دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 169 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
گزارش کاراموزی تاثیر آموزش و پرورش در تربیت یک شهروند ایده آل در 31 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه
هروندی (انگلیسی: Citizenship) همانطور که روشن است از مشتقات شهر (City) است . شهروندی را قالب پیشرفته? «شهرنشینی» میدانند. به باور برخی از کارشناسان، شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به مسئولیتهای خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند به «شهروند» ارتقاء یافتهاند.
شهروندی تا پیش از این در حوزه? اجتماعی شهری بررسی میشد اما پس از آن شهروندی مفاهیم خود را به ایالت و کشور گسترش دادهاست، اگرچه امروزه بسیاری به شهروندی نیز میاندیشند. شهروندی امروزه کاربردها و معانی مختلفی یافتهاست.
شهروند و حقوق شهروندی
یک شهروند یک عضو رسمی یک شهر، ایالت یا کشور است. این دیدگاه، حقوق و مسئولیتهایی را به شهروند یاد آور میشود که در قانون پیش بینی و تدوین شدهاست. از نظر حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، اموال، مالکیت، شهرسازی، سیاسی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. ازاین رو از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، روابط مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر و اصول و هدفها و وظایف و روش انجام آن است. همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت بر رشد هماهنگ شهر است که میتوان بعنوان مهمترین اصولی بدانیم که منشعب از حقوق اساسی کشور است.
در واقع حقوق شهروندی آمیختهای است از وظایف و مسئولیتهای شهروندان در قبال یکدیگر ، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تامین آن حقوق بر عهده? مدیران شهری(شهرداری)، دولت یا به طور کلی قوای حاکم میباشد. به مجموعه این حقوق و مسئولیتها ، «حقوق شهروندی» اطلاق میشود.
شهروندی پویا
شهروندی اشاره به زندگی روزمره، فعالیتهای فردی و کسب و کار افراد اجتماع و همچنین فعالیتهای اجتماعی ایشان دارد و بطور کلی مجموعهای از رفتار و اعمال افراد است. شهروندی پویا یا شهروندی فعال در واقع از این نگرش برخاستهاست.
شهروندی از این منظر، مجموعه گستردهای از فعالیتهای فردی و اجتماعی است. فعالیتهایی که اگرچه فردی باشند اما برآیند آنها به پیشرفت وضعیت اجتماعی کمک خواهد کرد. همچنین است مشارکتهای اقتصادی، خدمات عمومی، فعالیتهای داوطلبانه و دیگر فعالیتهای اجتماعی که در بهبود وضعیت زندگی همه شهروندان موثر خواهد افتاد. در واقع این نگاه ضمن اشاره به حقوق شهروندی مدون و قانونی در نگاه کلیتر به رفتارهای اجتماعی و اخلاقی میپردازد که اجتماع از شهروندان خود انتظار دارد. دریافت این مفاهیم شهروندی نیازمند فضایی مناسب برای گفتوگو و مشارکت مردم با نقطه نظرات متفاوت و نظارت عمومی است.
آموزش شهروندی
آموزش شهروندی بطور غیر رسمی در خانه یا محل کار یا کارگاههای آموزشی و یا بطور رسمی بصورت سرفصل درسی مجزا در مدارس و حتی مدارس ابتدایی و یا بصورت رشته تحصیلی دانشگاهی در واقع به شهروندان میآموزد که چگونه یک شهروند فعال، آگاه و مسئولیت پذیر باشند. در واقع مبنای این آموزشها پرورش یک شهروند نمونه یا شهروند خوب یا ارائه یک الگوی شهروندی نیست بلکه به آنان میآموزد که چگونه تصمیمات خود را با توجه به مسئولیتهایشان در قبال اجتماع و زندگی فردی خود اتخاذ نمایند.خطای یادکرد برچسب تمام کننده بدون برچسب در کشورهای توسعه یافته مفاهیم شهروندی از دوران کودکی تا نوجوانی آموزش داده میشود و دولت نیز آموزشهای لازم را در اختیار والدین و معلمان قرار میدهد. در انگلیس از سال ???? میلادی ، آموزش شهروندی و آشنایی با آن بطور رسمی در برنامه درسی مدارس از سنین ?? تا ?? سالگی قرار گرفت. اهداف این آموزشها عموما موارد ذیل است:
آشنایی با حقوق و مسئولیتهای شهروندی
بحث و بررسی درباره سرفصلها و موضوعات مهم شهروندی
فهم و شناخت جامعه و آشنایی با فعالیتهای اجتماعی
مشارکت فعال در یک برنامه اجتماعی یا گروهی
مفاهیم شهروندی
بسیاری براین عقیدهاند که قوانین موضوعه هر کشوری تاثیر مستقیم از مفهوم شهروندی و حقوق شهروندی میپذیرد. بعضی شهروندی را در ابعاد اجتماعی، سیاسی و مدنی تقسیم بندی میکنند اما به نظر میرسد در دسته بندی کلی میتوان شهروندی را در مسئولیتهای فردی و اجتماعی شهروندان و همچنین مسئولیتهای دولت در قبال شهروندان بررسی کرد. با نگاهی کلی در جوامع مختلف میتوان بخشی ازاین مفاهیم مشترک را عنوان و تکمیل کرد.
خانوادگی همیشه باید فضایی متشکل از همیاری و فعالیت های گروهی باشد.
کودک باید یاد بگیرد کارهایی را که در ابتدا برای او خسته کننده به نظر می رسند نیز تحمل کند و این حقیقت را درک کند که اهمیت یک کار تنها به خاطر جذابیت آن نیست، بلکه به خاطر ضرورت و فایده آن نیز هست. والدین باید صبور باشند و بتوانند بدون " گله و شکایت "، کارهای ناخوشایند و نادرست کودکان را تحمل کنند. اگر ارزش اجتماعی شغلی برای او روشن باشد، حتی اگر ناخوشایند نیز جلوه کند، انجام آن می تواند باعث شادمانی و رضایت او شود .
اگر کودک ضرورت انجام کار خاصی را احساس نمی کند و نمی توان تمایل به انجام آن را در او ایجاد کرد، می توان از روش تقاضا و درخواست بهره گرفت. در خواست یا تقاضا می تواند به کودک آزادی انتخاب بدهد. باید به گونه ای عمل کرد که کودک فکر کند، درخواست را با تمایل قلبی خود و نه از روی اجبار اجابت می کند. از روش درخواست یا تقاضا زمانی باید بهره گرفت که کودک با طیب خاطر کار را انجام دهد.
کودکان باید در خانواده به گونه ای تربیت شوند که بهره کشی را تجربه نکنند والدین باید مراقب باشند تا برادر بزرگ تر از برادر کوچک تر جز در همکاری با یکدیگر، درخواست کار نکند و برای انجام کارها هیچ نابرابری رخ ندهد
.هرگز کودک را برای این که کاری را ناقص انجام داده است، سرزنش و تنبیه نکنید. به سادگی و با آرامش به او بگویید، کارش را به خوبی انجام نداده است و باید آن را درست و کامل انجام دهد. ما تشویق یا تنبیه در قبال کار را پیشنهاد نمی کنیم. کودک باید از موفقیت در انجام کار، احساس رضایت بکند. آگاهی از این که کارش را به خوبی انجام داده است، می تواند بهترین مشوق او باشد. رضایت خاطر شما از خلاقیت و ابتکار او نیز می تواند پاداشی کافی برای او باشد.
در برابر دوستان و آشنایان خود، او را به خاطر کاری که انجام داده است، تحسین نکنید و ضرورتی هم ندارد او را به خاطر کار بد یا ناقصی که انجام داده است، تنبیه کنید. بسیار مهم است که در این گونه مواقع، طوری برخورد کنید که انگار کار را به طور کامل انجام داده است
الگوی تدریس چیست؟
الگو، معمولاً به نمونه کوچکی از یک شیء یا به مجموعه ای از اشیای بیشمار گفته می شود که ویژگیهای مهم و اصلی آن شیء بزرگ یا اشیاء را داشته باشد. الگوی تدریس، چهارچوب ویژه ای است که عناصر مهم تدریس در درون آن قابل مطالعه است. انتخاب یک الگوی تدریس، بستگی به نوع آگاهی معلم از فلسفه و نگرشهای تعلیم و تربیت خواهد داشت.
تدریس یک فرآیند است و فعالیتی است که در داخل یک الگو صورت می پذیرد، الگوهای تدریس متعددی توسط صاحبنظران معرفی شده اند که به مهمترین آنها اشاره خواهیم کرد.
الگوی عمومی تدریس (general teaching model)
این الگو، توسط "رابرت گلیزر" در سال 1961 مطرح شد که در 1971 توسط "راجرز" و "رابینسون" بسط داده شد.
در این الگو، فرآیند تدریس به پنج مرحله تقسیم می شود:
1) تعیین هدفهای تدریس و هدفهای رفتاری: معلم باید هدفهای تدریس خود را به صورتی عینی و قابل اندازه گیری تعریف و مشخص کند.
2) تعیین رفتار ورودی و ارزشیابی تشخیصی: اصطلاح رفتار ورودی در اینجا منعکس کننده کلیه یادگیریهای گذشته فراگیران، تواناییهای عقلی، وضع انگیزشی و برخی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در یادگیری و میزان رشد آنان است.
3) تعیین شیوه ها و وسایل تدریس: در این مرحله معلم با آگاهی از شرایط و موقعیت آموزشی یکی از روشها مانند روش سخنرانی، آزمایشی، آموزش انفرادی و ... را انتخاب کند و وسایل تدریسی را نیز با توجه به مفاهیم و شرایط و ویژگیهای فراگیران را برگزیند.
4) سازماندهی شرایط و موقعیت آموزشی: معلم باید قادر باشد که با ابتکار و خلاقیت، حداکثر استفاده از امکانات موجود، در امر تدریس و تحقق اهداف آموزشی را ببرد.
5) ارزشیابی و سنجش عملکرد: معلم در این مرحله علاوه بر ارزشیابی های معمولی می تواند عملکرد شاگردان را در موقعیتهای متعدد، مانند انجام دادن پروژه، شرکت در فعالیتهای آموزشی و ... را ارزیابی کند و در صورت عدم موفقیت با توجه به نتایج ارزشیابی به ترمیم و اصلاح مراحل قبلی الگو اقدام کند.
تعریف روشهای تدریس
از مراحل مهم طراحی آموزشی، انتخاب روش تدریس است. معلم بعد از انتخاب محتوی و قبل از تعیین وسیله، باید خط مشی و روش مناسب تدریس خود را انتخاب کند. به مجموعه تدابیر منظمی که برای رسیدن به هدف، با توجه به شرایط و امکانات اتخاذ می شود "روش تدریس" گویند.
ناتوانی نهادهای مدنی در آموزش و پرورش،عدم تربیت شهروندان نمونه
بی گمان امروز، جامعه ایرانی بیش از هر زمان دیگر نیازمند نهادهای مدنی است. نهادهای مدنی
نهادهایی هستند که در آنها، خواسته های مدنی و صنفی افراد به صورت قانونمند و تشکیلاتی پیگیری می شوند. نهادهایی که در بدنه قدرت و حکومت قرار ندارند. در این نهادها افراد یک جامعه صرف نظر از هر گروه و بینش خواسته های خود را در سایه تشکلی قانونمند پیگیری می کنند. اعضای آن گفت وگو، سخنرانی، تبادل افکار و... را تمرین می کنند و با این گونه روش ها آشنا می شوند. عصری که در آن زندگی می کنیم عصر سازمان های غیردولتی، عصر دموکراسی مشارکتی و جامعه مدنی است. برای شکل گیری جامعه مدنی نیازمند نهادهای مدنی هستیم. در جامعه مدنی تشکل های صنفی، حرفه یی و مردمی هستند که با قدرت، خواسته های مردم را به گوش مسوولان دولتی می رسانند و ضمناً با توجه به اختیارات و قدرتی که از نفوذ در لایه های اجتماعی و اصناف گوناگون دارند، می توانند خود قسمتی از وظایف حکومت را نیز برعهده بگیرند. جامعه مدنی به معنای امروزی آن دارای ویژگی هایی است.
وجود خانواده ها، گروه های غیررسمی، گروه ها یا انجمن های داوطلبانه که چندگانگی و خودبنیادی آنها شکل های گوناگونی از زندگی را ممکن می سازد. وجود نهادهای فرهنگی و ارتباطی که حوزه عمومی یا آشکار زندگی را در بر می گیرند. امنیت و حرمت حوزه خصوصی زندگی و قلمروی که افراد بتوانند در آن توانایی های فردی خود را تحقق بخشند و به گزینش های اخلاقی مستقل دست یابند. تعیین مرز میان حوزه های عمومی و خصوصی یا حوزه های عمومی و حکومت نیازمند ساختارهای قانونی و سلسله یی از حقوق اولیه است که بدون آنها جامعه مدنی تحقق نخواهد یافت. همان طور که ملاحظه می شود یکی از چهار ویژگی اصلی جامعه مدنی نهادهای مدنی است.
ب- سازماندهی؛ نبودن سازماندهی به دلایل متعدد در اغلب نهادهای مدنی ایران آشکارا مشاهده می شود. نداشتن تئوری منسجم، کمبود امکانات سخت افزاری و وجود نداشتن منابع مالی بخشی از این دلایل است. تشکل های مدنی فعال در آموزش و پرورش از این قاعده جدا نیستند. انتخاب استراتژی و تاکتیک های مشخص براساس یک تئوری اعلان شده می تواند موجب سازماندهی بهتر شود.
ج- مدیریت؛ آنچه که در تشکل های مدنی باید به آن توجه داشت عبارت است از مدیریت مشارکتی (دموکراتیک) که از پایین به بالا شکل گرفته باشد. این امر سبب می شود نهادهای مدنی از آفت فرد گرایی و متکی بودن به افراد نجات یابند و به رهبری جمعی که یکی از ویژگی های نهادهای مدنی است، دست یابند.
??- نهادهای مدنی در آموزش و پرورش انزواگراست. انزواگرایی به دلایل گوناگون هم در سطح ملی و هم در سطح بین المللی به چشم می خورد. نهادهای مدنی فعال در حوزه آموزش و پرورش نیازمند گفت وگو و تبادل تجربه با دیگر نهادهای مدنی در سطح ملی و بین المللی هستند. این نهادها باید حضور بیشتری در عرصه محلی، ملی، منطقه یی و بین المللی داشته باشند. گرچه در این نوشتار بنای آن نیست که به بیان دلیل های انزواگرایی نهادهای مدنی بپردازیم اما می توان این دلیل ها را به دو دسته دلیل های بیرونی و درونی تقسیم کرد. فشار نهادهای غیرمسوول بر نهادهای مدنی و ترساندن آنها از تماس نهادهای مدنی منطقه یی و بین المللی از دلیل های بیرونی انزواگرایی است. کمبود توانایی های سخت افزاری و نرم افزاری نهادهای مدنی از علت های درونی انزواگرایی نهادهای مدنی است. یکی از نمونه های نسبتاً موفق برون رفت از انزواگرایی نهادهای مدنی در آموزش و پرورش تشکیل شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور است که بیش از?? نهاد صنفی معلمان آن را به رغم وجود فشارهای بسیار زیاد تشکیل داده اند که امید است این نهاد مدنی بتواند در مسیر ایجاد تعامل بیشتر بین نهاد های مدنی صنفی معلمان حرکت کند و الگوی مناسبی برای سایر تشکل ها باشد. در پایان برای شکل گیری و تقویت نهادهای مدنی در آموزش و پرورش اقدامات زیر توصیه می شود؛
?- معلمان بر آموزش حقوق شهروندی به دانش آموزان و آگاه کردن آنان نسبت به آداب زیست اجتماعی و مدنی که موجب تقویت روحیه جمعی در نسل آینده می شود تلاش جدی بورزند تا از این طریق اندیشه ها و رفتار های جمعی ایرانیان پیرایش شود.
?- ساختار به شدت متمرکز آموزش و پرورش اصلاح و مشارکتی شود. برای دگرگونی ساختار متمرکز آموزش و پرورش می توان؛
الف- نمایندگان معلمان در شورای عالی آموزش و پرورش را به انتخاب آنان گذاشت تا نمایندگان حاضر در آن شورا انتصابی نباشند.
ب- ساختار انتصابی و هیات امنایی بسیاری از شوراها و موسسات اقتصادی را انتخابی کرد. به طور مثال می توان با فراخوان اعضای صندوق ذخیره فرهنگیان اعضای هیات مدیره آن را از میان آنان انتخاب کرد.
ج- مدیران مدارس، مدیران مناطق و... را به انتخاب معلمان، مدیران مدارس و... برگزید.
?- احکام قضایی و اداری صادره برای فعالان مدنی به ویژه فعالان صنفی را لغو کنند تا کمترین امنیت شغلی و اجتماعی برای فعالیت مدنی فراهم شود.
?- در راستای اجرای اصل ?? قانون اساسی بسیاری از امور آموزشی و پرورشی را به بخش خصوصی واگذار کنند تا بار دولت سبک شود و بتواند به وظایف اصلی خود که تامین امنیت، رفاه، بهداشت و غذا است، بپردازد. زیرا همان طور که دولت نمی تواند تاجر خوبی باشد معلم و مسوول خوبی برای آموزش و پرورش نیز نمی تواند باشد.
دسته بندی | حقوق |
بازدید ها | 22 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
این مقاله در قالب ورد و قابل ویرایش و در 20 صفحه گرد آوری شده است. تنظیم این مقاله توسط مدیر سایت انجام شده و مشابهی در اینترنت ندارد. بهترین مقاله جهت ارائه در جشنواره فرهنگیان بسیجی می باشد. در تنظیم این مقاله تمامی نکات نگارشی طبق بخشنامه ارسالی آموزش و پرورش رعایت شده است.
چکیده
جامعه ما در حال حاضر از جامعه سنتی به سوی جامعه صنعتی پیش رفته و هم اکنون نیز به سمت جامعه الکترونیک در حال حرکت است.بنابراین میتوان گفت که فضاهای مجازی نقش بسیار تعیین کنندهای دارند به همین دلیل امروزه مدیریت دانش و اطلاعات نیازمند یک سری تغییرات در تکنولوژیهاست به طوری که باید به سمتی حرکت کنیم که در حداقل زمان بتوانیم حداکثر اطلاعات را به افراد ارایه دهیم. برای حرکت به این سمت نیازمند بازنگری جدی در حوزه نرم افزار، سخت افزار و تکنولوژیهای جدید هستیم به طوری که کشورهای پیشرفته برای تاثیرگذاری فرهنگی از این فضای مجازی استفاده کرده و برنامههای کوتاه مدت و بلندمدت در این حوزه تدوین کردهاند. تکنولوژیهای جدید مانند فضای مجازی هم فرصت هستند و هم تهدید و چنانچه قبل از ورود این تکنولوژیها نحوه درست استفاده از آن را یاد بگیریم تبعات منفی آن نیز کمتر خواهد شد. در واقع فضای مجازی یک فرصت است ولی اینکه چگونه از آن استفاده میشود جای بحث زیادی دارد. در مجموع هیچ راهی جز تن دادن به تکنولوژی و فناوریهای نوین نداریم و راهش نیز این است که تدابیری انجام دهیم تا عوارض منفی آن کمتر شود. این موضوع لازمهاش آن است که چنانچه که تکنولوژی وارد کشور میشود به همراهش پیوست فرهنگی و اجتماعی نیز آورده شود و در کنار آن به مردم هم آموزش استفاده صحیح از تکنولوژی داده شود و هم آثار مثبت و منفی آن گوشزد شود. در حالیکه آموزش مجازی، کاهش هزینه، سرعت و یکسان سازی اطلاعات و استفاده از ویدئو کنفرانس از جمله مزیت استفاده از فضای مجازی است اما در کشور ما هنوز به طور کامل استفاده صحیح از فضای مجازی و فرصت ها و چالش های آن فرهنگ سازی نشده است. در مقاله حاضر برآنیم که به بررسی و تحلیل نقش فضای مجازی در نظام تعلیم و تربیت پرداخته و فرصت ها و چالش هایی را که در این ارتباط وجود دارد مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
کلید واژه : فضای مجازی،تعلیم و تربیت،فرصت ها،چالش ها
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 15 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 43 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
کانون های اصلاح و تربیت
تاریخچه شکل گیری کانون های اصلاح و تربیت
تاریخچه شکل گیری کانون های اصلاح و تربیت در جهان
تعداد مردم فقیر و بیبضاعت (که بسیاری از آنها کودکان بودند) درگیر در گدایی، فحشا، و جرایم خرد در لندن آنقدر زیاد شده بود که در سال 1556میلادی یک مؤسسه که بهطور خاص برای کنترل این افراد طراحی شده بود، یعنی دارالتأدیب، تأسیس شد. بااینحال، جرایم نوجوانان و گدایی محدود به لندن نبودند. در نتیجه، مجلس در سال 1576 میلادی قانونی را تصویب کرد که باعث ایجاد مؤسسات مشابه در هر یک از شهرهای انگلستان شد. ساختار مؤسسات و مدل دارالتأدیب در سطح قاره گسترش یافت. در سال 1595، بهترین مؤسسه، مرکز بازپروری آمستردام بود که بهطورکلی برای رسیدگی به مشکل جرایم نوجوانان تأسیس شده بود. هدف این مؤسسه و نهادهای مشابه این بود که کمکم نظم و انضباط را القاء نموده و به جوانان بیاموزند که یک عضوِ مؤثر و سختکوشِ جامعه باشند ( 15 ) . در نیمه ی دوم قرن 17 میلادی دانشمندان و نویسندگان طرز اجرای مجازات ها و وضع زندان ها را شدیدا مورد انتقاد قرار داده ، اصلاح و تربیت اطفال بزهکار را در موسسات تربیتی پیشنهاد نمودند . به پیروی از عقاید مذکور در سال 1623 در شهر ناپل ( ایتالیا ) اولین زندان برای تفکیک و طبقه بندی زندانیان از لحاظ سن احداث گردید . در سال 1667 در شهر فلورانس ( ایتالیا ) اولین زندان به روش انفرادی جهت نگهداری اطفال تاسیس شد . در سال 1672 در فرانسه طبق فرمان پادشاه ، اطفال ولگرد که از لحاظ جسمی قدرت پاروزنی در کشتی را نداشتند به بیمارستان های خاص اعزام شدند . در سال 1703به امر پاپ کلمان XI در رم ، کانون اصلاح و تربیت سن میشل[1] افتتاح شد . در این کانون ، جوانان به صورت دسته جمعی کار می کردند و شب ها در سلول ( خوابگاه انفرادی ) به سر می بردند و در بالای درب ورودی این زندان این چنین حک شده بود: " اگر با کار و انضباط نتوانیم محکومین را اصلاح و تربیت کنیم ، حبس کردن آنان به عنوان مجازات بی فایده است " . در سال 1735 م به دستور پاپ کلمان XII ، اولین دارالتادیب برای نگهداری دختران بزهکار در رم بنا گردید ( 4 ) . در سال 1788 در انگلستان ، اولین کانون اصلاح و تربیت جهت نگهداری اطفال افتتاح گردید . در قانون جزایی 1810 ناپلئون ( فرانسه ) اطفال کمتر از 7 سال غیر مسوول و کیفر اطفال بیش از 7 سال تا 16 سالگی تمام ، با توجه به قوه درک و تشخیص یا عدم قوه ممیزه تعیین گردید . نظر به این که در قانون مذکور ، روش خاصی برای اجرای مجازات اطفال بزهکار مقرر نگردیده بود ؛ اطفال در صورت محکومیت ، در زندان ها با بزرگسالان در یک جا نگهداری شده و وضع اسف باری داشتند . در فرمان 18 آوریل و 29 سپتامبر 1841 ، لزوم تاسیس دارالتادیب جهت تفکیک اطفال از بزرگسالان تاکید شد . در سال 1820 قسمتی از زندان « گالون » و در سال 1824 قسمتی از زندان « استراسبورک » و در سال 1830 بخشی از زندان « تلوز » برای نگهداری اطفال اختصاص یافت . اولین موسسه تربیتی در سال 1839 در « سن هیلر » افتتاح گردید . در سال 1819 در سیسیل ( ایتالیا ) اولین موسسه تربیتی شروع به کار کرد ( 4 ) . در سال 1825 در ایالت نیویورک ( امریکا ) به پیروی از عقاید « جان هوارد »[2] اولین موسسه جهت نگهداری اطفال به نام خانه امن[3] ، تاسیس شد . خیلی زود خانههای امن دیگری نیز در سایر شهرهای امریکا ، از جمله بوستون[4] (1826) و فیلادلفیا[5] (1828) تاسیس شد. در دهه 1840، خانههای امن در روچستر[6]، سین سیناتی[7] و نیواورلئان[8]؛ و در دهة 1850، در پراویدنس[9]، بالتیمور[10]، پیتسبورگ[11]، شیکاگو[12] و سنت لوئیس[13] افتتاح شدند. نوجوانان برای مدت زمان نامشخصی و یا تا زمان رسیدن به سن 18 یا 21 سالگی در خانههای امن به کارگرفته میشدند. علیرغمِ نام و اهداف بلندپروازانهای که توسط اصلاحطلبان تبلیغ میشد، خانههای امن بیشتر شبیه زندانها اداره شده و برای اطمینان از حبس ساکنانش ساخته شده بودند. در واقع، فعالیت روزانهی این نهادها بیشتر بر کنترل تمرکز داشت تا اصلاحات. حال آنکه در آنجا کودکان در معرض یک رژیم سخت روزانه شامل کار سخت، تمرین نظامی، سکوت اجباری و آموزشهای مذهبی و علمی قرار داشتند . و کارکنان این مراکز رفتار خشنی با نوجوانان داشتند . بخشی از هزینه های این مراکز با اشتغال نوجوانان به کارهایی مانند : تولید کفش و ابزار آلات آهنی و ... در کنار بودجه های بخش دولتی تامین می شد و در صورت تمرد نوجوانان از کار کردن ، با تنبیه های بدنی و یا قطع جیره غذایی مجازات می شدند( 15). در سال 1847 اولین کانون تربیت با کار[14] در ایالت ماساچوست ( امریکا ) افتتاح شد . ( 10 ) . در سال 1856 موسسات جداگانه ای برای دختران مانند مدارس صنعتی ایالت ماساچوست تاسیس شد . قبل از این زمان دختران نیز به همان مؤسسات پسران اعزام میشدند، هرچندکه تفکیک جنسیتی شدید اعمال میگردید ( 15 ) . در سال 1876 در امریکا اولین موسسه آموزش علمی و حرفه ای به نام المیرا[15] افتتاح شد . برنامه روزانه این موسسه طبق برنامه مدارس بوده و مدت نگهداری در آن نامعین بود ( 10) . کانون اصلاح و تربیت المیرا در نیویورک که بهعنوان کانون مدل در نظر گرفته شده بود 500 سلول داشت؛ اما در اواخر سال 1890 تقریباً دارای 1500 نفر سکنه بود . از زمان تأسیس مؤسسات بازپروری نوجوانان در ایالات متحده، بسیاری از مؤسسات ادعا کردهاند که مأموریت اصلی آنها درمان و بازپروری نوجوانان است، درحالیکه در واقع آنها بر مجازات نوجوانان تمرکز کردهاند. ( 15 ) . در سال 1832 طبق فرمان لویی 18 موسسه خاص اطفال بزهکار در فرانسه افتتاح گردید . در سال 1833 انجمن حمایت از زندانیان در فرانسه تاسیس ، مراقبت ، هدایت و حمایت اطفال بزهکار جز وظایف انجمن مزبور پیش بینی شد . در سال 1842 در فرانسه مرکز آموزشی « سن هیلر » شرع به کار کرد . در روسیه نیز در سال 1846 ، اطفال از 10 تا 17 سال تمام ، در صورت محکومیت به حبس ، به کانون های تربیتی اعزام گشتند . در ژاپن در سال 1870 زندان تادیبی اطفال افتتاح گردید .
[1] Saint - Michel
[2]- Jhon Howard
[3] - خانه امن، یک مؤسسه خصوصی مراقبت از کودک بود که در ایالات متحده برای کودکانی که درگیر در رفتار غیرقانونی بوده یا احساس میشد که در معرض خطر چنین رفتاری هستند، ایجاد شد. هرچندکه هدف اولیة آن آموزش و تربیت نوجوانان برای زندگیهای تولیدی بود؛ اما خانههای امن، در نظم و انضباط سختگیرانه و کار سخت، معروفتر از زندانها شدند .
[4] -Boston
[5]- Philadelphia
24- Rochester
25- Cincinnati
26- New Orleans
27- Providence
28- Baltimore
29- Pittsburgh
30- Chicago
31- Saint Louis
[14] Reformatory school industrial school
[15] Elmira
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 21 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 67 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
مقدمه
بدن انسان همیشه به صورت یک کل واحد عمل می کند، نه به صورت یکسری بخش های جد از هم. ذهن و بدن از هم جدا نیستند و تقریباً هیچ پدیده ای وجود ندارد که تأثیرات آن تنها جسمی یا روانی باشد. نه ذهن از عناصر و استعدادهای مستقل تشکیل شده است و نه جسم از بخش های متفاوت به وجود آمده است. تغییر در هر بخش آن می تواند برکل بدن اثر بگذارد. امروزه با پیشرفت علوم زیستی و روانشناسی کاملاً مشخص شده که موجودی به نام انسان مجموعه ای است از ویژگی های جسمانی و مشخصه های روانی که مطلقاً از یکدیگر قابل تفکیک نیستند. تغییرات بدن انسان مساوی است با تغییرات روح و دگرگونی روح با دگرگونی بدن برابر است.
از سویی دیگر، همسازی یکی از متمایزترین جنبههای حیات معنوی هر فرد، شخصیت او میباشد. شخصیت هر فرد همان الگوی کلی یا ساختمان بدنی، رفتار، علایق، استعدادها، توانایی، گرایشها و صفات دیگر او است. به این ترتیب میتوان گفت که منظور از شخصیت، مجموعه یا کل خصوصیات و صفات فرد است. در رابطه با اثر ورزش بر شخصیت انسان، یکی از گستردهترین عقاید این است که ورزش، از راههای گوناگون در روحیه و شخصیت ورزشکاران اثر مثبت میگذارد. چنین تأثیرات مثبتی ممکن است موقت یا دایمی باشد یا در مورد افراد جوانتر، به این دلیل که فرایند رشد و تکامل روانی و عاطفی آنان درحال تکوین است، بیش از افراد مسن صحت داشته باشد. احتمالاً مهمترین جنبه این تأثیرها، رشد شخصیت است. علاوه بر رشد شخصیت، ورزش به طور موثری در تحول «جنبه اجتماعی شخصیت» یا «صلاحیت و شایستگی اجتماعی» فرد اثر داشته است. ورزش به طور عمومی سرشار از فرصتهای مناسب برای برخورد با موانع و مشکلات و اتخاذ شیوههای مناسب به منظور رفع آنهاست. این وضعیت از نظر سلامت روانی افراد و به خصوص کودکان اهمیت بسیار دارد. در واقع، انتخاب شیوه یا شیوههای ورزشی (تاکتیک) که منجر به تسلط و غلبه بر موانع (حصول پیروزی) میشود، از نظر سلامت روانی بسیار مهم است؛ زیرا نه تنها احساس رضایت را در فرد گسترش میدهد، بلکه باعث میشود در برخورد با موانع و مشکلات، روحیهای مقاوم، جستجوگر، چارهاندیش، منعطف و تحملپذیر داشته باشد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 29 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 69 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
چکیده :
در مکتب تعلیم و تربیت اسلام فراگیری علم و دانش همراه با تهذیب و تربیت دینی هدف رسالت نبوی شمرده شده و برای تحصیل علم نه محدودیت زمانی دارد و نه مکانی و از نظر معلم مرز نمیشناسد چرا که علم و حکمت را گمشده مومن میداند که نزد هر کس بیابد آن را میگیرد.
پس از نهاد خانه و خانواده مدرسه مهم ترین مکان برای تعلیم و تربیت است جائی که محل بروز و ظهور رسالت خطیر معلمی است که اگر او معلمی کند راه انحراف بسته می شود و در زندانها مسدود می گردد. مکتب تعلیم و تربیت اسلامی رسالت های مهمی را برای معلم و مربی ترسیم کرده است. در نظام تعلیم و تربیت اسلام معلم مسؤل تمام مقدراتی است که برای یک کشور یا جامعه پیش می آید و مسول تمام انسان هائی است که زیر دست او باید تربیت بشوند. معلم اگر خودسازی کند و تهذیب نفس نماید و حاکم برخود باشد افراد یک جامعه صالح و صالحه خواهند بود و اگر در این میان معلم تربیت دینی نداشته باشد سبب انحراف نسلها و عصرها می گردد و جامعه ای را به خرابی می کشاند و همه سعادت ها و همه شقاوت ها از مدرسه هاست و کلیدش به دست معلم است و این موضوع حکایت گر جایگاه خطیر و بسیار مهم معلم و مربی است.