمینان و صداقت شریک در مبادلات منابع را فراهم می­آورد، مننتقل می­شود. سرمایه رابطه­ای دارای پیامدهای مهم مزیت رقابتی برای شرکا می­باشد. مزیت رقابتی می­تواند با ارائه ارزش برتر برای ذینفعان از طریق حفظ روابط شریک بلندمدت یا به سمت عقب با عرضه­کنندگان و یا به سمت جلو با مشتریان در کانال بدست آید. هر دو استراتژی­های رابطه با عرضه­کنندگان و استراتژی­های وفاداری مشتری می­تواند به عملکرد برتر مالی منجر شود که به نوبه خود منجر به مزیت رقابتی پایدار می­شود. سازمان­ها با انتخاب سرمایه رابطه­ای به عنوان یک رویکرد استراتژیک به ناچار باید به روابط با ذینفعان خود تمرکز کنند. طرفداران سرمایه رابطه­ای شرکت­ها را به جستجوی شرکا برای روابط بلند­مدت تشویق می­کنند. برای مثال شرکت­هایی که در فکر ورود به بازارهای ناآشنا هستند باید به دنبال ارتباط با سایرین که در این بازارها با تجربه­تر هستند باشند. سرمایه رابطه­ای ایجاد روابط از طریق تعامل نزدیک بین شرکا را تسهیل می­کند. چنین روابطی با شرکا منابعی منحصربه فرد با ارزش افزوده که شرکا از این منابع محافظت می­کنند به شرکت­ها ارائه می­دهد. بنابراین سرمایه رابطه­ای می­تواند به سازمان­ها کمک نماید از طریق تعاملشان با شرکا در محیط کسب وکار با موفقیت منابع منحصر به فرد بدست آورند. سرمایه رابطه­ای همچنین می­تواند یک شرکت را قادر به توسعه مزیت رقابتی براساس روابط مشتری می­کند. که توسط بسیاری از محققان به عنوان مهم­ترین جزء سرمایه رابطه­ای در نظر گرفته شده است. سهم مشتریان در درآمد کنونی و جاری در ارزیابی چگونگی موفقیت یک شرکت در تبدیل روابط مشتری به مزیت رقابتی پایدار، اساسی است. شرکت ارتباط­گرا با دانش آنچه که تمایل مشتریان است می­تواند با تقویت روابط بلندمدت دوستانه، محصولات و خدمات ارائه شده به بازار خود را جذاب­تر نماید. سرمایه رابطه­ای بطور قابل توجهی توانایی سازمان برای مدیریت موفق هدفِ ایجاد روابط نزدیک با مشتریانش و همچنین محافظت از مزیت رقابتی اصلی خود، افزایش می دهد.

2-2-8-3پیشینه متغیر

استوارت اظهار می­کند که موضوع اصلی سرمایه مشتری، دانش موجود در کانال­های بازاریابی و روابط با مشتریان است. سرمایه مشتری نشان­دهنده توانایی بالقوه یک سازمان به خاطر عوامل نامشهود بیرونی آن است. تعاریف جدید مفهوم آن را به سرمایه رابطه­ای توسعه داده­اند که شامل دانش موجود در همه روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تأمین­کنندگان، انجمن­های تجاری یا دولت برقرار می­کند(مشبکی و قلیچ لی، 1386 ). نتایج هسو و فانگ(2009) نشان می­دهد که سرمایه­گذاری سازمانی در سرمایه رابطه­ای و انسانی تأثیر معناداری بر انباشت سرمایه ساختاری شامل سرمایه فرآیند و سرمایه نوآوری دارد. سرمایه رابطه­ای نسبت به سرمایه انسانی اثر مشهودتری بر سرمایه ساختاری دارد و سرمایه رابطه­ای بطور مثبت بر قابلیت یادگیری سازمانی اثرگذار است


چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه سازمانی

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه سازمانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 39 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه سازمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 21صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

در محیط نامطمئن امروز، شرکت­ها باید برای رویارویی با رقابت جهانی وخواسته­ی به سرعت در حال تکامل مشتری، راه­حل­های مستمر را توسعه دهند. در چنین زمینه­ای، به احتمال زیاد دانش به جای منابع سنتی نظیر دارایی­های ثابت و یا فیزیکی یک منبع مهم برای دستیابی به مزیت رقابتی است. این استدلال قویاً اهمیت سرمایه­گذاری در دارایی­های به سختی تقلیدپذیر نظیر بازارگرایی، یادگیری سازمانی، وفاداری مشتری یا موقعیت نسبی در کانال توزیع را نشان می­دهد(کویین، آندرسون و فینکلستین، 2005). سرمایه سازمانی به منابع خاصی گفته می­شود که می­توانند دانش، مهارت و تخصص­های شخصی شده را به وسیله اعضای سازمان به تخصص سازمانی تبدیل و به طور متقابل منابع سازمانی را به اشتراک بگذارند(هایژیان و چوانمینگ، 2009). سرمایه ساختاری شامل سخت­افزار، نرم­افزار، پایگاههای داده، ساختار سازمانی، حق انحصاری اختراع، علامت­های تجاری و دیگر قابلیت­های سازمانی به منظور پشتیبانی از بهره­وری می­باشد. به عبارتی دیگر سرمایه سازمانی شامل دانش نهادیه شده و تجربه کدبندی شده ای است که در داخل پایگاه­های داده، ساختارها، ­ها و فرآیندهای سازمان می­باشد و مورد استفاده قرار می­گیرد(قلیچ لی و همکاران، 1388). شولتز و جوب(2001) بیان می­کنند که با ذخیره­سازی دانش شرکت­ها می­توانند ارتباط درون واحدی را تشویق کنند، تیم­های میان کارکردی ایجاد نمایند و زبان تخصصی را در میان دیگران توسعه دهند. سرمایه سازمانی یک تسهیل کننده بسیار مهم برای سرمیه اجتماعی است به این معنا که تمام فرصت­ها برای اشتراک­گذاری دانش می­تواند همکاری و تعامل میان افراد را بهبود بخشد و به شکل مثبت بر سرمایه اجتماعی اثر بگذارد.

2-2-9-2 بیان مسأله

رایت و همکاران(2001) سرمایه سازمانی را به عنوان دانش نهادینه شده در درون فرآیندهای سازمانی و پایگاه داده، اسناد و مدارک، حق ثبت اختراع و فرآیندها که سازمان برای ذخیره و حفظ دانش استفاده می­کند، تعریف کرده­اند. ایجاد سرمایه سازمانی نیازمند اطلاعات و مهارت­های بدست آمده از فعالیت­های نواورانه­ی بطور رسمی یکپارچه شده­است. این بیانگر یکپارچه­سازی دانش به عنوان یک فرآیند رسمی است که از طریق آن اطلاعات و مهارت­ها به جزئی جدانشدنی از روال­های عادی تبدیل شده که اقدامات آینده سازمان را هدایت می­کند. شرکت­ها با یکپارچه­سازی دانش، آنچه باید فراگرفته شود را تشخیص داده و همچنین تصمیم می­گیرند چگونه از آن استفاده کنند. سرمایه سازمانی نشان­دهنده حافظه سازمان است. والش و آنگسون(1999) حافظه سازمانی را به عنوان اطلاعات بایگانی شده در مورد گذشته شرکت تعریف می­کنند که ­تواند در فرایندهای تصمیم­گیری کنونی در نظر گرفته شود. سرمایه سازمانی به سیاست­گذاری­ها و هنجارهای شرکت اشاره دارد و در قابلیت­های شرکت نهفته است. این قابلیت­ها، تمایل به کارآفرینی و یادگیری سازمانی را در بر دارند و می­توانند باعث ایجاد مزایایی از جمله افزایش کارآیی و رقابت در شرکت­ها شود. مکانیسم­های یادگیری سازمانی شامل انباشتگی دانش نیز به نوبه خود قابلیت­های پویا را تحت تأثیر قرار می­دهند که این امر به نوبه خود هنجارهای سازمانی برای بهبود عملکرد را فراهم می­کنند(کارمونا-لاوادو وهمکاران، 2010).