دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 126 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مقاله بررسی مدیریت بحران در 40 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب :
عنوان صفحه
مقدمه..................................................................................................................... 1
بحران چیست؟....................................................................................................... 2
تعریف بحران ....................................................................................................... 3
بحران در سازمان................................................................................................. 4
شناخت بحران....................................................................................................... 6
خصوصیات بحران ............................................................................................... 9
مکعب بحران.......................................................................................................... 11
مفهوم بحران......................................................................................................... 12
اثرات جانبی مثبت بحران....................................................................................... 13
بحرانهای حاد و مزمن.......................................................................................... 14
ویژگی مشترک بحرانها.........................................................................................16
مدیریت بحران چیست؟.......................................................................................... 17
روش شناسی مدیریت بحران................................................................................ 18
برنامه مدیریت بحران............................................................................................ 18
اجزای برنامه مدیریت بحران................................................................................ 20
تهیه برنامه مدیریت بحران.................................................................................... 21
گروه مدیریت بحران.............................................................................................. 22
اولویت بندی بحران.............................................................................................. 23
وظایف مدیریت بحران........................................................................................... 23
مدیر بحران و هفت نکته کلیدی............................................................................. 24
مدیر بحران و رسانه ها........................................................................................ 25
مدیریت بحران و راهبردهای ارتباطات................................................................. 26
سایر موارد مربوط به مدیریت بحران ................................................................. 28
چگونگی رویارویی و مقابله با بحران ................................................................... 29
خصوصیت اعضای ستاد مبارزه با بحران........................................................... 30
طرحی برای کنترل مکانیکی بحران........................................................................ 31
هزینه بحران.......................................................................................................... 32
شناسایی افراد مربوط به سازمان و نیازهای مختلفشان...................................... 33
مسئولیت ها را دقیقاً مشخص کنید........................................................................ 33
توجه به جزئیات و مطالب نوشته شده.................................................................. 34
ارزیابی.................................................................................................................. 35
تصمیم گیری......................................................................................................... 35
نتیجه گیری............................................................................................................ 35
منابع...................................................................................................................... 40
مقدمه:
وقوع حوادث غیر قابل پیش بینی و بروز خطرات و سوانح و بحرانهای اقتصادی،اجتماعی، سیاسی، نظامی واقعیتی است که بشر در طول تاریخ با آن آشنا بوده است. در این راستا هرچه قدر بر کسب موفقیت های تکنولوژیکی و اجتماعی افزوده شده است ، میزان بروز این خطرات غیره منتظره نه تنها کاهش نیافته بلکه در بسیاری از موارد افزایش نیز یافته است. صنعتی شدن جوامع و گسترش ارتباطات ماهواره ای و نقل و انتقالات اطلاعات به طور وسیع و همچنین بزرگتر شدن سازمانهای اجتماعی، اقتصادی و بازرگانی باعث شده که بیشتر بحرانها نهادی شود در واقع جزء جدا نشدنی از ماهیت درونی سازمانها گردد. بنابراین مشاهده میشود که در بیشتر مواقع افزایش پیچیدگی و توان تولیدی این سازمانها به طور بالقوه تقویت چنین حالاتی را اجتناب نا پذیر ساخته است. در برخورد اول ممکن است این تصور به وجود آید که بحرانهای صنعتی و اجتماعی ناشی از آنها مختص کشورهای پیشرفته صنعتی بوده و سیستمهای مصون کننده تنها مورد نیاز این گونه کشورهاست، در صورتیکه باید توجه داشت که کشورهای درحال توسعه و روبه رشد نیز به واسطه اینکه در مرحله ی فراگرد و یا انتخاب قرار دارند باید در برنامه ریزی های میان مدت و بلند مدت خود نه تنها در فکر جلوگیری بلکه در صدد ارزیابی ضررهای جبران ناپذیر حوادث پیش بینی نشده باشند.
بحران چیست؟
قبل از پرداختن به ویژگی های موقعیت بحرانی و معرفی رویکرد سیستماتیک رویارویی موثر، باید توجه کرد که در هرحال بحران یا مستقیماً در یک سیستم به وجود آمده یا تاثیر عوامل خارجی سیستم را مختل ساخته است. در هردو حالت می توان تجزیه و تحلیل خود را به صورت ملاحظات سیستماتیک پیش برد. زیرا در نهایت وظیفه ی مدیریت بحران، اتخاذ تصمیمات موثر بر اساس اطلاعات صحیح در جهت کاهش خسارات و کنترل سریع بحران است. این پروسه در نهایت با شناخت کنش ها و واکنشهای سیستماتیک انجام می شود. در غیر این صورت تصمیمات چیزی جز آزمون و خطا نخواهد بود و با توجه به سه عامل ،محدودیت زمان، تهدید و غافل گیری نمی توان انتظار داشت جایی برای چنین رویکردی باشد. مسلماً در تمام برنامه ریزیهای بحران جایی برای موقعیت های پیش بینی نشده در نظر گرفته خواهد شد. بنابراین می توانیم بحران را بر اساس تعریف سیستم چنین بیان کنیم: اجزاء تشکیل دهنده سیستم در چارچوب معین بر اساس ضوابط و معیارهای سنجیده و تنظیم شده روابطی به صورت کنش و واکنش برقرار میکنند. در هر سیستم عناصر متغییر تشکیل دهنده ی آن باید در حدود و قلمرو معینی نگهداری و محافظت شود، در غیر این صورت حالت تعادل سیستم به هم می خورد، تا جایی که امکان محو کامل آن وجود دارد. بحران عبارت است از: وضعیتی که نظم سیستم اصلی یا قسمتهایی از آن را مختل کرده پایداری آن را برهم زند. به بیان دیگر بحران وضعیتی است که تغییری ناگهانی در یک یا چند قسمت از عوامل متغییر سیستم به وجود می آورد. شدت و ضعف بحرانها بستگی به عوامل تشدید کننده و یا عناصر کاهش دهنده بحران و تکنیکهای موجود برای مدیریت و بالاخره مهار آن دارد. از نظر عملیاتی نیز بحران را می توان به صورت یک سیستم، تجزیه و تحلیل کرد که در آن دوسری عوامل مختلف یکی محیط و ساختار سیستم و دیگری عواملی که موجد بحران هستند ، وجود دارد. تعیین اینکه کدام یک از عوامل و عناصر تشکیل دهنده ی سیستم در مقابل بحران آسیب پذیری و تاثیر پذیری بیشتری دارد، یکی از وظایف اولیه ی تحقیق و پژوهش مدیریت بحران است تعیین آسیب پذیرترین بخش سیستم در عمل به بخشی از سیستم بر می گردد که بالاترین رسیدگی را نیاز دارد.
تعریف بحران:
تعریف بحران به علت اینکه تاکنون در خصوص آن توافقی میان صاحب نظران پدید نیامده کار ساده ای نیست، واژه ی بحران که معادله CRISIS در زبان انگلیسی است از پزشکی وارد علوم اجتماعی و اقتصادی شده است. در پزشکی وضعیت بحران به وضعیتی اطلاق می شود که ارگانیزم دچار بی نظمی شده و به خطر افتاده است. برخی عقیده دارند که در زمینه ی مسائل اجتماعی هم زمانی که جامعه و سازمان از نظم عادی خارج و دچار آشفتگی می شود وضعیت بحرانی حاکم میگردد. در نهایت بحران به صورت زیر تعریف شده است: بحران شرایط غیرعادی است که در آن مشکلات ناگهانی و پیش بینی نشده ای پدید می آید در چنین شرایطی ضوابط و هنجارها و قوانین مرسوم دیگر کارساز نیست.
بحران در سازمان:
اکثر سازمانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … در زمانهای خاص با بحران رو به رو می گردند.
امروزه بحران در سازمانهای اقتصادی نمود بیشتری دارد که ناشی از بحران پولی و انرژی و رکود تورمی اقتصاد است و از طرف دیگر بحران در سازمانهای اقتصادی با بحران در محیط زیست، جهش تکنولوژی و انفجار اطلاعات روز به روز تشدید میشود. بحرانهای اقتصادی خود زمینه ساز ایجاد بحرانهای اجتماعی در جوامع و سازمانها شده اند. پیچیدگی سازمانهای اجتماعی و گستردگی ارتباطات میان جوامع خود منجر به بحرانهای جدیدی شده است.
همه ی مطالب عنوان شده فوق لزوم شناخت بحران و تجزیه و تحلیل مسائل مربوط به آن را برای ما روشن میسازد. در حقیقت وجود بحران، فشار را بر مدیران افزایش میدهد. عواملی نظیر تورم، کمبود منابع اولیه ، انرژی ، کیفیت نامطلوب ، نارضایتی کارکنان، مسائل اجتماعی، مسائل روانی، نیز تشدید کننده فشار بر مدیران جهت اداره سازمانهایی هستند که با بحران روبرو میباشند.
اگر بخواهیم مطالب فوق را به طور منسجم ارائه دهیم می توان گفت:مدیران سازمانهای امروزی تحت پنج نوع فشار قرار دارند که به شرح زیر می باشد:
اولین فشار از ناحیه ی زیستی میباشد. فضای زیستی روزبه روز تحت تاثیر فعالیت های سازمانهای تولیدی تحت فشار بیشتری ناشی از آلودگی قرار میگیرد. این مسئله علی الخصوص برای مدیران در ایران علیرغم کم بها بودن آن دارای اهمیت خاصی میباشد.
دومین فشار از فضای اجتماعی سر چشمه میگیرد. فضای اجتماعی به تدریج با تکثیر نهادها و سازمانها پیچیده تر میشود و باعث یک رشته عکس العمل های زنجیره ای میگردد.
سومین فشار از ناحیه ی فضای اطلاعاتی است. مدیران امروز نیاز به اطلاعات گسترده تری دارتد تا بتوانند روابط واحدهای خود را با محیط پیچیده و متغییر پیرامون سامان دهند و تعادل شکننده را حفظ کنند به طور کلی میتوان گفت که تمام سازمانها و نهادها و واحدهای تولیدی برای حل مشکلات بیش از پیش به اطلاعات نیاز پیدا میکنند. مسئله فوق علی الخصوص برای مدیران ایرانی که به نظر می رسد در این مورد دچار ضعف هایی میباشند حائز اهمیت است.
چهارمین فشار از ناحیه فضای سیاسی جامعه است. قدرتهای سیاسی امروزه دارای پیچیدگی های زیادی هستند که بر روی سازمانهای جامعه تاثیر میگذارند زیرا امروزه روابط میان سازمانها و نهادهای دولتی گسترش یافته و نظارت قدرت حاکمه بر فعالیت های سازمانها بیشتر اعمال میشود.
پنجمین فشار از ناحیه افکار عمومی است. افکار عمومی با گسترش نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی و رسانه ها بیش ازپیش در جریان فعالیت شرکتها و سازمانهای مختلف قرار می گیرد و از آنجا که عملکرد این سازمانها در زندگی جامعه اثر دارد نسبت به آن عکس العمل نشان میدهد.
همه مسائل فوق وظیفه مدیریت را روز به روز مشکل تر و پیچیده تر می کند و بحران در مدیریت را عمیق تر می سازد. علاوه بر فشارهای فوق مشکلاتی نظیر کمبود مواد اولیه،کمبود سهمیه ی ارزی، مسائل اجتماعی، مسائل اقتصادی، تورم، فشارهای روانی، فشارهای سیاسی و …مدیران امروزی جوامع را احاطه کردند و سبب ایجاد شرایط بحرانی شده اند.
شناخت بحران:
در بحران هدفهای عمده به خطر افتاده است و فرصت برای تصمیم گیری نیز بسیار کم است و حادثه پیش آمده کاملاً غیر منتظره و غافلگیر کننده می باشد. درچنین شرایطی دیگر نمیتوان از روشهای معمول برای نشان دادن عکس العمل استفاده کرد. مدیریت در چنین حالتی بیش از هرچیز به تجربه،مهارت،سرعت،هوشمندی، خلاقیت و موقع سنجی نیاز دارد و باتوجه به اطلاعات موجود باید هرچه سریعتر موضوع ارزیابی و نسبت به آن اقدام شود. بدیهی است هرچه اطلاعات موجود بیشتر و نظام اطلاعاتی کاراتر و توانایی بیشتری در پردازش سریع اطلاعات باشد، تصمیمات اخذ شده می تواند بهترین نتایج ممکنه را به بار آورد. در چنین شرایطی معمولاً به علت دستپاچگی و شتاب زدگی و همچنین حاد بودن موضوع تصمیم گیران معمولاً دستخوش اختلاف نظر شدید میشوند و میان آنها درگیری پدید می آید که موضوع را مشکل تر می سازد. لازمه ی رفع اختلاف آن است که تصمیم گیران در چنین شرایطی تلاش کنند با حفظ خونسردی با یکدگر بحث و گفتگو کنند.
انواع بحران و شرایط هرکدام به شرح زیر می باشد:
1)بحران نو ظهور:
دراین بحران وضعیت تهدید شدید است و بحران پیش آمده بدون سابقه و کاملاً غیر منتظره میباشد و فرصت کافی برای تصمیم گیری وجود ندارد.
2)بحران آرام:
در این حالت تهدید کم است و فرصت برای تصمیم گیری زیاد ولی حادثه غیر مترقبه می باشد. تصمیم گیران باید از فرصت موجود برای جمع آوری اطلاعات بحث و گفتگو استفاده کرد و بهترین تصمیم را اخذ نمایند.
3)بحران تصادفی:
در این حالت بحران به وجود آمده تهدید اساسی نیاورده است ولی غافلگیری شدید است و زمان نیز برای تصمیم گیری کوتاه می باشد. اگر تصمیم گیری درست انجام نشود ممکن است بحران تشدید شده و تهدید زیادی به وجود آورد. غالباً چون تهدید زیاد نیست تصمیم گیران به آن به اندازه کافی توجه نمی کنند و در نتیجه بعداً گرفتار می شوند.
4)بحران انعکاسی:
در بحران تهدید شدید است و زمان عکس العمل کوتاه ولی غافلگیری وجود ندارد چون از قبل وقوع چنین حادثه ای قابل پیش بینی بوده است.
5)بحران تعمقی:
در بحران تهدید شدید است ولی هم زمان کافی برای عکس العمل وجود دارد و هم بحران قابل پیش بینی بوده است و در نتیجه تصمیم گیران هم میتوانند مقدمات کار را از قبل فراهم کنند تا غافلگیر نشوند وهم فرصت کافی برای جمع آوری اطلاعات و بحث و گفتگو داشته باشند.
6)بحرانهای روزمره:
در چنین حالتی هم تهدید کم است و هم زمان برای تصمیم گیری زیاد می باشد و یک بحرانی است که افراد با آن هرچند مدت یکبار با آن روبه رو میشوند و معمولاً روشهای مقابله با این بحران نیز از قبل مشخص میشود.
7)بحران اجرایی:
تهدید کم ، زمان عکس العمل زیاد و بحران قابل پیش بینی می باشد. باید مقدمات کار طوری فراهم شود تا در فرصت کوتاه بحران به وجود آمده بتواند بهترین تصمیم را گرفت.
تمام موارد فوق جنبه های مختلف بحران میباشد که لازم است مدیران از قبل برنامه خاصی در خصوص نحوه برخورد با هرکدام از بحرانهای بالا داشته باشند تا عامل غافلگیری نتوانند تهدید و
باعث تشدید بحران شود .
اولویت بندی بحران ها:
برخی از بحران ها به وسیلة تصمیمات تجاری و به صورت آگاهانه به وجود می آیند . بحران هایی که به دنبال بستن یک کارخانه و اخرج کارکنان پیش می آیند ، از این نوع هستند. اما برخی دیگر از بحران ها نظیر آتش سوزی ، خرابکاری و کارشکنی و… در کنترل مدیران نیستند . به هر حال ، در هر دو صورت می توان با پیش بینی یک بحران عمومی یا خاص ، برای پیشگیری و مداخله در آن برنامه ریزی کرد.
وظایف مدیریت بحران :
یک مدیر بحران وظایف مختلفی را بر عهده دارد که اهم آنها به شرح زیر است :
1- هماهنگی در به جریان انداختن اطلاعات بین افراد و واحدهای ذی ربط ، با توجه به محرامانه بودن اطلاعات .
2- هماهنگی در ارائه خدمات و تضمین کیفیت افراد و گروهایی که می توانند بحران هایی را ایجاد کنند. نظیر : کارگران یک کارخانه ، دانشجویان یک دانشکده و یا مشتریان .
3- همدردی و کمک به افراد بحران ساز به منظور جلوگیری از وقوع بحران .
4- مشورت ، ارائه و دریافت پیشنهاد از افراد و واحدهای دخیل و در حل بحران (به صورت مستقیم یا غیر مستقیم)
5- ارائه خدمات ، نظیر پرسنلی و اطلاعاتی ، به افراد مؤثر و دخیل در حل بحران.
6- ارزیابی فرآیندها و انجام پیگیری های لازم.
مدیریت بحران در هفت نکتة کلیدی:
اتفاقات و حوادث روی می دهند و ما نمی توانیم مانع وقوع آنها شویم . اما با به کارگیری روشهای مدیریت بحران ، می توانیم فشار ناشی از وقوع آنها را کاهش دهیم . در همین ارتباط ، در مباحث مدیریت بحران ، نکات مختلفی مطرح شده است که هفت نکتة کلیدی زیر در همین خصوص هستند:
1- مسئولیت پذیر باشیم و اگر مقصر هستیم ، به تقصیر خود اعتراف کنیم .
2- هر مسئله ای ، لزوماً بحرانی نیست؛ بنابراین ، تفاوت بین بحران و تبلیغات منفی را تشخیص دهیم .
3- با مطالعه ،مشورت و تفکر قبلی به دیگران پاسخ دهیم .
4- با رسانه ها دوستانه برخورد کنیم ، نه خصمانه .
5- با نشان دادن ناراحتی خود به دیگران ، با آنها همدردی و همدلی کنیم .
6- 24 ساعت بعد از بحران را جدی بگیریم ؛ زیرا در این 24 ساعت ، شهرت و منافع آتی یک سازمان ، از بین می رود یا احیاء می شود.
7- برنامة مدیریت بحران را بر پایة حسن شهرت و منافع سازمان طراحی کنیم .
مدیر بحران (Crisis Manager) و رسانه ها:
معمولاً مدیران بحران برای روش ها و نحوة پاسخگویی گروه مدیریت بحران در برابر رسانه ها اهمیت خاصی قائلند . تماس های قبلی با خبرنگاران می تواند از اشتباهات بعدی جلوگیری کند . مدیران ضرورتاً باید یاد بگیرند که با رسانه های افراطی ، چگونه برخورد کنند؛ چگونه با استفاده از روشی مثبت در برابر رسانه ها پاسخگو باشند ؛ و چگونه با خبرنگاران از موضعی مثبت برخورد نمایند.
اغلب فراموش می شود که در مصاحبه های تنش زا از برخوردهای خشن و خصمانه ، پرهیز شود. پرهیز از پرحرفی بیان پاسخ های کوتاه و متناسب با نیاز مخاطب ، از روش های دیگر برخورد با رسانه هاست. مدیران زیرک ، با عبارات کوتاه و سریع در برابر سئوالات غیر منصفانه ، پلی به سمت ساختن ذهنیتی مثبت ایجاد می نمایند . برای مثال ، از چنین عبارتی می توان استفاده کرد:
«شما به نکتة مهمی اشاره کردید ؛ اما برای سازمان ما موضوع دیگری مهمتر است ، برای مثال …»
یک مدیر بحران حتماً با رسانه ها سروکار خواهد داشت و این موضوع چیزی نیست که بی اهمیت و کوچک، تلقی شود . به طور خلاصه ، عوامل زیر بر جریان هدایت یک مصاحبه تأثیر می گذارند:
1- پاسخگویی مختصر و مفید (Directly and Briefly).
2- رعایت ادب و به کارگیری رفتار و روش مثبت .
3- پاسخگویی روشن و قابل فهم .
4- ارائه اطلاعات تکمیلی به صورت مکتوب .
5- سعی در درک رسانه ها.
6- داشتن درک حرفه ای.
7- پرهیز از راهنمایی نادرست و دروغ.
8- پرهیز از بیان عبارت «اطلاعی ندارم».
9- پرهیز از جدل و جرو بحث.
10-پرهیز از بیان مطالب تکراری.
11-پرهیز از ایجاد چالش بیشتر به جای توضیح اضافی.
مدیریت بحران و راهبردهای ارتباطات:
همان گونه که توضیح داده شد ، مدیران بحران باید بتوانند در قبال بحران های ایجاد شده ،در برابر رسانه ها پاسخگو باشند. در یک سطح جامع تر ، یکی از ابزارهای مدیریت بحران ، مدیریت ارتباطات است . ارتباطات با افراد و گروه های درونی و بیرونی ، مانند کارکنان ، سهامداران ، مشتریان ، توزیع کنندگان ، رسانه ها و سایر ذی نفع ها می تواند بر نتایج یک بحران تأثیرگذار باشد . راهبردهای ارتباطات ( که بعد از وقوع بحران مورد استفاده قرار می گیرند) به قرار زیر است :
1- حملةمتقابل : به کسانی که مدعی بروز بحران در سازمان هستند ، به صورت منطقی و مستدل ثابت می شود که اشتباه می کنند و در صورت لزوم ، از آنها به مراجع قانونی شکایت می شود.
2- انکار بحران : سازمان ، موقعیت خود و عدم وجود بحران را تشریح می کند.
3- پذیرش بحران : وجود بحران پذیرفته می شود ؛ اما باین توضیح که چنین بحرانی خارج از کنترل سازمان بوده است.
4- بهانه و توجیه : در این راهبرد نیز وجود بحران پذیرفته می شود ؛ اما با این توضیح که زیاد جدی نبوده و آسیب چندانی نداشته است.
5- اقدامات اصلاحی : در این حالت ، سازمان با پذیرش ضمنی یا صریح مشکل ، به انجام فعالیت های اصلاحی در جهت سالم سازی و جلوگیری از بروز مجدد بحران ، اقدام می کند.
6- به ابراز همدردی و همدلی و دلجویی از افراد و گروه های آسیب دیده پرداخته می شود.
7- عذر خواهی رسمی : در این حالت ، سازمان مسئولیت کامل بروز بحران را تقبل کرده و به صورت رسمی از افراد و گروه های ذی نفع عذرخواهی می کند.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 78 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 88 |
مقاله بررسی جامع بحران در 88 صفحه ورد قابل ویرایش
-1: بحران
«مفهوم بحران درعصر حاضر گاهی باعث ایجاد سوالاتی دراذهان عمومی میگردد. چرا بحران تا این اندازه فکر بشررا مشغول کرده است. بحران درطول تاریخ مکتوب بشری همواره با انسان بوده و چه بسا که بیش از آن نیز موجود بوده باشد. نسل های بشر همواره مجبور به تحمل بحران ها و خسارت ها و صدمات ناشسی از آن بوده و پس از چندی نیزا مشقات آن رهایی یافته و بهبودی حاصل نموده اند و زندگی بشری هم چنان ادامه یافته است»[1]با توجه به پیچیدگی ها و ابهامات این موضوع، تعاریف متعددی به دست آمده به دلیل این تنوع، رسیدن به یک تعریف همه جانبه و واحد دشوار است. که بعضی از این تعاریف به صورت زیر بیان شده اند:
«ریشه واژه ی «Crisis» از کلمه یونانی «krinein»به معنی نقطه عطف «Turning point»به خصوص درمورد بیماری است و همچنین به معنی بروز زمان خطر در مورد مسائل سیاسی – اقتصادی است، درعین حال، بحران به عنوان نقطه ی حساس «critical point» تلقی می شود که درنهایت ممکن است ناشی از یک تحول مناسب یا نامناسب باشد، مانند مرگ و زندگی – دشمنی و دوستی- تعادل یا ناپایداری درروابط بین کشورها و ...»[2]
«حادثه ای که به طور طبیعی و یاتوسط بشر به طور ناگهانی و یا به صورت فزاینده به وجود آید و سختی و مشقتی را به جامعه ی انسانی تحمیل نماید»[3]
«اصولاٌ بحران وضعتی است که طی آن روش های معمول و متداول مواجهه با مشکلات و مسائل فاقد کارآیی باشند.»[4]
«ازدید سیستمیک یک بحران عبارتند از وضعیتی که نظم سیستم اصلی یا قسمت هایی از آن را که ما سیستم فرعی می نامیم مختل کرده و پایداری آنرا به هم می زند»[5]
«واقعه پیش بینی نشده است که به دلیل اضطراب وفوریت باید موردتوجه فوری قرارگیرد، زیرا، عدم توجه ورسیدگی بلافاصله به آن، موجب وخیم تر شدن اوضاع می شود.»[6]
«بحران را میتوان شرایطی غیرعادی دانست که درآن مشکلات ناگهانی و پیش بینی ناپذیر پدید می آیند و درچنین شرایطی ضوابط و هنجارها و قوانین مرسوم دیگر کارساز نیستند.»[7]
1-1-1: انواع بحران
کارشناسان مدیریت بحران انواع بحران ها را به صورت های زیر دسته بندی و تعریف کرده اند: یکی از این دسته بندیها به صورت نموداری است که محور افقی آن، بحران های داخلی و خارجی را ازهم متمایز می سازد و محور عمودی، بحران ها را ازحیث ماهیت فنی بودن یا اقتصادی بودن دربرابر اجتماعی یا سازمانی بودن تفکیک میکند. به این ترتیب 4 وضعیت کلی در این نمودار دیده میشود که برای هر وضعیت کلی نمونه هایی ذکر شده اند:همانطور که درنمودار فوق دیده می شود، سوانح طبیعی ازجمله زمین لرزه در وضعیت بحران های فنی – اقتصادی خارجی قرار دارند. که این نوع بحران دراین تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
«دردسته بندی دیگری محققان چهار نوع بلایا را شناسایی نموده اند:»
الف) طبیعی : مانند زلزله – سیل –طوفان – آتشفشان – خشکسالی –موج های دریایی ناشی از زلزله – گردبادهایی استوایی-شکاف زمین – آتش سوزی طبیعی جنگل ها و بیشه ها
ب) انسانی: مانند جنگ-شورش های اجتماعی
ج)تکنولوژی : مانند انفجار نیروگاه های اتمی
د) اکولوژی : مانند آلودگی های وسیع کره زمین و آلودگی های جوی ومحیط زیست»[8]
«با توجه به دسته بندی بالا، بلایای طبیعی همانند بحران هایی که توسط خود انسان ایجاد می شوند باعث ایجاد تلفات انسانی، خسارت های اقتصادی و اجتماعی میگردند و از این بابت صدمات قابل توجهی را –محیط زیست وارد می سازند. بشر درطول سالیان متمادی تا حدودی آموخته است که چگونه بابحران های طبیعی روبرو گردد، اماخطرات این گونه بحران ها همواره جوامع انسانی تهدید نموده و صدمات و خسارت های عمده ای را در مواقع بروز به این جوامع تحمیل می نمایند.»
+ منبع: . فریبرز ناطقی الهی: «مدیریت بحران زمین لرزه ابرشهرها با رویکرد به برنامه ی مدیریت بحران زمین لرزه شهر تهران»، تهران، پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ، 1379،ص 10و 11
1-1-2: آثار وخصوصیات بحران
تجزیه و تحلیل اثرات ناشی از بحران های مختلف با توجه به شرایط محلی، دارای اهمیت بسیار زیادی برای مدیران مسئول بحران ها می باشد، زیرابا انجام چنین بررسی هایی می توان بسیاری از نیازهای لازم وضروری مطرح درمواقع بروز بحران را ازقبل مورد شناسایی قرارداده و تشریح نموده و این امر، به خصوص دررابطه با پیش بینی اقدامات اساسی مورد نیاز دربخش های «امدادرسانی» و «بهبودی» دارای اهمیت به سزایی می باشد.
«به طور کلی اثرات و خصوصیات بحران را میتوان درسه بخش زیر طبقه بندی نمود:
الف- سطح جهانی: تازمانی که پیش گیری های لازم و ضروری درموردبروز بحران ها و کاهش اثرات مخرب آن ها در سطح جهانی به حد متعادف و قابل قبولی نرسد، اثرات ناشی از بحران ها کماکان زندگی بشر و جوامع را تحت الشعاع قرار خواهد داد»[9]
ب«سطح ملی: اثرات بحران دراین بخش – بصورت های زیر است:
- ازدست رفتن دارایی های موجودملی به صورت های مختلف
- تخصیص دادن منابع و عزم ملی جهت بهبودی و بازسازی اوضاع و شرایط پس از وقوع بحران به جای تخصیص دادن منابع ملی جهت توسعه ی اقتصاد ملی.
درواقع کشورها نیاز مبرمی جهت تهیه و تنظیم طرح های جامع مدیریت بحران درچارچوب کلی سیستم مدیریت بحران به منظور مقابله با هرگونه خطرات ناشی از بحران های مختلف را دارند»[10]
ج- مدیریت عملی بحران : درمجموع به بررسی منابع موجود و نیازهای واقعی اجرایی مدیریت درشرایط بحرانی و در سطوح مختلف دولت پرداخته و با توجه به محدودیت منابع و همچنین به منظور جلوگیری از تشکیلات و سازماندهی اضافی، بهترین راه حل های ممکن را ارایه می نماید.»[11]
به طور ساده تر بحران ها اثرات عمومی خود را به صورت زیر نشان می دهند:
فوت، آسیب دیدگی ، خسارت وازدست دادن دارایی، خسارت و نابودی مواد و محصولات غذایی، قطع جریان تولید، قطع روند عادی زندگی، نابودی وضعیت معیشتی، قطع روند عادی ارایه ی سرویس های ضروری، خسارت دیدن تاسیسات زیربنایی و سیستم های دولتی، خسارت اقتصادی درسطح ملی، اثرات ثانویه ی روانی واجتماعی.
I) پیش از بحران :
1- پیش بینی: پیش بینی زمان، مکان و شدت وقوع زلزله؛ پیش بینی عواقب زلزله، آسیب پذیری، آسیب رسانی و خطرات ناشی از آن درکلیه ابعاد.
2- پیشگیری: اقدام عملی جهت رفع کامل خطرات ناشی از زلزله.
3- کاهش آسیب پذیری: کاهش آسیب پذیری انسان، زیستگاه وجامعه وی درمقابل خطرات غیر قابل اجتناب.
4- کاهش آسیب رسانی: کاهش آسیب رسانی مصنوعات بشر بر اثر زلزله.
5- آمادگی: اتخاذ تدابیر لازم و انجام اقدامات عملی جهت ایجاد آمادگی رویارویی موثر و سریع با بحران ناشی از زلزله درمردم و مسئولین از طریق برنامه ریزی عملیاتی، سازماندهی، آموزش و آماده شاطس امکانات فیزیکی و اطلاعات.
II) آغاز بحران :
«الف) مصونیت : به کارگیری راهکارهای عملی فرار از خطرات زلزله جهت کاهش آسیب پذیری و آسیب رسانی.
ب) هشدار : اعلام خطر ووضعیت غیر عادی به مردم و مسئولین جهت آغاز برنامه عملیاتی مقابله با بحران.
ج) آغاز بسیج: انتخاب نمونه بسیج نیروهای لازم جهت مقابله بابحران و آغاز شکل گیری سازمان مربوطه و ارتباطات لازم»
3.4) راهبردهای[12]جامع پیشنهادی مدیریت بحران ناشی از زلزله
راهبردهای جامع پیشنهادی مدیریت بحران ناشی از زلزله که کلیه فعالیتهای مربوطه راجهت خواهندبخشید عبارتنداز:
حداکثر تاکید وفعالیت درزمینه پیش بینی، پیشگیری، کاهش آسیب پذیری و آسیب رسانی و آمادگی
پرهیز ازایجاد سازمانهای موازی و غیر ضرور
تاکید برجامع نگری نسبت به سوانح
ایجاد حداکثر همخوانی بین راهبردهای جامع مدیریت بحران ناشی از زلزله و راهبردهای توسعه
حداکثر استفاده از تلاش و مشارکت مردم و سازمانهای محلی درحوزه بحران و تاکید برخود اتکایی جوامع
حداکثر استفاده ازمنابع موجود درداخل کشور جهت امداد، جبران خسارات و بازگشت به وضعیت عادی.
3.5) فعالیتها و اقدامات مربوط به مدیریت و بحران ناشی از زلزله و خطمشیهای اجرایی.
به منظور تسهیل هرگونه اقدام درجهت مدیریت کارا و اثر بخش بحران ناشی از زلزله- ازجمله برنامه ریزی و سازماندهی- لازم است ریزفعالیتهای مربوطه وخط مشیهای اجرایی درچهارچوب زمانی وعملیاتی پیش گفته بررسی و تعیین گردند.
قالب کلی طرح فعالیتها و خط مشیهای اجرایی به صورت زیر خواهد بود:
... مرحله :...،
..عنوان اصلی؛...،
.فعالیت اصلی : (شماره فعالیت اصلی)...،
.ریزفعالیت ها:
شماره –شرح ،
خط مشیهای اجرایی:
شماره –شرح .
برخی فعالیتهای ذکر شده دراین بخش باید به صورت مجرد، برخی دیگر در
3.2.3) اثرات زلزله برجامعه انسانی [13]
1- فلج شدن ناگهانی اقصاد محل آسیب دیده و مناطق مرتبط با آن،
2- جابجا شدن جمعیت وافزایش مهاجرتها
3- درهم ریختگی نظامهای اداری معمول درجامعه
4- فلج شدن نظم معمول درجامعه
5- پدید آمدن جوعزا و اندوه و پیامدهای ناشی از آن
6- سردرگمی مردم و مسئولین جامعه درمقابل بحران
7- ازبین رفتن یا کاهش درآمد عمومی جامعه
8- ازبین رفتن یا کاهش توان تولیدجامعه
9- ازبین رفتن یا کاهش ذخایر مواد اولیه، واسطه یا ساخته شده و مصرفی
10- افزایش نیازمندیهای عمومی و سطح تقاضای تقریباٌ یک شکل
11- ایجاد امکان شیوع بیماریهای واگیردار
12- ازبین رفتن یا کاهش تامین اجتماعی
13- افزایش بزههای اجتماعی بخصوص سرقت وفساد
14- کاهش فعالیتهای اقتصادی مولد وافزایش بیکاری
15- ایجاد کمبود کالا وافزایش تورم وقیمت کالاها
16- ازبین رفتن یا محدود شدن بخشی از بازار مصرف برای برخی از کالاها و خدمات
17- ایجاد اختلال درپیشرفت برنامه های توسعه منطقه ای و ملی
18- خنثی شدن برنامه های توسعه اجراشده
19- ایجاد نیاز به دریافت کمکهای فیزیکی و فکری وانسانی ازکشورهای خارجی
20- ناکامی در نظارت برصحت هزینه نمودن وجوه مربوط به مقابله بابحران و توزیع امکانات و اعتبارات
21- ایجاد اثرات زیانبار اجتماعی به دلیل تمرکز دهی ساکنان مناطق زلزله زده
22- پدید آمدن آشوبهای محلی درمواردی که برخورد با بحران به صورت صحیح انجام نگردیده یا اطلاعات درست به مردم ارائه نشده است.
رفتار جمعی آسیب دیدگان و بازماندگان یک زلزله (یا سانحه بطور اعم) از مسائلی است که درآن اختلاف نظر وجود دارد. دراین میان جای یک تحقیق جامع با توجه به شرایط کشور ایران بسیار حالی می نمایدچرا که چگونگی رفتار جمعی آسیب دیدگان برنوع ساختار سازمانی و برنامه ریزی جهت مقابله با بحران ناشی از زلزله عمیقاٌ تاثیر میگذارد. به هر حال چند نمونه از نظرات ارائه شده دراین زمینه
2-ازبین رفتن یاکاهش سطح خدمات عمومی شامل :
- تهیه و توزیع ملزومات دارویی و بهداشتی،
- خدمات حمل و نقل عمومی
- خدمات آتش نشانی
- خدمات آموزش و پرورش
- کلیه خدمات رفاهی دولتی
- کلیه خدمات رفاهی غیر دولتی
4-ایجاد آلودگی های شیمیایی براثر انتشار مواد آلوده کننده در آب ، خاک و هوا
6-درهم ریختن مجاری عادی فعالیتهای روزمره مردم درشهر (تهیه مایحتاج، حمل و نقل و ...)
د) کرختی روانی[14]
بازماندگان حوادث و سوانح همواره از ضعف و اختلال دراحساسهای خود رنج می برند. «بی احساسی عاطفی[15]» انزوا و افسردگی دراین گونه افراد آشکار است. کرختی روانی احتمالاٌ مهمترین نشانه پس از حوادث است.
ه)روابط اجتماعی ناسالم وناتوانی درمهار خشم:
اغلب پس از یک حادثه افراد برای شکستن موازین اجتماعی و رفتارهای خشمگینانه و تجاوز کارانه آمادگی بسیاری می یابند.
و) جستجو برای درک معنا:
چنین به نظر می رسد که بازماندگان یک فاجعه خود را ناگزیر ازجستجوی معنای آن می بینند و به دنبال دلایلی برای وقوع آن واینکه چرا چنین فاجعه ای برای آنان رخ داده است می گردند؛
15- ازدیگر مسائل روانی که ممکن است برای بازماندگان زلزله پدید آید می توان به موارد زیر اشاره نمود:
الف) ترس از دست دادن مجدد دیگران موجب می شود که فرد عواطف مثبت خود را محدود و انکار کند واز این رو به تنهایی روی میبرد. بازماندگان زلزله بسیاری از اوقات امید خود را به آینده ازدست می دهند و قادر به پیگیری برنامه های پیشین خود یابرنامه ریزی برای آینده درمورد تحصیل، ازدواج و انتخاب شغل نیستند و زندگی را به دفع الوقت میگذرانند. خشم دائمی، بی خوابی، ناتوانی درتمرکز فکر، نگرانی و گوش به زنگ بودن دائمی و پریدن از جا بر اثر کوچکترین محرک، زندگی بازماندگان را دشوار می سازد. درصورتی که فرد، تنها بازمانده خانواده خود باشد، نشانه ها شدیدتر است و احساس گناه دراین مورد که او زنده مانده است درحالی که عزیزان او مرده اند ویااین فکر که میتوانسته برای آنان کاری کند اما نکرده است، مسئله را پیچیده تر می سازد.
ب)بازمانده فاجعه علاقه خود را به فعالیت ازدست میدهد. مجاری سازمان یافته فعالیت او درهم می ریزد. زلزله ویژگی های محیط مانوس فرد رادرهم می ریزدو دگرگون می سازداز این رو روشهای انطباقی گذشته که متناسب بامحیط مانوس بوده کفایت نمی کند. زلزله و مصائب ناشی از آن نظم و ترتیب زندگی عادی فرد را که متناسب با تحمل فیزیولوژیک اوست برهم می زند، فرد مصیبت دیده درمحیطی آشفته با خستگی، اضطراب و ملال دائمی زندگی می کند و ازروابط عادی انسانی و فرصت بر ای استراحت کامل محروم می ماند. دراین موارد آنچه فراوان دیده می شود پسرفت وسیر قهقرایی به دورانهای اولیه رشد روانی درزمان کودکی به صورت نیاز به وابستگی شدید، ناتوانی درصحبت کردن، ناهماهنگی دراعمال، تحریک پذیری و تمایل به پرخاشگری است.
ج) کودکان به این دلیل که هنوز روشهای دفاعی روانی شایسته درآنان رشد نیافته است ونیز سالمندان به این دلیل که روشهای انعطاف ناپذیر داشته و از نظر جسمی نیز ناتوان هستند، دربرابر سوانح طبیعی آسیب پذیرتر هستند.
د) ترس بیمارگونه ازتکرارفاجعه ممکن است سبب ناتوانی فرد درامور شغلی و اجتماعی شود.اعتیاد ازعوارض احتمالی وعمده این تجارب فاجعه آمیز است.
ه) کودکان بازمانده ازفاجعه ممکن است مهارتهای تازه آموخته شده خود همچون تکلم و کنترل ادرار و مدفوع را از دست بدهند.
به دلیل نحوه تفکر خاص درسنین پیش ازمدرسه، این کودکان گاهی خود را مسبب فاجعه مرگ پدر ومادریا فقدان آنهارا دلیل بر طرد خود و بی ارزشی خویشتن می پندارند.افسردگی آنان به صورت لجبازی، منفی کاری و پرخاشگری تظاهر می کند. کودکان درسنین مدرسه به علت عدم تمرکز فکری ممکن است دچار افت شدید تحصیلی شوند.
«مرحله ی سوم هرچه کوتاهتر باشد موفقتر خواهد بود و دربیشتر تجربیات گذشته بین تجربیات گذشته بین دو تا 3 هفته به طول انجامیده است.این مرحله پلی است بین ضربه ی ناشی از زلزله و آغاز مرحله ی چهارم که درحقیقت فرآیند سازمان یافته بازگشت به وضعیت عادی است.»[16]
هر یک از اقدامات مدیریت بحران درمرحله حین بحران به شرح زیر است:
III)حین بحران :
«1- کنترل بحران وتحدید دامنه آن: اقدام سریع و موثر جهت نجات جان مصدومین و بازماندگان، جلوگیری از وقوع یا گسترش خطرات ثانویه زلزله نظیر آتش سوزی، سیل و ... تامین غذا، آب، پوشاک، سوخت، سرپناه اضطراری وسایل اولیه زندگی و بهداشت برای بازماندگان با استفاده از بهینه ازمنابع .
2- استقرار نظم درجامعه: ایجاد یک سیستم معمولی و منظم درزندگی مردم؛ راه اندازی فعالیتهای روزمره مردم نظیر پخت و پز، رفت و آمدو ...؛ تعیین شیوه کسب درآمد برای افرادی که شغل یا سرمایه خود را ازدست داده اند؛ راه اندازی واحیای تسهیلات و خدماتی که برای زندگی مردم وحیات اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
3- ارزیابی دقیق دامنه بحران: ارزیابی دقیق میزان خسارات وارده براثر زلزله درکلیه ابعاد.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 126 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مقاله بررسی مدیریت بحران در 40 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب :
عنوان صفحه
مقدمه..................................................................................................................... 1
بحران چیست؟....................................................................................................... 2
تعریف بحران ....................................................................................................... 3
بحران در سازمان................................................................................................. 4
شناخت بحران....................................................................................................... 6
خصوصیات بحران ............................................................................................... 9
مکعب بحران.......................................................................................................... 11
مفهوم بحران......................................................................................................... 12
اثرات جانبی مثبت بحران....................................................................................... 13
بحرانهای حاد و مزمن.......................................................................................... 14
ویژگی مشترک بحرانها.........................................................................................16
مدیریت بحران چیست؟.......................................................................................... 17
روش شناسی مدیریت بحران................................................................................ 18
برنامه مدیریت بحران............................................................................................ 18
اجزای برنامه مدیریت بحران................................................................................ 20
تهیه برنامه مدیریت بحران.................................................................................... 21
گروه مدیریت بحران.............................................................................................. 22
اولویت بندی بحران.............................................................................................. 23
وظایف مدیریت بحران........................................................................................... 23
مدیر بحران و هفت نکته کلیدی............................................................................. 24
مدیر بحران و رسانه ها........................................................................................ 25
مدیریت بحران و راهبردهای ارتباطات................................................................. 26
سایر موارد مربوط به مدیریت بحران ................................................................. 28
چگونگی رویارویی و مقابله با بحران ................................................................... 29
خصوصیت اعضای ستاد مبارزه با بحران........................................................... 30
طرحی برای کنترل مکانیکی بحران........................................................................ 31
هزینه بحران.......................................................................................................... 32
شناسایی افراد مربوط به سازمان و نیازهای مختلفشان...................................... 33
مسئولیت ها را دقیقاً مشخص کنید........................................................................ 33
توجه به جزئیات و مطالب نوشته شده.................................................................. 34
ارزیابی.................................................................................................................. 35
تصمیم گیری......................................................................................................... 35
نتیجه گیری............................................................................................................ 35
منابع...................................................................................................................... 40
مقدمه:
وقوع حوادث غیر قابل پیش بینی و بروز خطرات و سوانح و بحرانهای اقتصادی،اجتماعی، سیاسی، نظامی واقعیتی است که بشر در طول تاریخ با آن آشنا بوده است. در این راستا هرچه قدر بر کسب موفقیت های تکنولوژیکی و اجتماعی افزوده شده است ، میزان بروز این خطرات غیره منتظره نه تنها کاهش نیافته بلکه در بسیاری از موارد افزایش نیز یافته است. صنعتی شدن جوامع و گسترش ارتباطات ماهواره ای و نقل و انتقالات اطلاعات به طور وسیع و همچنین بزرگتر شدن سازمانهای اجتماعی، اقتصادی و بازرگانی باعث شده که بیشتر بحرانها نهادی شود در واقع جزء جدا نشدنی از ماهیت درونی سازمانها گردد. بنابراین مشاهده میشود که در بیشتر مواقع افزایش پیچیدگی و توان تولیدی این سازمانها به طور بالقوه تقویت چنین حالاتی را اجتناب نا پذیر ساخته است. در برخورد اول ممکن است این تصور به وجود آید که بحرانهای صنعتی و اجتماعی ناشی از آنها مختص کشورهای پیشرفته صنعتی بوده و سیستمهای مصون کننده تنها مورد نیاز این گونه کشورهاست، در صورتیکه باید توجه داشت که کشورهای درحال توسعه و روبه رشد نیز به واسطه اینکه در مرحله ی فراگرد و یا انتخاب قرار دارند باید در برنامه ریزی های میان مدت و بلند مدت خود نه تنها در فکر جلوگیری بلکه در صدد ارزیابی ضررهای جبران ناپذیر حوادث پیش بینی نشده باشند.
بحران چیست؟
قبل از پرداختن به ویژگی های موقعیت بحرانی و معرفی رویکرد سیستماتیک رویارویی موثر، باید توجه کرد که در هرحال بحران یا مستقیماً در یک سیستم به وجود آمده یا تاثیر عوامل خارجی سیستم را مختل ساخته است. در هردو حالت می توان تجزیه و تحلیل خود را به صورت ملاحظات سیستماتیک پیش برد. زیرا در نهایت وظیفه ی مدیریت بحران، اتخاذ تصمیمات موثر بر اساس اطلاعات صحیح در جهت کاهش خسارات و کنترل سریع بحران است. این پروسه در نهایت با شناخت کنش ها و واکنشهای سیستماتیک انجام می شود. در غیر این صورت تصمیمات چیزی جز آزمون و خطا نخواهد بود و با توجه به سه عامل ،محدودیت زمان، تهدید و غافل گیری نمی توان انتظار داشت جایی برای چنین رویکردی باشد. مسلماً در تمام برنامه ریزیهای بحران جایی برای موقعیت های پیش بینی نشده در نظر گرفته خواهد شد. بنابراین می توانیم بحران را بر اساس تعریف سیستم چنین بیان کنیم: اجزاء تشکیل دهنده سیستم در چارچوب معین بر اساس ضوابط و معیارهای سنجیده و تنظیم شده روابطی به صورت کنش و واکنش برقرار میکنند. در هر سیستم عناصر متغییر تشکیل دهنده ی آن باید در حدود و قلمرو معینی نگهداری و محافظت شود، در غیر این صورت حالت تعادل سیستم به هم می خورد، تا جایی که امکان محو کامل آن وجود دارد. بحران عبارت است از: وضعیتی که نظم سیستم اصلی یا قسمتهایی از آن را مختل کرده پایداری آن را برهم زند. به بیان دیگر بحران وضعیتی است که تغییری ناگهانی در یک یا چند قسمت از عوامل متغییر سیستم به وجود می آورد. شدت و ضعف بحرانها بستگی به عوامل تشدید کننده و یا عناصر کاهش دهنده بحران و تکنیکهای موجود برای مدیریت و بالاخره مهار آن دارد. از نظر عملیاتی نیز بحران را می توان به صورت یک سیستم، تجزیه و تحلیل کرد که در آن دوسری عوامل مختلف یکی محیط و ساختار سیستم و دیگری عواملی که موجد بحران هستند ، وجود دارد. تعیین اینکه کدام یک از عوامل و عناصر تشکیل دهنده ی سیستم در مقابل بحران آسیب پذیری و تاثیر پذیری بیشتری دارد، یکی از وظایف اولیه ی تحقیق و پژوهش مدیریت بحران است تعیین آسیب پذیرترین بخش سیستم در عمل به بخشی از سیستم بر می گردد که بالاترین رسیدگی را نیاز دارد.
تعریف بحران:
تعریف بحران به علت اینکه تاکنون در خصوص آن توافقی میان صاحب نظران پدید نیامده کار ساده ای نیست، واژه ی بحران که معادله CRISIS در زبان انگلیسی است از پزشکی وارد علوم اجتماعی و اقتصادی شده است. در پزشکی وضعیت بحران به وضعیتی اطلاق می شود که ارگانیزم دچار بی نظمی شده و به خطر افتاده است. برخی عقیده دارند که در زمینه ی مسائل اجتماعی هم زمانی که جامعه و سازمان از نظم عادی خارج و دچار آشفتگی می شود وضعیت بحرانی حاکم میگردد. در نهایت بحران به صورت زیر تعریف شده است: بحران شرایط غیرعادی است که در آن مشکلات ناگهانی و پیش بینی نشده ای پدید می آید در چنین شرایطی ضوابط و هنجارها و قوانین مرسوم دیگر کارساز نیست.
بحران در سازمان:
اکثر سازمانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … در زمانهای خاص با بحران رو به رو می گردند.
امروزه بحران در سازمانهای اقتصادی نمود بیشتری دارد که ناشی از بحران پولی و انرژی و رکود تورمی اقتصاد است و از طرف دیگر بحران در سازمانهای اقتصادی با بحران در محیط زیست، جهش تکنولوژی و انفجار اطلاعات روز به روز تشدید میشود. بحرانهای اقتصادی خود زمینه ساز ایجاد بحرانهای اجتماعی در جوامع و سازمانها شده اند. پیچیدگی سازمانهای اجتماعی و گستردگی ارتباطات میان جوامع خود منجر به بحرانهای جدیدی شده است.
همه ی مطالب عنوان شده فوق لزوم شناخت بحران و تجزیه و تحلیل مسائل مربوط به آن را برای ما روشن میسازد. در حقیقت وجود بحران، فشار را بر مدیران افزایش میدهد. عواملی نظیر تورم، کمبود منابع اولیه ، انرژی ، کیفیت نامطلوب ، نارضایتی کارکنان، مسائل اجتماعی، مسائل روانی، نیز تشدید کننده فشار بر مدیران جهت اداره سازمانهایی هستند که با بحران روبرو میباشند.
اگر بخواهیم مطالب فوق را به طور منسجم ارائه دهیم می توان گفت:مدیران سازمانهای امروزی تحت پنج نوع فشار قرار دارند که به شرح زیر می باشد:
اولین فشار از ناحیه ی زیستی میباشد. فضای زیستی روزبه روز تحت تاثیر فعالیت های سازمانهای تولیدی تحت فشار بیشتری ناشی از آلودگی قرار میگیرد. این مسئله علی الخصوص برای مدیران در ایران علیرغم کم بها بودن آن دارای اهمیت خاصی میباشد.
دومین فشار از فضای اجتماعی سر چشمه میگیرد. فضای اجتماعی به تدریج با تکثیر نهادها و سازمانها پیچیده تر میشود و باعث یک رشته عکس العمل های زنجیره ای میگردد.
سومین فشار از ناحیه ی فضای اطلاعاتی است. مدیران امروز نیاز به اطلاعات گسترده تری دارتد تا بتوانند روابط واحدهای خود را با محیط پیچیده و متغییر پیرامون سامان دهند و تعادل شکننده را حفظ کنند به طور کلی میتوان گفت که تمام سازمانها و نهادها و واحدهای تولیدی برای حل مشکلات بیش از پیش به اطلاعات نیاز پیدا میکنند. مسئله فوق علی الخصوص برای مدیران ایرانی که به نظر می رسد در این مورد دچار ضعف هایی میباشند حائز اهمیت است.
چهارمین فشار از ناحیه فضای سیاسی جامعه است. قدرتهای سیاسی امروزه دارای پیچیدگی های زیادی هستند که بر روی سازمانهای جامعه تاثیر میگذارند زیرا امروزه روابط میان سازمانها و نهادهای دولتی گسترش یافته و نظارت قدرت حاکمه بر فعالیت های سازمانها بیشتر اعمال میشود.
پنجمین فشار از ناحیه افکار عمومی است. افکار عمومی با گسترش نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی و رسانه ها بیش ازپیش در جریان فعالیت شرکتها و سازمانهای مختلف قرار می گیرد و از آنجا که عملکرد این سازمانها در زندگی جامعه اثر دارد نسبت به آن عکس العمل نشان میدهد.
همه مسائل فوق وظیفه مدیریت را روز به روز مشکل تر و پیچیده تر می کند و بحران در مدیریت را عمیق تر می سازد. علاوه بر فشارهای فوق مشکلاتی نظیر کمبود مواد اولیه،کمبود سهمیه ی ارزی، مسائل اجتماعی، مسائل اقتصادی، تورم، فشارهای روانی، فشارهای سیاسی و …مدیران امروزی جوامع را احاطه کردند و سبب ایجاد شرایط بحرانی شده اند.
شناخت بحران:
در بحران هدفهای عمده به خطر افتاده است و فرصت برای تصمیم گیری نیز بسیار کم است و حادثه پیش آمده کاملاً غیر منتظره و غافلگیر کننده می باشد. درچنین شرایطی دیگر نمیتوان از روشهای معمول برای نشان دادن عکس العمل استفاده کرد. مدیریت در چنین حالتی بیش از هرچیز به تجربه،مهارت،سرعت،هوشمندی، خلاقیت و موقع سنجی نیاز دارد و باتوجه به اطلاعات موجود باید هرچه سریعتر موضوع ارزیابی و نسبت به آن اقدام شود. بدیهی است هرچه اطلاعات موجود بیشتر و نظام اطلاعاتی کاراتر و توانایی بیشتری در پردازش سریع اطلاعات باشد، تصمیمات اخذ شده می تواند بهترین نتایج ممکنه را به بار آورد. در چنین شرایطی معمولاً به علت دستپاچگی و شتاب زدگی و همچنین حاد بودن موضوع تصمیم گیران معمولاً دستخوش اختلاف نظر شدید میشوند و میان آنها درگیری پدید می آید که موضوع را مشکل تر می سازد. لازمه ی رفع اختلاف آن است که تصمیم گیران در چنین شرایطی تلاش کنند با حفظ خونسردی با یکدگر بحث و گفتگو کنند.
انواع بحران و شرایط هرکدام به شرح زیر می باشد:
1)بحران نو ظهور:
دراین بحران وضعیت تهدید شدید است و بحران پیش آمده بدون سابقه و کاملاً غیر منتظره میباشد و فرصت کافی برای تصمیم گیری وجود ندارد.
2)بحران آرام:
در این حالت تهدید کم است و فرصت برای تصمیم گیری زیاد ولی حادثه غیر مترقبه می باشد. تصمیم گیران باید از فرصت موجود برای جمع آوری اطلاعات بحث و گفتگو استفاده کرد و بهترین تصمیم را اخذ نمایند.
3)بحران تصادفی:
در این حالت بحران به وجود آمده تهدید اساسی نیاورده است ولی غافلگیری شدید است و زمان نیز برای تصمیم گیری کوتاه می باشد. اگر تصمیم گیری درست انجام نشود ممکن است بحران تشدید شده و تهدید زیادی به وجود آورد. غالباً چون تهدید زیاد نیست تصمیم گیران به آن به اندازه کافی توجه نمی کنند و در نتیجه بعداً گرفتار می شوند.
4)بحران انعکاسی:
در بحران تهدید شدید است و زمان عکس العمل کوتاه ولی غافلگیری وجود ندارد چون از قبل وقوع چنین حادثه ای قابل پیش بینی بوده است.
5)بحران تعمقی:
در بحران تهدید شدید است ولی هم زمان کافی برای عکس العمل وجود دارد و هم بحران قابل پیش بینی بوده است و در نتیجه تصمیم گیران هم میتوانند مقدمات کار را از قبل فراهم کنند تا غافلگیر نشوند وهم فرصت کافی برای جمع آوری اطلاعات و بحث و گفتگو داشته باشند.
6)بحرانهای روزمره:
در چنین حالتی هم تهدید کم است و هم زمان برای تصمیم گیری زیاد می باشد و یک بحرانی است که افراد با آن هرچند مدت یکبار با آن روبه رو میشوند و معمولاً روشهای مقابله با این بحران نیز از قبل مشخص میشود.
7)بحران اجرایی:
تهدید کم ، زمان عکس العمل زیاد و بحران قابل پیش بینی می باشد. باید مقدمات کار طوری فراهم شود تا در فرصت کوتاه بحران به وجود آمده بتواند بهترین تصمیم را گرفت.
تمام موارد فوق جنبه های مختلف بحران میباشد که لازم است مدیران از قبل برنامه خاصی در خصوص نحوه برخورد با هرکدام از بحرانهای بالا داشته باشند تا عامل غافلگیری نتوانند تهدید و
باعث تشدید بحران شود .
اولویت بندی بحران ها:
برخی از بحران ها به وسیلة تصمیمات تجاری و به صورت آگاهانه به وجود می آیند . بحران هایی که به دنبال بستن یک کارخانه و اخرج کارکنان پیش می آیند ، از این نوع هستند. اما برخی دیگر از بحران ها نظیر آتش سوزی ، خرابکاری و کارشکنی و… در کنترل مدیران نیستند . به هر حال ، در هر دو صورت می توان با پیش بینی یک بحران عمومی یا خاص ، برای پیشگیری و مداخله در آن برنامه ریزی کرد.
وظایف مدیریت بحران :
یک مدیر بحران وظایف مختلفی را بر عهده دارد که اهم آنها به شرح زیر است :
1- هماهنگی در به جریان انداختن اطلاعات بین افراد و واحدهای ذی ربط ، با توجه به محرامانه بودن اطلاعات .
2- هماهنگی در ارائه خدمات و تضمین کیفیت افراد و گروهایی که می توانند بحران هایی را ایجاد کنند. نظیر : کارگران یک کارخانه ، دانشجویان یک دانشکده و یا مشتریان .
3- همدردی و کمک به افراد بحران ساز به منظور جلوگیری از وقوع بحران .
4- مشورت ، ارائه و دریافت پیشنهاد از افراد و واحدهای دخیل و در حل بحران (به صورت مستقیم یا غیر مستقیم)
5- ارائه خدمات ، نظیر پرسنلی و اطلاعاتی ، به افراد مؤثر و دخیل در حل بحران.
6- ارزیابی فرآیندها و انجام پیگیری های لازم.
مدیریت بحران در هفت نکتة کلیدی:
اتفاقات و حوادث روی می دهند و ما نمی توانیم مانع وقوع آنها شویم . اما با به کارگیری روشهای مدیریت بحران ، می توانیم فشار ناشی از وقوع آنها را کاهش دهیم . در همین ارتباط ، در مباحث مدیریت بحران ، نکات مختلفی مطرح شده است که هفت نکتة کلیدی زیر در همین خصوص هستند:
1- مسئولیت پذیر باشیم و اگر مقصر هستیم ، به تقصیر خود اعتراف کنیم .
2- هر مسئله ای ، لزوماً بحرانی نیست؛ بنابراین ، تفاوت بین بحران و تبلیغات منفی را تشخیص دهیم .
3- با مطالعه ،مشورت و تفکر قبلی به دیگران پاسخ دهیم .
4- با رسانه ها دوستانه برخورد کنیم ، نه خصمانه .
5- با نشان دادن ناراحتی خود به دیگران ، با آنها همدردی و همدلی کنیم .
6- 24 ساعت بعد از بحران را جدی بگیریم ؛ زیرا در این 24 ساعت ، شهرت و منافع آتی یک سازمان ، از بین می رود یا احیاء می شود.
7- برنامة مدیریت بحران را بر پایة حسن شهرت و منافع سازمان طراحی کنیم .
مدیر بحران (Crisis Manager) و رسانه ها:
معمولاً مدیران بحران برای روش ها و نحوة پاسخگویی گروه مدیریت بحران در برابر رسانه ها اهمیت خاصی قائلند . تماس های قبلی با خبرنگاران می تواند از اشتباهات بعدی جلوگیری کند . مدیران ضرورتاً باید یاد بگیرند که با رسانه های افراطی ، چگونه برخورد کنند؛ چگونه با استفاده از روشی مثبت در برابر رسانه ها پاسخگو باشند ؛ و چگونه با خبرنگاران از موضعی مثبت برخورد نمایند.
اغلب فراموش می شود که در مصاحبه های تنش زا از برخوردهای خشن و خصمانه ، پرهیز شود. پرهیز از پرحرفی بیان پاسخ های کوتاه و متناسب با نیاز مخاطب ، از روش های دیگر برخورد با رسانه هاست. مدیران زیرک ، با عبارات کوتاه و سریع در برابر سئوالات غیر منصفانه ، پلی به سمت ساختن ذهنیتی مثبت ایجاد می نمایند . برای مثال ، از چنین عبارتی می توان استفاده کرد:
«شما به نکتة مهمی اشاره کردید ؛ اما برای سازمان ما موضوع دیگری مهمتر است ، برای مثال …»
یک مدیر بحران حتماً با رسانه ها سروکار خواهد داشت و این موضوع چیزی نیست که بی اهمیت و کوچک، تلقی شود . به طور خلاصه ، عوامل زیر بر جریان هدایت یک مصاحبه تأثیر می گذارند:
1- پاسخگویی مختصر و مفید (Directly and Briefly).
2- رعایت ادب و به کارگیری رفتار و روش مثبت .
3- پاسخگویی روشن و قابل فهم .
4- ارائه اطلاعات تکمیلی به صورت مکتوب .
5- سعی در درک رسانه ها.
6- داشتن درک حرفه ای.
7- پرهیز از راهنمایی نادرست و دروغ.
8- پرهیز از بیان عبارت «اطلاعی ندارم».
9- پرهیز از جدل و جرو بحث.
10-پرهیز از بیان مطالب تکراری.
11-پرهیز از ایجاد چالش بیشتر به جای توضیح اضافی.
مدیریت بحران و راهبردهای ارتباطات:
همان گونه که توضیح داده شد ، مدیران بحران باید بتوانند در قبال بحران های ایجاد شده ،در برابر رسانه ها پاسخگو باشند. در یک سطح جامع تر ، یکی از ابزارهای مدیریت بحران ، مدیریت ارتباطات است . ارتباطات با افراد و گروه های درونی و بیرونی ، مانند کارکنان ، سهامداران ، مشتریان ، توزیع کنندگان ، رسانه ها و سایر ذی نفع ها می تواند بر نتایج یک بحران تأثیرگذار باشد . راهبردهای ارتباطات ( که بعد از وقوع بحران مورد استفاده قرار می گیرند) به قرار زیر است :
1- حملةمتقابل : به کسانی که مدعی بروز بحران در سازمان هستند ، به صورت منطقی و مستدل ثابت می شود که اشتباه می کنند و در صورت لزوم ، از آنها به مراجع قانونی شکایت می شود.
2- انکار بحران : سازمان ، موقعیت خود و عدم وجود بحران را تشریح می کند.
3- پذیرش بحران : وجود بحران پذیرفته می شود ؛ اما باین توضیح که چنین بحرانی خارج از کنترل سازمان بوده است.
4- بهانه و توجیه : در این راهبرد نیز وجود بحران پذیرفته می شود ؛ اما با این توضیح که زیاد جدی نبوده و آسیب چندانی نداشته است.
5- اقدامات اصلاحی : در این حالت ، سازمان با پذیرش ضمنی یا صریح مشکل ، به انجام فعالیت های اصلاحی در جهت سالم سازی و جلوگیری از بروز مجدد بحران ، اقدام می کند.
6- به ابراز همدردی و همدلی و دلجویی از افراد و گروه های آسیب دیده پرداخته می شود.
7- عذر خواهی رسمی : در این حالت ، سازمان مسئولیت کامل بروز بحران را تقبل کرده و به صورت رسمی از افراد و گروه های ذی نفع عذرخواهی می کند.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 78 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 88 |
مقاله بررسی جامع بحران در 88 صفحه ورد قابل ویرایش
-1: بحران
«مفهوم بحران درعصر حاضر گاهی باعث ایجاد سوالاتی دراذهان عمومی میگردد. چرا بحران تا این اندازه فکر بشررا مشغول کرده است. بحران درطول تاریخ مکتوب بشری همواره با انسان بوده و چه بسا که بیش از آن نیز موجود بوده باشد. نسل های بشر همواره مجبور به تحمل بحران ها و خسارت ها و صدمات ناشسی از آن بوده و پس از چندی نیزا مشقات آن رهایی یافته و بهبودی حاصل نموده اند و زندگی بشری هم چنان ادامه یافته است»[1]با توجه به پیچیدگی ها و ابهامات این موضوع، تعاریف متعددی به دست آمده به دلیل این تنوع، رسیدن به یک تعریف همه جانبه و واحد دشوار است. که بعضی از این تعاریف به صورت زیر بیان شده اند:
«ریشه واژه ی «Crisis» از کلمه یونانی «krinein»به معنی نقطه عطف «Turning point»به خصوص درمورد بیماری است و همچنین به معنی بروز زمان خطر در مورد مسائل سیاسی – اقتصادی است، درعین حال، بحران به عنوان نقطه ی حساس «critical point» تلقی می شود که درنهایت ممکن است ناشی از یک تحول مناسب یا نامناسب باشد، مانند مرگ و زندگی – دشمنی و دوستی- تعادل یا ناپایداری درروابط بین کشورها و ...»[2]
«حادثه ای که به طور طبیعی و یاتوسط بشر به طور ناگهانی و یا به صورت فزاینده به وجود آید و سختی و مشقتی را به جامعه ی انسانی تحمیل نماید»[3]
«اصولاٌ بحران وضعتی است که طی آن روش های معمول و متداول مواجهه با مشکلات و مسائل فاقد کارآیی باشند.»[4]
«ازدید سیستمیک یک بحران عبارتند از وضعیتی که نظم سیستم اصلی یا قسمت هایی از آن را که ما سیستم فرعی می نامیم مختل کرده و پایداری آنرا به هم می زند»[5]
«واقعه پیش بینی نشده است که به دلیل اضطراب وفوریت باید موردتوجه فوری قرارگیرد، زیرا، عدم توجه ورسیدگی بلافاصله به آن، موجب وخیم تر شدن اوضاع می شود.»[6]
«بحران را میتوان شرایطی غیرعادی دانست که درآن مشکلات ناگهانی و پیش بینی ناپذیر پدید می آیند و درچنین شرایطی ضوابط و هنجارها و قوانین مرسوم دیگر کارساز نیستند.»[7]
1-1-1: انواع بحران
کارشناسان مدیریت بحران انواع بحران ها را به صورت های زیر دسته بندی و تعریف کرده اند: یکی از این دسته بندیها به صورت نموداری است که محور افقی آن، بحران های داخلی و خارجی را ازهم متمایز می سازد و محور عمودی، بحران ها را ازحیث ماهیت فنی بودن یا اقتصادی بودن دربرابر اجتماعی یا سازمانی بودن تفکیک میکند. به این ترتیب 4 وضعیت کلی در این نمودار دیده میشود که برای هر وضعیت کلی نمونه هایی ذکر شده اند:همانطور که درنمودار فوق دیده می شود، سوانح طبیعی ازجمله زمین لرزه در وضعیت بحران های فنی – اقتصادی خارجی قرار دارند. که این نوع بحران دراین تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
«دردسته بندی دیگری محققان چهار نوع بلایا را شناسایی نموده اند:»
الف) طبیعی : مانند زلزله – سیل –طوفان – آتشفشان – خشکسالی –موج های دریایی ناشی از زلزله – گردبادهایی استوایی-شکاف زمین – آتش سوزی طبیعی جنگل ها و بیشه ها
ب) انسانی: مانند جنگ-شورش های اجتماعی
ج)تکنولوژی : مانند انفجار نیروگاه های اتمی
د) اکولوژی : مانند آلودگی های وسیع کره زمین و آلودگی های جوی ومحیط زیست»[8]
«با توجه به دسته بندی بالا، بلایای طبیعی همانند بحران هایی که توسط خود انسان ایجاد می شوند باعث ایجاد تلفات انسانی، خسارت های اقتصادی و اجتماعی میگردند و از این بابت صدمات قابل توجهی را –محیط زیست وارد می سازند. بشر درطول سالیان متمادی تا حدودی آموخته است که چگونه بابحران های طبیعی روبرو گردد، اماخطرات این گونه بحران ها همواره جوامع انسانی تهدید نموده و صدمات و خسارت های عمده ای را در مواقع بروز به این جوامع تحمیل می نمایند.»
+ منبع: . فریبرز ناطقی الهی: «مدیریت بحران زمین لرزه ابرشهرها با رویکرد به برنامه ی مدیریت بحران زمین لرزه شهر تهران»، تهران، پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ، 1379،ص 10و 11
1-1-2: آثار وخصوصیات بحران
تجزیه و تحلیل اثرات ناشی از بحران های مختلف با توجه به شرایط محلی، دارای اهمیت بسیار زیادی برای مدیران مسئول بحران ها می باشد، زیرابا انجام چنین بررسی هایی می توان بسیاری از نیازهای لازم وضروری مطرح درمواقع بروز بحران را ازقبل مورد شناسایی قرارداده و تشریح نموده و این امر، به خصوص دررابطه با پیش بینی اقدامات اساسی مورد نیاز دربخش های «امدادرسانی» و «بهبودی» دارای اهمیت به سزایی می باشد.
«به طور کلی اثرات و خصوصیات بحران را میتوان درسه بخش زیر طبقه بندی نمود:
الف- سطح جهانی: تازمانی که پیش گیری های لازم و ضروری درموردبروز بحران ها و کاهش اثرات مخرب آن ها در سطح جهانی به حد متعادف و قابل قبولی نرسد، اثرات ناشی از بحران ها کماکان زندگی بشر و جوامع را تحت الشعاع قرار خواهد داد»[9]
ب«سطح ملی: اثرات بحران دراین بخش – بصورت های زیر است:
- ازدست رفتن دارایی های موجودملی به صورت های مختلف
- تخصیص دادن منابع و عزم ملی جهت بهبودی و بازسازی اوضاع و شرایط پس از وقوع بحران به جای تخصیص دادن منابع ملی جهت توسعه ی اقتصاد ملی.
درواقع کشورها نیاز مبرمی جهت تهیه و تنظیم طرح های جامع مدیریت بحران درچارچوب کلی سیستم مدیریت بحران به منظور مقابله با هرگونه خطرات ناشی از بحران های مختلف را دارند»[10]
ج- مدیریت عملی بحران : درمجموع به بررسی منابع موجود و نیازهای واقعی اجرایی مدیریت درشرایط بحرانی و در سطوح مختلف دولت پرداخته و با توجه به محدودیت منابع و همچنین به منظور جلوگیری از تشکیلات و سازماندهی اضافی، بهترین راه حل های ممکن را ارایه می نماید.»[11]
به طور ساده تر بحران ها اثرات عمومی خود را به صورت زیر نشان می دهند:
فوت، آسیب دیدگی ، خسارت وازدست دادن دارایی، خسارت و نابودی مواد و محصولات غذایی، قطع جریان تولید، قطع روند عادی زندگی، نابودی وضعیت معیشتی، قطع روند عادی ارایه ی سرویس های ضروری، خسارت دیدن تاسیسات زیربنایی و سیستم های دولتی، خسارت اقتصادی درسطح ملی، اثرات ثانویه ی روانی واجتماعی.
I) پیش از بحران :
1- پیش بینی: پیش بینی زمان، مکان و شدت وقوع زلزله؛ پیش بینی عواقب زلزله، آسیب پذیری، آسیب رسانی و خطرات ناشی از آن درکلیه ابعاد.
2- پیشگیری: اقدام عملی جهت رفع کامل خطرات ناشی از زلزله.
3- کاهش آسیب پذیری: کاهش آسیب پذیری انسان، زیستگاه وجامعه وی درمقابل خطرات غیر قابل اجتناب.
4- کاهش آسیب رسانی: کاهش آسیب رسانی مصنوعات بشر بر اثر زلزله.
5- آمادگی: اتخاذ تدابیر لازم و انجام اقدامات عملی جهت ایجاد آمادگی رویارویی موثر و سریع با بحران ناشی از زلزله درمردم و مسئولین از طریق برنامه ریزی عملیاتی، سازماندهی، آموزش و آماده شاطس امکانات فیزیکی و اطلاعات.
II) آغاز بحران :
«الف) مصونیت : به کارگیری راهکارهای عملی فرار از خطرات زلزله جهت کاهش آسیب پذیری و آسیب رسانی.
ب) هشدار : اعلام خطر ووضعیت غیر عادی به مردم و مسئولین جهت آغاز برنامه عملیاتی مقابله با بحران.
ج) آغاز بسیج: انتخاب نمونه بسیج نیروهای لازم جهت مقابله بابحران و آغاز شکل گیری سازمان مربوطه و ارتباطات لازم»
3.4) راهبردهای[12]جامع پیشنهادی مدیریت بحران ناشی از زلزله
راهبردهای جامع پیشنهادی مدیریت بحران ناشی از زلزله که کلیه فعالیتهای مربوطه راجهت خواهندبخشید عبارتنداز:
حداکثر تاکید وفعالیت درزمینه پیش بینی، پیشگیری، کاهش آسیب پذیری و آسیب رسانی و آمادگی
پرهیز ازایجاد سازمانهای موازی و غیر ضرور
تاکید برجامع نگری نسبت به سوانح
ایجاد حداکثر همخوانی بین راهبردهای جامع مدیریت بحران ناشی از زلزله و راهبردهای توسعه
حداکثر استفاده از تلاش و مشارکت مردم و سازمانهای محلی درحوزه بحران و تاکید برخود اتکایی جوامع
حداکثر استفاده ازمنابع موجود درداخل کشور جهت امداد، جبران خسارات و بازگشت به وضعیت عادی.
3.5) فعالیتها و اقدامات مربوط به مدیریت و بحران ناشی از زلزله و خطمشیهای اجرایی.
به منظور تسهیل هرگونه اقدام درجهت مدیریت کارا و اثر بخش بحران ناشی از زلزله- ازجمله برنامه ریزی و سازماندهی- لازم است ریزفعالیتهای مربوطه وخط مشیهای اجرایی درچهارچوب زمانی وعملیاتی پیش گفته بررسی و تعیین گردند.
قالب کلی طرح فعالیتها و خط مشیهای اجرایی به صورت زیر خواهد بود:
... مرحله :...،
..عنوان اصلی؛...،
.فعالیت اصلی : (شماره فعالیت اصلی)...،
.ریزفعالیت ها:
شماره –شرح ،
خط مشیهای اجرایی:
شماره –شرح .
برخی فعالیتهای ذکر شده دراین بخش باید به صورت مجرد، برخی دیگر در
3.2.3) اثرات زلزله برجامعه انسانی [13]
1- فلج شدن ناگهانی اقصاد محل آسیب دیده و مناطق مرتبط با آن،
2- جابجا شدن جمعیت وافزایش مهاجرتها
3- درهم ریختگی نظامهای اداری معمول درجامعه
4- فلج شدن نظم معمول درجامعه
5- پدید آمدن جوعزا و اندوه و پیامدهای ناشی از آن
6- سردرگمی مردم و مسئولین جامعه درمقابل بحران
7- ازبین رفتن یا کاهش درآمد عمومی جامعه
8- ازبین رفتن یا کاهش توان تولیدجامعه
9- ازبین رفتن یا کاهش ذخایر مواد اولیه، واسطه یا ساخته شده و مصرفی
10- افزایش نیازمندیهای عمومی و سطح تقاضای تقریباٌ یک شکل
11- ایجاد امکان شیوع بیماریهای واگیردار
12- ازبین رفتن یا کاهش تامین اجتماعی
13- افزایش بزههای اجتماعی بخصوص سرقت وفساد
14- کاهش فعالیتهای اقتصادی مولد وافزایش بیکاری
15- ایجاد کمبود کالا وافزایش تورم وقیمت کالاها
16- ازبین رفتن یا محدود شدن بخشی از بازار مصرف برای برخی از کالاها و خدمات
17- ایجاد اختلال درپیشرفت برنامه های توسعه منطقه ای و ملی
18- خنثی شدن برنامه های توسعه اجراشده
19- ایجاد نیاز به دریافت کمکهای فیزیکی و فکری وانسانی ازکشورهای خارجی
20- ناکامی در نظارت برصحت هزینه نمودن وجوه مربوط به مقابله بابحران و توزیع امکانات و اعتبارات
21- ایجاد اثرات زیانبار اجتماعی به دلیل تمرکز دهی ساکنان مناطق زلزله زده
22- پدید آمدن آشوبهای محلی درمواردی که برخورد با بحران به صورت صحیح انجام نگردیده یا اطلاعات درست به مردم ارائه نشده است.
رفتار جمعی آسیب دیدگان و بازماندگان یک زلزله (یا سانحه بطور اعم) از مسائلی است که درآن اختلاف نظر وجود دارد. دراین میان جای یک تحقیق جامع با توجه به شرایط کشور ایران بسیار حالی می نمایدچرا که چگونگی رفتار جمعی آسیب دیدگان برنوع ساختار سازمانی و برنامه ریزی جهت مقابله با بحران ناشی از زلزله عمیقاٌ تاثیر میگذارد. به هر حال چند نمونه از نظرات ارائه شده دراین زمینه
2-ازبین رفتن یاکاهش سطح خدمات عمومی شامل :
- تهیه و توزیع ملزومات دارویی و بهداشتی،
- خدمات حمل و نقل عمومی
- خدمات آتش نشانی
- خدمات آموزش و پرورش
- کلیه خدمات رفاهی دولتی
- کلیه خدمات رفاهی غیر دولتی
4-ایجاد آلودگی های شیمیایی براثر انتشار مواد آلوده کننده در آب ، خاک و هوا
6-درهم ریختن مجاری عادی فعالیتهای روزمره مردم درشهر (تهیه مایحتاج، حمل و نقل و ...)
د) کرختی روانی[14]
بازماندگان حوادث و سوانح همواره از ضعف و اختلال دراحساسهای خود رنج می برند. «بی احساسی عاطفی[15]» انزوا و افسردگی دراین گونه افراد آشکار است. کرختی روانی احتمالاٌ مهمترین نشانه پس از حوادث است.
ه)روابط اجتماعی ناسالم وناتوانی درمهار خشم:
اغلب پس از یک حادثه افراد برای شکستن موازین اجتماعی و رفتارهای خشمگینانه و تجاوز کارانه آمادگی بسیاری می یابند.
و) جستجو برای درک معنا:
چنین به نظر می رسد که بازماندگان یک فاجعه خود را ناگزیر ازجستجوی معنای آن می بینند و به دنبال دلایلی برای وقوع آن واینکه چرا چنین فاجعه ای برای آنان رخ داده است می گردند؛
15- ازدیگر مسائل روانی که ممکن است برای بازماندگان زلزله پدید آید می توان به موارد زیر اشاره نمود:
الف) ترس از دست دادن مجدد دیگران موجب می شود که فرد عواطف مثبت خود را محدود و انکار کند واز این رو به تنهایی روی میبرد. بازماندگان زلزله بسیاری از اوقات امید خود را به آینده ازدست می دهند و قادر به پیگیری برنامه های پیشین خود یابرنامه ریزی برای آینده درمورد تحصیل، ازدواج و انتخاب شغل نیستند و زندگی را به دفع الوقت میگذرانند. خشم دائمی، بی خوابی، ناتوانی درتمرکز فکر، نگرانی و گوش به زنگ بودن دائمی و پریدن از جا بر اثر کوچکترین محرک، زندگی بازماندگان را دشوار می سازد. درصورتی که فرد، تنها بازمانده خانواده خود باشد، نشانه ها شدیدتر است و احساس گناه دراین مورد که او زنده مانده است درحالی که عزیزان او مرده اند ویااین فکر که میتوانسته برای آنان کاری کند اما نکرده است، مسئله را پیچیده تر می سازد.
ب)بازمانده فاجعه علاقه خود را به فعالیت ازدست میدهد. مجاری سازمان یافته فعالیت او درهم می ریزد. زلزله ویژگی های محیط مانوس فرد رادرهم می ریزدو دگرگون می سازداز این رو روشهای انطباقی گذشته که متناسب بامحیط مانوس بوده کفایت نمی کند. زلزله و مصائب ناشی از آن نظم و ترتیب زندگی عادی فرد را که متناسب با تحمل فیزیولوژیک اوست برهم می زند، فرد مصیبت دیده درمحیطی آشفته با خستگی، اضطراب و ملال دائمی زندگی می کند و ازروابط عادی انسانی و فرصت بر ای استراحت کامل محروم می ماند. دراین موارد آنچه فراوان دیده می شود پسرفت وسیر قهقرایی به دورانهای اولیه رشد روانی درزمان کودکی به صورت نیاز به وابستگی شدید، ناتوانی درصحبت کردن، ناهماهنگی دراعمال، تحریک پذیری و تمایل به پرخاشگری است.
ج) کودکان به این دلیل که هنوز روشهای دفاعی روانی شایسته درآنان رشد نیافته است ونیز سالمندان به این دلیل که روشهای انعطاف ناپذیر داشته و از نظر جسمی نیز ناتوان هستند، دربرابر سوانح طبیعی آسیب پذیرتر هستند.
د) ترس بیمارگونه ازتکرارفاجعه ممکن است سبب ناتوانی فرد درامور شغلی و اجتماعی شود.اعتیاد ازعوارض احتمالی وعمده این تجارب فاجعه آمیز است.
ه) کودکان بازمانده ازفاجعه ممکن است مهارتهای تازه آموخته شده خود همچون تکلم و کنترل ادرار و مدفوع را از دست بدهند.
به دلیل نحوه تفکر خاص درسنین پیش ازمدرسه، این کودکان گاهی خود را مسبب فاجعه مرگ پدر ومادریا فقدان آنهارا دلیل بر طرد خود و بی ارزشی خویشتن می پندارند.افسردگی آنان به صورت لجبازی، منفی کاری و پرخاشگری تظاهر می کند. کودکان درسنین مدرسه به علت عدم تمرکز فکری ممکن است دچار افت شدید تحصیلی شوند.
«مرحله ی سوم هرچه کوتاهتر باشد موفقتر خواهد بود و دربیشتر تجربیات گذشته بین تجربیات گذشته بین دو تا 3 هفته به طول انجامیده است.این مرحله پلی است بین ضربه ی ناشی از زلزله و آغاز مرحله ی چهارم که درحقیقت فرآیند سازمان یافته بازگشت به وضعیت عادی است.»[16]
هر یک از اقدامات مدیریت بحران درمرحله حین بحران به شرح زیر است:
III)حین بحران :
«1- کنترل بحران وتحدید دامنه آن: اقدام سریع و موثر جهت نجات جان مصدومین و بازماندگان، جلوگیری از وقوع یا گسترش خطرات ثانویه زلزله نظیر آتش سوزی، سیل و ... تامین غذا، آب، پوشاک، سوخت، سرپناه اضطراری وسایل اولیه زندگی و بهداشت برای بازماندگان با استفاده از بهینه ازمنابع .
2- استقرار نظم درجامعه: ایجاد یک سیستم معمولی و منظم درزندگی مردم؛ راه اندازی فعالیتهای روزمره مردم نظیر پخت و پز، رفت و آمدو ...؛ تعیین شیوه کسب درآمد برای افرادی که شغل یا سرمایه خود را ازدست داده اند؛ راه اندازی واحیای تسهیلات و خدماتی که برای زندگی مردم وحیات اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
3- ارزیابی دقیق دامنه بحران: ارزیابی دقیق میزان خسارات وارده براثر زلزله درکلیه ابعاد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 28 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
مقدمه
یکی از مهم ترین سفارش های اسلام به انسان ها، حسن خلق و خوش اخلاقی است. به طور کلی، اسلام همه انسان ها را ملزم به رعایت حسن خلق می کند، از بد اخلاقی باز می دارد.
خوش اخلاقی دارای دو معنای عام و خاص است. معنای عام آن اتصاف به فضایل اخلاقی و تحصیل مجموعه کمالات و خصلت های پسندیده ای است که انسان در مسیر خودسازی و پرورش نفس، خود را به آنها می آراید و معنای خاص آن خوشرویی، خوشرفتاری و برخورد شاد و پرنشاط با دیگران است. مقصود ما از این گفتار معنای خاص خوش اخلاقی است.
به طور کلی رابطه با مردم و اخلاق اجتماعی یکی از مهمترین و گسترده ترین عرصه های خودسازی و پرورش توانایی های انسان است. در این عرصه است که انسان می تواند در اثر ارتباط با انسان های دیگر ارزش های وجودی سایر مهارت های حرفه ای، علمی، عقلی و مدیریتی خود را بنمایاند و فضایل اخلاقی و کمالات انسانی را در خویش نهادینه کند و همچنین به شکوفایی توانایی هایی دیگران نیز کمک نماید. صحنه اجتماع عرصه یک تعامل بسیار گسترده است که در آن عوامل خدمت رسان، آموزش دهنده، آموزش گیرنده، کارآفرین، کارفرما، کارآموز و کارکنان در تمامی حوزه ها در یک شبکه فعال به شکوفایی توانایی های یکدیگر کمک می کنند و هدف تمامی این سیستم برای تمامی اعضای آن، چیزی جز توانمند سازی فرد و جامعه انسانی در ابعاد گوناگون، نیست.
در عرصه تعامل اجتماعی، حسن خلق و خوش اخلاق بودن، به معنای خاص آن، جایگاه ویژه ای دارد. خوش اخلاقی اولین نمود توانایی شخصیت انسانی و پرورش یافتگی او در حوزه ارزش های انسانی و اخلاقی است.
در اصطلاح اخلاقی و آموزه های دینی اسلام به کسی خوش اخلاق گفته می شود که با گشاده رویى، زبانی ملایم و برخوردی شاد با مردم روبرو می شود، و در هر شرایطی این توانایی را دارد که با خوش روئى برخورد کند، لب هایى پر از تبسم، و کلماتى پر از محبت و لطف داشته باشد. البته همه ما کاملا واقف هستیم که این توانایی در روابط اجتماعى انسان چه تاثیر اعجاز گونه ای دارد و چه مقدار کارگشا است.
به عکس، کج خلقى و ترش روئى و سخنان خشن و خشک و فاقد لطف و محبت، حالت آزار دهنده ای است که ریشه در شخصیت نابهنجار فرد بد اخلاق دارد و علامت ضعف وجودی و نقصان پرورش یافتگی او می باشد. انسان های ضعیف، شکست خورده، نا امید، عصبانی و ناتوان معمولا بداخلاق می شوند. این افراد اغلب در هر شرایطی حالت طلب کاری دارند و عزت نفس و توانایی های خود را نادیده می گیرند. کج خلقی معمولا باعث ناراحتی عصبی خود فرد، آزار خانواده او، نفرت عمومی و گسستن پیوندهاى اجتماعى واجد آن خواهد شد.