دسته بندی | حسابداری |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 4715 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
چکیده:
چندین سال از شروع برگزاری لیگ حرفهای فوتبال میگذرد. در این مدت گردش مالی این صنعت رشد چشمگیری داشته است. به نحوی که از چند صد میلیارد ریال در اوایل دههی2001به چند هزار میلیارد ریال در حال حاضر رسیده است. تاکنون بحثهای کارشناسی زیادی در خصوص درجهی انطباق فوتبال برخی کشورها با لیگهای حرفه ای دنیا مطرح شده است. در این مقاله نگارنده قصد ندارد تا به مسائل تخصصی فوتبال بپردازد، بلکه فقط به بررسی یکی از ابعاد بسیار مغفول اما حیاتی، یعنی طراحی ،استقرار و اجرای سامانههای حسابداری و گزارشگری مالی در باشگاهها می پردازد.
مقدمه:
همانگونه که در این مقاله به آن اشاره میشود حسابداری باشگاههای فوتبال از دیرباز مسئلهساز بوده است. حجم گسترده درامدهای حاصل از پخش تبلیغات مسابقهها و برخی سوء مدیریتها، موجب دخالت دولت از طریق تشکیل سازمان و یا کارگروه فوتبال در برخی از کشورها شده است و اجرای استاندارد گزارشگری مالی شماره10 (استهلاک داراییهای نامشهود و سرقفلی) باعث شده تا باشگاههای فوتبال زیان مالی را تجربه کنند. بر اساس این بیانیه، بهای خرید بازیکنان باشگاههای فوتبال که بهطور معمول مبالغ سنگینی را تشکیل میدهند، در رده داراییهای نامشهود طبقهبندی میشود و باید بر اساس استانداردهای حسابداری داراییهای نامشهود، مستهلک شوند. در این مقاله به موضوعها و مشکلات حسابداری باشگاههای فوتبال پرداخته میشود.
باشگاههای فوتبال به عنوان بنگاههای اقتصادی
فوتبال دیگر برای باشگاهها یک سرگرمی نیست، یک صنعت قابل اعتنا است. این ادعا وقتی روشنتر میشود که اخیراً خبرهایی در خصوص شکسته شدن رکورد گردش مالی ورزش توسط باشگاه رئال مادرید اسپانیا منتشر شده است. سفیدپوشان اسپانیایی در فصل جدید نقل و انتقالات ،رکورد حجم گردش مالی در ورزش را با 480 میلیون یورو شکستند که حیرت کارشناسان بازارهای مالی را به دنبال داشت. میانگین قراردادها در این باشگاه حدود 32 میلیون یورو است. بارسلونا از اسپانیا ( با گردش 473 میلیون یورو) و منچستر یونایتد از انگلستان ( با گردش 384 ملیون یورو) در ردههای بعدی قرار دارند. البته گفتنی است که چنین باشگاههایی در قالب بنگاههای اقتصادی بزرگ عمل میکنند و این گونه بهاهای حیرت آوری را با درآمدهای کلان از محل بلیت فروشی ، تبلیغات ،پخش تلویزیونی ،فروش لوازم ورزشی و غیره پوشش میدهند.
در ایران نیز چند سالی است که ادعا میشود فوتبال به یک صنعت تبدیل شده است . این ادعا در حالی مطرح میشود که هنوز امکان اعلام تعداد دقیق تماشاگران حاضر در استادیوم ورزشی برای گزارشگران تلویزیونی فراهم نشده است و آنها تنها براساس تخمینهای غیردقیق ، رقم حدودی را به بینندگان تلویزیونی گزارش میکنند.
...
دسته بندی | حسابداری |
بازدید ها | 38 |
فرمت فایل | rar |
حجم فایل | 10567 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﭘﺎﺳﺦ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ-حسابرسی دﮐﺘﺮ ﺣﺴﺎس ﯾﮕﺎﻧﻪ شامل
تمام فصل ها بصورت یکجا در این مجموعه آمده و بسیار مهم و مثال نزدنی می باشند و بدون وقفه اعلام میدارم که فورا این مجموعه رو تهیه بفرمایید.
دسته بندی | نمونه سوالات |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 2 |
نمونه سوالات آمار حسابداری-مدیریت شامل کاربردی ترین و پرتکرار ترین و مهمترین سوالات آمار در حوزه و رشته مدیریت و حسابداری که مستقیما پیشنهاد میکنم که هرگز از دست ندهید
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 22 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
بخش اول : مبانی کلی تحقیق
فصل اول : مفاهیم بنیادی تحقیق
علم چیست؟
در زبان فارسی و عربی کلمه علم به دو معنای متفاوت به کار برده میشود، غفلت از این دو نوع کاربرد اغلب به خطاهای بزرگی انجامیده است، این دو کاربرد عبارتند از:
شناخت علمی
شناخت علمی، شناختی است که ازبوته آزمایش درآمده است و از دو روش کلی حاصل میشود که عبارتند از:
فلسفه علم چیست؟
در رابطه با فلسفه علم دیدگاههای مختلفی وجود دارد که به نمونههایی از آنها اشاره میشود:
- فلسفه علم عبارت است از صورتبندی و تنظیم جهانبینیهایی که با نظریههای علمی مهم سازگار و از برخی جهات بر آنها مبتنی هستند.
- فلسفه علم عبارت است از ظاهر ساختن پیشفرضها و تمایلات باطنی دانشمندان
- فلسفه علم عبارت است از رشتهای که به مدد آن مفاهیم و نظریههای علمی تحلیل و تشریح میشوند.
- فلسفه علم عبارت است از نوعی معیارشناسی جنبی که به مدد آن مفاهیم و نظریههای علمی تحلیل و تشریح میشوند.
در جدول زیر رابطه بین علم، فلسفه علم و واقعیتها نشان داده شده است:
مرتبه |
رشته |
موضوع مورد بررسی |
0 |
- |
واقعیتها(پدیدهها) |
1 |
علم |
تبیین و پیشبینی رفتار واقعیتها |
2 |
فلسفه علم |
تحلیل روشها و منطق تبیین علمی |
ملاکهای تمییز معرفت تجربی از دیگر انواع معرفت
یکی از مباحث عمدهای که در فلسفه علم مورد توجه قرار میگیرد معیار تمایز علم از غیر علم است. ارسطو نخستین فیلسوف علم بود که بر روی مساله تمییز تفسیرهای علمی از غیر علمی تاکید ورزید. در اوایل قرن بیستم برخی از دانشمندان و فلاسفه بار دیگر به این مساله توجه نمودند. به دو مورد از این معیارها اشاره میشود:
- معیار تحقیقپذیری (Verifiability criterion) : فلاسفه در ارائه معیارهایی برای تحقیقپذیری رهیافتهای گوناگونی را مطرح ساختند از جمله اعضای حلقه وین که پیشنهاد میکردند فقط احکام معنادار تجربی تحقیقپذیر هستند. یک حکم معنادار تجربی است اگر و تنها اگر مشخص ساختن شرایطی که حکم مذکور را صادق میسازد امکانپذیر باشد.
- معیار ابطالپذیری (Falsifiability criterion) : وقتی قانونی علمی وقوع پدیدههایی را ناممکن اعلام میکند، مفهوم دقیقش این است که در صورت وقوع آن پدیدهها قانون از صحت میافتد و ابطال میشود، همه قوانین علمی چنینند که در صورت اتفاق افتادن برخی حوادث باطل میشوند. چنین نیست که قوانین علمی با همه چیز و همه اوضاع سازگار باشند و هرچه حادث شود برای آنها بیتفاوت باشد، خاصیت مهم قوانین علمی همین بیتفاوت بودن آنها نسبت به پدیدههاست و همین ویژگی آنها را ابطالپذیر میکند.
تفاوت علوم طبیعی (تجربی) و علوم اجتماعی(انسانی)
ویژگیهای علوم طبیعی : - جستجوی علت پدیدهها - هدف اصلی : مشاهده و تجربه - مشاهدات متأثر از تئوری اند. - مشاهده از بیرون - نفی ایدئولوژی |
ویژگیهای علوم اجتماعی : - جستجوی دلیل پدیدهها - هدف اصلی : فهم معنی اعمال - مشاهده و اعمال متأثر از اعتبارند. - مشاهده و کشف مشابهتها از درون - قبول دخالت ایدئولوژی |
طبقهبندی علوم انسانی
- علوم انسانی مربوط به حیات طبیعی انسان
- علوم انسانی در ارتباط با محیط طبیعی انسان
- علوم انسانی در ارتباط با ابعاد اقتصادی انسان
- علوم انسانی در ارتباط با حیات اجتماعی انسان (مدیریت به معنای عام آن در این حوزه قرار میگیرد)
- علوم انسانی در ارتباط با شایستگیهای تکاملی انسان
- علوم انسانی در ارتباط با استعدادها و فعالیتهای مغزی و روانی انسان
- علوم انسانی در ارتباط با ارزشهای اصلی و بایستگیها در مسیر تکامل شخصیت فردی و اجتماعی انسان
مدیریت، علمی با قوانین احتمالی
مدیریت به عنوان علم هدایت سازمانها به سوی هدف، با مساله انسان و ارزشهای حاکم بر رفتار او روبروست. تنوع تظاهرات رفتار بشری به عنوان موجودی که در نسبیت زمان و مکان گرفتار است همواره امکان نظریهپردازیهای قاطعانه را پیرامون مدیریت دستخوش آسیبپذیری میسازد.
لذا نظریهها در علم مدیریت از طرفی به علت غیر قابل پیشبینی بودن رفتار انسان و از سویی دیگر به علت ماهیت غیر دقیق تحولات شدید محیطی باید از قدرت تبیین بالایی برخوردار باشند اما این انعطافپذیری نباید تا حدی باشد که نتوان فرضیههایی از نظریهها استخراج کرد زیرا در آن صورت نمیتوان چنین بیانیههایی را نظریه دانست بلکه گزارههایی بیانسجام خواهند بود که در کنار هم آمدهاند و در نهایت کارکردهای عملی نیز به دنبال نخواهند داشت.
پارادایمها(حوزههای مفهومی) در مدیریت
پارادایمها در حکم چارچوب مفهومی و مجموعهای از خطوط راهنما برای مطالعات تجربی، موضوع مورد بررسی میباشند. یک پارادایم رد شدنی نیست بلکه پارادایم متفاوتی که طرح جدیدی از محدوده مورد مطالعه را ارائه میدهد آن را دچار بحران کرده و در نهایت جذب و واژگون میشود. اگر بخواهیم سیر تحولات کلی پارادایمها را که خاستگاه نظریهپردازی متفکران بودهاند دستهبندی کنیم به چهار محور کلان و عمده که با هم مرتبطند و حالت طیفگونه دارند دست مییابیم. محورهای دستهبندی پارادایمها عبارتند از :
1- تلقی از ساختار : فصل مشترک تمامی تعاریف متعدد از ساختار سازمانی، تعیین نوع و جهت روابط سازمانی بین پستهای سازمانی و چگونگی توزیع قدرت بین آنان است. دو تلقی زیر در دو سر طیف برداشتهای مختلف ازساختار قرار دارد:
- تلقی مکانیکی از ساختار(Mechanistic structure)
- تلقی ارگانیک از ساختار(Organic structure)
2- تلقی از انسان در سازمان : دیدگاه ادگار شاین در تاریخ نظریهپردازی پیرامون انسان سازمانی از اهمیت ویژهای در ادبیات مدیریت برخوردار است که مبنای دستهبندی تلقیهای مختلف از انسان قرار میگیرد.
- تلقی عقلایی-اقتصادی از انسان(Economic-Rational Human)
- تلقی از انسان به عنوان یک موجود پیچیده(Complex Human)
3- قدرت تبیینگری روش(Method) : روش، تعیینکننده درجه اعتبار هر نظریه است. مکاتب مدیریت جهتگیریهای گوناگونی در زمینه این سوال داشتهاند که تا چه حد میتوان در تحقیقات مدیریتی از روششناسی علمی بهره گرفت. در دو سر طیف نظرات صاحبنظران در این رابطه، تلقیهای زیر قرار میگیرد:
- روششناسی قطعیتگرا(Absoultism)
- روششناسی نسبیتگرا(Relativistism)
4- تلقی از محیط : محیط عبارت است از مجموعه عواملی که در خارج از مرزهای سازمان وجود دارد و بر تمام یا بخشی از سازمان اثرات بالقوه میگذارد.
- محیط ساده و پایدار(Simple-stable Environment)
- محیط پیچیده و ناپایدار(Complex-Unstable Environment)
بر اساس 4 محور کلانی که گذشت میتوان پارادایمها را در مدیریت به 4 دسته تقسیم کرد. این حوزهها هیچیک استقلال مطلق ندارند و به تعبیر کوهن از بحران ایجاد شده در پارادایم قبلی تشکیل شدهاند.
|
محیط متغیر و پیچیده |
محیط باثبات و ساده |
|
روش علمی نسبیتگرا
|
د ج |
|
ساختار ارگانیکی
|
روش علمی قطعیتگرا |
|
ب الف |
ساختار مکانیکی |
|
انسان پیچیده |
انسان عقلایی-اقتصادی |
|
درکی که ما امروز از سازمان داریم تا حد زیادی متأثر از دیدگاههای پارادایم نوع د است.
فصل دوم: نظریه و انواع آن
نظریه چیست؟
...
دسته بندی | حسابداری |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 342 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 75 |
چکیده
دستکاری سود در ادبیات حسابداری از مباحثی است که در حوزه سود حسابداری مطرح می شود. این مبحث در حسابداری از حدود ابتدای قرن بیستم به بعد با تحقیقات مختلفی توسط صاحب نظران رشته حسابداری شکل گرفت. هر یک از این پژوهش ها از ابعاد خاصی و با عبارت متفاوتی نظیر دستکاری سود، هموارسازی سود و مدیریت سود به موضوع پرداخته اند. شرکت هایی که اهرم مالی بالایی دارند، اگر قادر به پرداخت تعهدهای ناشی از تامین مالی برون سازمانی نباشند، هم در معرض ریسک ورشکستگی قرار خواهند گرفت و هم قادر به پیدا کردن اعتبار دهندگان جدید در آینده نخواهند بود. از این رو اهرم مالی می تواند عملکرد شرکت های مختلف را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر اهرم مالی بر دستکاری سود در شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران می باشد. جریان نقد عملیاتی غیر عادی، هزینه تولید غیرعادی و هزینه های اختیاری غیرعادی به عنوان شاخص دستکاری سود به کار گرفته می شود. روش بکار گرفته شده در این پژوهش کاربردی می باشد. برای این منظور171 شرکت در دوره زمانی 1388 تا 1393 با بهره گیری از مدل رگرسیونی و داده های تابلویی، با استفاده از حذف سامان مند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که یک رابطه مثبت بین اهرم مالی و دستکاری سود مبتنی بر هزینه های تولید غیرعادی و هزینه اختیاری غیرعادی و رابطه معکوس بین اهرم مالی و دستکاری سود مبتنی بر جریان نقد عملیاتی غیر عادی وجود دارد.
واژگان کلیدی: اهرم مالی، دستکاری سود،جریان نقد عملیاتی غیرعادی،هزینه اختیاری غیر عادی،هزینه تولید غیر عادی
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
سود خالص یکی از مهمترین اقلام تهیه شده با سیستم حسابداری است که توسط استفاده کنندگان درون و برون سازمانی به منظور گرفتن تصمیم های اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد. اهمیتی که سود حسابداری برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی دارد، باعث شده است که مدیریت واحد تجاری به مبلغ و چگونگی تهیه و ارائه ی آن توجهی خاص قائل شود. یکی از جنبههای با اهمیت سود حسابداری نقش آن در قراردادهای تأمین مالی است. وجود بدهی ها علاوه بر اینکه خود یکی از عوامل ایجاد انگیزه برای دستکاری سود است، میتواند از طریق کاهش رفتارهای فرصت طلبانه ی مدیران، به کاهش نوسانات سود واحد تجاری و بنابراین کاهش مدیریت سود منجر گردد. تأکید روزافزون تحلیل گران مالی و سرمایه گذاران بر جریان های نقد عملیاتی، به عنوان شاخص شفاف تری از عملکرد شرکت، سـبب شـده مـدیریت انگیـزه هـای بیشـتری بـرای دستکاری سود داشته باشد تا از این طریق تصویر مطلوبی از جریان های نقد عملیـاتی ارائـه دهد و بتواند منابع تأمین مالی برون سازمانی را حفظ کند. در نتیجه، شرکت هـایی بـا اهـرم مالی بالا در مقایسه با سایر منابع تأمین مالی توجه زیادی به جریانهای نقد عملیاتی دارند. همچنین شرکتهایی که اهرم مالی بالایی دارند، اگر قادر به پرداخت تعهدهای ناشی از تامین مالی برون سازمانی نباشند، هم درمعرض ریسک ورشکستگی قرار خواهند گرفت و هم قادر به پیدا کردن اعتبار دهندگان جدید در آینده نخواهند بود. در چنین شرایطی اگر شرکت تمایل به دریافت وام جدید داشته باشد، از سوی اعتبار دهندگان از لحاظ توان پرداخت بدهی در دورههای آتی مورد بررسی دقیق قرار میگیرد؛ بنابراین برای تداوم فعالیت و سودآوری آتی وجود وجه نقد کافی ضروری است. در این فصل، بیان مساله، اهمیت وضرورت پژوهش، فرضیههای پژوهش، اهداف پژوهش، محدودیتهای پژوهش، قلمرو پژوهش و تعریف واژگان کلیدی و اصطلاحات پرداخته میشود.
1-2- بیان مساله
با در نظر گرفتن عدم تقارن اطلاعات موجود بین مدیران یک شرکت و افراد ذینفع در فعالیت های شرکت، فرآیند سرمایه گذاری در شرکت مبتنی بر اعتماد است. امروزه پیدایش مفهوم دستکاری سود احتمالاً به اعتماد سرمایه گذاران آسیب وارد کرده است. به هر حال، ادبیات موجود در این حوزه هنوز به بررسی چگونگی تاثیرگذاری آسیب وارد شده به اعتماد سرمایه گذاران بر تصمیم های سرمایه گذاری تحت تاثیر شکل گیری روش های دستکاری سود (مبتنی بر اقلام تعهدی در مقابل اقلام واقعی) نپرداخته است. در این مطالعه این مسئله با انجام یک بررسی درباره نقش اعتماد در توصیف تاثیر متقابل روش استفاده شده برای دستکاری سود و نیز تاثیر انگیزه های مدیران برای دستکاری سود بر اهرم مالی شرکت ها مورد توجه قرار گرفته است.
مطابق پیش بینی های مبتنی بر اعتماد در مطالعه حاضر، هنگامی که مدیران در جهت منافع سرمایه-گذاران فعالیت می کنند، هنگام استفاده مدیران از روش های دستکاری سود مبتنی بر اقلام تعهدی در مقابل روش های مبتنی بر سود واقعی، نگاه سرمایه گذاران به وضعیت شرکت منفی تر است. علاوه بر این تحلیل-ها، در این مطالعه شواهدی ارائه شده که از توصیف ارائه شده درباره اعتماد سرمایه گذاران حمایت و پشتیبانی می کند و یافته های این تحقیق را از مطالعات قبلی انجام شده درباره ارزیابی سرمایه گذاران نسبت به جریانات نقد آتی متمایز می کند. بطور کلی، این مطالعه چگونگی استفاده از انتخاب های حسابداری مربوط به جریانات نقد عادی توسط مدیران (مثل سرمایه ای تلقی کردن هزینه های تحقیق و توسعه در مقابل هزینه جاری محسوب کردن این هزینه ها) را برای دستیابی به یک شاخص یا معیار سود که بتواند بر تمایل سرمایه گذاران نسبت به سرمایه گذاری در شرکت تاثیر گذارد، مشخص می کند.
در سالهای اخیر دستکاری سود ، مورد توجه ویژهی محقیقن دانشگاهی، بازیگران و تنظیمکنندگان بازار بوده است. یک جنبهی مهم استانداردهای حسابداری وضع شده و فرایند پیادهسازی آن با مکانیسمهای دستکاری سود از طریق دستکاری واقعی سود موجود، فراهم کردن انعطافپذیری و قضاوت شخصی برای مدیران است، که بر این اساس مدیران قادر به مدیریت گزارشگری عملکرد مالی شرکتهایشان میباشند. برخی از صلاحدیدها و قضاوتهای شخصی در گزارشگری، مدیران را به انتقال موثق اطلاعات خصوصی خود به سهامداران، قادر می سازد. چنین کاربردی از صلاحدید و قضاوت شخصی، بیانگر مدیریت سود کارا است. از سوی دیگر، اشکال وارده بر اعمال قضاوتهای شخصی و صلاحدیدها در گزارشگری عملکرد مالی این است که مدیران ممکن است برای ممانعت از انتقال اطلاعات دربارهی عملکرد بالقوه ضعیف جاری یا آتی، از این توانایی استفاده کنند. چنین رفتاری در گزارشگری، جنبه اطلاعرسانی سود را کاهش میدهد و بیانگر مدیریت سود فرصتطلبانه است. رفتار فرصتطلبانهی مدیریت در رابطه با گزارشگری مالی، ممکن است ناشی از مشکلات نمایندگی باشد که در تئورینمایندگی مطرح است.
در پی رسواییهای اخیر شرکتها، نگرشی منفی نسبت به دستکاری سود به وجود آمده است و مدیریت سود عملی زیانآور برای شرکتها محسوب میشود. انرون و ورلدکام دو مورد بسیار برجسته از ورشکستگی تجاری در تاریخ آمریکا هستند که مدیریت سود فرصتطلبانه در این ورشکستگیها نقش داشته است. با این وجود استدلالهایی وجود دارد که ممکن است دستکاری سود، سودمند باشد، چرا که میتواند ارزش اطلاعاتی سود را با انتقال اطلاعات خصوصی شرکت به سهامداران و عموم بهبود بخشد (جیراپورن و همکاران، 2008).
از طرفی، موج ورشکستگی، تقلب، ارائه ارقام نادرست سود، در سالهای آغازین قرن بیست و یکم که با نام "رسوائی شرکتها"معروف است، آثار زیانباری را برکل اقتصاد کشورهای مختلف پدید آورد و در نتیجهی آن نظام دستکاری سود واقعی در کانون توجه مراجع قانونی، حرفهای و اقتصادی قرار گرفت (کلین ، 2002). به دنبال فروپاشی انرون و موارد مشابه دیگر، کشورهای سراسر دنیا سریعا واکنش بازدارنده نشان دادند. در آمریکا به عنوان یک واکنش سریع به این فروپاشیها، لایحهی سربینز آکسلی در جولای 2002 تصویب گردید (که از سال 2004 لازمالاجراست) و در ژانویه 2003 گزارش هیگز در بریتانیا در پاسخ به شکستهای حاکمیت شرکتی انتشار یافت.
بر این اساس این مطالعه به دنبال این مطلب است که آیا اهرم مالی بر دستکاری سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اثر معنی داری داشته است یا خیر؟
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
دستکاری سود یکی از موضوعاتی است که اغلب در رشته ی حسابـداری و دستکاری مالی بــررسی می شود. زمانی که سهامداران یک شرکت وظیفه ی تصمیم گیری را به دستکاری محول می کنند، دستکاری انگیزه هایی جهت فعالیت هایی دارد که منافع مورد انتظارش را حداکثر کند، حتی اگر این فعالیت ها در جهت منافع سهامداران نباشد. دستکاری سود زمانی اتفاق می افتد که مدیران جهت گمراه کردن بعضی ذینفعان (شامل سهامداران، اعتبار دهندگان، کارکنان، دولت، سرمایه گذاران و...)، درباره ی عملکرد شرکت یا تحت تأثیر قرار دادن نتایج قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده وابسته است، با اعمال قضاوت خود در گزارشگری مالی و ساختار مبادلات، تغییر ایجاد کنند (رائو و داندال[1]، 2008).
سودهای گزارش شده ی شرکت های سهامی، همواره به عنوان یکی از معیارهای تصمیم گیری مالی، دارای اعتبار ویژه ای است و تحلیلگران مالی، سود را به عنوان یک عامل اساسی در بررسی ها و قضاوت های خود مد نظر قرار می دهند. به همین دلیل، مدیران برای نشان دادن تصویری مطلوب از شرکت و کاهش ریسک سرمایه گذاری انگیزه ای قوی دارند تا سود را مدیریت کنند (هندریکسون و ون برودا، 1992).
افراد خارج از سازمان مانند سرمایه گذاران و اعتباردهندگان، نمی توانند به طور مستقیم عملکرد و رفتارهای فرصت طلبانه ى مدیران را کنترل کنند. زیرا، اقلام تعهدی سود تا حد زیادی در کنترل دستکاری هستند و وی می تواند برای بهتر جلوه دادن عملکرد شرکت و افزایش قابلیت پیش بینی سودهای آینده در اقلام تعهدی سود دست برده و به اصطلاح امروزی سود را دستکاری کند (سجادی و عربی، 1388).
بدین علت موضوع بررسی اثر اهرم مالی بر دستکاری سود واقعی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید و روی اطلاعات وقوع یافته طی سالهای متمادی در بورس اوراق بهادار تهران بررسی تجربی و آزمونهای علمیانجام گرفت درنهایت این مطالعه نشان نمیدهد که اهرم مالی بر دستکاری سود واقعی تأثیر گذار است که این مهم میتواند سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان از صورتهای مالی را در فرآیند تصمیم گیری یاری نماید.
1-4-اهداف پژوهش
هدف از این مطالعه بررسی اثر اهرم مالی بر دستکاری سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. نتایج بدست آمده میتواند در بورس اوراق بهادار منجر به تدوین قوانین و مقررات لازم توسط سازمان بورس اوراق بهادار شود.
1-4-1- هدف اصلی :
بررسی اثر اهرم مالی بر دستکاری سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
1-4-2- اهداف فرعی :
بررسی اثر اهرم مالی بر جریان نقد عملیاتی غیر عادی به عنوان متغیر نشان دهنده ی دستکاری سود واقعی .
بررسی اثر اهرم مالی بر هزینههای تولید غیر عادی به عنوان متغیر نشان دهنده ی دستکاری سود واقعی.
بررسی اثر اهرم مالی بر هزینههای اختیاری غیر عادی به عنوان متغیر نشان دهنده ی دستکاری سود واقعی.
1-5-فرضیههای پژوهش
ایجاد بدهی، رفتارهای فرصت طلبانه مدیران را کاهش میدهد. این امر به "فرضیه کنترل" برای ایجاد بدهی رخ میدهد. مدیران از یک سری احتمالات برای کنترل جریان نقد شرکت استفاده میکنند. اگر چه کنترل بدهی یک نقش مؤثر است و زمانی شروع میشود که مدیران توانایی تعهد بهره عملکرد و پرداختهای اصولی را داشته باشند. این نشان میدهد که اهرم مالی بالا، ممکن است توانایی مدیران در دستکاری سود را محدود سازد. بنابراین با توجه به بحثهای ذکر شده، این فرضیه به صورت زیر توسعه پیدا میکند:
1-5-1- فرضیه اصلی :
...
.