دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 27 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 157 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 64 |
تحقیق در مورد انواع و اقسام جوهر
ملاهادی سبزواری در اقسام جوهر می نویسد :
وجوهر کان محل جوهر هیولی اوحل به من صور
و جوهر لیس بذاک و بذا ان فسهمار کب جسما اخذا
و دونه نفس اذا تعلق جسما و الا عقل المفارق
علامه طباطبائی نیز در اقسام جوهر می نویسد :
قسموا الجوهر – تقسیما اولیا – الی خمسه اقسام الماده و الصوره و الجسم و النفس و العقل و مستند هذا التقسیم فی الحقیقه استقراء ما قام علی وجوده البرهان من الجواهر
ابن سینا در تعلیل اینکه چرا تعداد اقسام جوهر منحصر در پنج قسم است می نویسد :
ان کل جوهر فاما ان یکون جسماً و اما ان یکون غیر جسم کان غیر جسم فاما ان یکون جزء جسم و راما ان لایکون جز جسم بل یکون مفارقا الاجسام بالجمه فان کان جزء جسم فاما ان یکون صورته و اما ان یکون مادته و ان کان مفارقاً لیس جزء فاما ان تکون لها علاقه تصرف ما فی الاجسام بالتحریک و یسقی نفساً اویکون متبرئاً عن المواد من کل جهته وسیمی عقلاً
علامه طباطبائی در تعریف هر یک از اقسام پنجگانه جوهر می نویسد
فالعقل هو الجوهر العجزد عن الماده ذاتاًو فعلاً و النفس هی (( الجوهر العجرد عن الماده ذاتاً المتعلق بها فعلاً و الماره هی الجوهر الحمال للقوه و الصوره الجمسیمه هی الجوهر المفید لفعلیه الماده من حیث الا متدادات الثلاثه و الجسم هو الجوهر الممتد فی جهات الثلاث
تعریف عرض
عرض ماهینی است که اگر در خارج موجود شود وجودش در موضوعی است که بی نیاز از آن می باشد مانند سفیدی سیاهی شجاعت دوری و نزدیکی هر یک از این امور به گونه ای هستند که اگر درخارج تحقق یابند به صورت حلول در موجود دیگری تحقق یابند مثلاً تا جسمی نباشد که سفیدی بر آن عارض گردد هرگز سفیدی وجود نخواهد یافت .
صدرالدین شیرازی در تعریف عرض می نویسد .
العرض هوالموجود فی شی غیر متقوم به لاکجزء منه ولایصح قوامه دون ماهوفیه فهذه قیودار بعه فقولنا فی شی لاستماله وجود عرض واحد فی شیئین او مازاد علیهما .
تعداد اعراض
مشهرو از فلاسفه تعداد اعراض را 9 عرض دانسته اند که عبارتند از 1 – کم 2 کیف 3 – این 4 – متی 5 – وضع 6 – جده 7 – اضافه 8 – ان یفعل 9 – ان ینفعل
ملاهادی سبزواری در تعریف و تعداد عرض می نویسد :
الغریده الثانیه فی رسم العرض و ذکر اقسامه
العرض ما کونه فی نفسه الکون فی موضوعه لانفسه
کم و کیف وضع این له متی فعل مضاف و انفعال ثبتا
کم و اقسام آن
کم یا چند عرضی است که در انواع آن تضاد نیست و در تعریف آن گفته اند کم عرضی است که ذاتا ً قبول تقسیم و همی می کند علامه طباطبائی در تعریف و اقسام آن می نویسد :
الکم عرض یقبل القسمه الوهمیه باذات و قد قسموه قسمه اولیه الی المتصل و المنفصل
کم بر دو قسم است که عبارتند از 1 – کم متصل و آن عبارتست از کمی که می شود در آن اجزائی فرض کرد که بین آن اجزاء حد مشتریک باشد امام خمینی درتعریف کم متصل می نویسد:
کم متصل کمی است که در آن بعد از قبول قسمت حد متشارک بین القسمتین حاصل می شود و حد مشترک آن چیزی است که نسبت آن به دوئ جزء یعنی به دو قسمت نسبت واحده است به این معنی که مثلاً اگر خطی را که یک متر است به دو نیم مترتقسیم نمائیم نقطه موهومی فرض می شود که اگر آنرا بدایت و اول این نیم متر قرار دهیم می توانیم همان را بدایت و اول آن نیم متر دیگر قرار دهیم البته این نقطه در خارج چیزی از خط نیست و الا لازم می آید آن هم کم باشد و باز این معنی در او حاصل می شود که لازم است هنگامی قسمت آن حد مشترک قرار دهیم چون کم است و هکذا الی غیر النهایه و اگر بگوئیم دیگر آن قابل قسمت نیست جزء لایتجری لازم می آید که آن هم باطل است و اگر آن نقطه موهوم را آخر این نیم متر قرار دهیم می توانیم آن را آخر نیم متر دیگر هم قرار دهیم .
2 – کم منفصل و آن عبارتست از کمی که اجزاء آن مشترک در حدود نیست یعنی حدی که نسبتش بین دو جزء از اجزاء کم یکسان باشد و جود ندارد امام خمینی در تعریف کم منفصل می فرماید :
قسم دوم کم که کم منفصل است عدد است البته اشتباه نشود که عدد عبارت از گردوهائی که در خارج موجودند نیست آنها معدود بوده و عدد اعتباری عقلی است .
حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی
یکی از اشکالات حاصله در کلام بعضی از مصنفین عدم تمایز بین حمل اولی و حمل شایع است که گاه موجب سوال و یا عدم فهم صحیح از موضوع مورد بحث شده است .
علامه طباطبائی در تعریف حمل می نویسد :
من عوارض الوحده الهو هویه کما ان من عوارض اکثره الغیریه ثم الهوهویه هی الاتحاد فی جهته ما مع الاختلاف من جهه ما و هذا هو الحمل و لازم صحت الحمل فی کل مختلفین بینهما اتحادما
بنابر این دو امر کاملاً متباین قابل حمل بر یکدیگر نیستند بلکه لازمه هر حمل وجود اتحاد بین موضوع و محمول است قابل ذکر است که اتحاد هم دارای اقسامی است که عبارتند از .
1 – اتحاد حقیقی : و آن عبارت است از اینکه چیزی عینا ً چیزی دیگر یشود بدون اینکه چیزی از آن زائل گردد یا چیزی به آن منضم شود و این همان معنای اتحاد حقیقی است لکن چنین چیز محال است .
2 – اتحاد انضمامی و آن عبارت است از اینکه چیزی چیز دیگری شود به این گونه که چیزی به آن اضافه شود و یا چیزی از زایل گردد نظیر اینکه آب تبدیل به هوا شود .
3 – اتحاد ترکیبی : و آن عبارت است از اینکه دو چیز بوسیله ترکیب تبدیل به یک چیز شوند مانند اینکه خاک و آب تبدیل به گل شوند .
4 – اتحاد مفهومی : و آن عبارت است از اینکه موضوع و محمول در مفهوم متحد باشند و اختلافشان اعبترای باشد مانند انسان و حیوان ناطق
5 – اتحاد وجودی : و آن عبارت است از اینکه دو چیز در مفهوم مختلف باشند ولی رد وجود اتحاد داشته باشند نظیر اسنان و ضاحک
علامه طباطبائی بر اساس نوع اتحاد ( مورد چهارم و پنجم ) حمل را بر دو قسم تقسیم کرده می فرماید :
احدها ان یتحدا الموضوع و المحمول مفهوماً و ماهیه ً و یختلقفا بنوع من الاعتبار کالاختلاف بالا جمال و التفصیل فی قولنا الانسان حیوان ناطق فان الحدعین المجد ود مفهوماًو انحا یختلفان بالا جمال و التفصیل و کالا ختلاف بغرض انسلاب الشی عن نفسه فیغایر نفسه نفسه ثم یحمل علی نفسه لوفع توهم المغایره فیقال الانسان انسان و یسمی اهذا الحمل به (( الحمل الذاتی الاولی ))
و نمانیهما ان یختلف امران مفهوماً و یتحدا وجوداً کقولنا (( لانسان ضاحک )) و زید قائم )) و یسمی هذا الحمل به (( لحمل اشایع الصناعی ))
بنابر این حمل بر دو گونه است 1 – حمل اولی ذاتی و آن هنگامی است که موضوع و محمول مفهوماً و ماهیه متحد باشند .
ولی اختلاف بین آنها اختلاف حقیقی نیست بلکه اعتباری است مانند اینکه بگوئیم (( الانسان حیوان ناطق )) که اختلاف بین موضوع و محمول به اجمال و تفصیل و به نوعی از اعتبار است .
2 – حمل شایع صناعی : و آن هنگامی است که موضوع و محمول مفهوماً مختلف هستند ولی رد وجود و مصداق با هم اتحاد دارند مانند اینکه بگوئیم (( الانسان ضاحک ))
برای حمل شایع صناعی انقساماتی هست از جمله تقسیم آن به حمل مواطاه ( حمل هوهو ) و حمل اشتقاق ( حمل دی هو ) و تقسیم آن به حمل بنی و حمل غیر بتی و نیز تقسیم آن به حمل بسیط و حمل مرکب
کاربرد اصطلاح حمل اولی و حمل شایع در علم اصول
از جمله مباحث الفاظ در علم اصول مبحث صیح و اعم است و اینکه الفاظ و اسامی عبادات برای صحیح وضع شده اند یا برای اعم و در ضمن این بحث مسائل متعددی مورد بررسی و دقت نظر اصولیون قرار گرفته است یکی از مسائل مورد نظر و اختلاف اصولیون این است که آیا در بین افراد صحیح یک عبادت یا معامله میتوان جامعی فرض کرد که مسمی و متقلق آن عمل بعادی یا غیر عبادی واقع شود یا اینکه فرض چنین جامعی ممکن نیست .
برخی معتقدند که می توان چنین جامعی را از ناحیه معلول و یا ناحیه علت فرض کرد محقق نائینی در این باره می فرماید .
قدقیل انه یمکن فرض الجامع بین الافراد لصحیحی و علی وجه یکون هوالسمی غایته انه لایمکن الاشاره الیه تفصیلاً بل یشار الیه بوجه ما اما من ناحیه المعولول و اما من ناحیه العله ای اما من ناحیه الاجر و الثواب المترتب علی افراد الصلوه الحیحه او من نناحیه المصاح و المفاسد التی اقتضت الامربها
در واقع این گروه می خواهند با توجه به وحدت اثر ( یعی ثواب و پاداش مترتب ب فعل ) وحدت موثر را استباط کنند و یا ا ینکه از ناحیه علل و ملاکات احکام چنین وحدت و جامعی را استنباط کنند لکن مصنف هیچکدام از دو رویه را برای فرض جامع بین افراد صحیح یک امر عبادی یا غیر عبادی نمی پذیرد آنگاه برای استدلال در رد حالت دوم یعنی فرض جامع واحد از ناحیه علل به تفصیل و تحلیل بحث می پردازد و در این خصوص می فرماید اگر مقصود و ثواب مترتب بود فعل اختیاری از نوع ترتب معلول بر علتش باشد و واسطه ای هم بین آنها قرار نداشته با شد می توان ادعا کرد که اراده فاعل به آن اثر تعلق گرفته است درست به همانگونه که اراده او به فعل اختیاری یعنی سبب حصول اثر قرار گرفته است زیرا بدیهی است که اثر مسبب تولیدی فعل است و هر چیز که اینگونه باشد تعلق اراده فاعل به آن صحیح خواهد بود بنابر این هر گاه نسبه اثر به فعل اختیاری نسبت معلول به علت نامه باشد و یا به جز اخیر از علت نامه باشد تعلق اراده فاعل به آن صحیح نیست زیرا از تحت قردت وو اختیار او خارج است و لذا محقق نائینی در تبیین این مساله و تنقیح و تشریح موضوع می فرماید :
فان کان الاثر المقصود مترتباً علی الفعل الاختیاری ترتب المعلول علی علته من دون ان یکون هناک واسطه اصلاً امکن تعلق الاراده الفاعل به نحو تعلق ارادته بالفعل الاختیاری الذی هوالسبب لحصول ذالک الاثر بداهه ان الاثرذ یکون مبباً تولید یاً للفعل و ما من شانه ذالک یصح تعلق اراده الفاعل به لان قردته علی السبب عین قدرته علی المسبب و یکون تعلق الاذاده بکل منهما عین تعلق الاراده بالاخر و یصح حمل احدهماعلی الاخر نحوالحمل اشایع الصناعی
فیقال : (( الالقافی النار احراق و اذ لاانفکاک بینهما فی الوجود و هذا الحمل و ان لم یکن حملاً شایعاً صناعیاً بالعنایه الاولیه لان ضابط الحمل الصناعی هوالاتحادفی الوجود و لایمکن اتحاد الوجود بین العله و المعول الا انه لمالم یکن الا نفکاک بینهما فی الوجود و کان المعول من رشحات وجود العله صح الحمل بهنده العنایه .
از جمله موارد استعمال حمل شایع و حمل اولی در علم اصول مبحث حقیقت و مجاز است اصولیون برای تشخیص معنای حقیقی از مجازی علائمی را ذکر کرده اند از جمله این علائم تبارد صحت حمل اطراد و اموری مانند اینهااست بعضی از اصولیون صحت حمل را بعنوان یکی از علائم حقیقت نمی پذیرند حضرت امام خمینی از جمله کسانی است که صحت حمل را بعنوان علامه معنای حقیقی رد کرده و در این باره می فرماید :
و التحقیق : ان صحه المحل لاتکون علامهً لاالاولی مذه و لاالشایع لان الاستشها د اما ان یکون بصحته عنده اوعنده غیره فعلی الاول : یتوقف التصدیق بصحه الحمل علی التصدیق بکون ا للفظ بما له من المعنی الاتکازی متحداًمع المعنی المشکوک فیه و مع هذا لایبقی شک و حتی یرفع بصحه الحمل .
و بعباره اخری ان التصدیق بصحه الحمل الا ولی یتوقف علی العلم باتحاد المعنی مع اللفظ بماله من المعنی الاتکازی مفهوماً و هذا عینی التصدیق بوضع اللفظ للمعنی فلامجال لتاثیر صحه الحمل فی رفع الشک .
و علی الثانی : فلایمکن الکشف عن کونه حملاً اولیتاً الامع تصریح الغیربه فیرجع الی تنصیص اهل اللسان لاصحه الحمل اوالعلم بوحده المفهومین فعاد المخدور السابق .
و اما الحمل الشایع فلما کان علی قسمین بالذات و بالعرض فمع التردید بینهما لایمکن الکشف و مع التمیز عاد المخدور المنقدم فان العالم بان الحمل باذات عالم بالوضع للطبیعه المحموله قبل الحمل .
بنابر این حضرت امام خمینی با یک استدلال بسیرا زیبا و محکم اثبات می کند که صحت حمل چه اینکه حمل از نوع اول ذاتی باشد یا از نوع شایع صناعی نمی تواند دلیلی بر حقیقت بودن معنا باشد .
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
بازدید ها | 16 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
اصول و مبانی سیستمهای خبره
قواعد استنتاج
اگرچه نمودارهای ون از جمله روشهای تصمیم گیری برای قیاسهای صوری محسوب می شوند ولی این نمودارها برای استدلالات پیچیده تر مناسب نیستند، زیرا خواندن این نمودارها مشکل است. قیاس صوری مشکل اساسی تر دیگری دارد و آن این است که فقط بخش کوچکی از عبارات منطقی را می توان به وسیله قیاس صوری بیان کرد. در واقع قیاس صوری طبقه بندی شده فقط شامل عبارات گروه بندی شده I,E,A وO می باشد. منطق گزاره ای، ابزار دیگری را برای توصیف استدلال ارائه می دهد. در حقیقت ما غالبا بدون آنکه بدانیم از منطق گزاره ای استفاده می کنیم. به عنوان مثال استدلال گزاره ای زیر را در نظر بگیرید :
اگر برق باشد، کامپیوتر کار خواهد کرد
برق هست
.. کامپیوتر کار خواهد کرد
می توان این استدلال را با استفاده از حروف انگلیسی به شکل رسمی زیر بیان نمود.
A = برق هست
B = کامپیوتر کار خواهد کرد
بنابراین استدلال فوق را می توان به این صورت نوشت :
استدلالات زیادی به این شکل وجود دارند. صورت کلی نمایش استدلالی از این نوع، به این صورت است :
P → q
P
q
که در آن p و q متغیرهای منطقی بوده و می توانند هر عبارتی را نشان دهند. استفاده از متغیرهای منطقی در منطق گزاره ای این اجازه را به ما می دهد که عباراتی پیچیده تر از چهارچوب عبارت قیاس صوری یعنی I,E,A و O داشته باشیم. این نوع استنتاج در منطق گزاره ای نامهای مختلفی دارد، از جمله : استدلال مستقیم، انتزاع، قانون انفصال و فرض مقدم. توجه کنید که این مثال را به صورت قیاس صوری نیز می توان بیان کرد.
همه کامپیوترها با داشتن برق کار خواهند کرد
این کامپیوتر برق دارد
این کامپیوتر کار خواهد کرد
که نشان می دهد انتزاع یک حالت خاص از قیاس صوری است. قانون انتزاع از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا پایه و اساس سیستمهای خبره مبتنی بر قاعده را تشکیل می دهد. گزاره مرکب P →q نشان دهنده یک قاعده است و p نشان دهنده الگویی است که باید بر مقدم منطبق شود تا این قاعده ارضاء گردد. ولی همان طور که در فصل دوم مطرح شد، عبارت شرطی P →q دقیقاً معادل با یک قاعده نیست زیرا عبارت شرطی، یک تعریف منطقی است که توسط جدول درستی تعریف می شود و برای هر عبارت شرطی تعاریف زیادی می تواند وجود داشته باشد.
ما به طور قراردادی برای نشان دادن گزاره های ثابت نظیر " برق وجود دارد " از حروف بزرگ مانند C,B,A و ... استفاده می کنیم و با حروف کوچک از قبیل r,q,p و ... متغیرهای منطقی را نشان می دهیم که می توانند بجای گزاره های ثابت مختلفی قرار بگیرند. توجه باشید که این قرارداد برخلاف قرارداد موجود در پرولوگ است که از حروف بزرگ به عنوان متغیر استفاده می کند.
این شکل قانون انتزاع را می توانیم با متغیرهای منطقی دیگری نیز بنویسیم :
که این شکل نیز همان مفهوم قبلی را دارد.
توصیف دیگری برای شکل فوق می تواند به این صورت باشد :
علامت کاما در اینجا برای جدا کردن یک مقدمه از مقدمه دیگر بکار می رود و علامت کاما – نقطه ( سمی کالون) پایان مقدمات را نشان میدهد. اگر چه تا به حال فقط با استدلالاتی سروکار داشته باشیم که دو مقدمه داشته اند، ولی شکل کلی تر یک استدلال به این صورت است :
P1 , P2 , … PNi .. C
هدف p در صورتی ارضاء می شود که همه اهداف فرعی P1 , P2 , … PNi ارضاء شده باشند. یک استدلال مشابه با عبارت فوق را برای قواعد تولید می توان به شکل کلی زیر نوشت :
C1 ^ C2 ^ … CN →A
و به این معناست که اگر همه شروط Ci یک قاعده ارضاء شوند در این صورت اقدام A آن قاعده اجراء خواهد شد. همانطور که قبلا نیز مطرح شد، هر عبارت منطقی به شکل فوق دقیقاً معادل یک قاعده نیست زیرا تعریف منطقی عبارات شرطی دقیقا معادل قاعده تولید نمی باشد. ولی به هر حال این شکل منطقی به فهم قواعد کمک مستقیم و مفیدی خواهد کرد.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 35 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
تحقیق در مورد از جمهوری تا سلطنت
شاه در اروپا چه میکند؟
در خلال نغمة جمهوری در ایران، اروپائیان و عده ای دیگر در کشورهای خارجه مانند مصر و عراق و ترکیه و غیره تصور میکردند که جنبش جمهوری خواهی در ایران طبیعی بوده و ملت ایران برای برقراری رژیم جمهوری واقعاً قیام و اقدام کرده است، لذا پاره ای از جراید در اطراف نهضت جمهوری در ایران قلمفرسائی کرده مقالات و اخبار مختلفی راجع به این نهضت انتشار می دادند.
از جمله جرایدی که در این زمینه به بحث پرداخته روزنامه «لاپره مس» منطبعة پاریس می باشد که در تاریخ 32 مارس 1924 برابر دوم حمل 1303 خورشیدی (یعنی درست مصادف با روز واقعة دوم حمل 1303 مجلس که در جلد دوم بتفصیل از آن سخن رفته است) مقالة زیر را که حاکی از خبر حالت روحی و جسمی شاه در اروپا میاشد درج کرده است:
«در جوار جنگل «بولونی» در خیابان مالاکوف، در یک عمارت مخصوصی شاه ایران که خلع شده در نهایت عزلت و انزوا زندگی میکند، خبر انقلاب ایران که یک هفته قبل به او رسید او را بشدت متألم نمود.
یک پیشخدمت بما گفت :« اینک اعلیحضرت»
ما شاهرا یکسال قبل وقتی از پاریس عبور نمود و پیش از آنکه به لندن برود دیده بودم. این دیگر آن جوان متبسم و مهربان که چشم های تیز در صورت فربه داشت نیست. امروز شاه با پیشانی چین خورده و شانه های خم شده و زهر خند غم آلود به نظر من بقدر بیست سال پیر شده است.
هر روز نزدیک ساعت ده صبح شاه به همراهی پیشخدمت خود و یک پلیس مخفی گردش مفصلی پیاده در «بوادو بولونی» یا روی «بولوار» ها میکند و یا اینکه با اتومبیل تا «اتوال» میرود و آنجا پیاده شده و در «شانزه لیزه» قدم میزند. این گردش اعصاب او را راحت کرده و غمش را تسکین میدهد.
بعدازظهر شاه تلگرافات و گزارش هائی را که از تهران میرسد مطالعه نموده بعضی چیزها یادداشت میکند و به مکاتیب متعدد که از طرفدارانش دریافت میدارد جواب میدهد؛ دید و بازدید نمیکند و در منزل خود تنها صرف نهار مینماید.
یکی از اطرافیان شاه به ما گفت:
اوضاع ایران خیلی مغشوش است و نمیتوان گفت از این مخمصه چه بیرون خواهد آمد. ولیکن اتباع با وفای جانشین داریوش هنوز نومید نشده اند ...یک حرکت ضد جمهوریت موجود است.
آیا شاه خیال دارد بطوریکه میگویند به ایران بر گردد؟
نخیر، عجالتاً شاه میخواهد ملت خود را در انتخاب سرنوشت خویش حتی در حین ضلالت آزاد بگذارد. حضور شاه در ایران ممکن است تولید انقلاب جدیدی کرده اسباب خونریزی بشود و شاه نمیخواهد این اتفاق بیفتد.
شاه ایران به حال ملت خود که دچار جنگ داخلی هستند گریه میکند. مملکت فرانسه که مأمن پادشاه مخلوع است او را پذیرفته و تسلی میدهد و شاید یک روزی بتواند یادگار شادیها و تجملات قصر تهران را از خاطر او محو نماید.
ولیکن یک خیالی نیز هست که در این اسام گرانی نه فقط به تبعه است بلکه گریبان گیر سلاطین نیز شده و آن عبارت از مسئله بودجه یومیه است. اطرافیان شاه از تأثیرات انقلاب حالیه در مورد حقوق سلطنتی نگرانند و این ملاحظه بیش از پیش بر تشویش و اضطراب شاه مخلوع افزوده است.»
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
تحقیق در مورد امپراتوری چین
بخش نخست
قلمرو های متداخل
تاریخ های در هم تنیده
سکوت در برابر و در برابر مسأله اصلی؛ دستور روز است بعضی از سکوت ها شکسته شده و بعضی از آنها در پیش گرفتن واهی توسط نویسندگانی که درون راهبرد های سیاسی هستند و با آن زندگی می کنند حفظ می شود آنچه برا من جالب است آن شیوه ای است که توانایی شکستن سکوت را داشته باشد.
تدنی مریسون، بازی در تاریکی
به عبارت دیگر تاریخ یک ماشیان حساب نیست، تاریخ در ذهن و تخیل جای خود را باز کند، در پاسخ های متنوع به فرهنگ مردم است که تاریخ جایگاه خود را پیدا می کند تاریخ واسطه زیک نامحدودی برای واقعیت های عادی، زیر ساخت های حقایق اقتصادی و هدف های جسورانه دشوار است.
با ذیل دیوید سن ، افریقا در تاریخ عصر جدید
امپراطوری، جغرافیا و فرهنگ
چنگ زدن به گذشته از جمله متداول ترین تبیرها برای تفسیر زمان حال است آنچه چنین دستاویزی را زنده جلوه می سازد تنها عدم توافق بر اتفاقات گذشته چیست؛ نیست بلکه تردید در این نکته است که گذشته واقعاً گذشته است یا همچنان به رغم صورت های مختلف آن – دامه دارد
تی.اس.الیوت ، در یکی از مشهورترین مقالات انتقادی خود رشته مشابهی از این گونه موضوعات را بررسی می کند. هر چند نیست. اساس مقال او رو به سوی زیبایی شناسی خالص دارد. اما انسان می تواند ضوابط او را در دیگر قلمروهایی تجربه انسانی مورد تامل قرار دهد. الیوت می گوید! تردید نیست که شاعری استعدادی است فردی اما شاعر درون سنتی کار می کند که تنها وارث آن سنت نیست بلکه این سنت را (با تلاش فراوان) به دست آورده است. الیوت درباره سنت ادامه می دهد:
در وهله اول برای آدمی که می خواهد بیست و پنجمین سال زندگی شاعری خود را ادامه دهد. یک احساس تاریخی وجود دارد. احساسی تاریخی که با خود این ادراک را همراه کرده که نه تنها از گذشته بودن گذشته می گوید.
بلکه از حضورآن نیز سخن می گوید! حس تاریخی آدم را مکلف می کند که نه تنها از دبل و جان شعر نسل خود را بسراید بلکه با این احساس نیز همراه است که کل ادبیات اروپااز هومر تا آنچه اکنون تمام ادبیات کشورش را در بر گرفته یک وجود دارد و یک نظام همزمان را تشکیل می دهد. این حس تاریخی که در عین بی زمانی محدود به زبان است و بی زمانی و زمانمندی را یک جا با خود دارد همان است که یک نویسنده و شاعر را سنت گرا می سازد و در عین حال همان حس است که شاعر را به صورتی حاد از مکان و جایگاه خود در زمانه معاصر خود – آگاه می سازدو مفهوم کامل یک شاعر ، یا یک هنرمند ، به تنهایی و بدون چنین ترکیبی محسوس نیست.
فهرست نامهایی که در مبحث امپریالیسم در امریکا و اروپا دارای تالیفاتی هستند شایان توجه است:کائوتسکی ، هیفردنیگ لوگزامبورگ ، هابسن ، لنین ، شومپتر ، آرنت ، مگ داف ، پال کندی.و در سالهای اخیر کتاب هایی چون ظهور و سقوط قدرت های بزرگ ارپال کندی و تاریخ تجدید نظر طلبانه ای از ویلیام اپلمن ویلیامز گابریل کالکو، نوام جامسکی ، هراردزین والترلفبر و شرح و بسط های مشقب باری که در دفاع از غیر امپریالیست بودن سیاست های امریکا و در سال های اخیر توسط استراتژیست های مختلف نوشته شده.
تجربه امریکایی این امر همان طور که ریچارد وانالستین در اثر خود برآمدن امپراطوری امریکا می گوید: از ابتدا بر اساس اندیشه Imptium قلمرو دولت یا کومتی که می بایست برای گسترش امپراطوری در سرزمین ، جمعیت و افزایش قدرت و ثروت پدید آید.
واژه «امپریالیسم» را که دیگر بار به کار خواهم برد عبارت است از عمل مظر و ایستارهای یک مرکز بزرگشهری و مسلط و غالب که درباره سرزمین های دوروست تصمیم می گیرد «استعمار» که همواره از نتایج و تبعات امپریالیسم است ، عبارت است از: تمهید و تدارک اسکان مردمی بیگانه – مهاجر – در سرزمین درو دست.
«زمین برای دامبی و پسرش ساخته شده برد تا که در آن دست به تجارت زنند؛ ماه و خورشید است اندر کار بودند تا این دو نور افشانی کنند. رودخانه ها و دریاها پدید آمده بودند تا کشتی ها آنها را به حرکت در آورند ، و رنگین کمان به آنها وغیره هوای خوش می داد بادها بر ضد کار و کاستی آنها یا به سود وفق مراد آنها می ورزید. ستاره ها و سیارات در مدار خویش می چرخیدند تا نظام بی درد سری را که آنها مرکزش بودند حفظ کنند. AD دیگر معنی اش پس از میلاد مسیح نبود ، بلکه حروف اختصاری برای او بود و پسرش.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
تحقیق در مورد اندیشگاه ها
تاریخچه اندیشگاه ها:
اندیشگاه ها یکی از مهمترین فعالان سیاسی در جوامع دمکراتیک هستند. می توان به اندیشگاه ها به عنوان یک مجمع عقلانی یا مکانی برای فعالیت بر اساس پایه ی علمی "Soft instructure" نگاه گرد. همچنین در این مکان فعالیت هایی نظیر، اطمینان دادن به یک گروه در مورد فعالیتشان، باز کردن و قابل توضیح کردن مراحل مختلف یک تجزیه تحلیل سیاسی، تحقیق، تصمیم سازی و ارزیابی انجام می پذیرد.
از اندیشگاه ها در اکثر موارد به عنوان بزرگترین ابتکار بشر در قرن بیستم یاد می کنند که بعد از دوران جنگ سرد و به خصوص در دهه ی آخر قرن بیستم در سر تاسر جهان گسترده شدند. برای توضیح علت افزایش شمار اندیشگاه ها در جهان جدولی بر اساس برقراری اندیشگاه ها در مناطق مختلف جهان در Table 1 (جدول شماره یک) ارائه شده است.
ما در اینجا به معرفی و بررسی چند شرکت قدیمی که در این زمینه فعالیت می کنند می پردازیم:
موسسات Ressel Sage که در کشور آمریکا در سال 1907 ، Fabain Society که در کشور انگلستان در سال 1884 و موسسه ی هامبورگ برای تحقیقات اقتصادی که در کشور آلمان در سال 1908 تاسیس شده اند از قدیمی ترین موسسات فعال در این زمینه هستند.
در آسیا به طور کلی اندیشگاه ها بعد از جنگ جهانی دوم و دهها سال بعد از کشورهای غربی به وجود آمدند. مانند
"The Pakistan Institute of International Affairs" که در کشور پاکستان در سال 1947،
Bangladesh Institute of Development Studies" " که در بنگلادش در سال 1948،
"The Institute of International Relations" که در تایوان در سال 1953 ،
"The National Institute of Development Administration" که در تایلند در سال 1955 و
"Institute of Economic Growth" که در دانشگاه دهلی هند در سال 1958 تاسیس شدند. این موسسه ها از پیشگامان این فعالیت در کشورهای خود و در آسیا هستند.
در ژاپن ، موسسه های Kokumin Keizai Research Ins (KKRI، تاسیس 1945 ) و Kyushu Economic Research Center (KERC، تاسیس 1946) پیشگامان این فعالیت در بعد از جنگ جهانی در این کشور هستند. اما موسسه های بسیاری در ژاپن وجود داشتند که قبل از جنگ جهانی نیز در ژاپن فعالیت هایی شبیه به فعالیت های اندیشگاه ها انجام می دادند. با ذپذیرش این حقیقت که اندیشگاه یک بخش درونی در دولت هر کشوری است موسسه ی تحقیقاتی «خط آهن منچوری جنوبی» SMRC، که در سال 1907 تاسیس شد به عنوان سرچشمه ی اندیشگاه های ژاپن نام برده می شود. این شرکت توانست شمار زیادی از تحقیقات خود را به صورت گزارش ارائه بدهد و متدهای سرشار از انضباط خود را عملی کند. این شرکت تیم های تحقیقاتی گوناگونی را در شاخه های مختلف تشکیل می داد تا بطور رسمی برای شرکت ها و دانشگاه ها تحقیق انجام دهند. متدهایی که توسط SMRC استفاده می شد بیشتر شبیه روشهایی بود که در اندیشگاه ها مورد استفاده قرار می گرفته هممچنین پس از گذشت پند سال موسسه هایی نظیر (1919) OISK ، (1921) ISL و (1922) TIMR در ژاپن آغاز به فعالیت کردند که فعالیت هایی نظیر SMRC داشتند.
کشور ژاپن سابقه ی بیشتر نسبت به دیگر کشورهای آسیایی در زمینه ی فعالیت های اندیشگاهی دارد. هرچند اینگونه فعالیت ها در ژاپن در سالهای نزدیک قبل یا بعد از 1970 انجام گرفته اند اما این سال به عنوان «طلوع اندیشگاههای ژاپن » نام گرفته است.
اندیشگاه ها در این مدت به یکی از فاکتور های اساسی در فرآیندهای سیاسی جوامع دموکراتیکی تبدیل شده اند. همانطور که در جدول مشاهده می کنیم این گونه موسسه ها با یک جریان بدون توقف در آسیا و اروپای غربی در نیمه دوم قرن بیشتم رشد یافته اند. نیز اگر بررسی کنیم در می یابیم که شمار اندیشگاه ها در اروپای غربی در دهه ی 80، به ویژه در دهه ی 90 افزایش چشمگیری یافته است. در این میان بسیاری از موسسه های مشهور امریکایی مانند (1916) Brookings Institution و Carnegie Endowment for Internationalpeale (1914) سرچشمه و آغاز فعالیت های اندیشگاهی خود را آغاز قرن گذشته بیان می کنند انجمن سیاسی امریکا (us policy community) با یک تحلیل آماری درست افزایش تعداد اینگونه موسسات و بسط یافتن آنها را مربوط به سالهای 70 تا 80 میلادی می داند. ابتدا در دهه ی 60 میلادی واژه ی «اندیشگاه » یا «Think Tank» برای شرکت هایی مانند Rand که فعالیت آنها بستن قراردادهای تجاری و یا تحقیقات سازمانی بود به کار برده می شد اما معنی این کلمه در دهه ی 70 میلادی به «موسسات تحقیقات همگانی سیاسی » بسط داده شد به همین دلیل سال 1970 را به عنوان اوج فعالیت ها و تغییرات اندیشگاه ها در سراسر جهان مورد توجه قرار می دهند.
اندیشگاه ها در گونه های مختلف و با ویژگی های متفاوت و متناسب با سیستم های سیاسی کشورهایشان رشد و گسترش یافته اند.