دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

چگونه توانستم کمرویی را در علی برطرف سازم

چگونه توانستم کمرویی را در حسین برطرف سازم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 17
فرمت فایل doc
حجم فایل 141 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
چگونه توانستم کمرویی را در علی برطرف سازم

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

چکیده

بسیاری از دانش آموزانی که در مقایسه با هم کلاسی هایشان، در کلاس غیرفعال اند، از نظر آموزشی و اجتماعی از رفتار مناسبی برخوردارند، اما نسبت به دیگر دانش آموزان آرام تر بوده ، از انجام کار با دیگران سرباز می زنند. دانش آموزانی که عموما به عنوان بچه های کمرو (فاقد اعتماد به نفس و نگران از نظر اجتماعی ) یا گوشه گیر (کسانی که حاضر جواب نیستند، تمایلی به برقراری ارتباط ندارند و خیالباف اند) شناخته می شوند. همان طور که می دانیم هر جا که انتظارات اجتماعی جدید و مبهم باشند، درجاتی از خجالت کشیدن ، طبیعی است اما خجالتی بودن وقتی تبدیل به یک مشکل می شود که صرفاً وابسته به موقعیت نبوده، بلکه اختیاری باشد، تا جایی که به فرد برچسب خجالتی زده شود. به ویژه در موقعیتی که فرد این برچسب را پذیرفته ، آن را درونی کند، ممکن است الگوی جامعی از خجالتی بودن در او ایجاد شود و علائم دیگری مثل : عدم اعتماد به نفس در ورود به موقعیت اجتماعی و ناراحتی و سرباز زدن از ظاهر شدن در حضور دیگران ، در وی ظاهر گردد. ترس و اضطراب اجتماعی ، ممکن است به یک واکنش درحال پیشرفت نسبت به شکست های مکرر، بدرفتاری یا دوری از بزرگ ترها یا هم کلاسی نیز منجر شود. بعضی از دانش آموزان ممکن است تطابق گروهی خوبی با هم کلاسی هایشان داشته باشند و بتوانند واکنشی متقابل با دبیر خود انجام دهند، با وجود این وقتی از آنان خواسته می شود به سوالی پاسخ دهند یا در جمعی حضور یابند یا در فعالیتی شرکت کنند تا مورد ارزیابی قرار گیرند، از نظر ارتباطی با مشکل مواجه می شوند.امسال من هم در کلاس خودم در پایه ...در آموزشگاه ..... ... با نمونه ای از این دانش آموزان کمرو و خجالتی به نام حسین روبرو شدم.

بنا بر این تصمیم گرفتم بر روی این مسئله کار کرده و اقدام پژوهی خود را در این راستا به مرحله اجرا درآورم.

مقدمه

اکثر دبیران و مسوولان مدارس، در طول خدمت آموزشگاهی خود با دانش آموزانی برخورد می کنند که رفتارهایی متفاوت با سایر همکلاسان از خود نشان می دهند. یکی از این رفتارها که نگرانی بزرگترها را برمی انگیزد مشکل کمرویی و گوشه گیری دانش آموزان است که در گستره وسیعی جای می گیرد که با سکون، سکوت، غمگینی و درخود فرورفتگی و انزوا همراه است. روان شناسان، کمرویی و گوشه گیری را رفتاری ناسازگارانه تلقی می کنند که بعضاً مزمن و با دوام است. این رفتارها سازگاری دانش آموز را با مشکلات زیادی مواجه می کند و برای زندگی سایر اشخاص که به نوعی با دانش آموز در تماس هستند، عامل مزاحمی به حساب می آید.

کمرویی و کناره گیری دانش آموز، کوششی برای خودداری از ارتباط با محیط اطراف است. دانش آموز کمرو و گوشه گیر ممکن است از برقرارنمودن تماس با افراد و شرکت در فعالیت های اجتماعی، تقلیل یافتن علائق ذهنی و عاطفی به محیط خارج همراه باشد. این دسته از دانش آموزان ممکن است از موقعیت هایی مانند؛ شکست، انتقاد، کمبود، اعتماد به نفس، دستپاچگی یا تحقیر و ترس داشته باشند.


چگونه توانستم دانش آموزان بی علاقه وبی انگیزه به درس انشا را علاقه مند سازم

چگونه توانستم دانش آموزان بی علاقه وبی انگیزه به درس انشا را علاقه مند سازم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 14
فرمت فایل doc
حجم فایل 324 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
چگونه توانستم دانش آموزان بی علاقه وبی انگیزه به درس انشا را علاقه مند سازم

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

مقدمه

هرفردی درجامعه نیاز به آموزش دارد تا مراحل رشد وتکامل را طی کند به قول کانت «بشر تنها با تعلیم وتربیت تواند شد وآدمی چیزی جز آنچه تربیت از او می سازد نیست ». بنابر این نیاز به آموزش وپرورش از حقوق اسلامی افراذ بشمار می رود وهر گونه ایجاد تحول ورشد وپیشرفت فردی واجتماعی حاصل تربیت وآموزش است .راجع به تعلیم وتربیت وآثار مترتب برآن از دیر باز سخن بسیار گفته اند وگفته فوق در حقیقت مشت نمونه خروار است و...

یکی ازدلایل عمده ی حساسیت دانش آموزان و عموما والدین نسبت به نمره های درسی این است که می پندارند هرچه فرددردوران تحصیلی نمره های بهتری بدست آورد به همان اندازه موفقیتهای شغلی ودرآمد آتی خود را تضمن کرده است اما باید ازعان نمود که نمره های درسی تنها نشان دهنده ی موفقیت در معیارهای پیشنهادی معلمان مربوط به آن درس با مقطع تحصیلی بخصوص است.

انشا در لغت به معنی سخن آفریدن و نشو نما دادن و بزرگ گردانیدن است. و در اصطلاح ادبیات عبارت از نگارش جمله ها و عبارتهایی است که افکار و اندیشه نویسنده را به صورتی روشن و زیبا بیان کند تا خواننده آنها را به آسانی بفهمد و برای او خوشایند باشد.

یکی از عوامل متعدد ناموفق بودن درس انشا نداشتن روش مناسب است. لزوم به کارگیری روش مطلوب در تدریس به اندازه ای است که بعضی از دست اندرکاران علوم تربیتی بهره گیری از روش های مناسب را مهم تر از دانش آن درس دانسته اند. تلاش برای تدریس انشا امری ضروری و لازم است. در سر کلاس های ما تدریس به همان شیوه های سنتی تکرار مطالب گذشته است. و از دیدگاه علوم تربیتی هر کاری که مکانیکی انجام شود کاری آموزشی نیست. زیرا خلاقیت در آن وجود ندارد و تا خلاقیت نباشد مسائل اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، و سیاسی حل نمی شود و باید کاری کنیم که کلاس انشا تبدیل به کارگاه نوشتن شود.

بیان مسئله

جمله نویسی ویا موضوع انشاء در کلاس درس ، باید طوری باشد که خاطره ای در ذهن دانش آموز تداعی کند یا چیزی را ببیند وبشناسد تا بتواند در مورد آن مطلب بنویسد.دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در بسیاری از جنبه های بیان نوشتاری از همکلاسی های فاقد اختلال یادگیری،عقب ترند.این تفاوتها همیشه پایدار نیست وتا حدود زیادی برطرف می شود. دانش آموزان دارای اختلال یادگیری احتمالاَ در زمینه جمله نویسی و انشاء نویسی ،یعنی دستور زبان ومحتوا ضعیف اند.هر چند دانش آموزان بزرگتر،اصول نحوی وواژگان پیچیده تری را نسبت به دانش آموزان خردسال به کار می برند .

چرا باید انشاء و جمله نویسی در ما تقویت شود؟

1-جهت انتقال دانسته های خود به دیگران .

2-جهت تقویت استعداد و قوه تخیل خود.

3- جهت پرورش تفکر ،دقت،ادراک و استدلال خود.

انشا در لغت به معنی سخن آفریدن و نشو نما دادن و بزرگ گردانیدن است. و در اصطلاح ادبیات عبارت از نگارش جمله ها و عبارتهایی است که افکار و اندیشه نویسنده را به صورتی روشن و زیبا بیان کند تا خواننده آنها را به آسانی بفهمد و برای او خوشایند باشد.

یکی از عوامل متعدد ناموفق بودن درس انشا نداشتن روش مناسب است. لزوم به کارگیری روش مطلوب در تدریس به اندازه ای است که بعضی از دست اندرکاران علوم تربیتی بهره گیری از روش های مناسب را مهم تر از دانش آن درس دانسته اند.

تلاش برای تدریس انشا امری ضروری و لازم است. در سر کلاس های ما تدریس به همان شیوه های سنتی تکرار مطالب گذشته است. و از دیدگاه علوم تربیتی هر کاری که مکانیکی انجام شود کاری آموزشی نیست. زیرا خلاقیت در آن وجود ندارد و تا خلاقیت نباشد مسائل اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، و سیاسی حل نمی شود و باید کاری کنیم که کلاس انشا تبدیل به کارگاه نوشتن شود.


چگونه توانستم مشکل ناهید را در رابطه با گوشه گیری حل کنم

چگونه توانستم مشکل زهرا را در رابطه با گوشه گیری حل کنم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 12
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 25
چگونه توانستم مشکل ناهید را در رابطه با گوشه گیری حل کنم

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

چکیده

بسیاری از دانش آموزانی که در مقایسه با هم کلاسی هایشان، در کلاس غیرفعال اند، از نظر آموزشی و اجتماعی از رفتار مناسبی برخوردارند، اما نسبت به دیگر دانش آموزان آرام تر بوده ، از انجام کار با دیگران سرباز می زنند. بعضی از این دانش آموزان به درجات مختلف ، با مشکل خجالتی یا گوشه گیر بودن مواجه اند و عده کمی از آن ها ممکن است به سمت اسکیزوفرنی سوق پیدا کنند. این مقاله حد واسط این دو گروه از دانش آموزان را مد نظر قرار داده است، دانش آموزانی که عموماً به عنوان بچه های خجالتی (فاقد اعتماد به نفس و نگران از نظر اجتماعی ) یا گوشه گیر (کسانی که حاضر جواب نیستند، تمایلی به برقراری ارتباط ندارند و خیالباف اند) شناخته می شوند. همان طور که می دانیم هر جا که انتظارات اجتماعی جدید و مبهم باشند، درجاتی از خجالت کشیدن ، طبیعی است اما خجالتی بودن وقتی تبدیل به یک مشکل می شود که صرفاً وابسته به موقعیت نبوده، بلکه اختیاری باشد، تا جایی که به فرد برچسب خجالتی زده شود. به ویژه در موقعیتی که فرد این برچسب را پذیرفته ، آن را درونی کند، ممکن است الگوی جامعی از خجالتی بودن در او ایجاد شود و علائم دیگری مثل : عدم اعتماد به نفس در ورود به موقعیت اجتماعی و ناراحتی و سرباز زدن از ظاهر شدن در حضور دیگران ، در وی ظاهر گردد.

امسال مسئله ای که من تصمیم گرفتم راجع به آن اقدام پژوهی انجام دهم مشکل گوشه گیری یکی از دانش آموزان مدرسه ام به نام زهرا بود که توانستم به کمک راه حل های مختلف و کمک گرفتن از همکاران و افراد با تجربه این مهم را انجام دهم.

مقدمه

در هر طبقه و صنفی و در هرگروه و جمعی ، اشخاص نامتعادلی زندگی می کنند. بنابراین در مورد همه افراد، اعم از کارگر و دانش پژوه، پزشک و مهندس، زارع ، استاد دانشگاه و غیره، خطرابتلا به ناراحتیهای روانی وجود دارد. به عبارت دیگر هیچ فرد انسانی در برابر امراض مصونیت ندارد (شاملو، 1378،ص 11).

رفتار گوشه گیری و انزواطلبی ، یکی از رفتارهای نسبتاً شایع است که فرد را به شدت آزار می دهد و اگر درمان نشود نوجوان را به سمت و سوی مشکلات دیگری مثل عدم اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب و زود رنجی سوق خواهد داد. عدم احساس توانمندی و کمی عزت نفس و نیز ناتوانی در بروز احساسات، بیان افکار و نظریات، خود باعث جدایی فرد از فعالیت های گروهی است.

گوشه گیری از نظرلغوی به معنای تنها و مجرد و در خلوت نشستن و از جمع کناره گرفتن است. گوشه گیر کسی است که از مردم دوری می کند وعزلت می گزیند و بدان وسیله خود را با محیط اطراف سازگار می سازد,البته هرنوع عزلت و در تنهای ماندن گوشه گیری تلقی نمی شود هر انسان گاه گاهی دوست دارد تنها باشد تا به خود شناسی وحل مشکلات زندگی بپردازد گوشه گیری زمانی حالت بیماری پیدا می کند که فرد از آمیزش با جمع و همنوعان بیزار و بیمناک باشد در این مورد اگر گوشه گیری بموقع درمان نشود به پیدایش حالات روانی شدید و افسردگی منجر می شود.


چگونه توانستم نظم دانش آموزان پایه اول را تقویت کرده و بهبود بخشم

چگونه توانستم نظم دانش آموزان پایه اول را تقویت کرده و بهبود بخشم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 19
فرمت فایل doc
حجم فایل 27 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
چگونه توانستم نظم دانش آموزان پایه اول را تقویت کرده و بهبود بخشم

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

مقدمه

هر رفتار انسان، از جمله محصل، هدف دارد یا هدف گردان است. دانش آموزان، عملی را بی هدف انجام نمی دهند بلکه می خواهند با آن عمل خود نیاز یا نیازهایی را ارضا کنند. بنابراین، باید هدف ها و نیازهای ایشان را شناخت و جدی گرفت. مثلاً اگر رفتار نامطلوبی از دانش آموزی سر بزند نباید تنها جلب توجه را علت آن رفتار بدانیم.کاربرد اصول و تدابیری می تواند به ما کمک کند که از رخ دادن مشکلات رفتاری جلوگیری کنیم یا آن ها را به حداقل برسانیم. از جمله:

از روز اول آغاز کلاس، مدیریت کامل را اعمال کنیم. باید روز اول به گروه تازه دانش آموزان خود بگوییم که مقررات ما در اداره کلاس کدام اند و از ایشان چه انتظارهایی داریم.

محیط کلاس را از هر لحاظ حتی فضا و تجهیزات، سالم گردانیم. باید مطمئن باشیم که دانش آموزان ما در کلاس راحت اند.و در مدرسه احساس آرامش می کنند.

فعالیت های یادگیری را طوری طراحی کنیم که برای همۀ دانش آموزان، معنادار باشند؛ و با رغبت ها و توانایی های ایشان سازگار باشند. برای این منظور ناگزیریم اصول رشد و تکامل، خصایص رشدی هر سن، محتوای درسی خاص هر کلاس و هر مقطع، و رغبت های ویژه دانش آموزان خود را دقیقاً بدانیم.

برای همۀ دانش آموزان فرصت هایی فراهم آوریم که موفقیت را تجربه کنند.به تجربه دیده ایم که برخی از دانش آموزان به زودی نشان می دهند که پیشرفت درسی دارند در صورتی که برخی دیگر دیرتر خود را آشکار می کنند. با بعضی از دانش آموزان در دروس علمی و برخی در دروس اجتماعی پیشرفت نشان می دهند. در هر صورت، معلم باید تدابیر و راهبردهایی به کار ببرد که همۀ دانش آموزان، به شکلی، موفقیت را تجربه کنند.

بیان وضعیت موجود:

اینجانب .... آموزگار پایه اول دبستان.... سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش دارم و هم اکنون در آموزشگاه عدالت کوهانی مشغول به تدریس هستم. کلاسی که در آن مشغول به تدریس هستم .... نفر دانش آموز دارد.

با شروع مدارس متوجه شدم دانش آموزان این کلاس با توجه به این که تعداد آنها زیاد نیست نظم کلاس را به هم می ریزند-سر وصدا می کنند- با هم صحبت می کنند-در یک جای ثابت نمی شینند ومدام جابه جا می شوند و با توجه به تذکرات پی در پی مدتی نظم کلاس برقرار می شود اما دوباره به همان وضع سابق بر می گردد وبعد از گفت و گو با معلمان دیگر ومدیر مدرسه و مشاهده ی آن ها در وضعیت های مختلف مانند زنگ تفریح وپرسش از دانش آموزان پایه های دیگر و همچنین در طی گفت و گو با اولیای بعضی از دانش آموزان متوجه شدم وضع این کلاس در موقعیت های دیگر به همین گونه است پس تصمیم گرفتم راهکار مناسبی را برای این مشکل پیدا کنم.


چگونه توانستم علاقه دانش آموزان مدرسه را به مطالعه و کتابخوانی علاقه مند کنم

چگونه توانستم علاقه دانش آموزان مدرسه را به مطالعه و کتابخوانی علاقه مند کنم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 13
فرمت فایل doc
حجم فایل 54 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
چگونه توانستم علاقه دانش آموزان مدرسه را به مطالعه و کتابخوانی علاقه مند کنم

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

چگونه توانستم علاقه دانش آموزان مدرسه را به مطالعه و کتابخوانی علاقه مند کنم

چکیده

اینجانب ..... معاون آموزشی آموزشگاه .... شهرستان .... در این تحقیق تلاش کرده ام تا با بررسی علل و عوامل ضعف دانش آموزان مدرسه ام در زمینه مطالعه و کتابخوانی به بهبود آن بپردازم. با شروع سال تحصیلی و گذشت چند هفته ، متوجه شدم که دانش آموزان کلاس، انگیزه و مهارت کافی در زمینه انجام مطالعه و کتابخوانی را ندارند. به همین سبب درپی کشف دلایل آن برآمدم و با مطالعه و تحقیق توانستم به برخی عوامل و دلایل دست یابم. به نظر می رسید که مهمترین عوامل این مساله، فرهنگ حاکم بر خانواده ها و شیوه و روشهای تدریس معلمان و به عبارتی بهتر، نگاه معلمان و اولیا به مطالعه و کتابخوانی دانش آموزان بود. ضعف دانش آموزان در زمینه پژوهش و مطالعه و مهارتهای آن مربوط به یک یا چند دانش آموز نمی شد و محدود و جزئی نیز نبود؛ به همین سبب دقت و مطالعه بیشتری را طلب می کرد. برای اینکه به نتیجه قابل قبولی دست یابم علاوه بر کتابهایی در زمینه پژوهش و مطالعه و ... نیازمند مطالعه کتب درسی و اشراف کامل به اهداف و روشهای تدریس آن داشتم. علاوه بر آن، همکاری اولیای دانش آموزان در رسیدن به اهداف، بسیار موثر و مهم بود. همچنین باید علاوه بر آموزش روشهای تحقیق و مطالعه، تلاش می کردم تا با ایجاد تمرکز و انگیزه در دانش آموزان ، دروناً و قلباً آنها را به سمت و سویی که در نظر داشتم سوق می دادم. برای این کار به یک برنامه ریزی دقیق و به قولی جامع و مانع نیاز داشتم. در برنامه هایی که تدوین کردم از زنگهای دروسی مانند انشا، هنر ، علوم تجربی، هدیه های آسمان و... استفاده کردم و به گونه ای برنامه ریزی کردم که فعالیتهای تدوین شده در راستا و مکمل دروس دیگر باشد.با انجام این فعالیت ها و پس چند ماه ، بیشتر دانش آموزان به اهدافی که از پیش تعیین شده بودند رسیدند و با انگیزه و رعایت اصول و قواعد به تحقیق، مطالعه و ... می پرداختند. علاقه به خرید کتاب و کتابخوانی رو به فزونی نهاد. در بحث و نقد گروهی، استدلال و منطق را در حد خود رعایت می کردند و ... .

مقدمه

برخی صاحبنظران برآنند که آموزش و پرورش به جای انبار کردن معلومات در ذهن دانش آموزان، شایسته است به تقویت حس کنجکاوی و پرسشگری آن ها بپردازد و افرادی خلاق و پژوهشگر تربیت نماید و این روش، بسی زیباتر خواهد بود. معیار تعلیم و تربیت باید فراتر از حافظه محوری و انباشتن حافظه دانش آموزان باشد و البته با تغییراتی که مطابق سند تحول بنیادین در کتب درسی اتفاق می افتد،آموزش و پرورش به سمت پرورش افرادی کنجکاو و پژوهشگر که موجب استقلال و سربلندی کشورمان خواهد شد در حرکت است. روشن است که رسیدن به اهداف بزرگ، نیازمند افکار و همّت های بزرگتری است و به بیانی بهتر و روشن تر تا یک فرد یا سیستم، یادگیرنده و پژوهنده نباشد سخت و البته ناممکن است بتواند به سرمنزل اهداف و مقاصد بزرگ و متعالی دست یابد.

به هرحال، باید تلاش کرد هرلحظه و در هر دوره ای به مجهولات و پرسش های دانش آموزان افزود و چنان طرحی انداخت که دانش آموزان در هیچ مرحله ای خود را از تحصیل و مطالعه فارغ نبینند و آن را بگویند که دانشمند بزرگ ایران، ابن سینا می گفت که: « تا بدانجا رسید دانش من / تا بدانم همی که نادانم». باید دانش آموزان را از همان ابتدا تشنه گردانیم تا خود در پی حقیقت قدم بردارند و رنج کشف حقایق و کسب معارفدر کام آنها، چونان شهدی گوارا باشد. ژان پیاژه معتقد است: «هرگاه چیزی را به کودک آموزش دهیم مانع می شویم تا خود کودک شخصاً آن را کشف و اختراع کند.«(ژان پیاژه؛ ص137). بنابراین، باید در ذهن دانش آموزان مساله و پرسش ایجاد کرد و با ایجاد انگیزه و رغبت در وجودشان، باعث حرکت و پویایی آنها به سمت رسیدن به روشنایی علم و معرفت شد.خداوند متعال در وجود تمام انسان ها میل و انگیزه کمال جویی را قرار داده است و رسیدن به کمال میسر نخواهد بود جز با کسب معرفت و دانش و این مهم نیز دست نخواهد داد مگر با تلاش، همت و تحمل سختی ها. بزرگان علم و فلسفه بر این نکته تاکید دارند که عظمت علم و دانش هر انسانی به اندازه مجهولاتی است که طرح می کند و نه معلوماتی که حفظ می کند(کریمی؛ص80). با تربیت صحیح ، افراد به جایی می رسند که در تمام پدیده ها و حوادث هستی با نگاهی توحیدی ، تامل و تدبر می کنند و در این صورت است که علم به معنای واقعی آن نور و چراغ راهنمای بشر برای رسیدن به حق تعالی می شود.