دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 2264 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
دسته بندی | خدماتی و آموزشی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1472 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
پروژه کارآفرینی آموزشگاه نقاشی در 50 صفحه ورد قابل ویرایش
1- 1 مقدمه :
در هنر تجسمی وقتی از نقطه نام برده می شود، منظور چیزی است که دارای تیرگی یا روشنی، اندازه و گاهی جرم است و در عین حال ملموس و قابل دیدن است. از این نظر در ظاهر تشابهی میان این مفهوم از نقطه با آن چه که در ریاضیات به نقطه گفته می شود، وجود ندارد. در ریاضیات موضوعی ذهنی است که در فضا یا بر صفحه تصور می شود، بدون اینکه قابل دیدن و لمس شدن باشد. نقطه در زبان هنر تجسمی چیزی است کاملاً ملموس و بصری که بخشی از اثر تجسمی را تشکیل می دهد و دارای شکل و اندازه نسبی است. به عنوان مثال وقتی از فاصله ی دور به یک تک درخت در دشت نگاه می کنیم. به صورت یک نقطه تجسمی دیده می شود. اما وقتی به آن نزدیک می شویم یک حجم بزرگ می بینیم که از نقاط متعدد ( برگ ها) و خطوط ( شاخه ها) شکل گرفته است. بنابراین محدوده ی فضا یا سطح که همان کادر است نقش تعیین کننده ای در تشخیص دادن نقطه ی تجسمی و معنا پیدا کردن آن دارد. در صورتی که اندازه لکه یا عنصر بصری نسبت به کادر به قدری کوچک باشد که به طور معمول نتوانیم جزئیات آن ها را به صورت سطح یا حجم تشخیص بدهیم، می توانیم به آن نقطه تجسمی یا بصری بگوییم
1 – 2 نام کامل طرح و محل اجرای آن :
آموزشگاه نقاشی
محل اجزا :
1 – 3 – مشخصات متقاضیان :
1 – 4 – دلایل انتخاب طرح :
علاقه به شاخه هنر و آموزش نقاشی یکی از عمده ترین دلایل انتخاب این طرح بوده ، نیاز جامعه به آموزش در تمامی زمینه های امری بدیهی و اجتناب ناپذیر است و گرایش روز افزون کشور به پیشرفت در رشته های مختلف هنری و علاقه مندی جامعه به آموزش این شاخه از هنر می تواند دلیل محکمی برای انتخاب این طرح باشد .
1 – 5 میزان مفید بودن طرح برای جامعه :
1 – خودکفایی
2 – اشتغالزایی مناسب
3 – سوددهی ایده آل
1 – 6 - وضعیت و میزان اشتغالزایی :
تعداد اشتغالزایی این طرح 91 نفر میباشد .
تاریخچه و سابقه مختصر طرح و مراحل انجام کار :
تاریخچه آموزش هنردر ایران و جهان به سده های 15 و 16 میلادی باز می گردد و آغاز به کار اولین آموزشگاه رستمی نقاشی در انگلستان به سیر رشد و پیشرفت این رشته در کشور های دیگر ...
پیت مندریان ( ????-???? ) از پایه گذاران اصلی حرکت de Stijl در هلند بود، اما بعد نقش مبلغ اصلی را به Van Doesvurg واگذار نمود. او پس از جنگ به پاریس بازگشت و در سال ???? اولین مقاله خود با نام Le Neo-Plasticisme را منتشر ساخت، او در نوشته های بعدیش از جمله همین مقاله? مسائل مطرح شده در مقاله منتشر شده در سال ???? را پی گیری می کند. او تا سال ???? در پاریس بود، بعد از آن دو سال در لندن زندگی کرد، پس ازآغاز جنگ به نیویورک رفت و تا زمان مرگش در سال ???? در آنجا زیست. سالهای جنگ جزو سالهای فعالیت وی بشمار می روند، او تنها در سال ???? سه مقاله منتشر ساخت.
مقاله حاضر اثری درخشان است که مانند نقاشی های او حاوی هیچ نوع سازشی نبوده و درحقیقت نهایت گراست. او تعاریف جدیدی برای " عینی" و " ذهنی" ارائه می دهد و همچنین در مورد مفهوم " واقعیت " نیز به بحث می پردازد.
این مقاله اولین بار توسط نوم گابو،جی.ال. مارتین و بن نیکلسون ویرایش ودر انتشارات Circle در لندن در سال ???? انتشار یافت. نوشته حاضر برگرفته از مقاله فوق چاپ شده در سری مقالات " مدارک هنر مدرن" ویرایش شده توسط رابرت مادرورب توسط انتشارات ویترن برن در نیویورک در سال ???? است.
بااینکه اصولاً هنر همه جا هست و همیشه یکسان است، با این وجود دو گروه اصلی از گرایش های انسانیکه کاملاً با یکدیگر مخالفند، در تفاسیر گسترده هنر دیده می شوند. قصد یکی در آفرینش مستقیم زیبائی جهانی و قصد دیگری در تفسیر هنر شناختی از خود است. به عبارت دیگر تفاوت در نوع فکر و تفاسیر است. هدف گروه اول ارائه واقعییت بصورت عینی و هدف گروه دوم ارائه آن بصورت ذهنی است. بنابراین در تمام آثار هنر تصویری آرزوی معرفی عینی هنر را فقط از طریق فرم و رنگ در چارچوب روابط متقابل آنها و تلاش همزمان برای اثبات اینکه این فرمها، رنگها و روابط برخاسته از درون ما هستند می بینیم که در مورد دوم ناگزیر به بیانی فردی منتهی می گردد که ارائه ای خالص از زیبائی را در خفا قرار خواهد داد.
با این وجود، اگر اثری احساس برانگیز باشد وجود هر دو عنصر مخالف (جهانی و فردی ) لازم و ضروری است. هنر باید راه حل درست را بیابد، برخلاف طبیعت دوگانه استعداد خلاق، هنر تصویری از طریق ارتباط بین عقاید هنر عینی و باطنی، هماهنگی بین این دو را نشان می دهد. با این وجود، برای تماشاگری که خواستار ارائه درست زیبائی است تفاسیر فردی برتری بیشتری دارند. برای هنرمند که به دنبال تعبیری واحد است و می خواهد از طریق ایجاد تعادل بین دو گروه مخالف به آن دست یابد، کشمکشی دائمی وجود دارد.
در تاریخ فرهنگ و هنر، اثبات شده که این زیبائی جهانی از شخصیت یا فرم به وجود نیامده، بلکه از رسم پویای روابط ذاتی یا متقابل فرم ها ایجاد شده است.هنر به ما می گوید که تنها هدف از وجود فرمها خلق روابط است؛ این که فرمها روابط را خلق می کنند و روابط فرم ها را می آفرینند و از این نظر هیچ کدام از آن ها بردیگری برتری ندارد. تنها مسئله در هنر دستیابی به تعادلی بین هنر عینی و ذهنی است. اما اهمیت موضوع در این است که این مسئله باید در حیطه هنر تجسمی، نه فقط در حیطه تفکر، حل شود. کارهنر باید " سازنده " باشد و تا حد ممکن رابطه ای عینی بین فرم ها و واقعیت ایجاد نماید. چنین کاری نمی تواند تهی باشد، چون تضاد عناصر سازنده آن و نحوه اجرای آن احساسات را بر می انگیزد.
رنگ
هر اثر نقاشى بهواسطه? رنگ امکان حیات مىیابد و بهصورت سطحى روى زمینه قرار مىگیرد. رنگ بهصورتهاى مختلف در دسترس نقاشان قرار دارند که استفاده از هر یک نیازمند بکار گرفتن تکنیک مربوط به آن مىباشد. مانند رنگهاى پودری، رنگهاى جوهری، رنگهاى روغنی، رنگهاى آبى و ...
رنگ و روغن
رنگروغن امروزه بهصورت رنگروغنهاى لولهاى ساخت کارخانههاى مختلف در بازار وجود دارد. براى ساخت این رنگ، مواد رنگى را آسیاب کرده با روغن برزک یا روغن گردو مخلوط مىکنند.
مداد رنگى
جسم استوانهاىشکل داخل مداد که بهطور عام مغزى نامیده مىشود، ترکیبى است از ماده? رنگى فشرده و نوعى موم و مادهاى به اسم کائولین. جنس این مغزىها نسبتاً نرم است. جعبههاى حاوى مداد رنگى در انواع و اندازههاى مختلفى به بازار عرضه شده است. نوعى از مدادهاى رنگى خاصیت آبرنگى دارند و معروف به مدادهاى آبرنگى هستند.
پاستل
پاستل از جمله رنگهاى بدون بَست است. مواد رنگى آسیابشده با نوعى ماده? چسبدار مخلوط مىشود و به شکل مداد کوچکى در مىآید.
مداد شمعى
مداد شمعى روغنىتر از مدادهاى پاستل هستند. مواد رنگى را در موم یا سایر مواد قابل ذوب حل مىکنند، بعد آن را مثل پاستل بهشکل مدادهاى کوچک قالب مىگیرند.
گواش
گواش رنگمادهاى است کدر که پوشانندگى خوبى دارد و محلول در آب است و براى ایجاد سطوح تخت رنگى بهکار مىرود. نگارگران قدیم ایرانى از مادهاى شبیه گواش استفاده مىکردند و آن را رنگ جسمى مىنامیدند.
اکریلیک
اکریلیک از جمله? رنگهاى محلول در آب است که قابلیت انعطاف زیادى دارد. خیلى زود خشک مىشود و مقاومت خوبى دارد.
سطوح مورد استفاده در نقاشی :
سطحى که بتوان مستقیماً روى آن نقاشى کرد زمینه (سطح) نامیده مىشود. براى نقاشى زمینههایى نظیر کاغذ، مقوا یا پارچه لازم است. از سطوح دیگرى نیز مىتوان بهعنوان زمینه استفاده کرد؛ مثل سنگ، دیوار، شیشه، فلز، چوب و ... بعضى از این سطوح روى رنگ تأثیر شیمیایى مىگذارند و آن را تغییر مىدهند و بعضى موجب ناپایدارى رنگ مىشوند یا آنها را تیره مىکنند. بعضى زمینهها را باید با آسترى پوشاند تا رنگ روى آنها بچسبد. آسترى لایه? نازکى بین زمینه و رنگ است که در واقع نوعى زیررنگ محسوب مىشود. خودآسترى مىتواند رنگى باشد و زمینه? رنگى اثر قرار گیرد. در تمام موارد زمینه باید متناسب با تکنیک مورد استفاده? نقاشى انتخاب شود.
اولین زمینه? نقاشى در تاریخ هنر، دیواره? غارهاى محل سکونت انسانهاى ماقبل تاریخ بوده است؛ و دیوار در تمام دورانها سطح متداولى بوده که هنرمندان روى آن نقاشى مىکردند.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 38 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 80 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 74 |
همیشه نماد و نمادگرایی از اصول اولیه رو کرد تاریخی انسان بسوی هنر بوده به گونهای که میتوان در ابتدایی ترین نمونههای هنری انسان ردپایی از نمادهای تعریف شده نزد انسان را مشاهده نمود انسان اولیه با قراردادن سمبلها و نشانههایی خاص توانست به زبانی مشترک دست یابد که همانا این زبان، زبان تصویر بود و انگیزه پیدایش خط نیز از همین نشانههای تصویر بوجود آمد انسان در سیر تاریخی خود آنچنان با مهارت توانست به عناصر نمادین دست یابد که مهمترین تحولات تاریخ از پیدایش عناصر نمادین و نوشتاری آغاز شد.
وی با خلاصه کردن عناصر تصویری آرام آرام توانست خط را اختراع نماید و این اولین گام انسان هنرمند در راه پر مخاطرهاش در مسیر تکامل بشری بود –اعتقاد و علاقه انسان همواره به آئین ها و روشهای گوناگون زندگی، از سوی دیگر همواره سبب ایجاد حرکاتی موزون و مشخص میگردید، انسان اولیه بر اساس آئینهایی که خویش به آنها دست یافته بود به پرستش عناصر طبیعی میپرداخت و برای حرکات و اعمال روزمره خویش نیز آئین و روشهایی را ابداع نمود که این آئینها در گذر زمان همراه با نهادها و عناصر تصویری نیز همراه شد.
برای مثال انسان در پرستش آتش همواره با حرکاتی موزون به دور آتش میچرخید و با استفاده از رنگهای طبیعی و با الهام از طبیعت و به کمک نهادها و نشانههای تجریدی ساخته دست خویش خود را آراسته مینمود و به گونهای آئینی تشکر خویش خود را آراسته مینمود و به گونهای آئینی تشکر خویش را از الهه آتش به جای میآورد- پس از رشد تفکر در انسان، وی توانست با الهام از این آئینها و روشها و با تحقیق راجع به زندگی گذشتگان تمامی این روشها را در هم آمیزد و به گونهای از هنر نمایش نزدیک شود و این آغازی بود برای حرکات نمایشی که احیا کننده آئینها و روشهای انسانهای گذشته بود.
اینک انسان قرن حاضر پس از گذر از تمام دغدغههای زندگی توانسته هنرهای متمایزی را پایه گذاری کند که هر یک ریشه در همان آئینها دارند 2-گونه از این هنرها که همواره با انسان همراه بودهاند-نقاشی و نمایش هستند.
در گذر تاریخی هنر نقاشی تا به امروز شاهد پیدایش رشته جدیدی هستیم که سر منشا آن صنعتی شدن و پیشرفتهای روز افزون انسان امروزی بود، این رشته همان گرافیک است که امروزه به خدمت انسان آمده و زبانی نو به نام زبان تصویر را ابداع نموده است.
در آغاز تحولات صنعتی ابداع فرایند لیتوگرافی اولین گامها در جهت تمایز گرافیک به عنوان هنری مستقل از نقاشی برداشته شد.
فرایند لیتوگرافی که در سال 1798 م آلویس سنه فلدر-اهل باواریا آن را به ثبت رساند، در سده نوزدهم به کمال رسید. در سالهای آغاز سده نوزدهم، لیتوگرافی با آثار هنرمندانی چون دلاکروا و دومیه رواج یافت- چاپ گران این فرایند را برای تهیه چاپهای سیاه و سفید از نقشههای برگههای نت و تصویر سازیهای جذاب یافتند. این چاپها سپس به شکل منفرد یا به صورت کتابهای صحافی شدهای فروخته شدند که متن آنها به روش برجسته چاپ شده بود.
هر چند چاپ برجسته فرایند انتخابی برای چاپ متن و گراوور سازیهای چوبی سیاه و سفید بود اما گرایش شدید به آن زمانی حاصل شد که این فرایند در چاپهای بیش از یک رنگ نیز وارد گردید. از سوی دیگر، لیتوگرافی به دلیل انطباق و تفکیکهای رنگ خود، که با سهولت نسبی و هزینه اندک انجام میشد، مطلوب واقع گردید.
در میانه سده نوزدهم، لیتوگرافی رنگی یا کرومولیتوگرافی با چاپهای لوکس و مجلل که در تهیه آنها تا سی و دو سنگ با رنگها و انگیزههای مختلف به کار رفته بود، بی نهایت رواج یافت. شاید چشمگیرترین نمونههای کرومولیتوگرافی پوسترهای تبلیغاتی یک و دو ورقی باشد که در نیمه دوم سده نوزدهم از روی سنگهای بزرگ لیتوگراف چاپ شدند.
از جمله معروفترین طراحان پوستر ژول شره، اوژن گراسه، تئوفیل استینلن، آلفونس موشا و هانری دو تولوزلوترک هنرمندان فرانسوی و پیشگامان عصر طلایی پوستر بودند.
فهرست مطالب
مقدمه ۴
فصل اول. ۷
بررسی شباهتها و ویژگیهای مشترک رشتههای هنری: ۸
مختصری در باب کلمه هنر ۸
فصل دوم ۱۱
گرافیک سنتی و نوین. ۱۲
تعریف هنر گرافیک.. ۱۳
کتاب چاپی. ۱۵
تصویرسازی (ایلوستراسیون) در اروپا و ایالات متحده ۱۶
تصویرسازی در ایتالیا ۱۸
تصویر سازی در هلند. ۱۹
تصویرسازی در فرانسه ۱۹
فصل سوم ۲۳
بررسی کوتاه بر گرافیک پس از جنگ جهانی در اروپا ۲۴
طراحی گرافیک در هلند. ۲۵
طراحی گرافیک در فرانسه ۲۵
طراحی گرافیک در انگلستان. ۲۶
نگاهی به گرافیک امروز جهانم پس از دهه ۸۰٫ ۲۶
فصل چهارم ۲۸
کلاسیسیسم. ۲۹
منریسم. ۳۰
باروک. ۳۱
روکوکو. ۳۲
نئوکلاسیسیسم. ۳۳
رومانتی سیسم. ۳۴
رئالیسم. ۳۵
امپرهسیونیسم. ۳۶
سمبولیسم و آرنوو. ۳۸
کوبیسم. ۳۸
فورتوریسم. ۳۹
سبکدادا و سوررئالسیم. ۴۰
کنستروکتیویسم. ۴۱
آبسترهاکسپرهسیونیسم. ۴۲
آبستره ۴۲
اکسپرهسیونیسم. ۴۳
فصل پنجم. ۴۵
اکسپرسیونیسم. ۴۶
تابلوی شب پر ستاره: ۴۸
وانگوگ و زمان ما ۵۳
اکسپرسیونیسم. ۵۴
الگرهکو و وان گوگ.. ۵۸
اکسپرسیونیسم و اخلاق. ۵۸
ضوابط اکسپرسیوی. ۶۶
سه تصلیب: استاد افسانه قدیس فرانسیس.. ۷۲
اکسپرسیونیسم و داستان. ۷۳
دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 132 |
شروع نقاشی ایران را می توان در نقاشیهای دیواری ادوار پیش ازتاریخ بویژه دوران پارتیان و ساسانیان جستجو کرد. هنر پارتیان و ساسانیان در ادامه با نقوش کتابهای مانویان پیوند می خورد و این نقاشیها در دوران بعدی, مینیاتور ایران را تشکیل می دهند.
تفکر و اندیشه عرفانی واسلامی ازطریق نفوذ در ادبیات به نقاشی نیز وارد می شود, این اندیشه ها ازدیرباز در ایران باستان ریشه داشته است. استفاده از نمادها و سمبل ها و پرهیز از هر نوع طبیعت گرایی تلاشی بوده است برای ساختن دنیای خیالی و مثالی و نمایشی از اندیشه های الهی.
رساله حاضر پژوهشی است درباره نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجری وتاثیر اندیشه های آنان درتصویر انسان و طبیعت در نقاشیهای مینیاتور.
البته عوامل دیگری از جمله نظام حاکم و عوامل محیطی نیز تاثیری در نحوه ترسیم این نقاشیها داشته است.
در این پژوهش سعی شده است ارتباط بین عرفان و مذهب وتاثیر آن بر روی هنر, ایجادهنر دینی و نگرش عارفانه هنرمندان نگارگر وتاثیر این نگرش بر روی انسان و طبیعت و نحوه ارتباطی که بین این دو درتصاویر برقرار شده است مورد بررسی قرار بگیرد
فهرست مطالب
پیشگفتار
چکیده
مقدمه
عالم خیال و مفهوم فضا در نگارگری ایرانی
نگرش به انسان و طبیعت در نگارگری ایرانی
نگارگری ایران میراث گذشتگان
مکاتب عباسی و سلجوقی
مکتب مغول
مکاتب شیراز ، جلایری و تیموری
مکتب هرات
مینیاتور ایران در دوران صفویه
تعامل و تجلی مذهب و عرفان در پیکره انسان
هنر دینی
سیر تصوف در ادبیات و هنر ایران
سیر عرفان در ادبیات ایران
هم زیستی عرفان و تصوف در نگارگری و سخنوری
نگارگری ایرانی
هنر نگارگری قرون هفتم و هشتم هجری
نتیجه گیری
نتیجه
فهرست منابع و مآخذ
فهرست مجلات و جراید
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 36 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 211 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 321 |
انسان بدوی چون «دم» یا «روان» خود را شناخت، بر او نام همزاد داد و در تصویر برکهها با او ملاقات و در سایه هایش او را همراه نمود و موجودات دیگر را نیز به خود قیاس سپس بر این باور شد که جادو علمی است قابل اطمینان و او را از گزند حوادث مصون و بر غلبه با دشمنان یاری می دهد . او با جادو ، رقصها ، شکلهای نقاشی شده بسیار ساده و انتزاعی و باورهایی راسخ ، بر مراسم جادویی تأکید می ورزید و این اعمال را تنها داروی امراض و برکت ریزش باران و غلبه بر رقیب و شکار می دانست . ولی هر چه از عمر بشر گذشت ، برخورد او با عالم خارج بیشتر ، و آزمایشهای او مکررتر شد . حوزه دید و دریافت او وسعت گرفت و مفاهیم کهنه بی اعتبار گشت . بشر بیش از بیش به جدایی بی جان و جاندار و انسان و حیوان پی برد . جان را به حیوانات و گیاهان مختص ساخت و خود را واجد چیزی پنداشت برتر و فاخرتر از جان سائقه خودبینی بر آن شد که «روان» یا «روح» آدمی کاملا" از جسم مستقل است و بر خلاف «جان حیوانی» با مردن تن، نمی میرد . او در جریان قرون ، مفهوم «روح» را گسترد و حالات «درونی» خود را که نمی توانست به عضو معینی نسبت دهد ، نشأت روح مرموز خود دانست. [1] «افلاطون مانند سقراط «روح» را جوهری فعال خواند که در انسان سه جلوه دارد:
عقلی و شوقی و شهوی . جلوه عقلی برترین جلوه هاست . باید بدان گرائید و کوشید تا همواره بر دو جلوه دیگر چیرگی ورزد[2]».
«از یکسو ارسطو وحدت و هماهنگی موجود میان فعالیت های ارگانیسم را «روح» نامید، روح ارسطویی به سه وجه ظاهر می شود : یکی بصورت روح گیاهی که کارش تغذیه و تولید مثل است ، دیگری روح حیوانی که احساس و تخیل را می سازند ، دیگری روح عقلی که باقی و خالد است2».
از سوی دیگر ، طبیبان یونانی وجود روح را مورد تردید قرار دادند و بدن را موجه «حالات روانی» تلقی کردند . در قرن پنجم (قبل از مسیح) ، الکسئون از تشریح بدن انسان و تأمل در چگونگی امر «دیدن» پی برد که «مغز» انسان مبدأ اصلی حالات روحی است . ولی مغز به خودی خود کار نمیکند ، بلکه به وسیله «حواس» از عالم خارج مایع میگیرد.
با انحطاط یونانیان و برقراری رومیان بازار هواداران روح مجددا" گرم شد . دانشوران یهودی که در اسکندریه علمدار حکمت شدند ، معتقدات یهود را با فلسفه یونانی آمیختند و بیش از بیش میان جسم و جان تفاوت گذاشتند . پس از آن مسیحیت اعلام داشت که تفاوت ایندو از زمین تا آسمان است .
رنسانس اروپا ، دنیای کهنه را با تمام مفاهیم و معتقداتش لرزانید با حضور رنسانس علم و ادبیات از اسارت دین آزاد شد . بشر با چشمان باز به تماشای عالم پرداخت به خود و آینده امیدوار گشت . و بر خلاف قرون وسطی از فکر آخرالزمان و قیام قیامت انصراف جست «اهل علم در دو میدان وسیع، بکار پرداختند . گروهی به حل و فصل مشکلات اجتماعی انسان ، و گروهی بشناخت قوای طبیعی برخاستند . مساعی این هر دو دسته بضعف دین و قدرت علوم منجمله روانشناسی انجامید[3]».
«فرانسیس بیکن باب مشاهده و تجربه را گشود . رسانید که از گوشه گرفتن و خیال بافتن و کائنات را با مفاهیم مجهولی چون «روح» و «خدا» توجیه کردن، بجایی نتوان رسید . باید بتهای فردی و سنت های اجتماعی را در هم شکست و با شکیبایی در حوزه واقعیات بمشاهده و تجربه پرداخت . زیرا به قول «گالیله» : «حتی با هزار دلیل هم نمی توان یک حقیقت تجربی را باطل کرد[4]».
با این همه روح از عرصه روانشناسی بیرون نرفت دکارت و پیروانش اگر چه نسبت به معارف گذشتگان شک نمودند و با احتیاط بحلاجی تفکرات قبل پرداختند ، اما همچنان متأثر سنتها باقی ماندند و از یک سو تضاد بین جسم و روح را مورد تاکید قرار دادند و از سوی دیگر حرکات حیوانات را تحت تأثیر عوامل مبهمی بنام «نفوس حیوانی» پنداشتند.
دوره روشن فکری از اواخر سده هفدهم آغاز گشت و در هر کشوری به رنگی در آمد: در انگلیس با مردمی اهل آزمایش و عمل ، به صورت دبستان «تجربی» در آلمان و فرانسه با اهلیتی که نظر بر عمل چیرگی داشت، دو دبستان «عقلی» و «طبیعی» اهمیت یافت . تجربیون میگفتند که نفسانیات ناشی از آزمایش های واقعی فرد است . عقلیون باور داشتند که قوای عقلی جدا از بدن است ولی با آن ارتباط دارد. طبیعیون معتقد بودند که حالات روحی مثل حرکات بدنی ، نمودهایی است که مکانیکی و مبتنی بر اعضای بدن.
در نظر پدر روانشناسی جدید ، هابس(Hobbes) ، عقل یا علم عبارت از تأثیراتی است که جبرا" بواسط حواس از عالم مادی گرفته می شود . تأثیر حسی نیز خود چیزی جز «حرکت» نیست . حرکتی که از انسجام برمی خیزد و از طریق اعضای حسی و اعصاب به مغز ما می رسد . بنابراین «احساس» حرکتی است که از اشیاء خارجی بر می خیزد و به مغز منتقل می شود . «خیال» دنباله یا اثر حرکتی است که نخست «احساس» را برمیانگیزد و سپس متوقف می شود. «رویاء» هم مانند «خیال» ادامه حرکات مغزی است در غیاب محرک خارجی «عقل» و «استدلال» نیز جمع و تفریق احساسات و خیالات است[5]».
لاک که شالوده علم روانشناسی را نهاد . برخلاف دکارت ، وجود «مفاهیم فطری» یا «عقل مادرزاد» را رد کرد ، و اعلام کرد که نفسانیات ما محصول دو عامل ماشینی است : «احساس» و «تفکر» . عمل احساس سبب اخذ و دریافت تصاویر اشیاء خارجی است، و عمل تفکر باعث آمیختن تصاویر، و تشکیل قوای عقلی از قبیل «حافظه» و «تخیل» و «استدلال» اما عمل تفکر ناشی از عقل یا روح نیست ، بلکه تابع و ماحصل قوانین «پیوستگی» تصورات است . [6]
تا اواخر قرن نوزدهم این کشاکش بی انتها به دو گونه حالت روانی انجامید ؛ یکی آنها که در حوزه عقل و ادراک میگنجد، دیگری آنها که غیر قابل ادراک است. رسو و رومانتیک های پس از او نیز از تمایلات و حالات غیر منطقی انسان دفاع نمودند و گفتند که ما در زیر فشار الزامات تمدنی ، از امیال نهانی خود چشم پوشیده و بتظاهر تمدن آلود خود، اکتفا کردهایم . هربارت و بنه که از باطن لاشعور ( ناخودآگاه) انسان بتفصیل سخن راندند، روان را به کوهی از یخ شناور تشبیه کردند که فقط جزئی از آن ، سر از آب برمیاورد و ما بقی یعنی قسمت اعظم در دل آب نهان می ماند . شوپن هونرو نیچه شورهای فطری و جلوه های روانی انسان را به هنگام رویاء و خیالبافی و جنون باز نمودند .
انسان هم ، چنانکه شوپن هونر گفت : در آغاز زندگی ، لاشعور و ناخودآگاه است و پس از رشد و تکامل شخصیت نیز در مواردی مانند رویا و خیالبافی و حال اغماء از خود بیخود می شود و از عقل بیگانه می گردد . پس احساس حیات ، ناخودآگاه و غیر عقلی است . اما ناخودآگاهی برتر از خودآگاهی است چرا که منبع الهام و اشراق و نبوغ است . بر همین سیاق جیمز روان را شامل روان خودآگاه و روان ناخودآگاه پنداشت و روان ناخودآگاه را بسی ژرف و نیرومند تلقی کرد. برگسون نیز با بینش عارفانه خویش ناخودآگاهی را شناخت و توجیه نمود . [7]
از اواسط قرن نوزدهم ، به اقتضای تحولات اجتماعی شدید اروپا ، نحوه تفکر عوض شد . انسان که تاکنون موجودی کمابیش ثبات طلب یا استاتیک بود ، یکسره تحول پرست و دینامیک شد . همچنان که به شکستن سنن اجتماعی پرداخت . قشر ظاهری نظام عقلی نیز از هم پاشید و در زیر آن ، دنیای بی نظام و ناهنجاری یافت . دوره اندیشه دکارتی به سر رسید . دکارت تمام وجود انسان را منحصر به عقل اول دانست ؛ «می اندیشم پس هستم» و در پاسخ آن کلاکس چنین گفته بود : «می خواهم پس هستم» در طی این دوران ملوُنالفکر خواست و اراده لاشعور به جای عقل و شعور نشست . از اینرو در نیمه دوم قرن نوزدهم ، شخصیت قشری عقلی و حالات روانی عادی و مقرون به عقل ، تدریجا" جای خود را به حالات غیر عادی و غیر عقلی داد . حال ، دنیای دانش نیازمند کسی بود تا بیاید و بی هراس اعماق درون انسان را بکاود. روان مردم متعارف و غیر متعارف را تحلیل کند و با آمیختن روانشناسی انسان متعارف و غیر متعارف ، واقعیت وجودی آن را دریابد . فروید این احتیاج و انتظار را بر آورد .[8]
هر چند که علم روانکاوی (پسی کانالیز) را مدیون زحمات بی شائبه فروید هستم اما ، رسیدن به این مقام ، بر پایه کلیه نظرات و اعتقادات بشر اولیه تاکنون ، پی ریزی شده است . شاید بتوان فروید را چشمی بازتر و دلی آشناتر برای گردآوری و همسو ساختن عقاید و نظرات دانست : همانطور که لویی پاستور می گوید :
« شانس در خدمت ذهن آماده است.»
فهرست مطالب
چکیده
پیشگفتار
مقدمه1
ضمیر ناخود آگاه چیست9
آشنایی با دو نیمکره12
فروید و ضمیر ناخودآگاه21
نظریههایی در مورد ناخودآگاه30
تاریخچة مطالعة نقاشی کودکان41
طبقهبندی مراحل رشد نقاشی در کودکان42
الف – خطخطی کردن ( از تولد تا دو سالگی 43
ب – از دوسالگی تا پنج سالگی ( ماندالا45
ج – پنج تا هشت سالگی (شفافبینی 48
د- هشت تا سیزده سالگی (واقعگرایی بصری49
مراحل رشد از دیدگاه پیاژه 51
مراحل رشد از دیدگاه فروید58
نقاشی چیست66
الف – خط 67
ب - فضا68
ج – رنگ69
د – تصویر 69
هـ – سنبلها و نمادها70
نظریهای ادراکی تصاویر72
الف – نظریههای پرسپکتیو ـ فرافکنی72
ب - نظریههای بوم شناختی گیبسون74
ج - نظریة ساختمانگرایان دربارة ادراک تصویر76
د - نظریة گشتالت ادراک تصویری79
فرآیندهای پیچیده نقاشی و تأثیرات آن بر نقاشی کودکان84
الف – زبان گرافیکی در نقاشی کودکان85
- شکلهای ساده85
- رجهان الگو و حرکت88
- ترکیببندی شکلهای و خطوط89
- تعیین محل90
- ترتیب و توالی91
- برنامهریزی92
- طرح93
ب – تأثیر موقعیت نسبی نقاشی95
ج – تأثیر سرمشقهای بصری و مکانی96
افکار فروید و کاربردهای ضمیر ناخودآگاه در شکلگیری سبک سوررآلیسم
هنر نوین109
سرآغاز109
الف – مفهوم، شناخت، تصویر110
ب – سبک، شکل، محتوا113
دادا بستری برای سوررآلیسم118
الف – باروک تا دادا119
ب – داداایسم125
- آغاز کار125
- مانیفست و بیانیهها129
- نتیجه و پایان کار داداایسم131
فروید و مراتب سوررآلیسم136
الف – اتوماتیسم پدیده خود انگیختگی136
ب – ضمیر ناخودآگاه142
- تخیل144
- رؤیا147
- نماد151
ج – از ارسطو تا هگل154
د -نظریههای هنری فروید159
تصعید یا برتر نمودن161
بخش چهارم
سوررآلیسم
الف- آغاز کار165
ب- بحثی در باب سوررآلیسم166
فصل چهارم:
مقایسه نقش ضمیر ناخودآگاه در آثار هنری کودک و هنرمندان سوررآلیسم
بخش اول
سرآغاز169
بررسی ویژگیهای ساختاری و محتوای نقاشی در کودکان171
الف – تحلیل فضای نقاشی کودکان171
ب – خطوط ترسیمی175
ج –رنگ و تخیلات177
- نماد رنگها184
جنبه های تحلیلی ساختار نقاشی کودکان190
الف – نمادگرایی کلی و اجزای نمادین در نقاشی کودکان191
- خانه – درخت – آدمک191
بررسی سمبولیک ( اعضای آدمک 204
الف – سر 204
ب – صورت204
ج – تنه207
د – اعضا208
هـ – خورشید و ماه211
و – حیوانات213
نقاشی و ناسازگاری215
- عقب افتادگی ذهنی217
تفسیر نقاشی کودکان218
سایه زدن218
هنر و درک هنری کودکان229
تحلیل آثار نقاشی سوررآلیسم232
سر آغاز 232
تحلیل در آثار نقاشی سوررآلیسم258
اتوماتیسم در اروتیسم درسوررآل260
نقش جنسیت در آثار کودکان289
الف – ترسیم آدمک و مراحل تحول عاطفی289
- مرحله دهانی289
- مرحله مقعدی290
- مرحله احلیلی291
- مرحله ادیپی ـ تناسلی292
ب – اولین ترسیمهای کودک از اختلاف جنسیت293
ج – رمزگرایی جنسی در نقاشی294
د – نمادهای جنسی در آثار نقاشی کودکان296
نتیجه گیری309
منابع و مآخذ315