دسته بندی | فیزیک |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 153 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
*مقاله فناوری نانو (نانو تکنولوژی) چیست*
نانوتکنولوژی، فناوری جدید است که تمام دنیا را فرا گرفته است و به تعبیر دقیقتر "نانوتکنولوژی بخشی از آینده نیست بکله همه آینده است" . در این نوشتار بعد از تعریف نانوتکنولوژی و بیان کاربردهای آن دلایل و ضرورتهای توجه به این فناوری آورده شده است:
تعریف نانوتکنولوژی و آشنایی با آن
نانوتکنولوژی، توانمندی تولید مواد، ابزارها و سیستمهای جدید با در دست گرفتن کنترل در سطوح ملکولی و اتمی و استفاده از خواص است که در آن سطوح ظاهر میشود. از همین تعریف ساده برمیآید که نانوتکنولوژی یک رشته جدید نیست، بلکه رویکردی جدید در تمام رشته هاست. برای نانوتکنولوژی کاربردهایی را در حوزه های مختلف از غذا، دارو، تشخیص پزشکی و بیوتکنولوژی تا الکترونیک، کامپیوتر، ارتباطات، حملونقل، انرژی، محیط زیست، مواد، هوافضا و امنیت ملی برشمرده اند.کاربردهای وسیع این عرصه به همراه پیامدهای اجتماعی، سیاسی و حقوقی آن، این فن آوری را بهعنوان یک زمینه فرا رشتهای و فرابخش مطرح نموده است.
هر چند آزمایشها و تحقیقات پیرامون نانوتکتولوژی از ابتدای دهه 80 قرن بیستم بطور جدی پیگیری شد، اما اثرات تحول آفرین، معجزه آسا و باورنکردنی نانوتکنولوژی در روند تحقیق و توسعه باعث گردید که نظر تمامی کشورهای بزرگ به این موضوع جلب گردد و فناوری نانو را به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای تحقیقاتی خویش طی دهه اول قرن بیست و یکم محسوب نمایند .
استفاده از این فنآوری در کلیه علوم پزشکی، پتروشیمی، علوم مواد، صنایع دفاعی، الکترونیک، کامپوترهای کوانتومی و غیره باعث شده که تحقیقات در زمینه نانو بهعنوان یک چالش اصلی علمی و صنعتی پیش روی جهانیان باشد. لذا محققین، اساتید و صنعتگران ایرانی نیز باید در یک بسیج همگانی، جایگاه، موقعیت و وضعیت خویش را در خصوص این موضوع مشخص نمایند و با یک برنامهریزی علمی دقیق و کارشناسانه به حضوری فعال و حتی رقابتی سالم در این جایگاه، عرضاندام و ابراز وجود نمایند و برای چنین کاری طراحی یک برنامه منسجم، فراگیر و همه جانبه اجتنابناپذیر است.
علوم و فناوری نانو، عنصر ی اساسی در درک بهتر طبیعت در دهههای آتی خواهد بود. از جمله موارد مهم در آ ی نده، همکاریهای تحقیقاتی میانرشتهای، آموزش خاص و انتقال ایدهها و افراد به صنعت خواهد بود. بخشی از تأثیرات و کاربردهای نانوتکنولوژی بهشرح زیر میباشد:
نانوتکنولوژی تغییر بنیانی مسیری است که در آینده، موجب ساخت مواد و ابزارها خواهد شد. امکان سنتز بلوکهای ساختمانی نانو با اندازه و ترکیب به دقّت کنترلشده و سپس چیدن آنها در ساختارهای بزرگتر، که دارای خواص و کارکرد منحصربهفرد باشند، انقلابی در مواد و فرآیندهای تولید آنها، ایجاد میکند. محقّقین قادر به ایجاد ساختارهایی از مواد خواهند شد که در طبیعت نبوده و شیمی مرسوم نیز قادر به ایجادشان نبودهاست. برخی از مزایای نانوساختارها عبارتست از: مواد سبکتر، قویتر و قابل برنامهریزی ؛ کاهش هزینة عمر کاری از طریق کاهش دفعات نقص فنّی ؛ ابزارهایی نوین بر پایة اصول و معماری جدید ؛ بکارگیری کارخانجات مولکولی یا خوشهای که مزیّت مونتاژ مواد در سطح نانو را دارند.
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 200 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
*مقاله تاثیر مسایل ارزشی و اخلاقی در علم اقتصاد*
بحث در مورد تأثیر مسایل ارزشی و اخلاقی در علم اقتصاد به دهههای اول قرن بیستم برمیگردد و با ظهور اثباتگرایی منطقی در اروپا این بحث شدت مییابد بهطوری که اغلب اقتصاددانان علم اقتصاد را به دو شاخه کلی اقتصاد دستوری و اقتصاد اثباتی تقسیم میکنند و معتقدند که اقتصاد دستوری دارای بحثهای اخلاقی و ارزشی و اقتصاد اثباتی براساس واقعیتهاست و تنها اقتصاد اثباتی از نظر علمی ارزشمند میباشد. اما این اقتصاد دارای همان مبانی سیستماتیک و فکری آدام اسمیت است و نمیتواند فارغ از بحثهای متافیزیکی و ارزشی باشد. جداسازی علم اقتصاد در مبانی اجتماعی و فکری موجب شده است که این علم به صورت یک علم جهانشمول در نظرگرفته شود و نسخههای یکسان اقتصادی برای جوامع و فرهنگهای اقتصادی مختلف پیچیده شود. این بحث هم از جهت روششناسی علم و هم از جهت سیاستگذاری اقتصادی مهم است. این مقاله تلاشی در جهت باین این مطلب که علم اقتصاد دارای پایههای اخلاقی و فلسفی است و نمیتوان آن را بدون در نظر گرفتن این مبانی بررسی کرد.
زمانی میتوان از یک مکتب اقتصادی درکی درست داشته باشیم که پایههای فکری و فلسفی آن را بفهمیم و دوره تاریخی و اجتماعی ظهور آن را بشناسیم. انتقاد از دیدگاههای اقتصادی مکاتب مختلف بدون در نظر گرفتن مبانی فکر ی و اخلاقی آن مکتب، انتقادی سطحی خواهد بود و نمیتوان صرفاً با اهداف و معیارهای یک مکتب خاص دیدگاههای اقتصادی سایر مکاتب را زیر سؤال برد. اصیلترین روش نقد مکاتب اقتصادی مطابقت دادن اصول فلسفی- اخلاقی دیدگاههای اقتصادی آنها با واقعیتهای تاریخی و اجتماعی است. اما در بسیاری از نقدها در مورد این موضوع تأمل نمیشود. این مقاله با مروری کوتاه بر افکار کارل مارکس، آدام اسمیت و دیدگاههای اقتصادی اسلام نشان میدهد که بدون دریافت دقیق بینشهای فلسفی یک مکتب اقتصادی، فهم دیدگاههای اقتصادی آن به درستی امکانپذیر نخواهد بود و همانطور که افکار فلسفی و اخلاقی در شکلگیری اقتصاد مارکسی و اسلامی تأثیر دارند در شکلگیری دیدگاههای اقتصاد لیبرالیسیتی نیز مؤثرند و نمیتوان اقتصاد لیبرالیستی را فاقد اندیشههای فلسفی و اخلاق دانست.
مقدمه
شاید هیچ علمی مانند علم اقتصاد اینگونه درمعرض جدال، میان اندیشمندان خود نیست. این جدال نه تنها در مورد ظاهر نظریهها بلکه دربارة مبانی فکری، فلسفی و اخلاقی آنها نیز هست. اختلافنظر در علم اقتصاد چنان عمیق است که موجب به وجود آمدن دیدگاههای کاملاً مخالف با هم شده است. گویی که این دیدگاهها از علوم جداگانهای نشئت میگیرند ولی همگی به یک موضوع میپردازند. این اختلاف ناشی از تفاوت در نوع جهانبینی و تلقی آنها از انسان و محیط پیرامونی اوست. نوع جهانبینی و تلقی از انسان در دورانهای مختلف تاریخی و به تبع آن در مکاتب مختلف فکری تفاوت داشته و این تفاوت عاملی مهم در شکلگیری نظریههای اقتصادی متنوع بوده است. درک دقیق این نظریههای اقتصادی بدون بررسی مبانی فکری، تاریخی و اجتماعی امکانپذیر نخواهد بود. علاوه بر این، مقبولیت یک تفکر خاص در جامعه به عواملی دیگر به غیر از مطابقت با واقعیت بستگی دارد، مسایل سیاسی، ایدئولوژیک و انتظارات زمانه عوامل مهمی در مقبولیت آن به حساب میآیند.
امروز، اقتصاد لیبرالیستی به قهرمانی شکستناپذیر تبدیل شده است و سایر مکتبهای اقتصادی را براساس معیارها و اهداف خود نقد میکند و آنها را از جهت مسایل کارکردی و زیربناهای اخلاقی و ارزشی زیر سؤال میبرد و خود را منزه از هرگونه بحثهای ارزشی و اخلاقی تصور میکند. این مکتب علم اقتصاد را تنها با نام خود ثبت میکند و سایر مکتبها را با اتهام غیر علمی بودن از صحنه میراند و تا میتواند خود را به علوم ریاضی و فیزیک نزدیک میکند. پیروان سرسخت این مکتب گذشته آن را فراموش کرده و از یاد بردهاند که این مکتب زاده یک مادر فلسفی – اخلاقی و در یک بستر اجتماعی خاص بوده است. اکنون آنها مسئلة فقر را که یکی از دغدغههای آن مادر فلسفی- اخلاقی بود در مقابل داشتن نظامی کارآمد، مهارت علمی، قدرت پیشبینی زیاد و ریاضیاتزدگی نادیده میگیرند.
این مقاله خاطرنشان میکند که مکتبهای مختلف اقتصادی دارای مبانی فلسفی و اخلاقی هستند و دیدگاههای اقتصادی آنها بر پایة آن مبانی فلسفی شکل میگیرند و اقتصاد لیبرالیستی نیز از این قاعده جدا نیست، و اینکه نمیتوان با معیارها و اهداف یک مکتب اقتصادی خاص نظریههای مکاتب دیگر را بدون در نظر گرفتن مبانی فلسفی، اخلاقی و زمینههای اجتماعی و تاریخی آنها نقد کرد.
در این مقاله بهطور اختصار به مبانی دیدگاههای آدام اسمیت که متأثر از دیدگاه نیوتنی زمانه خود بود، کارل مارکس که «به کار خود به چشم طلیعه یک علم اجتماعی جدید مینگریست» (مینی 225:1375)و اقتصاد اسلامی که متأثر از جهانبینی حاکم بر شکلگیری نظریات فلسفی و علمی قبل از انقلاب علمی بود، خواهد پرداخت و در پایان نتیجهگیری خود را ارائه خواهم کرد.
مبانی فکری اقتصاد سیاسی آدام اسمیت
آدام اسمیت در واقع پایهگذار یک نظام فکری است که مبانی اصلی اقتصاد متداول امروزی را تشکیل میدهد. متفکران متعددی قبل از آدام اسمیت در مورد اقتصاد نظریهپردازی کرده بودند، اما اسمیت تنها به نظریهپردازی نپرداخت بلکه نظامی دقیق برای اقتصاد طرحریزی کرد. «دستآورد اسمیت اصل لسه فر نبود، بلکه استدلال پیگیر و سیستماتیک آن بود. اگرچه اصل مزبور در فرانسه زاده شده بود، لیکن به یک بریتانیایی نیاز داشت که آن را تا نتیجهگیری منطقیاش توسعه دهد و شالوده نظریه اقتصادی سازد» (آنیکین 1358 : 155). آدام اسمیت در عصری زندگی میکرد که «نیوتن ولایتی همپایه ارسطو» داشت. نیوتن با بلوغ فراوانش با «ایستادن بر شانه غولها» نظامی هماهنگ، ساده و متحد در حوزه امور طبیعی ایجاد کرده بود. او بر خلاف نظریه ارسطویی مبنی بر اینکه اجسام زمینی و آسمانی از قوانین متفاوتی پیروی میکنند نشان داد که قوانین حرکات زمینی و آسمانی یکسان است (کاپلستون 1375: 165). نظام نیوتن دارای خصلت زیبا و هماهنگی بود که از جهان بینیای نشئت میگرفت که بعد از انقلاب علمی تقویت شده بود. به این معنی که «طبیعت دارای نوعی هماهنگی است، این هماهنگی در نوع سادگی متجلی میشود که با درک درست قوانین طبیعت قابل دستیابی است» (برونوفسکی و مازلیش 1379 : 168). طبیعت همیشه از کوتاهترین راه میرود، طبیعت کار بیهوده نمیکند، طبیعت نه اسراف میکند و نه در ضروریات خست میورزد» (برت 1378: 30). این جهانبینی نقش مهمی در تاریخ علم دارد فقدان زیبایی و هماهنگی در نظم بطلمیوس دلیلی بود برای آنکه کوپرنیک آن نظام را رد کند. همچنین نظام نیوتنی براساس «اصول متعارف» و قضایا و قوانینی که نتیجه قیاسی این اصول متعارف هستند. توسعه یافته بود و نیوتن تأکید داشت که باید سیستم اصول متعارف با رویدادهای عالم واقع تأیید شوند (لازی 1377: 100 و 101).
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 217 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
*مقاله تجارت سهام در طول زمان*
تجارت سهام در طول زمان (در تمام ساعات)
رشد آتی بازارهای جهانی الکترونیکی
در مورد احتمالات بازارهای الکترونیکی بویژه حقوق تجاری در سراسر دنیا و زمانهای مختلف نوشته های بسیاری وجود دارد. ایدة کامپیوتری کردن بازار و تجارت محبوبیت خاصی میان عموم دارد زیرا جادوی الکترونیکی مدرن اینطور تصور شده که می تواند سفارشات را در جایی که مردم در حال فریاد زدن و موج زدن و دویدن در سکوی تجاری هستند به طور مؤثر و آرام اداره نماید.
این پدیده زمینه ای از تکنولوژی را در بردارد که در دهة آخر قرن بیستم بسیار مورد استفاده و مناسب است. همچنین این پدیده با پیشرفت های دیگری در زمینة ارتباطات و بهبود سرمایه گذاریهای متعدد و متحد الشکل که در خارج از بازارهای مالی در نیویورک توکیو، فرانکفورت، زوریخ، آمستردام، بروکسل و دیگر مراکز مالی فعالیت می کنند کاملاً مطابقت دارد.
زمان در سکوهای تجاری بسیار محدود است. عملکرد سکوهای تجاری بستگی به مردمی دارد که آنجا حضور پیدا می کنند و این افراد دارای بنیه ای محدود هستند و نمی توانند در یک روز کاری معمولی به آسانی عمل کنند.
می توان گفت اشتیاق طبیعی افراد در این بازارها سبب دگرگونی شدید قیمتها نسبت به درصد کل قیمت ها می شود و این هم سبب می شود تا هر پیشرفت قابل توجه در ساعتهای عادی کاری متوقف شود.
بازارهای الکترونیکی تجاری پیشرفتی برای آینده محسوب نمی شوند. آنها در بازارهای مختلف که در حال کار کردن هستند موجودند. این تکنولوژی کاملاً شناخته شده است؟
موانع تکنولوژیکی که از میان برداشته شوند تعدادشان اندک است. کامپیوتری کردن کامل تجارت یک واقعیت خواهد بود. اما سؤالی که اینجا مطرح می شود این است که تحت چه شرایطی و چه حداقل زمانی این دو میسر است.
در مورد موفقیت یا عدم موفقیت بازارهای الکترونیکی برای بعضی (افراد این تصور موجود می آید که چون ابزار و تجهیزات تکنولوژی امروزه موجود است پس این امر در زمان کوتاهی قابل دسترسی است. اما چنین پیش بینی را بیشتر می توان اتفاقی دانست تا بر اساس تجزیه و تحلیل موقعیت ها که لازمة تجارت خودکار و موفق است.
قبول این واقعیت که کامپیوتری کردن تجارت امری است قریب الوقوع زیرا اولاً تکنولوژی امروزه وجود دارد و دوماً تجارت جهانی در حال پیشرفت و افزایش است، امری است که باید مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد. تا زمانیکه برنامه های الکترونیکی در بازار سهام نیویورک و دیگر بازارهای قانونی جانشین نشود، موانه سخت بر سر جای خود باقی خواهد ماند. تجارت الکترونیکی سهام به طور کامل بی نقص توسعة خود را آرام و در طول دهه ها و یا مدت زمان بیشتر نشان می دهد.
تا اینجا سیستم الکترونیکی همراه با عملکرد تجاری اتوماسیون شده سبب افزایش بیش از حد حجم مبادلات در تجارت حقوقی بین المللی نمی شود و همچنین سفارشات را در همة ساعتها به انجام نمی رساند.
مدیریت بازار بورس نیویورک به این نتیجه رسیده که روزهای سکوهای تجاری در حال تمام شدن است. عملکرد چنین بازارهایی بستگی به انسانهایی دارد که تواناییها و بنیه آنها محدود است و نمی توانند در یک روز کاری معمولی عملکردی راحت داشته باشد.
دسته بندی | فیزیک |
بازدید ها | 179 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
*مقاله درباره ریزش اتمی*
از دوران قدیم، مردم به مرگ در اثر موج انفجار یک موشک اتمی فکر میکردند، اما خطرات دیگری نیز در این باره وجود دارد. یک بمب اتمی با انفجارش مطمئناً کسانی را که در نزدیکی آن قرار دارند از بین خواهد برد. مرگ و صدماتی جدی به سبب اثرات حرارتی بمب ایجاد میشود که میتواند سوختگیهای درجه سوم را شش تا هشت مایل دورتر و سوختگیهای درجه اول را برای کسانی که 10 تا 12 مایل دورتر از یک انفجار یک مگاتنی قرار دارند، ایجاد کند.
اما مرگ و میر بیشتری بوسیلة تشعشعات حاصله از بمب اتمی و بیشتر بوسیلة دو زمان بالای تشعشع حمل شده در مسیر باد، به صورت ریزش اتمی، حاصل میشود.
برای محافظت از خودتان در برابر تشعشع و ریزش اتمی شما به یک پناهگاه ریزش اتمی نیاز دارید.
و برای محافظت از خودتان در برابر موج انفجار بمب شما به یک پناهگاه ضد انفجار، نیاز دارید.
پناهگاههای ضد موج انفجار معمولاً از عمق بیشتری نسبت به پناهگاههای ریزش اتمی برخوردارند و دارای درها و دریچههای ضد انفجاری مقاوم و محکمی هستند و برای مقاومت در برابر فشارهای بیشتر طراحی شدهاند. اگر شما در منطقهای که میتواند به علت اهمیت استراتژیکش یک نقطه صفر (محل انفجار) باشد، یا نزدیک به چنین منطقهای زندگی میکنید، در این صورت با داشتن یک پناهگاه ضد موج انفجار آسودهتر خواهید بود. هر چند که برای اکثر ما یک پناهگاه ریزش اتمی نیز مناسب
است.
حال باز هم به توصیف ریزش اتمی میپردازیم:
به تعبیر ساده، ریزش اتمی، گردو غبار اتمی است در هنگامی که یک انفجار اتمی گرد و غبار (رادیواکتیوی ایجاد شده بوسیلة بمب) را مایلها در هوا پخش میکند.
گرد و غبارهای سنگین ریزش میکنند و در مسیر موج انفجار فرود میآیند و hot zone ها یا مناطقی را ایجاد میکنند که در آنها خطر تشعشع بیرونی، اثرات انفجار اتمی احساس میشود.
همچنان که گفته شد، مردمی که در این مناطق زندگی میکنند به پناهگاههایی در زیر زمین یا پناهگاههای ریزش اتمی برای اجتناب از مرگ یا بیماریهای جدیای که از مصمومیت تابش برایشان ایجاد میشود. احتیاج دارند. بطوریکه در یک معاوضة هستهای بین هند و پاکستان، ریزش اتمی در پاکستان، هند و مناطق از چنین اتفاق افتاد(کره، ژاپن و دیگر قسمتهای آسیای شرقی نیز از ریزش اتمی صدمه دیدند، البته صدمات آنها کمتر از مناطقی بود که مستقیماً و بلافاصله در مسیر موج انفجار قرار داشتند.)
اگر یک معاوضة هستهای در آسیای مرکزی، شبه جزیرة کره یا هند بوجود بیاید، هیچ ریزش اتمی سنگینی به امریکا نخواهد رسید اما ذرات سبکتر بوسیلة باد هزاران مایل دورتر حمل میشوند و ممکن است روزها یا حتی هفتهها بعد در سطح زمین جمع شوند.
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 193 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 23 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
*مقاله تاثیر بهره وری بر ارتقا وبازدهی عملیات*
چکیده
بقاء و تداوم فعالیت بنگاههای اقتصادی بویژه فعالان عرصه صنعت و تولید، به چگونگی انگیزش کارکنان بستگی دارد. هرچه مشکلات معیشتی کارکنان به تبع مشکلات اقتصادی جامعه بیشتر باشد تاثیر حقوق و مزایا به تبع شغل بیشتر است .بنابراین ضرورت دارد مدیران شرکتها به این نکته اساسی توجه کامل داشته باشند.
در این مقاله سعی شده که ضمن بیان مبانی نظری تاثیر پرداخت بهره وری بر انگیزش کارکنان ، روش ارزیابی عملکرد کارکنان نیز ارائه گردد تا بر پایه آن پرداخت بهره وری صورت گیرد.
مقدمه
تحولات بنیادین در عرصه تجارت و اقتصاد در دهه های اخیر چنان پرشتاب بوده است که مدیریت کسب و کار را پیچیده تر از قبل کرده است .
در ادبیات اقتصادی ، عوامل تولید به سرمایه ، زمین و نیروی کار تقسیم شده است . درعوامل مذکور نقش نیروی کار در تمام عرصه های فعالیت از سطوح مدیران تا کارکنان ورده عملیاتی ، بسی مهمتر از عوامل دیگر است .
در سازمانها بویژه شرکتها وبنگاههای اقتصادی ، مهمترین مولفه ، در فرآیند کار وفعالیت انسانها هستند که تصمیمات را اتخاذ می کنند سپس آن را به اجرا درمی آورند و برپایه آن تداوم فعالیت آینده را پیش بینی می کنند.
تامین اهداف شرکتها به میزان مطلوب ، مستلزم استفاده صحیح از قابلیتها وتوانائیهای نیروی انسانی و همچنین فراهم آوردن امکانات برای پرورش استعدادهای آنهاست . آنچه که مدیریت شرکتها را در انجام این مقصود یاری می دهد، استفاده از روشهاو ابزارهای متنوع است . طراحی نظام حقوق و دستمزد به منظور جبران خدمت کارکنان از جمله این روشها و ابزارهاست .
هدف اصلی نظام حقوق و دستمزد برقراری ارتباط منطقی بین وظایف ومسئولیتهای شغل و فرد از یکطرف و میزان پرداختی به عنوان حقوق و مزایا از طرف دیگر است . به عبارت دیگر مقصود این است که از طریق به کارگرفتن این تکنیک تعادلی در امر پرداخت بین حقوق و دستمزد متناسب با وظایف و مسئولیتهای شغل برقرار گرددتا به تلاشهای ارزشمند کارکنان فعال ارج گذاشته شود و تناسب منطقی بین کار و فعالیت هر فرد نسبت به مزد دریافتی او با کار و فعالیت فرد دیگر نسبت به مزد دریافتی او برقرارشود.
جایگاه نیروی انسانی
نیروی انسانی مهمترین عامل تولید در شرکتهای تولید تلقی می شود. به طوری که تحقیق اهداف شرکت با میزان و چگونگی فعالیت او مرتبط است .
وظایف و مسئولیتهای نیروی انسانی را می توان در سطح مدیریت و کارکنان (عملیات ) دسته بندی کرد که اهمیت و اثرگذاری اجرای وظایف و مسئولیتها در سطح مدیریت به مراتب از سطح کارکنان بیشتر است . زیرا ضمانت تداوم فعالیت شرکت به میزان قابل توجهی به نحوه اجرای مسئولیت مدیران بستگی دارد .
بنابراین آنچه که مدیران انجام می دهند تاثیر قابل توجهی بر عملکرد شرکت دارد.
ذکر نکات فوق ، انکار یا تکذیب تاثیر فعالیت کارکنان بر عملکرد شرکت نیست بلکه بررسی میزان تاثیر آنها بر عملکرد مدنظر بوده است .
تجربه تاریخی بسیاری از شرکتهای موفق و ناموفق نشان می دهد که موفقیت وشکست بسیاری از آنها به نحوه عملکرد نیروی انسانی بستگی دارد. جملگی گواهی براهمیت جایگاه نیروی انسانی در مجموعه عوامل موثر بر فعالیتهاست .