دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

تاریخ ادبیات فارسی معاصر

ادبیات فارسی یا پارسی معاصر به ادبیاتی گفته می‌شود که به زبان فارسی نوشته شده باشد ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 31
فرمت فایل doc
حجم فایل 66 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 37
تاریخ ادبیات فارسی معاصر

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

تاریخ ادبیات فارسی معاصر


ادبیات فارسی یا پارسی معاصر به ادبیاتی گفته می‌شود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته اند.

آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفته است. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهره‌های شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان می توان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.

ادبیات ایران پیش از اسلام

پارسی باستان

زبان پارسی باستان نیای زبان فارسی امروزی‌است و در تقسیم‌بندی زبان‌شناختی یکی از زبان‌های شاخهٔ غربی زبان‌های ایرانی باستان محسوب می‌شود. پارسی باستان چنان که از نامش بر می‌آید زبان قدیم پارسیان بودی و بسیاری از کتیبه‌های شاهان هخامنشی به این زبان نوشته شده‌است. پارسی باستان با زبان اوستایی و به تبع آن زبان سنسکریت خویشاوندی نزدیکی می‌دارد.

آثار به این زبان

آثار به‌جا مانده از این زبان به خط میخی هخامنشی‌است که از قرن ششم تا قرن چهارم پیش از میلاد تحریر شده‌اند. البته یک نمونه کتیبه هم در نقش رستم یافت شده‌است که به نظر می‌آید به زبان پارسی باستان است ولیکن به خط آرامی نوشته شده‌است و احتمال می‌رود که بعد از دورهٔ هخامنشی تحریر شده باشد. تنها چند واژه از آن تا کنون خوانده شده‌است.[۱]
نمایی از دستور زبان

در این زبان سه جنس مذکر و مؤنث و خنثی و سه شمار، مفرد و مثنی و جمع هست و کلمه با توجه به نقش نحوی آن صرف می‌شود.

پارسی میانه

زبان پارسی میانه یکی از زبان‌های ایرانی میانهٔ غربی‌است که بنا به تعریف از اوایل دوران اشکانی تا صدر اسلام رواج می‌داشته‌است. خاستگاه این زبان که فرزند پارسی باستان به حساب می‌آید پارس بود. در دوران اشکانیان پارسی میانه زبانی محلی بود و از پهلوی اشکانی تأثیر زیادی پذیرفت تا اینکه در زمان ساسانیان زبان رسمی شاهنشاهی شد. کتیبه‌ها و اسناد ساسانیان و بسیاری از کتاب‌ها به این زبان نوشته می‌شد. با بر افتادن ساسانیان و تا چند سده پس از اسلام همچنان تولید اثر به این زبان ادامه داشت. گرچه عملاً زبانی نیم‌مرده محسوب می‌شد.

این زبان یا یکی از گویش‌ها یا زبان‌های بسیار نزدیک به آن، پس از تحول و آمیختگی با لهجه‌ها، گویش‌ها و زبان‌های خویشاوند نزدیک و همچنین واردشدن وام‌واژه‌ها، فارسی نو را به وجود آورده‌است. بنا بر این جای تعجب نیست که شباهت‌های فراوان چه از نظر واژگانی و چه از نظر دستوری میان این دو زبان وجود دارد. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتاده‌است بسیار عظیم‌تر از تحولی‌است که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ داده‌است.
پهلوی در مقابل پارسی میانه

زبان پارسی میانه را در متون کهن پارسی نو پهلوی خوانده‌اند. این نام‌گذاری چندان دقیق نیست. کلمهٔ پهلوی به معنی منتسب به پهلو است که خود صورتی از واژهٔ پارت است. از میان زبان‌های ایرانی میانه که در ایران رواجی کمابیش می‌داشته‌اند پس از پارسی میانه (که نزد خود گویشوران آن زبان پارسی خوانده می‌شد) زبان پهلوانی که آن را گاه پهلوی اشکانی می‌خوانند شهرت بیشتری می‌داشته‌است. یعنی در زمان ساسانیان زبان پارسیگ (=پارسی میانه) در تقابل با پهلوانیگ/پهلویگ (=زبان پارتی) مطرح بود. با رواج پارسی نو (پارسی دری) پارسی برای اشاره به پارسی دری به کار می‌رفت، بنابراین برای تمییز دادن پارسی میانه از پارسی نو پهلوی را بر زبان پارسی میانه اطلاق کردند. از آنجا که پهلوی اشکانی در آن زمان زبانی مرده محسوب می‌شد این نام‌گذاری مشکلی ایجاد نمی‌کرد.[۱]

امروزه هم همچنان کمابیش پهلوی برای اشاره به پارسی میانه استفاده می‌شود و گاه منظور از آن نوع خاصی از پارسی میانه‌است که در کتاب‌های زرتشتی به کار رفته‌است (در تقابل با زبان پارسی میانه‌ای که بعضی آثار مانوی به آن نوشته شده‌است). اصطلاح‌هایی چون پهلوی ساسانی نیز گاه به کار می‌رود. برای اشاره به زبان اشکانیان معمولاً از اصطلاح پهلوی اشکانی یا پارتی استفاده می‌شود.



حمله اعراب

پس از حمله عرب سیر ادبی ایران تا پیدایش نخستین سلسله‌های ایرانی متوقف ماند. در زمان طاهریان (۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق.) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف.۲۲۰) ظهور کرد. در عهد صفاریان محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به سرودن شعر پرداختند.

سامانی

در دوره سامانی شعر و نثر پارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدان هر دو تالیف ابو الموید بلخی، ترجمه تاریخ طبری توسط ابو علی بلعمی، ترجمه تفسیر طبری توسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم (در جغرافیا)، رساله استخراج تالیف محمد بن ایوب حاسب طبری پرداخته شد.



آل بویه

در دوره آل بویه منطقی رازی و غضایری در شعر نامبردارند و در نثر دانشنامه رازی علائی و رگ‌شناسی به قلم ابن سینا پرداخته شد و ابوعبید جوزانی بخش ریاضی دانشنامه را به رشته تحریر درآورد و قصه حی بن یقظان به فارسی ترجمه و شرح شد.

غزنویان

در دوره غزنوی فردوسی، عنصری، عسجدی، فرخی سیستانی و منوچهری شعر پارسی سبک خراسانی را به کمال رسانیدند و ابو نصر مشکان نویسنده مکتوبات درباری سبکی بدیع در نثر پدید آورد.

سلجوقیان و خوارزمشاهیان

در زمان سلجوقیان و خوارزمشاهیان شاعران بزرگ چون اسدی، ناصر خسرو، قطران، مسعود سعد، عمر خیام، معزی، انوری، خاقانی، نظامی، ازرقی، ادیب صابر، رشید وطواط، ظهیر فاریابی، جمال الدین اصفهانی، مجیر بیلقانی، ابو الفرج رونی، سید حسن غزنوی، عبدالواسع جبلی، سنایی، عطار، مختاری غزنوی، عمعق بخاری و جز آنان ظهور کردند.

در نثر نمایندگانی مانند نظام‌الملک نویسنده سیاست نامه، امیر کی‌کاووس مولف قابوس ‌نامه، محمد بن منور نویسنده اسرارالتوحید، عطار نویسنده تذکره‌الاولیاء، گردیزی مولف زین‌الاخبار، ابوالفضل بیهقی نویسنده تاریخ بیهقی، راوندی نویسنده راحه الصدور، غزالی مولف کیمیای سعادت، نصرالله بن عبدالحمید مترجم کلیله و دمنه، نظامی عروضی مولف چهار مقاله، رشید و طواط نویسنده حدائق السحر، حمیدالدین نویسنده مقامات حمیدی، زین‌الدین اسماعیل مولف ذخیره خوارزمشاهی (در طب) ظهور کردند.

حمله مغول

حمله مغول با همه قوت و صلابت خود نتوانست از ادامه علوم و ادبیات بکاهد. در این دوره سعدی نویسنده بوستان, گلستان و غزلیات، مولوی صاحب مثنوی معنوی و غزلیات شمس، محمود شبستری صاحب مثنوی گلشن راز ، کمال اسماعیل، همام تبریزی، اوحدی مراغه‌ای گوینده جام جم، امیر خسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، ابن یمین، سلمان ساوجی، و حافظ شیرازی، در شعر پدید آمدند.

تیموریان

دوره تیموریان دنباله دوره مغول محسوب می‌شود. در عهد تیموری جامی شاعر ظهور کرد. در عهد مغول و تیموری نویسندگانی ارجمند برخاستند, مانند عطا ملک جوینی مولف تاریخ جهانگشا، منهاج سراج مولف طبقات ناصری، ابوالشرف ناصح گلپایگانی مترجم تاریخ یمینی، رشید الدین فضل‌الله مدون و جامع جامع التواریخ، شهاب الدین عبدالله نویسنده تاریخ وصاف، حمدالله مستوفی نویسنده تاریخ گزیده، حافظ ابرو مولف زبده التواریخ، نظامی شامی نویسنده ظفر نامه، میر خواند مولف روضه الصفاء (همه در تاریخ)، عوفی نویسنده لباب الالباب و جوامع الحکایات، دولتشاه مولف تذکره الشعراء، محمد بن قیس نویسنده المعجم (در ادب و انواع آن)، نصیرالدین طوسی نویسنده اخلاق ناصری و اساس الاقتباس، جلال الدین دوانی نویسنده اخلاق جلالی، حسین واعظ نویسنده اخلاق محسنی و انوار سهیلی (در اخلاق و فنون و حکمت).

صفویان

در دوره صفویان نثرنویسانی مانند خواند میر نویسنده حبیب السیر، ابن بزاز نویسنده صفوه الصفاء، حسن بیک روملو مولف احسن التواریخ، اسکندر منشی مولف عالم آرای عباسی، احمد بن نصرالله نویسنده تاریخ الفی، محمد یوسف بن شیخ مولف منتخب التواریخ، ابوالفضل ابن مبارک مولف اکبر نامه (در تاریخ)، ظهور کردند و در شعر محتشم کاشی، عرفی، صائب، بابا فغانی، هاتفی، هلالی، اهلی، وحشی، کلیم، نامبردارند.

افشاریان و زندیان

در دوره افشاریان و زندیان گویندگانی مثل هاتف و پسر او سحاب، مشتاق، عاشق، لطفعلی بیک و آذر بیگدلی معروف شدند.

قاجار

برخی شاعران و نویسندگان در دوره قاجار بازگشت به سبک قدیم (سبک خراسانی) کردند و شاعرانی مانند مجمر، صبا، وصال، قاآنی، فروغی بسطامی، سروش، محمود خان ملک الشعراء شیبانی و جز آنان نماینده این سبک‌اند. در نثر رضاقلی هدایت مولف مجمع الفصحاء متمم روضه الصفا و ریاض العارفین، لسان‌الملک سپهر مولف ناسخ التواریخ، نویسندگان نامه دانشوران، اعتماد السلطنه مولف مرآت البلدان و غیره شهرتی یافته‌اند.





ادبیات مشروطه

در دوره مشروطیت تحولی در روش فکر شاعران و نویسندگان پیدا شد. ادیب‌الممالک فراهانی، ادیب پیشاوری، پروین اعتصامی، محمد تقی بهار، افسر، ایرج، دهخدا، شوریده، عارف، عشقی، وحید دستگردی، یاسمی، یغما، و گروهی از معاصران نمایندگان شعر این دوره هستند و علی اکبر دهخدا، جمال زاده، صادق هدایت، محمد قزوینی، عباس اقبال،زین العابدین مراغه ای، محمد مسعود، رشید یاسمی، عبدالحسین زرین کوب، صادق چوبک و گروهی از معاصران نماینده شعب مختلف نثر این دوره به شمار می‌‌روند.'

شعر نو

زمینه‌های فکری سرایش شعر نو، سالها پیش از نیما آغاز شده بود که برای پیگیری این نکته باید به شاعران و سرایندگان دوره مشروطه مراجعه کرد. ابوالقاسم لاهوتی، میرزا حبیب مترجم حاجی بابای اصفهانی و میرزاده عشقی از این زمره‌اند.

شعر نو جنبش شعری بود که با نظریات نیما یوشیج آغاز شد. از جمله شاعران متعلق به این جنبش شعری می‌توان به احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، منوچهر آتشی، طاهره صفارزاده، و محمود مشرف تهرانی (م. آزاد) اشاره کرد.

وزن در شعرهای نیما و اخوان با نوع شعری که احمد شاملو سراینده آن بود تفاوت دارد. شعر نیمایی دارای وزن عروضی بوده و تنها هجاهای شعر تساوی خود را از دست داده اند و کوتاه یا بلند می‌شوند ولی در شعر سپید که احمد شاملو آن را پایه‌گذاری کرد از وزن خبری نیست و به جای آن از تصویر سازی واژگانی و موسیقی درونی استفاده می‌شود.

فرهنگ‌نویسان ایرانی

· علی اکبر دهخدا
· محمد معین
· امیر حسین آریان‌پور
· احمد شاملو

شاعران زن ایرانی

· طاهره قره‌العین
· فروغ فرخزاد
· طاهره صفارزاده
· سیمین بهبهانی
· پروین اعتصامی

باید یادآوری کرد که در سده‌های گذشته از جمله در سده ششم هجزی قمری، در دربار سلطان سنجر سلجوقی، مهستی شعر می‌سرود که اشعار اروتیک او شهره است، جز او از رابعه باید یاد کرد و برای دیگران باید به منابع مراجعه کرد. در دوره قاجار نیز بسیاری از بانوان شاعر را می‌توان سراغ گرفت، به ویژه از زنان دربار.

طنزپردازان

· عبید زاکانی
· ایرج میرزا
· دهخدا
· هادی خرسندی
· کیومرث صابری فومنی
· سید ابراهیم نبوی



نویسندگان و شاعران انقلاب اسلامی

· مهرداد اوستا
· محمد علی معلم دامغانی
· قیصر امین پور
· فاطمه راکعی
· سیمین‌دخت وحیدی
· حمید سبزواری
· سید مهدی شجاعی
· رضا امیرخانی
· علی موذنی
· زین‌العابدین رهنما





منتقدان ادبی

نخستین کسانی که نقد ادبی به معنای مدرن آن را در ایران شناساندند روشنفکران دوران مشروطه نظیر فتحعلی آخوندزاده،‌ میرزا ملکم خان، طالبوف و زین‌العابدین مراغه‌ای بودند.

· دهخدا
· بدیع‌الزمان فروزانفر
· محمد تقی بهار
· رضا براهنی
· جلال همایی
· سعید نفیسی
· نیما یوشیج
· محمدعلی سپانلو
· مهدی یزدانی خرم
· پرویز ناتل خانلری
· صادق هدایت
· عبدالحسین زرین‌کوب
· محمد رضا شفیعی کدکنی
· شاهرخ مسکوب



زبان و ادبیات فارسی


مقاله تحلیل نهادی از اقتصاد خرد

مقاله تحلیل نهادی از اقتصاد خرد
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 38
فرمت فایل doc
حجم فایل 7 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 6
مقاله تحلیل نهادی از اقتصاد خرد

فروشنده فایل

کد کاربری 4152
کاربر

*مقاله تحلیل نهادی از اقتصاد خرد*

2- تحلیل نهادی از اقتصاد خرد (مدل تعادل عمومی والراس[13])

در نظریه اقتصاد خرد نئوکلاسیک نهادها به عنوان پیش‌فرض در نظر گرفته می‌شوند و براحتی از آن می‌گذرند. برای نشان دادن این اغفال تاریخی تحلیل نهادی از مدل معروف تعادل عمومی والراس را که یکی از مباحث پایه‌ای در اقتصاد خرد می‌باشد ارائه می‌دهیم. لازم به ذکر است که این مدل از اهمیت زیادی در مبانی اقتصاد بگذارد بشود[14] برخوردار است. در حقیقت نظریه بنیادی رفاه چیزی جز توصیف رسمی دست پنهان آدام اسیمت نیست.

یک جعبه اجورث[15] با دو مصرف کننده، دو کالا، منحنی‌های بی‌تفاوتی پیوسته و محدب، مجموعه محدب بودجه و موجودی اولیه از دوکالا در نمودار 2 نشان داده شده است. وقتی که هر دو طرف مالک موجودی اولیه خویش باشند و معامله صورت بگیرد ممکن است که به نقطه تعادل والراسی در نقطه E برسیم که دارای ویژگی بهینه پارتو خواهد بود (نظریه اول بنیادی رفاه) همچنین می‌توان نشان داد که از هر تعادل رقابتی می‌توان به تخصیص بهینه پارتو بوسیله توزیع ثروت دست یافت (نظریه دوم بنیادی رفاه) (Ola olsson, 1999, p. 8).

حتی با وجود تجارت آزاد و تخصیص بهینه باز به نهادها احتیاج داریم. مدل تعادل عمومی تنها در شرایطی کار می‌کند که نهادهایی که اغلب نادیده گرفته می‌شوند در جای خود قرار داشته باشند. در ادامه به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:

الف) کنش‌گران نفع طلب با ترجیحات پایدار که به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت خویش هستند: این فرض پایه‌ای نهادی در مورد رفتار انسانی در اقتصاد نئوکلاسیک بر اساس طبیعت مفروض در نظر گرفته می‌شود، با این عقیده که در اغلب جوامع قابل اجراست. این دیدگاه مورد نقد واقع شده است. سن[16] بیان می‌دارد که دیدگاه نئوکلاسیکی را بسختی می‌توان با مشاهدات تطبیق داد. افراد مایل هستند بر مبنای آنچه که ارزش‌ها و اخلاق نامیده می‌شود، عمل ‌کنند. در واقعیت افراد مراقب حال دیگران هستند «انسان اقتصادی من را به یاد کودن اجتماعی[17] یا احمق حسابگر[18] می‌اندازد» (Amartra Sen, 1997).

ب) حقوق مالکیت خصوصی و قوانین تجارت آزاد: دو فروشنده در جعبه اجورث باید صاحب دارایی خویش باشند تا کالاها قابل تفکیک باشند. در سراسر تاریخ اقتصادی نه حقوق مالکیت خصوصی و نه تجارت آزاد وضعیت غالب نبوده است. حتی امروز که تجارت آزاد ایدئولوژی بیشتر دولت‌ها می‌باشد در جهان غرب موانع نهادی در برابر تجارت آزاد کماکان وجود دارد. به عنوان مثال بازار اتحادیه اروپا در مورد موانع تعرفه‌ای آن در قسمت کشاورزی را می‌توان نام برد.


مقاله هنر نمایش وشبیه

مقاله هنر نمایش وشبیه
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 41
فرمت فایل doc
حجم فایل 13 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 14
مقاله هنر نمایش وشبیه

فروشنده فایل

کد کاربری 4152
کاربر

*مقاله هنر نمایش وشبیه*


دین، هنر نمایش و شبیه در طول دوره هاى مختلف تاریخى زندگى بشر با هم ارتباط نزدیکى داشته اند. ارتباطى که گاه (در آیین هاى اساطیرى چون آیین قربانى، طلب باران و ...) و گاه رابطه اى صورى بوده است. در اندیشه اساطیرى، انسان با آیین زمان خطى را مى شکست و با باز تولید و شبیه سازى اعمال خدایان (که اغلب با اعمال نمایشى همراه بوده است) با خدایان در زمان ازلى و خواستگاهى هم عصر شده فارغ از زمان نامقدس حال، به سرمنشأ کائنات مى پیوست.

قرآن کریم سرآغاز و مطلع ادبیات و تحقیقات ادبى، دینى ـ اسلامى است. در سال هاى اخیر (مخصوصاً قرن بیستم) بررسى مؤلفه هاى هنرى و ادبى این کتاب آسمانى در حوزه تفسیر و دیگر حوزه ها مورد توجه هر چه بیشتر متفکران قرارگرفته است. این بررسى ها راه را براى شناخت بیشتر قرآن کریم و آشکار شدن جنبه هاى پنهان ادبى آن، که هم راهنمایى است براى فعالان هنر و ادبیات در حوزه هاى تخصصى مختلف و هم راهى براى شناخت بیشتر این معجزه الهى تمامى اعصار براى دوستداران چشمه بیکران علوم قرآنى فراهم کرده است.

قرآن کریم ، نقطه اشتراک تمامى مذاهب اسلامى هم در شیوه بیانى خود (در قصص) و هم در فضاسازى ها و تصویرسازى هاى خود، زبان و شیوه بیان دراماتیک را در خدمت خود قرار مى دهد. شیوه بیانى که در بسیارى موارد فراتر از زبان معمول قدرت نفوذ و تأثیرگذارى زیادى روى مخاطب و دعوت او به سوى خدا را دارد. متأسفانه، تاکنون در این حوزه (بررسى جنبه هاى نمایشى در قرآن کریم ) چه در ایران و چه در دیگر ممالک اسلامى جدى صورت نگرفته است. شاید این تفکر که نمایش و سینما هنرى غربى بوده و اسلامى نیستند، تأثیر بسزایى در دست کم گرفته شدن این موضوع از سوى متفکران مسلمان داشته است. درحالى که قرآن کریم و هنرهاى نمایشى مى توانند ارتباطى دو سویه با هم داشته باشند؛ هنر هم مى تواند در خدمت بیان مضامین قرآنى و الهى قرار گیرد و هم از منبع بى پایان ادبى و هنرى قرآن کریم خود را غنى کند.

«هر کثرتى، چه کثرت متناهى باشد، چه غیر متناهى، از وحدت (ساختمایه) آغاز مى شود. (ابوعلى سینا، ،۱۳۷۹ ص۱۷) و «اگر تماشاگان (تئاتر به معناى نمایشنامه و نمایش) کثرت (سیستم) انگاشته شوند، چنین به اصطلاح ـ «کثرتى» از وحدت آغاز مى شود و «وحدت» به تأویل نگارنده در مناسبت با نمایشنامه و نمایش، چیزى چون ساختمایه (عنصر تشکیل دهنده) است.» (ناظرزاده کرمانى، ،۱۳۸۳ ص ۷۲)

بررسى و واکاوى ساختمایه هاى هنر نمایش نخستین بار در سده چهارم پیش از میلاد و در «نظریه ادبى» (بوطیقاى) ارسطو صورت گرفت. ارسطو ساختمایه هاى هنر نمایش را به شش دسته تقسیم بندى کرد: «در هر تراژدى، صحنه آرایى، اخلاق (شخصیت)، داستان، گفتار، آواز و فکر (اندیشه) موجود است.»

(ارسطو، ،۱۳۳۷ ص۷۱) این تقسیم بندى تا سالیان طولانى مورد استفاده در نقد ادبى و نمایش بوده است. نظریه پردازان حوزه نمایش، ساختمایه هاى نمایش و نمایشنامه را در دسته بندى هاى متفاوتى تقسیم بندى کرده اند. «بنتلى» (۱۹۶۷ م) (Bentely) ساختمایه هاى نمایشنامه را در ۵ دسته تقسیم بندى مى کند: نقشه داستانى، شخصیت، گفتاشنود، بن اندیشه و ویژگى هاى نمایشى. (استییان) (۱۹۶۰ م) (styan) ، دیگر محقق تئاتر تعداد این ساختمایه ها را در ۳ دسته خلاصه مى کند: گفتاشنود، معنى آفرینى و تأثیرگذارى هاى متغیر. «ناظرزاده» نیز در تقسیم بندى خود هنر نمایش را داراى ۸ ساختمایه، اصلى مى داند: نهاد مایه، بن اندیشه، نقشه داستانى، شخصیت پردازى، گفتاشنود، زمان ـ مکان، فضا ـ حالت و قراردادهاى تماشاگانى.


مقاله نگاهی اجمالی به روند انجام وظیفه طنز در نمایش

مقاله نگاهی اجمالی به روند انجام وظیفه طنز در نمایش
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 64
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 6
مقاله نگاهی اجمالی به روند انجام وظیفه طنز در نمایش

فروشنده فایل

کد کاربری 4152
کاربر

*مقاله نگاهی اجمالی به روند انجام وظیفه طنز در نمایش*

نگاهی اجمالی به روند انجام وظیفه جناب طنز در نمایش

اشاره:

حدیث طنز، تبار، انواع و تبعات آن از جمله گفتمان های مکرر تاریخ نمایش و بلکه تاریخ رابطه های تاویلی و معنوی انسان بوده و خواهد بود. در وادی نمایش همیشه طنز جایگاه والایی در تبیین آن بخش از ناگفته های درونی انسانها داشته است. هرچند که گاهی طنز، این ظرفیت تبیینی والا هم همچون سایر پدیده های هنری و ذوقی، توسط مغرضان و کژاندیشان و بی­خردان به بیراهه های هزل و هجو کشانده شده است و خاصه در عرصه نمایش، شماری اندیشه های ناپاک به غرضی و مرضی وارد شد و اگرچه برخی از سران نظامهای سیاسی اجتماعی ضد بشری ناکارآمدی و نزول و تقلیل آن را – تا مرز صرف خنده – در دستور کارخود قرار دادند و به طریقی این ظرف بلورین تبیین­گر را بر حسب خواست تموج حوض درون خود آلودند، ولی طبایع والای انسانی در عرصه نمایش جهانی همیشه طنز را دیده، پسندیده و به عنوان ارزش، پذیرفته و ه کاربسته است.

طنز؛ از منظر ِتاریخ، دومین گونه اصلی نمایش پس از تراژدی [1] است. شفافیت، سادگی بیان و فرجام خوش، مولفه هایی هستند که این نوع از نمایش را از تراژدی جدا می­کند. طنز در نمایش به جای پرداختن به درونمایه­های حماسی و آرمانی به واقعیتهای متعارف زندگی می پردازد و شخصیتهای خود را از میان آدمهای پیرامون ما برمی­گزیند. ریشه های این نمایش به مراسم شادی بخش کوموس[2] در یونان باستان می­رسد که برای گرامیداشت دیونیزوس[3] – اسطوره وجد و شعف و شور برپا می­شده و همگان با ساز و آواز به عیش و نوش می­پرداختند. در این مراسم کهن گروهی از بازیگران مانند موجودات وهمی [4]جامه­های خیالی به تن می­کردند و با صورتکهای غریب[5] از برابر تماشاگران رژه می­رفتند و همزمان به لفاظی های شیرین و بداهه گویی های مستمر می پرداختند تا خاطر تماشاگران را لحظه ای خوش کنند و آنها را از ستم قاعده های قطعیت یافته آپولونی [6]رها سازند.

البته در اصطلاح شناسی واژه های بنیادین هنر نمایش [7] کوموس عبارت است از:

- گفتگوی همراه با موسیقی که میان دو شخصیت یا یک شخصیت و گروه همسرایان در کمدی یونانی در جریان است.

- آخرین صحنه یک نمایش که شخصیتهای متخالف با یکدیگر آشتی می کنند، کشمکش به گره گشایی می انجامد و شخصیتهای نمایش برای برپایی جشن و سور از صحنه خارج می شوند.

به مرور زمان شاعران به عرصه این مناسک یاد شده راه یافتند و کوشیدند تا با ساختن اشعاری مناسب برای این بذله­گویان سهمی در توسع آن داشته باشند.


تاریخ اسلام

فظ تاریخ معرب ماه و روز فارسی است و به معنای وقت شناسی یا شناسایی وقت است
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 31
فرمت فایل doc
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
تاریخ اسلام

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

تحقیق در مورد تاریخ اسلام


1ـ تاریخ :
الف ) ریشه و معنای لغوی تاریخ :
· لفظ تاریخ معرب " ماه و روز " فارسی است و به معنای وقت شناسی یا شناسایی وقت است .
· واژه تاریخ از زبان عربی " ارِّخ ، یأرِّخ ، تأریخاً " که متضمن ذکر وقایع و حوادث است .
· واژه تاریخ ( History ) از زبان یونانی گرفته شده و به معنای مطالعه یا بررسی روزگاران گذشته است .
ب ) تعریف اصطلاحی :
· تاریخ دانشی است سرچشمه گرفته از حکمت و بیانگر سرگذشت ملت ها ، سیرت پیامبران و سیاست پادشاهان .
· تاریخ علم به احوال " انبیا ، ائمه ، فرمانروایان ، وزیران و حوادث بزرگی مانند جنگ ها و فتوحات " بر حسب زمان است .
· تاریخ علم به وقایع مشهور و حوادث روزگار پادشاهان و دولتها است .
· تاریخ فنی است که در آن از وقایع زمان و آنچه در عالم است از حیث تعیین و توقیت بحث میکند.
در جمع بندی تعاریف اصطلاحی :
· تاریخ علم یا فنی است که در آن از وقایع مهم زمان گذشته انسان و جهان بحث می شود .
· تاریخ علم یا فنی است که در آن از وقایع مهم زمان گذشته انسان بحث می شود .
· تاریخ علم یا فنی است که در آن از وقایع مهم زمان گذشته انسانهایی مانند انبیا ، پادشاهان و ... بحث می شود .
ج) تقسیم تاریخ :
با توجه به بیان تاریخ می توان آن را به دو دسته تقسیم کرد : 1ـ نقل وقایع تاریخی ( تاریخ نقلی )، 2ـ بیان تاریخ همراه با تجزیه و تحلیل ( تاریخ علمی _ تحلیلی ) . دسته اول به چگونگی و شرایط رخدادها اشاره می کند و به طور کلی رویدادها را تشریح و بیان می کند اما دسته دوم علت جویی می‌کند و به چرایی رخدادها می نگرد و علل آنها را بررسی می کند. بنابراین بیان دسته دوم از تاریخ با ارزش تر بوده زیرا برای پند آموزی و عبرت گیری توده مردم بسیار مناسب است و به طور کلی جنبه کاربردی دارد .
د ) فلسفه تاریخ :
علم به تحولات و تطورات جامعه از مرحله ای به مرحله دیگر و علم به قوانین حاکم بر این تطورات و تحولات را ، " فلسفه تاریخ " گویند .
هـ ) فایده تاریخ :
فایده تاریخ را می توان از جهات مختلف بررسی کرد :
· فایده تاریخ از دیدگاه قرآن و روایت : قرآن در آیاتی هدف از ذکر ”قصص” را پند گیری ، عبرت آموزی ، تعقل و تفکر معرفی نموده به طور مثال در آیه 111 سوره یوسف ، قرآن فایده تاریخ را در عبرت گرفتن از اعمال گذشتگان می داند و باز در آیه 120 سوره هود ، قرآن فایده تاریخ را در آرامش و تثبیت گرفتن دلها می داند و در آخر هم به سخنی از امام علی (ع) خطاب به امام حسن (ع) بر می خوریم که می فرماید : « اگر چه در تمام طول تاریخ همراه گذشتگان زندگی نکردم اما اخبار زندگی آنها را به دقت مطالعه کرده ام و با این کار گویی در تمام مدت زنده بودن و همه حوادث تلخ و شیرین زندگی را از نزدیک با آنها دیده‌ام » . این بیان حکایت از تجربه و عبرت اندوزی دارد.
· فایده تاریخ از منظر عقل و عقلا : چگونه می توان تصور نمود فایده و سودمندی تاریخ بر کسی پوشیده باشد و حال آنکه هیچ عاقلی بدون توجه به گذشته ، اقدام به کاری نمی کند و برای آغاز هر عملی نخست تاریخچه آن را مطالعه و بررسی و اندوخته پیشینیان در آن زمینه را سنجیده و سپس با اتکا بر آن گامهای دیگری را بر می دارد .
و) عوامل محرک تاریخ : به دسته های زیر تقسیم می شود
1ـ تباهی قدرت
2ـ عصبیت
3ـ مبارزه مرتجع با پیشرو
4ـ هجوم و دفاع
5ـ اراده الهی
6ـ جغرافیا
7ـ زور و عوامل سیاسی
8ـ سنتهای الهی
9ـ پیامبران و رهبران بزرگ الهی
10ـ هجرت و مهاجرت
و) اهمیت و ضرورت آشنایی با تاریخ اسلام :
1ـ ضرورت شناخت سنت پیامبر و ائمه اطهار ، 2ـ نیاز شناخت شخصیت پیامبر(ص) و خاندان او ، 3ـ اهمیت شناخت نحوه ظهور اسلام و چگونگی رشد و تکاپوی آن
2ـ آشنایی با مورخین و منابع دست اول صدر اسلام :
- ابن اسحاق ؛ قرن اول: کتاب سیره محمد (ص) مشهور به کتاب ابن اسحاق
- ابومخنف ؛ قرن دوم : مقتل الحسین
- احمد بن یحیی بلاذری ؛ قرن سوم : فتوح البلدان ، انساب الاشراف
- واقدی ؛ قرن دوم : مغازی رسول الله (ص)
- ابن اسعد ؛ قرن دوم : سنن النبی و ایامه
- یعقوبی ؛ قرن سوم : تاریخ یعقوبی
- طبری ؛ قرن سوم : تاریخ طبری
- ابن هشام؛ قرن دوم : کتاب سیره محمد (ص)
- مسعودی ؛ قرن چهارم : مروج الذهب _ التنبیه و الاشراف
- شیخ مفید ؛ قرن چهارم : ارشاد
- ابن اثیر ؛ قرن ششم : الکامل فی التاریخ
- ابن خلدون ؛ قرن هشتم : دیوان المبتدا و الجز فی تاریخ العرب و العجم
محیط پیدایش اسلام : از صفحه 31 تا 80 کتاب
· به لحاظ جغرافیایی { نقشه ،‌مساحت ، تقسمات ، همسایه ها ، شهرهای مهم و آب و هوا }
· به لحاظ بافت جمعیتی (بائده ، عاربه ، مستعربه ، مهاجرین یهود)
1ـ مساحت جغرافیایی جزیرة العرب چقدر است ؟ مساحت آن را از 2600 تا 3300 کیلومتر نقل کرده اند که مساحت 3000 کیلومتر مناسبتر است.
2ـ علت وجود اختلاف در بیان مساحت جزیره العرب چه بود ؟ در قسمت شمای جزیره العرب مرز خاص و مشخصی بین ایران و روم وجود نداشت. بعضی از تقسیمات جزیره العرب مثل یمن ، حیره و غسان در سلطه امپراطوری‌ دیگر بودند.
3ـ جزیره العرب به چند بخش تقسیم می شود نام ببرید ؟ جزیره العرب را 2 و 3 یا 5 بخش تقسیم نموده اند که هر کدام از آنها می تواند درست باشد، این قسمتها شامل : حجاز ، نجد ، یمن ، یمن ، تهامه و عروض هستند.
4ـ همسایگان جزیره العرب را نام ببرید ؟ به طور کلی همسایگان جزیره العرب دو امپراطوری بزرگ ایران و روم بوده‌اند ولی در نگاه جزئی تر همسایگانی چون یمن ، حیره و غسان را نیز دارد.
5ـ شهرهای مهم جزیره العرب کدامند ؟ در منطقه حجاز شهرهای : مکه ، یثرب ، طائف و بندرهای جده و ینبع . در منطقه یمن شهرهای : صفا و عدن و در منطقه نجد شهر ریاض وجود دارد.
6ـ از لحاظ آب و هوا جزیره العرب به چند بخش تقسیم می شود ؟ از لحاظ آب و هوا در منطقه گرم و بد آب و هوا : که شامل صحرای مرکزی آن بوده و علت گرمای بسیار هوای آن می باشد که شامل منطقه نجد نیز هست و منطقه خوش آب و هوا : به شهرهای طائف ، نثرب ، خیبر و ناحیه یمن می گفتند که تنها رودخانه موجود در جزیره العرب در منطقه یمن قرار داشته و سد معارب بر روی آن واقع شده است.
7ـ بافت جمعیتی جزیره العرب را معرفی کنید ؟ بائده : که به قبایل نابوده شده اطلاق می شود. عاربه : که قبایل گفته می شد که موطن آنها آنجا بوده و آنها از نسل یعرب بن قحطانیان یا عرب اصیل هستند و در یمن مستقر بودند. مستعربه : به معنی عرب شده یعنی کسانیکه بعداً عرب شده اند که از جمله به بنی اسماعیل ، عدنانیان که در شمال و غرب مستقر بودند اطلاق می شد . مهاجرین یهود : یهودیانی بودند که از امپراطوری ها به آنجا آمده اند.
8ـ دلایل مهاجرت یهودیان به جزیره العرب چه بود ؟ زندگی در یک سرزمین آرام - دوری از جنگ و درگیری یهودیان و مسیحیان - امید داشتن به ظهور پیامبر جدید
9ـ نحوه اطلاق لفظ عرب بر جمعیت های ساکن را ذکر کنید ؟ لفظ عرب مشتق شده از کلمه یعرب بن قحطان بوده است - لفظ عرب مشتق شده است از نحوه زندگی بادیه نشینی و صحرا گردی بودن آنها - لفظ عرب مشتق شده از نوع زبان و تکلم آنها است.
10ـ ادیان رایج را به ترتیب بیشترین پیروان نام ببرید؟
بت پرستی : در اکثر شهرها
مسیحیت : در شهرهای نجران ، حیره و غسان
یهودیت : در شهرهای یمن ، یثرب و خیبر
حنفیت : به پیروان حضرت ابراهیم (ع) گفته می شد
صابعین : به پیروان یحیی اطلاق می شد
بت پرستی در جزیره العرب ریشه الهه ، مادی و تاریخی داشت اما قرآن جاهلیت را علت بت پرستی مردم جزیره العرب بیان کرده است.