دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

ادبیات و پیشینه تحقیق اجمالی گویش ها

ادبیات و پیشینه تحقیق اجمالی گویش ها
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 55 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 22
ادبیات و پیشینه تحقیق اجمالی گویش ها

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

گویش­شناسی از موضوعاتی است که در تمام زبان­های دنیا پژوهش­هایی در حوزه­ی آن موجود است. عمده­ی استفاده از نتایج کارهای گویشی مختص کشوری است که گویش مذکور گویشی از زبان آن کشور است. در این فصل ابتدا به ارائه­ی نمونه­هایی از کارهای گویشی که در حوزه­ی لهجه­ها و گویش­های زبان فارسی در ایران انجام شده­اند می پردازیم. در بخش بعد تعدادی از پژوهش­های گویشی که خارج از ایران و بر پایه­ی زبان­های دیگری انجام شده­اند را بررسی خواهیم کرد.

باید دانست که پژوهش­های گویشی خود دارای تنوعات بسیاری هستند و از دیدگاه­های متفاوتی گونه­ها و یا حتی یک گونه­ی زبانی را بررسی می کنند. ممکن است یک پژوهش گویشی تنها به ارائه­ی نظام واجی یگ گونه­ی زبانی بپردازد. پژوهشی دیگر ممکن است فرایندهای واجی گویش را بررسی کند. ممکن است پژوهشگری واژگان گویش را که به یک حوزه­ی خاص فرهنگی مربوط هستند بررسی کند و شخص دیگری به مطالعه­ی ساختواژه (صرف) یا نحو گویش بپردازد.

برخی از پژوهش­های گویشی ممکن است پژوهش­های میان رشته­ای باشند. به عنوان مثال پژوهش­هایی که جنبه­ی مردم­شناختی را نیز علاوه بر مسائل زبانی وارد می کنند یا مسائل مربوط به بقا یا زوال گویش­ها. این قبیل مطالعات گرچه به حوزه­ی گویش­شناسی مرتبط هستند اما از آن جهت که با موضوع مورد مطالعه­ی ما در این تحقیق رابطه[1]­ی کمتری دارند، از ذکر مقالات و پژوهش­های این چنین در این فصل خودداری می­کنیم.

در این فصل ابتدا به تعدادی از پژوهش­های گویشی پرداخته می­شود که در استان کرمان و در مورد گونه­های زبانی این استان انجام گرفته­اند. سپس شماری از پژوهش­های حوزه­ی گویش شناسی که بر روی دیگر گونه­های زبانی و گویش­های مناطق مختلف ایران انجام شده است معرفی و بررسی خواهد شد. در پایان به تعدادی از مطالعات گویشی انجام شده در خارج از ایران اشاره خواهد شد.

2-2 پژوهش­های ایرانی

2-2-1

محمد جواد اسدی گوکی (1379) "فرهنگ عامیانه­ی گلباف" را گردآوری و تهیه کرده است. کتاب مشتمل است بر لغات و اصطلاحات، امثله و کنایات، باورهای محلی و برخی ترانه‌های محلی مردم گلباف. پس از مقدمه­ی مؤلف، مطالبی درباره ساختار اجتماعی، فرهنگی، آثار باستانی و زیارت‌گاه‌های شهرستان گلباف درج گردیده است. سپس توضیحاتی در باب کتاب مانند اهداف نگارش، ساختار آن و نحوه­ی گردآوری مطالب ذکر شده است. متن اصلی کتاب شامل 'امثله و کنایات' و 'لغات و اصطلاحات 'است که به ترتیب حروف الفبا تدوین شده و ذیل آن ترجمه و آوانگاری آمده است. بخش بعدی به باورهای مختلف مردم گلباف و بخش انتهایی به ترانه‌های محلی مردم گلباف اختصاص یافته است. این بخش نیز شامل ترجمه و آوانگاری است .

ولی ا... آئینه نگینی (1381) در کتاب "نگین سبز کرمان" واژه­نامه­ی گویش رابر بافت، از شهرستان­های کرمان، را بررسی و ارائه کرده است. نگینی پس از معرفی منطقه­ی رابر و بیان تاریخچه­­ای بر آن و نیز معرفی ایل­های عشایری این منطقه، لغات و اصطلاحات منطقه­ی رابر را در فهرستی کاملی به همراه آوانگاری و معنی[2] ارائه کرده است. وی در ادامه مجموعه­ای از اشعار محلی رابر را به همراه آوانگاری و معنی آورده است. نگینی در بخش بعد فرهنگ و آداب و رسوم منطقه رابر را از جمله مراسم عقد و ازدواج، اعیاد و عزاداری­ها ارائه کرده است. در بخش بعدی این کتاب نویسنده لالایی­های محلی منطقه را آورده است.

علی بابک (1375) در کتاب "بررسی زبانشناختی گویش زرند" جنبه­های زبانی و زبانشناختی این گویش را به شکل بسیار دقیق بررسی و ارائه کرده است. بابک پس از ارائه­ی تعاریف مفاهیم به کار رفته در درازای کتاب، در فصل دوم از کتاب خود تحت عنوان توصیف واجی، به توصیف همخوان­ها و واکه­های گویش زرند پرداخته است. وی در ادامه در فصل سوم به پدیده­های زبرزنجیری، از جمله تکیه و آهنگ، در گویش فوق پرداخته است. بخش دوم از فصل سوم به فرایندهای واجی گویش از جمله ابدال[3]، حذف[4]، افزایش[5] و قلب[6] اختصاص دارد. فصل چهارم کتاب تحت عنوان دستور توصیفی شامل 8 بخش است که عبارتند از: شبه جمله، جمله، گروه فعلی، گروه اسمی، قید، حرف، واژه و تکواژ[7]. فصل پنجم و پایانی کتاب تحت عنوان واژگان، تعدادی از واژه­های محلی منطقه­ی زرند را ارائه کرده است.

زهرا حسینی موسی (1384) در کتاب "فرهنگ واژگان و کنایات شهر بابک" پس از ارائه­ی سیمای شهربابک در بخشی تحت عنوان صرف (ساخت شناسی) به معرفی تفاوت­های ساخت واژه در گونه­ی شهربابکی با گونه­ی معیار پرداخته است. این بخش شامل زیربخش­های اسم، صفت، قید، ضمیر[8]، نشانه­ی مفعول[9]، ساختمان فعل، زمان فعل، ابدال­ها، حذف، افزایش و جابجایی می­باشد. حسینی در بخش بعدی کتاب واژه­های محلی گونه­ی شهربابکی را به همراه آوانگاری و معادل آن­ها در فارسی معیار در فهرست کاملی ارائه کرده است.

اکبر نقوی (1385) در کتابی تحت عنوان "فرهنگ گویش گوغر بافت" به گردآوری و بررسی ویژگی­های زبانی و همچنین ادبیات عامه­ی گویش منطقه­ی گوغر بافت پرداخته است. فصل اول این کتاب به واژه­نامه­ی این گویش اختصاص دارد که واژه­های محلی گویش را به همراه آوانگاری و معادل آن­ها در فارسی معیار گردآوری کرده است. نقوی در فصل دوم اصطلاحات و کنایات گویش گوغر را به همراه معنی و آوانگاری ارائه کرده است. فصل سوم کتاب به ضرب­المثل­های گویش گوغر اختصاص دارد. در فصل چهارم ترانه­های عامیانه­ی گویش گوغر آورده شده­اند. نقوی در فصل پنجم از کتاب خود تحت عنوان دستگاه آوایی فرایندهای آوایی فعال در این گویش را که شامل ابدال، حذف، افزایش و قلب هستند ارائه و بررسی کرده است. در فصل ششم با عنوان ویژگی­های دستوری به بیان تفاوت­های صرفی و نحوی گویش گوغر با گونه­ی معیار پرداخته است. در بخش ضمائم تعدادی از اسناد و عکس­های قدیمی از منطقه­ی گوغر ارائه شده­اند.

یوسف فرهادی راد (1382) در کتابی با عنوان "بررسی ریشه شناسانه­ی گویش بافت" به بررسی این گویش پرداخته است. فرهادی راد پس از معرفی مختصر دیار بافت و شیوه­ی کار، به ارائه­ی مختصری درباره جغرافیا، تاریخ، آثار باستانی و فرهنگ پرداخته است. وی در ادامه دستگاه واجی گویش منطقه­ی بافت را با توصیف همخوان­ها و واکه­ها ارائه کرده است. فصل چهارم این کتاب به واژه­نامه­ی گویش بافت تعلق دارد. مؤلف در بخش پایانی به مقایسه­ی واژه­های گویش با گروه زبان­های باستانی و میانه پرداخته است. همچنین در این فصل فرایندهای آوایی همچون ابدال،­ حذف و قلب موجود در گویش بافتی بررسی شده­اند.

عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا (1381) در مقاله­ی "فرایندهای واجی مشترک در گویش­های استان کرمان" فرایندهای واجی چهار گویش «کرمانی»، «زرندی»، «بردسیری» و «سیرجانی» واقع در استان کرمان مورد بررسی قرار گرفته است. کرد زعفرانلو درا این پژوهش تعدادی از فرایندهای واجی را در تعدادی واژه بررسی کرده است. تلفظ این واژه­ها در چهار گویش فوق گردآوری و با یکدیگر مقایسه شده­اند. شماری از فرایندهایی که در این پژوهش در گونه­های مختلف زبانی مشاهده شدند عبارتند از: تضعیف[10]، حذف همخوان­های چاکنایی[11]، تبدیل خوشه­های /ɑn/ و /ɑm/ به /un/ و /um/، تبدیل /r/ به /l/ و درج واکه در ابتدای خوشه­ی همخوانی آغازی[12].

محمد انجم شعاع (1381) "رایج­ترین اصطلاحات و گویش­های کرمان" را گردآوری و تهیه کرده است.

مهری مؤید حسینی (1381) در کتاب "گویش مردم سیرجان" مجموعه­ی لغات و اصطلاحات و ضرب المثل­های این گویش را گردآوری کرده است.

جواد برومند سعید (1375) در کتابی با عنوان "واژه­نامه­ی گویش بردسیر" واژه­های محلی این گویش را گردآوری کرده است.



[1] relation

[2] meaning

[3] alternation

[4] elision

[5] epenthesis

[6] metathesis

[7] morpheme

[8] pronoun

[9] object

[10] weakening

[11] glottal

[12] initial


ادبیات و پیشینه تحقیق اختلال نقص توجه بیش فعالی

ادبیات و پیشینه تحقیق اختلال نقص توجه بیش فعالی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 109 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 65
ادبیات و پیشینه تحقیق اختلال نقص توجه بیش فعالی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

اختلال نقص توجه بیش فعالی

اختلال نقص توجه – بیش فعالی در پیشینه تحقیقی سالها تحت تنوع برچسب‌های ناشی از ارزیابی نشانه‌ها و عوامل ایجادکننده اختلال بوده است. برچسب‌های گوناگونی که در گذشته به کار رفته عبارتند از: کژکاری خفیف مغزی[1]، آسیب مغزی[2]، نشانگان هایپر کینیتیک[3] (بیش جنینی) و اختلال نقص توجه (وود و فلتون[4]، 1994).

در سال 1845 هنری هافمن[5]، پزشک آلمانی یک مجموعه از آثار کلاسیک داستان های اخلاقی طنزآمیزی بنام "پیتر بیقرار" برای کودکان نوشت. قهرمانان داستان هافمن کودکانی بودند که بر اساس مشاهدات وی انتخاب گردیده‌اند و فیلیپ بیقرار[6] یکی از آنهاست. فیلیپ کودکی است ناآرام، بیقرار، مخاطره انگیز، جنجالی و شرور که کودکان را آزار می‌دهد و از این رو این اختلال بنام بیماری هافمن معروف شد (تیلور، 1990؛ به نقل از صالح مجتهد، 1373). این نشانه‌ها امروزه به طور متداول در کودکانی که بر طبق راهنمای آماری و تشخیصی اختلال‌های روانی (انجمن روانپزشکی امریکا)، ADHD تشخیص داده می‌شود، مشاهده می‌شود.

بارکلی (1990)، به تشریح چهار دوره برای توصیف تاریخ تحولی و فهم کنونی از ADHD پرداخته است. اولین دوره از سال 1860 تا 1890 دوره "کودک آسیب مغزی" بود که با فعالیت جورج استیل[7] (1902) آغاز شده بود. استیل در کالج پزشکی رویال انگلند، گروهی از کودکان را که معتقد بود نقص‌هایی در کنترل اخلاقی[8] دارند، بررسی و تشریح می‌کرد. این کودکان به عنوان پرخاشگر، لجباز، بی‌اعتنا، مقاوم به انضباط و به طور افراطی هیجانی توصیف شده و خود کنترلی و بازداری ارادی کمی نشان می دادند. وی اعتقاد داشت که مشکلات ذکر شده یک منشأ نورولوژیکی (عصب شناختی) دارد.

در زمان جنگ جهانی اول (1918-1917) کودکانی پیدا شدند که به خاطر آنسفالیت ویروسی همه گیر[9] آسیب عصب شناختی داشته و تکانشگر، فاقد بازداری و بیش فعال بودند (هیل[10]، 1928). آنسفالیت یک التهاب مغزی است که به نظر می رسد علت رفتارهای کودکانی است که ذکر شد. این کودکان به علت داشتن نشانگان بیش فعالی طبقه بندی شده بودند. همچنین رفتارهای مشابهی به وسیله آنهایی که با آسیب سر از جنگ به خانه بازگشته بودند مشاهده گردید که منجر به شکل گیری نظریه‌های کژکاری خفیف مغزی شد. با این وجود هنوز تا پایان جنگ جهانی دوم علاقه گسترده‌ای به اختلال های دوران کودکی شروع نشده بود.

بین سال‌های 1937 تا 1941 تحقیقات وسیعی برای بررسی اثربخشی دارو درمانی با محرک‌ها برای کودکانی که نشانه‌های مشابه آن چیزی که استیل توصیف کرده بود آغاز شد. برادلی[11] (1937) به تحقیق درباره‎‌ی روش‌های مختلف درمان مشکلات رفتاری این کودکان علاقمند شد و در این جهت با اینکه هیچ تحقیق اثربخشی استفاده از داروهای محرک را برای بزرگسالانی که مشکلات خلقی یا مسائل روانشناختی دیگری داشتند، اثبات نکرده بود. وی تصمیم گرفت بنزدرین[12] را روی یک گروه سی نفره از کودکان زیر 12 سال که نشانه‌های مشابهی داشتند بررسی کند. تغییرات معناداری در عملکرد تحصیلی و پاسخ های عاطفی این کودکان یافت شد. وی به سال ها تحقیق بر اثربخشی داروهای محرک مختلف بر کودکان ADHD ادامه داد و هیچ اثر متناقض با یافته‌های قبلی‌اش به دست نیاورد.

استراتوس و لهتینن[13] (1947) برای توصیف کودکانی با این مشکلات رفتاری شدید از اصطلاح کودک آسیب مغزی استفاده کرد و درست همین زمان بود که پارادایم عصب شناختی به اثبات رسید. در سال 1957، لافر و دنهف[14] کژکاری مغزی را علت آنچه که اصطلاحاً "نشانگان هایپر کنیتیک" نامیدند، می‌دانشتند. نشانه‌ها عبارت بودند از: بیش فعالی، فراخنای توجه کوتاه، تمرکز ضعیف، غیر قابل پیش‌بینی بودن رفتار، تکانشگری، ناتوانی در تأخیر کامرواسازی[15] و تحریک پذیری[16]. آنها معتقد بودند که این نشانه‌ها نتیجه‌ی آسیب بخش دیانسفال مغز (ساختار زیر قشری تالاموس و اپی تالاموس[17]) می‌باشد (به نقل از مفتاق، 1388).

در سال 1960، نشانگان کودک بیش فعالی به وسیله چس[18] تعریف شد. این تعریف یک اختلال روانپزشکی دوران کودکی با علامت اصلی بیش فعالی بود که به طور وسیع مورد پذیرش قرار گرفت. در این دوره هر تعریفی رفتارهای نشانگر[19] کودک را به کارکرد مغز مربوط می‌دانست (بارکلی، 1990).

بارکلی (1990)، دوره‌ی دوم (1969-1960) را «عصر طلایی بیش فعالی[20]» می نامد. در این دوره تعاریف مشخصی از این رفتارها ارائه گردید. دومین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM-II) (انجمن روانپزشکی آمریکا، 1968)، اختلال واکنش هایپر کینیتیک دوران کودکی[21] را به عنوان یک تشخیص معرفی کرد. در این سال‌ها بررسی ارتباط بین رفتار نشانگر کودک و کارکرد مغز به وسیله تحقیقات دنبال می‌شد اما تأکید کمتری روی آسیب مغزی داشتند. به عنوان مثال آسیب شناسی مغزی روشی بود برای مرتبط کردن رفتارهای نشانگر با کرکردهای مغز خاص. در این دوره این اعتقاد وجود داشت که، بیش فعالی به وسیله کژکاری خفیف مغزی (MBD) که در جامعه پزشکی آن زمان کاملا پذیرفته شده بود به وجود می آید.

بارکلی (1990) سومین دوره را (1979-1970) با عنوان «سلطه جویی نقص توجه[22]» توصیف می‌کند. این دوره آغاز تغییر در پارادایم ها و الگوهای مفهوم سازی این اختلال است. ویرجینیا داگلاس[23] در تحقیقاتش حیطه‌های عصب شناختی مرتبط با فرآیندهای توجه و کنترل تکانه را که مشکلات اصلی کودکان بیش فعال بودند، معرفی کرد. به عنوان مثال، بی‌توجهی و تکانشگری نشانه‌های ابتدایی این اختلال بودند که در این دوره با صحت بیشتری به عنوان « اختلال نقص توجه» شناسایی شدند و بیش فعالی ضرورتاً نشانه‌ی مورد نیاز برای این تشخیص نبود. در طول این دوره تمایل استفاده از درمان‌های دارویی برای اختلال‌های روانی زیادتر شده بود. سافر و آلن[24] در سال 1976 به توصیف والدین از فرزندانشان به عنوان مخرب، بیقرار و تند مزاج تمرکز کردند. این در حالی است که متخصصان بهداشت روان نیز به کودکانی که مشکلات یادگیری و توجه داشتند، علاقه نشان دادند.

بارکلی (1990)، چهارمین دوره (1989-1980) را «عصر ملاک‌های تشخیصی و افول نقص توجه[25]» می‌نامند. سومین ویرایش راهنمای تشخیص و آماری اختلال‌های روانی (DSM-III) (انجمن روانپزشکی آمریکا، 1980) اختلال نقص توجه[26] (ADD) را به عنوان یک اختلال مجزا و جدا شناسایی و طبقه بندی کرد. این کار بعداً با تجدید نظر در اصطلاح تشخیصی اختلال بیش فعالی – نقص توجه در تجدید نظر سومین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM-III-R)، (انجمن روانپزشکی آمریکا، 1987) دنبال شد، باید یادآور شویم که این اختلال در طبقه تشخیصی اختلال‌های رفتا ایذایی[27] قرار دارد.



[1]- Minimal Brain Dysfuction

[2] - Brain Injured

[3]- Hyperkinetice Syndrom

[4] - Wood & Felton

[5]- Hendrick Haffman

[6]- Fidgety Phil

[7]- George Still

[8]- Moral Control

[9]- Viral Encephalitis Epidemic

[10]- Hill

[11]- Bradely

[12]- Benzedrin

[13]- Stratuss & Lehtinen

[14]- Laufer & Denhoff

[15]- Gratification

[16]- Irritability

[17]- Epithalamus & Thalamus

[18]- Chess

[19]- Symptomatic Behavior

[20]- Golden age of Hyperactivity

[21]- Hyperkinetic Reaction of Childhood Disorder

[22]- Ascendance of Attention Deficit

[23]- Virginia Douglass

[24]- Safer & Allen

[25]- Age of Diagnostic Criteria and the Waning of Attention Deficit

[26]- Attention Deficit Disorder

[27]- Disruptive Behavior Disorder


ادبیات و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای

ادبیات و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 136 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 52
ادبیات و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

اخلاق، جمع خُلق و در لغت دارای دو معناست؛ برخی اخلاق را به معنای نیرو و سرشت باطنی دانسته­اند که برای انسان، تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک باشد، در برابر خَلق که به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته می­شود، برخی دیگر خُلق را به معنای صفت نفسانی راسخ می­دانند که انسان، افعال متناسب با آن را، بی­درنگ انجام می­دهد؛ مانند شجاعت. کسی که دارای خُلق شجاعت است در رویارویی با دشمن تردیدی به خود راه نمی­دهد (شریفی، 1389). بر اساس مکتب الهام­بخش اسلام، علم اخلاق، پاک ساختن نفس از صفات ناپسند و آراستن آن به ملکات جمیله است، که از آن به تهذیب اخلاق تعبیر می­شود.

در متون غربی،از واژه­هایی مانند Ethics و Moral استفاده شده است. در فرهنگ لغت وبستر Moralرا به عناوینی مانند اصول مربوط به‌درستی و نادرستی رفتار و تبعیت از استانداردهای رفتار درست تعریف کرده است. با رجوع به سایر منابع، ازجمله فرهنگ آکسفورد و تحقیقات موجود، چنین استنباط می­شود که Moral فضایل و رذایل اخلاقی را معرفی می‌کند و Ethic همان علم اخلاق است و رابطه تنگاتنگی با فلسفه اخلاق دارد. به‌طورکلی، با جمع‌بندی تعاریف موجود در زمینه اخلاق، آن‌طور که نقیب زاده (14-16) مطرح کرده است می­توان گفت: آن­گاه که آدمی از بایدها و نبایدهایی که بیشتر به‌صورت روا و ناروا، پسندیده و ناپسندیده عرضه می­شوند، فراتر رود و به بازشناسی نیک از بد برسد، و این شناخت ارزش نیک، او را به کردار شایسته برانگیزد، به قلمرو اخلاق رسیده و در راه انسان شدن گام نهاده است ( نقیب زاده به نقل از حقیقت، 1389: 109).

2-1-2- رویکردهای عمده در فلسفه اخلاق

در اینجا می­توان به بیان انواع رویکردهای مطرح در فلسفه­ی اخلاق که عبارت­اند­از: رویکرد وظیفه­گرایی، رویکرد نتیجه­گرایی، سودگرایی( لذت­گرا)، رویکرد فضیلت­گرا، اشاره کرد.

2-1-2-1- رویکرد وظیفه­گرایی

واژه وظیفه­گرایی[1] را نخستین بار، جرمی بنتام[2] در کتاب وظیفه­گرایی یا علم اخلاق، مطرح کرد. واژه انگلیسی Deontologismترکیبی است از Deontoبه معنی «تکلیف» و «وظیفه» و Logos به معنای «شناخت» (موحدی، 1389: 165). نظریات مربوط به وظیفه­گرایی نظریاتی­اند که بدون توجه به نتایج افعال، آن­ها را ذاتاً خوب یا بد می­دانند. موضوعی که در این دسته از نظریه­های اخلاقی تأکید می­شود این است که همه ما وظایفی را بر عهده‌داریم که شامل اعمالی است که باید انجام دهیم و یا نباید انجام دهیم. این اعمال صرف‌نظر از پیامدی که دارند، بر عهده ما هستند. (فرانکنا، 1385 : 47-46 ). وظیفه­گرایی، مانند نتیجه گرایی، به دوشاخه وظیفه­گرایی عمل نگر و وظیفه­گرایی­ قاعده نگر تقسیم می­شود. در اکثر متون و مباحث اگر از وظیفه­گرایی به‌طور عام سخنی گفته می­شود، عمدتاً وظیفه­گرایی قاعده نگر مراد است و حاکی از این می­باشد که اگر وظیفه را همواره قاعده­ای مشخص و تعیین کند، ارجح است از اینکه افراد بدون هیچ قواعد و مقرراتی به وظایفی که تشخیص می­دهند، عمل کنند و باعث به وجود آمدن تعارض میان وظایف شوند. ازجملۀ وظیفه­گرایان عمل­نگر می­توان به ریچارد پرایس [3]و ایچ. ای. پریچارد[4] و ازجمله نظریات وظیفه­گرایانۀ قاعده­نگر می­توان به نظریه امر الهی، نظریه اخلاقی کانت و نظریات اخلاقی دبلیو. دیوید. رأس[5] اشاره کرد. دراخلاق هنجاری، نظریات وظیفه­گرایانه در مقابل نظریات نتیجه­گرایانه قرار می­گیرند. درحالی­که نتیجه­گرایی، اعمال درست را بر اساس نتایج خیر مشخّص و معین می­کند، وظیفه­گرایی مدعی است که اگرچه نمی­توان از نتایج و پیامدهای اعمال صرف‌نظر، اما ویژگی­های مهم دیگری نیز وجود دارند که تعیین‌کننده درستی و نادرستی اعمال می­باشند. در وظیفه­گرایی، ملاک سنجش افعال اخلاقی، وظیفه است.

2-1-2-2- رویکرد نتیجه­گرایی

در سال 1958 در مقاله­ای تحت عنوان «فلسفه­ی اخلاق جدید»، نخستین بار انسکم[6]، واژه"Consequentialism"را که به معنی نتیجه­گرایی[7] است در اشاره به نظریاتی که به نتایج و پیامدهای اعمال اشخاص نظر دارند، به کار برد. این نظریه به شکلی که اَنسکم آن را معرفی کرد،کاملاً با نظریه­ی اخلاقی سودگرایی پیوند خورد؛ به همین دلیل، اکثر اوقات این دو نظریه با هم تلفیق می­شوند و به‌جای هم به کار می­روند. اما نباید از نظر دور داشت که سودگرایی،گونه­ای خاص از نظریات نتیجه­گرایی است و زیرمجموعه آن قرا می­گیرد (موحدی، 1389: 157).

نتیجه گرایی با این عقیده آغاز می­شود که ارزش­هایی وجود دارند که مقدم بر اخلاق هستند؛ حتی اگر هیچ درستی و نادرستی اخلاقی وجود نداشته باشد، همواره بعضی چیزها خوب و بعضی چیزها بد خواهند بود. در این دسته از نظریات، کیفیت یا ارزش اخلاقی اعمال، اشخاص و منش­ها، وابسته به ارزش غیراخلاقی نسبی آن چیزی است که به وجود می­آورند و یا به دنبال ایجادش هستند. نتیجه گرایی وصف آن دسته از نظریات اخلاقی است که بنابر آن‌ها، نتایج هر عمل تعیین‌کننده درستی و اعتبار هر حکم اخلاقی درباره آن عمل است. با این حساب، عملی اخلاقاً درست است که نتایج خوب به بار آورد؛ ازاین‌رو در نتیجه گرایی، توجه به نتیجه و پیامد عمل بر خود عمل رجحان دارد و در هر عمل، یک ویژگی مصحح اساسی و نهایی در کار است: ارزش غیراخلاقی نسبی پیامد آن. این گروه ازنظریات، برای تعیین خوب یا بد بودن عملی، نتایج آن فعل را معیار قرار می­دهند. (فرانکنا،1385: 52 ).

فایده باوری با نقد­های جدی مواجه شده است، ازجمله­ آن­که به سادگی نمی‌توان به نتایج افعال پی برد و این نظریه اخلاقی جایی برای انگیزه و نیّت در نظر نگرفته است.

شاید ذکر این نکته خالی از فایده نباشد که همان­طور که گفتیم، در نتیجه گرایی، درستی و نادرستی یک عمل بر اساس نتایج آن عمل سنجیده می‌شود، یعنی پس از انجام یک عمل، بر اساس خوبی یا بدی نتایج آن عمل است که رأی به‌درستی و نادرستی آن می­دهیم. اما قبل از انجام عمل، فاعل تا آنجا که ممکن است نتایج آن را حدس می­زند و در صورتی که نتایج به نفع او یا اکثریت باشند به انجام عمل مبادرت می­ورزد .اما نتایج حدس زده شده، گاهی متفاوت با نتایج واقعی­ای است که انجام عمل در پی خواهد داشت و معلوم نیست که کاملاً این همان باشند. زیرا اولاً در حدس زدن نتایج، هنوز عمل انجام‌نشده و نتایج حدس زده شدة آن، کاملاً درست و یقینی نیستند؛ و ثانیاً ممکن است ما در حدس زدن نتایج خود را بفریبیم و نتیجه را به گونه­ای که به نفع انجام یا ترک عمل است، حدس بزنیم. بنابراین صرفاً نتایج واقعی خود عمل، پس از انجام عمل است که می­توانند تعیین‌کننده درستی آن باشند.

2-1-2-3- رویکرد فضیلت­گرایی[8]

یکی دیگر از نظریه­های مطرح در فلسفه­ی اخلاق، اخلاق مبتنی بر فضیلت است. اخلاق فضیلت­گرا از مهم­ترین نظریه­های رقیب نتیجه­گرایی و وظیفه­گرایی است. این نظریه با مقاله کلاسیک خانم انسکومب با عنوان فلسفه اخلاق جدید احیا شد. ریشه­های اخلاق فضیلت به یونان باستان برمی­گردد. و مهم­ترین کتاب فضیلت در آن دوره اخلاق نیکوماخوس ارسطوست. نظریه اخلاق فضیلت از آدمیان می‌خواهد پیوسته در پی آن نباشند که فعل اخلاقی درست چیست، بلکه از آن­ها می­خواهد که حالت­های درونی خود را زیبا سازند، آن­گاه به‌طور طبیعی فعل زیبا از آنان سر خواهد زد. این حالت­های درونی زیبا همان فضایل­اند. فضیلت حالتی در منش یا شخصیت آدمی است که او را سوق می­دهد که اخلاقی رفتار کند (قراملکی و همکاران،1390: 64-66).



[1]. Task-oriented

[2]. Geremy Bentam

[3] . Richard Price

[4] . HD. Them. Pritchard

[5] . W. David Ross

[6]. Elizabeth Anscombe

[7] . Attainment

[8] . Virtue-oriented


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق اخلاق در اسلام

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق اخلاق در اسلام
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 87 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق اخلاق در اسلام

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

در این فصل ابتدا در قسمت مبانی نظری، ضمن ارائه تاریخچه ای از اخلاق در اسلام و ضرورت توجه به آن، تربیت به طور کلی و بعد از آن تربیت در دوره کودکی مورد بررسی قرار می گیرد. از میان ابعاد مختلف تربیت، تربیت اخلاقی و ضرورت توجه به آن محور بحث بوده که بعد از توضیح در زمینه تربیت اخلاقی و بررسی نظریه ها و رویکردهای مختلف در این زمینه، تربیت اخلاقی کودک و زمان آغاز این نوع تربیت در دوره کودکی از دیدگاه اندیشمندان مختلف بحث شده است.

در قسمت پیشینه تجربی نیز پژوهش های انجام شده بر اساس ارتباط با موضوع از عام به خاص تنظیم شده است و در پایان این فصل مطابق با مباحث مبانی نظری و پیشینه تجربی جمع بندی ارائه شده است.

2-1- مبانی نظری

2-1-1-تاریخچه اخلاق در اسلام

بخشی از تعالیم اسلام را اخلاق اسلامی شکل می دهد، که تحت عناوین اخلاق حمیده و رذیله مورد بحث جدی است. خداوند یکی از اهداف اساسی بعثت پیامبر اسلام(ص) را تزکیه مردم از آلودگی های اخلاقی می داند« به یقین، خدا بر مومنان منت نهاد که پیامبری از خودشان برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» (آل عمران: 163).

یکی از شعارهای محوری پیامبر اسلام چنین بوده است «انما بعثت لا تمم مکارم الاخلاق» تنها برای تکمیل فضایل اخلاقی برانگیخته شدم. پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) به سبب تاکیدهای ایشان توجه به مسائل اخلاقی تداوم یافت. امیرالمومنین علی(ع) اولین کسی است که در این باب اثری مکتوب از خود به یادگار نهاد و در نامه ای به امام حسن (ع) نکاتی مهم در اخلاق و تربیت اخلاقی بیان نمود که به نامه 31 نهج البلاغه معروف است که ابواحمد حسن بن عبدالله عسکری از دانشمندان اهل سنت در کتاب الزواجر و المواعظ در مورد آن می نویسد: اگر از کلمات پندآموز چیزی باشد که باید با آب طلا نوشته شود همین نامه است (مکارم شیرازی، ج1، 1377).

رساله حقوق امام سجاد و دعای مکارم الاخلاق ایشان در صحیفه سجادیه نیز در این زمینه بی نظیرند و در روایاتی که از امامان معصوم(ع) به ما رسیده، بسیاری از مسائل اخلاقی مطرح شده است. از این رو تدوین کنندگان مجموعه های روایی بخشی از آنها را به اخلاقیات اختصاص داده اند. مثلا در کتاب شریف کافی، بخشی از جلد دوم آن با عنوان «کتاب العشره» و «صفات المومن» در مورد مباحث اخلاقی است. هم چنین رساله ای با عنوان صفه المومن و الفاجر از اسماعیل بن مهران و المانعات من دخول الجنه از جعفر بن احمدقمی، کتاب تحف العقول از ابومحمد شعبه حرانی، مکارم اخلاق از علی بن احمد کوفی، مکارم اخلاق از طبرسی، السعاده و الاسعاد از عامری، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق از ابن مسکویه، احیاء و علوم الدین و کیمیای سعادت از غزالی، اخلاق ناصری از خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق اشراف از روزبهان شیرازی، اخلاق شمسی و اخلاقی کاشفی از علی کاشفی، مجهه البیضاء فی تهذیب الاخیار از فیض کاشانی و جامع السعادات از ملامهدی نراقی و معراج السعاده از احمد نراقی تالیف شده و این روند تا به امروز ادامه دارد و نشانگر پیشینه طولانی افتخار آمیز اخلاق در جهان اسلام است ( به نقل از داوودی، 1391، ص 25). که هم اکنون تحت عنوان علم اخلاق مورد توجه قرار گرفته است.

ابن مسکویه(1422ق) در تعریف علم اخلاق می نویسد: علم اخلاق، صفت های خوب و بد و راههای اکتساب صفت های خوب و دوری از صفت های بد را بیان می کند و نیز درباره خلق می گوید: «حالتی است که باعث می شود افعال متناسب با آن بدون نیاز به فکر و تامل از فرد صادر شود» .

خواجه نصیرالدین طوسی(1360) دراین باره می نویسد: علم اخلاق علمی است که نفس انسانی را چگونه خلقی اکتساب تواند کرد که جملگی افعالی که با ارادت او از او صادر شود، جمیل و محمود بود. بنابراین از نظر وی این علم بیان کننده صفت هایی است که انسان باید در خود ایجاد کند تا رفتارهای ارادی صادر شده ای از همگی نیکو و پسندیده باشد. وی در علم اخلاق هم از صفتهای خوب و بد و هم از چگونگی کسب صفت های خوب و دوری از صفت های بد بحث می کند.

ملااحمد نراقی(1351) در معراج السعاده می نویسد: فایده علم اخلاق پاک ساختن نفس است از صفت های رذیله و آراستن آن به ملکات جمیله که از آن به تهذیب اخلاق تعبیر می شود و به نظر وی در علم اخلاق از فضایل و رذایل و از چگونگی اکتساب فضایل و زودن رذایل بحث می شود.

بنابراین موضوع علم اخلاق فضیلت ها و رذیلت ها و راههای ایجاد فضیلت ها و مبارزه با رذیلت هاست. یکی از این راهها تربیت است.

2-1-2-تربیت

تربیت به معنای پروردن، از حد افراط و تفریط بیرون آوردن و به حد اعتدال سوق دادن است و از ریشه «رب ب» معادل رشد و تحول در همه ابعاد و به معنای پرورش و رشد دادن تدریجی چیزی از مرحله نقص به مرحله کمال است(راغب اصفهانی، ص 436). اما تربیت در اصطلاح، کوشش برای ایجاد دگرگونی مطلوب در فرد و به کمال رساندن تدریجی و مداوم او است. به عبارت دیگر، تربیت به فعلیت رساندن استعدادها، به کمال رساندن فرد مستعد کمال و نیز مراقبت از او در مسیر رشد و کمال است. از این تعریف اهمیت فراوان تربیت آشکار می گردد، چون انسان، ترکیبی از استعدادها و قوای جسمی و روحی است. پیامبر گرامی اسلام در حدیثی انسان ها را به معادن تشبیه کرده و فرموده است:«الناس معادن کمعادن الذهب و الفضّه ، مردم معدن هایی هستند همچون معادن طلا و نقره»(فروع کافی، ج8، ص177،ح197).

چنانچه استعدادها ی درونی به شکوفایی و فعلیت نرسد، زندگی انسان بیهوده خواهد بود و کسی که هدف مشخص و اعتقادات راسخی دارد همواره در مسیر کمال گام می نهد و هر لحظه خود را به هدف نزدیک تر می کند. پس انسان دور از تربیت، یعنی انسان دور از حیات فرهنگی و اعتقادی، دور از کمال و پیشرفت، انسان بی هدف و بالاخره انسانی دور از انسانیت. موضوع تعلیم و تربیت و روش های مطلوب آن از زمان های بسیار دور مورد توجه بشر بوده و در تمام عصرها در زندگانی انسان اهمیت والایی داشته است. علاوه بر پیامبران الهی که رسالت و مسئولیت تعلیم و تربیت جوامع بشری را عهده دار بوده اند، دانشمندان، فلاسفه و اندیشمندان هر جامعه و ملتی نیز همگام با آنان در این رهگذر می کوشیده اند. دانشمندان اسلامی نیز از آغاز قرن اول اسلامی تا کنون، به مدد قرآن و حدیث رهنمودها و تألیفات ارزشمندی از خود بر جای گذاشته اند که همه از آموزه های اسلامی الهام گرفته اند. تعلیم و تربیت به خصوص در دوره کودکی نیز مورد توجه آنان بوده است.

2-1-3-تربیت در دوره کودکی

مسلمانان در در پرتو تعالیم اسلام در امر تعلیم و تربیت به فعالیت پرداختند و با اقتباس تحقیقاتی که در گذشته مردم یونان ، هند، مصر و ایران بود ، خود به اختراعات واکتشافات جدیدی نائل آمدند و تمدن کنونی را که به دست اروپاییان به اوج کمال رسیده، بنیان نهادند. شاید بتوان گفت روابط اروپاییان، طی جنگهای صلیبی با دنیای متمدن اسلامی آن روز، وسیله بیداری آنها گردید و منجر به پیدایش رنسانس شد. لوتر برای اولین بار پیشنهاد کرد که دولت ها موظفند آموزش و پرورش ملت های خود را برعهده گیرند و با اجبار کودکان را تحت تعلیم قرار دهند تا سبب ترقی و تعالی ملت خود گردند. بتدریج آموزش وپرورش علمی مستقل شد و شعبی از قبیل فلسفه آموزش و پرورش ایجاد شد و دانشمندانی چون هربارت، روسو، فروبل، پستالوزی و دیویی در این رشته پا به عرصه وجود گذاشتند (صدیق،ص115).

در اینجا بود که دوره کودکی به عنوان یک دوره مهم در نگاه تربیتی اندیشمندان غرب مورد توجه قرار گرفت و اندیشمندان برای کودک بدرستی ارزش قائل شدند، در حالی که تا آن زمان کودک را موجودی فعل پذیر و ناتوان تصور می کردند و به خودی خود برای او ارزشی قائل نبودند، دوران کودکی او را مقدمه بلوغ می پنداشتند و فقط فرد بالغ را کامل تصور می نمودند. در حالیکه که از نظر آموزش و پرورش هیچ کس در هیچ مرحلی ای کامل نیست. بنابراین دوره کودکی دوره ای خاص است که مقتضیات خاص خود را دارد. امرسن می گوید: «به کودک احترام بگذارید و درزندگی او زیاد مداخله نکنید و خلوت او را برهم نزنید و در این کارکوتاهی مکنید، ولی در عین حال به خود نیز احترام بگذارید. وی تاکید می نماید در تربیت کودک دو نکته مهم است: مقتضیات طبع کودک را مراعا ت کنید وموافق جهتی که دارد، او را بار آورید و به سلاح دانش مسلحش کنید و تاکید می کند راه تربیت صحیح همین است که بس دشوار است و معلم باید در این راه همه نیرو، وقت و فکر خود را به کار گیرد» (بهشتی ،1377،ص100-99).


ادبیات و پیشینه تحقیق اختیارات سرمایه گذاری

ادبیـات و پیـشینه تحقیـق اختیارات سرمایه گذاری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 73 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
ادبیات و پیشینه تحقیق اختیارات سرمایه گذاری

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

یکی از مباحث مهم در بودجه بندی سرمایه ای جدال با ریسک در ارزیابی طرح ها است. به طور کلی دو روش برای ارزیابی طرح ها تحت روش ارزش خالص فعلی وجود دارد. طبق روش اول، که همان روش سنتی یا روش ارزش فعلی خالص ایستا نامیده می شود، ارزش اختیارات جهت ارزیابی طرح ها یا منظور نمی شود یا ارزش یابی اختیارات سرمایه گذاری به طور کامل اجرا نمی شود. در حالی که اهمیت اختیارات در بلند مدت معنا پیدا می کند. اما طبق روش دوم که با عنوان روش ارزش فعلی خالص راهبردی نامیده می شود به این موضوع پرداخته می شود (علی نژاد ساروکلایی، 1388، 44).

در این فصل پس از مروری مختصر بر سابقه تاریخی اختیارات سرمایه گذاری، پیرامون موضوعاتی هم چون اختیارات سرمایه گذاری، موارد تشابه و افتراق اختیارات سرمایه گذاری با اختیارات مالی، اختیارات سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه ای و گونه های اختیارات سرمایه گذاری توضیح داده شده است. و در انتهای فصل به تحقیقات به عمل آمده از منابع خارجی و داخلی و ذکر نتایج آنها نیز اشاره گردیده است.

2-2- نگاهی مختصر بر سابقه تاریخی اختیارات سرمایه گذاری

اصطلاح اختیارات سرمایه گذاری اصطلاحی نسبتأ جدید به شمار می آید ولی سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه ای (بودجه بندی سرمایه ای) عمری بسیار طولانی دارد. به هر حال، اصطلاح اختیارات سرمایه گذاری برای اولین بار توسط استوارت مه یزراستاد دانشگاه ام آی تی ابداع و به کار گرفته شد. البته قابل ذکر است که در سال 1930 اروینگ فیشر به روشنی مطالبی را در ارتباط با قابلیت دسترسی مالک واحد تجاری به اختیارات بیان نموده است. مفهوم اختیارات سرمایه گذاری توسط مایکل مابوسین استادیار مدرسه تجاری کلمبیا شهرت یافت. مابوسین اختیارات سرمایه گذاری را برای توصیف شکاف بین قیمت های بازار سهام برخی از بنگاه ها و

ذاتی آن بنگاه ها که از روش سنتی ارزش یابی به ویژه فنون جریان وجوه تنزیل شده استفاده می کردند به کار برد.

ادواردو شوآرتز به نوعی در پژوهش های علمی در این زمینه پیش قدم بوده است. هم چنین لنوس تری جرجیس از صاحب نظران معاصری است که در ارتباط با اختیارات سرمایه گذاری مطالعات زیادی انجام داده و کتاب و مقالات زیادی از وی به چاپ رسیده است.

3-2- اختیارات سرمایه گذاری چیست؟

اصطلاح اختیارات سرمایه گذاری از دو کلمه اختیار و سرمایه گذاری یا سرمایه ای تشکیل شده است. که معادل لاتین آن از ترکیب دو واژه «Real» و «Option» بوجود آمده است. تحلیل اختیارات سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه ای بر این اساس استوار است که در هنگام انجام سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی مانند زمین، ساختمان و ماشین آلات اختیارات ویژه ای مشابه اختیارات دارایی های مالی (اختیار خرید و اختیار فروش) نهفته است (دستگیر، 1383، 78).

اختیارات سرمایه گذاری حقی است تا سرمایه گذار بتواند اکنون یا آینده عملی را انجام دهد، در صورتی که انجام ندادن آن تعهدی برای وی به وجود نمی آورد (دنوفیل، 2000، 78).[1]

اختیارات سرمایه گذاری بدین معنا است که در بسیاری از مجموعه های ارزیابی طرح ها، شرکت ها یک یا چند اختیار جهت تغییرات راهبردی برای طرح در طول عمر آن خواهند داشت. به عنوان مثال، یک شرکت منابع طبیعی ممکن است تصمیم به تعویق استخراج طلا از معدن را هنگامی که قیمت طلا به زیربهای استخراج برسد، بگیرد و در مقابل به هنگام افزایش مجدد قیمت طلا شروع به بهره برداری کند. این اختیار راهبردی که تحت عنوان اختیارات سرمایه گذاری شناخته می شود، عمومأ در تجزیه و تحلیل های فنون جریان وجوه نقد تنزیل شده استاندارد نادیده گرفته می شود. به هر حال، این اختیارات می توانند ارزش یک طرح را به وسیله حذف بازده های نامطلوب و ایجاد فرصت های جدید در آینده افزایش دهند. در حقیقت اختیارات سرمایه گذاری فی النفسه نوعی حق (اختیار عمل) برای دارنده ی آن ایجاد می کند، نه نوعی تعهد. برخی از اختیارات سرمایه گذاری اختصاصی هستند یعنی شخص یا موسسه ی دیگری قادر به استفاده از آن نیست. در مقابل، برخی از اختیارات سرمایه گذاری مشترک است(علی نژاد ساروکلایی، 1388، 45).

تغییر نگرش ناشی از تحولات اقتصادی و افزایش پیچیدگی فعالیت های مربوطه موجب رویکرد جدیدی در تصمیم گیری های مالی و اقتصادی با نام انتخاب حقیقی شده است. این رویکرد مبتنی بر تصمیم گیری در شرایط نامطمئن و پیچیده می باشد که در آن تعین انتظارات از تغییرات آتی با در نظر گرفتن نا اطمینانی های موجود نقش اساسی ایفا می نماید. بیشترین کاربرد انتخاب حقیقی در زمینه ی تصمیم گیری های سرمایه گذاری و یا ارزش گذاری در زمینه ی فعالیت هایی است خطرپذیریی بالایی برخوردارند و معمولأ در خط مقدم توسعه فناوری ها تحقیق و توسعه قرار دارند. دیدگاه سنتی تصمیم گیری سرمایه گذاری که هم اکنون توسط بسیاری از افراد مورد استفاده قرار می گیرد مبتنی بر ایجاد تصویر ثابتی از انتظارات وقایع آینده است. البته این روش تا زمانی که اتفاقات آتی تفاوت زیادی با انتظارات نداشته باشد با اغماض و تقریب قابل قبولی می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. لیکن مشکل زمانی پدید می آید که محیط فعالیت دارای عدم قطعیت بالا و به همین دلیل از پیچیدگی زیادی برخوردار باشد. لذا در این حالات نیاز به رویکردی جدید است که بر اساس آن بتواند بر مشکلات مزبور فائق آمد. یکی از مسائل مهم در زمینه تصمیم گیری مالی و سرمایه گذاری وجود حالتهای مختلفی است که تبعات متفاوتی را در بر دارند و نکته مهم این است که تصمیم گیرنده از اختیارات و امکانات تصمیم گیری و نتایج آن آگاهی کافی داشته باشد. بر این اساس نگرش و رویکرد انتخاب حقیقی نه تنها برای تصمیمات سرمایه گذاری بلکه تصمیم گیری های استرتژیک در سازمان ها مفید واقع شود. اگر بخواهیم اختیار حقیقی را به طور ساده و شهودی تعریف نماییم می توان گفت که اختیار واقعی مانند نقشه راهی[2] است که در جاهای مختلف آن نشانه ها و رهنماهایی تعبیه شده که مسیرها و انتخاب های موجود را در اختیار قرار می دهد و بدین ترتیب نه تنها امکان تصمیم گیری مناسب وجود دارد بلکه این ساختار به افزایش آگاهی و همچنین یادگیری بهتر فرد کمک می نماید با این مقدمه کوتاه رویکرد اختیار واقعی را می توان به شکل زیر تعریف نمود:

روش اختیار واقعی[3] رویکردی سیستماتیک است که در آن با استفاده از نظریه ی فاینانس، تحلیل اقتصادی، تحقیق در عملیات (علم مدیریت)[4]، نظریه تصمیم، علم آمار و مدل سازی اقتصاد سنجی همچنین نظریه اختیار[5] در فضای تصمیم گیری پویا و همچنین محیط های تجاری نامطمئن و در قالب تصمیم گیری استراتژیک سرمایه گذاری، ارزش گذاری سرمایه گذاری و نیز هزینه یابی طرح ها و پروژه های اقتصادی، دارایی ها اعم از فیزیکی و مالی قیمت گذاری می شود. نقش اختیار واقعی در موارد زیر بسیار حیاطی و مهم است:

1- تصمیم گیری در خصوص سرمایه گذاری در فعالیت ها و طرح هایی که با عدم اطمینان بالایی برخوردارند.

2- ارزشگذاری تصمیمات استراتژیک که در قالب تحلیل توجیه پذیری مالی[6] ارائه می شوند.

3- دسته بندی و اولویت گذاری هر یک از تصمیمات مزبور بر اساس شاخص های کمی و کیفی.

4- بهینه سازی تصمیمات استراتژیک سرمایه گذاری با توجه مسیرهای مختلف تصمیم گیری.



1-De Neufville

1-Road map

-(Mun,2002)2

3-Operational research(Management science)

4-Option theory

5-Financial Feasibility Analysis