دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

تحقیق بررسی مراحل تعمیر مربوط به شبکه برق رسانی یک منطقه نفتی

تحقیق بررسی مراحل تعمیر مربوط به شبکه برق رسانی یک منطقه نفتی در 36 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی برق
فرمت فایل doc
حجم فایل 604 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
تحقیق بررسی مراحل تعمیر مربوط به شبکه برق رسانی یک منطقه نفتی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی مراحل تعمیر مربوط به شبکه برق رسانی یک منطقه نفتی در 36 صفحه ورد قابل ویرایش


فهرست مطالب

آشنایی با عملیا ت یکی از مناطق نفتی صفحه 1

واحد برق صفحه 3

پست فشار قوی صفحه 4

تجهیزات پست صفحه 4

ترانسفورماتور صفحه 6

ترانسفورماتور سه فاز صفحه 6

اتصالات ترانسفورماتورسه فاز صفحه 11

اتصال ستاره – ستاره Y - Y صفحه 11

اتصال مثلث – مثلث - صفحه 14

اتصال مثلث - ستاره - Y صفحه 16

اتصال ستاره – مثلث Y - صفحه 17

اتصال مثلث باز V - V صفحه 18

ترانسفورماتورهای جریان صفحه 22

ترانسفورماتورهای اندازه گیری صفحه 22

ترانسفورماتورهای پتانسیل صفحه 24

اشکال ضمیمه صفحه 27




شرح فعالیتها:

منطقه خطوط و لوله تهران زیر مجموعه ی شرکت خطوط لوله ونفت ایران می باشد این شرکت با قریب 13000 کیلومتر خطوط لوله با گذر از ارتفاعات و کوهپایه ها حمل مواد نفتی را به اقصی نقاط کشور برعهده دارد یا به صورتی وظیفه این شرکت حمل مواد نفتی از منابع زیر زمینی آن تحت عنوان نفت خام به پالا یشگاههای کشور می باشد که پس از انجام مراحل پالایش ودر اختیار گرفتن مواد پالایشی تحت عنوان فرآورده های نفتی شامل نفت سفید, نفت گاز, بنزین و... در پوشش پروسه ی برنامه ریزی شده ی حمل مواد از طریق لوله و هدایت و پشتیبانی تلمبه خانه های مسیر راه به مراجع مورد نیاز حمل و تحویل شرکت پخش جهت استفاده ی مصرف کنندگان می گردد .

منطقه ی تهران خود دارای واحدهای مکانیک , برق , بهره برداری, مخابرات اداری ومالی، تعمیرات عمومی وتعمیرات خط می باشد که شرح وظایف آن به اختصار بیان می گردد:


- واحد مالی واداری:

نقل وانتقالات پرسنلی، محاسبات کنترل ایاب وذهاب , مکاتبات اداری , ترفیعات , انتصابات , حقوق ودستمزد , پرداخت اسناد مالی و کنترل بودجه را به عهده دارد.

- واحد بهره برداری کنترل وبرنامه ریزی :

حمل به موقع مواد نفتی را به عهده دارد افراد این واحد باید آشنایی کامل با کامپیوتر وعملکرد سیستمهای کنترل پیشرفته را داشته باشند به این منظور پس از استخدام نیروی لازم آموزش لازم توسط واحدهای آموزشی دایر خواهد شد.

- واحد تعمیرات عمومی :

موظف به نگهداری وتعمیرات ساختمان ها یا ملحقات مربوطه و سیستمهای جانبی مربوطه می باشند وهمچنین ایمنی وآتش نشانی کلیه ی سیتمها را نیز به عهده دارند.


- واحد مکانیک :

مسئول تأمین قطعات ونگهداری و تعمیرات کلیه ی موتورها و پمپها با ملحقات مربوطه در سطح منطقه اعم از تلمبه خانه ها که در مسیر لوله قرار دارند.

- واحد برق:

مسئول تأمین قطعات, نگهداری , تعمیرات الکتروموتورها پستهای فشار ضعیف وقوی تأمین کننده ی تغذیه ی تلمبه خانه های مواد نفتی و مسیرهای ارتباطی لازم می باشد .

- واحد مخابرات:

مسئول تأمین ارتباط ثابت وسیار یاد شده درون صنعت می باشد.

- تعمیرات خط:

مسئول نگهداری وتعمیرات به موقع مسیرخطوط لوله کنترل ورسیدگی حریم لوله ها با انجام بازدید دوره ای وتعریف شده می باشد.







واحد برق:

این واحد از قسمتهای مختلف تشکیل شده است بخشی از آن گروه های تعمیراتی که در طول شبانه روز آماده ی عملیات تأمینی و نگهداری وکنترل خطوط ارتباطی برق و سیستمهای در حال کار بوده ودر این راستا علاوه بر برنامه ریزی بازدیدهای دوره ای و ثبت نمونه ها آماده ی اعزام به موقع گروه های تعمیراتی به واحد مورد نیاز می باشند.

بخش دیگر آن در شاخه های مختلف شامل فشار ضعیف وقوی به صورت گردشی ( نوبت کاری) مسئول بهره برداری ونگهداری سیستمهای کنترلی یاد شده می باشند.

کلیه ی واحدها تحت آموزش ونگهداری و رعایت مجموعه کنترلهای ایمنی واستاندارد فعالیت داشته و دارای گواهینامه های بین المللی مربوطه می باشد .



ترانسفورماتور:

یکی از مهمترین قسمتهای یک پست ترانس آن است که معمولا برای پشتیبانی به تعداد مورد نیاز استفاده می شود البته لازم به ذکر است که معمولا در ایران برای پشتیبانی خط از خطهای دو سو تغذیه استفاده می شود به همین دلیل معمولا در هر پست دو ترانسفورماتور وجود دارد که یکی زیر بار ودیگری در اکثر موارد زیر ولتاژ است که در مواقع ضروری برای پشتیبانی مورد استفاده قرار می گیرد به دلیل اهمیت زیاد این قسمت وقابل استفاده بودن آن به صورت موازی برای پشتیبانی بیشترین مبحث این مقاله در رابطه با رانسفورماتور – اتصالات آن و کاربرد انواع آن در صنعت می با شد.

ترانسفورماتور سه فاز:

برای تولید توان الکتریکی زیاد معمولا از ولتاژهای سه فاز k 13.2یا بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد . عموماَ انتقال نیروی الکتریکی در ولتاژهای بیشتر از 110و132و275و400و750 کیلو ولت انجام می شود وبرای این منظور جهت افزایش ولتاژ تولید شده خط انتقال از ترانسفورماتورهای سه فاز استفاده
می گردد .

سپس در مراکز بار , ولتاژهای انتقالی به ولتاژهای توزیع 6600و4600و2300 ولت کاهش می یابند . علاوه بر این در بیشتر مصرف کننده ها این ولتاژهای توزیع نیز به مصرف ولتاژهای فشار کم مانند 440.220و110 ولت تبدیل می گردند .

در گذشته استفاده از سه ترانس تک فاز به جای یک ترانس سه فاز معمول بود . لیکن امروزه به علت توسعه وپیشرفت در طراحی وساخت از ترانس های سه فاز به طور گسترده ای استفاده می شود.

در مقایسه با انواع ترانس های تک فازه مزایای عمده یک ترانس فورماتور سه فازه عبارت است از :

1- فضای کمتری را در عین مقادی رنسبی مساوی اشغال می کند .

2- وزن کمتری دارد .

3- حدود 15% ارزانتر است .

4- برای راه اندازی واتصال فقط یک دستگاه جابجا شده یا متصل می شود.













مشابه ترانسهای تک فازه , ترانسفورماتورهای سه فازه نیز بر دو نوع هسته ای core type و زرهی shell type می باشد. در شکل بالا ( شکل 1 ) ساختار اساسی سه فاز به نمایش گذاشته شده است که در آن فقط سیم پیچهای اولیه نشان داده شده است که به روش ستاره به منبع تغذیه سه فاز متصل شده اند.

سه هسته ترانس با زاویه 120 درجه نسبت به یکدیگر قرار گرفته اند و پایه های انها به یکدیگر متصل شده اند . پایه ی مرکزی که به وسیله ی سه هسته شکل گرفته است . فلوی ایجاد شده توسط جریان های سه فازه ی IR , Iy , IB را از خود عبور می دهد . چون در هر لحظه IR+Iy+IB = 0 است لذا مجموع این سه فلو نیز صفر می باشد . بنابراین اگر پایه مشترک جابه جا شود هیچ تغییری ایجاد نخواهد شد.

در این حالت هر دو پایه به عنوان برگشت سومی عمل خواهند کرد درست مثل سیستم های سه فاز که هر دو هادی به عنوان برگشت جریان در هادی سوم عمل می کنند . این طرح گسترش یافته در شکل زیر(شکل 2) نمایش داده شده است. در این شکل مستطیل های خط چین بیانگر سه سیم پیچ وتعداد دور آنها می باشند ویوغ ها جهت ودامنه ی فلوها را در یک زمان خاص نشان می دهد .







خواهیم دید که در هر لحظه مقدار فلوی جمع شده در هر پایه با مجموع فلوهای کم شده در دو پایه ی دیگر برابر است . معمولاً سیم پیچ ترانس های core type به صورت استوانه ای وبا مقطع دایره ای پیچیده می شوند . به طریق مشابه سه ترانس تک فاز shell type می توانند با هم ترکیب شوند و به شکل یک ترانس سه فاز از این نوع در بیا یند . لیکن همانگونه که درشکل 3 دیده می شود


تحقیق بررسی مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیر جانبی ناحیه آسیب دیده مغز روی نواحی دیگر

تحقیق بررسی مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیر جانبی ناحیه آسیب دیده مغز روی نواحی دیگر در 22 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 22
تحقیق بررسی مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیر جانبی ناحیه آسیب دیده مغز روی نواحی دیگر

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیر جانبی ناحیه آسیب دیده مغز روی نواحی دیگر در 22 صفحه ورد قابل ویرایش


اختلال ناگهانی در منطقه ای از مغز، مثلاً در اثر سکته های مغزی، باعث نقصهای عصبی مستقیماً مطابق با منطقة آسیب دیده می شود و آسیب درست از این منطقه شروع میشود. به علاوه دیگر نقصهای بالینی که به عنوان نقصها یا تأثیرات دوم یا Secondarg remote نامیده می شوند. وی قسمتهای بی عیب باقیمانده از مغز تأثیر خود را می گذراند. (برای مثال به علت قطع شدن ارتباط آنها با ناحیه آسیب دیده) این پدیده به عنوان diashisis نامیده شده است. diashisis (نقص الکتریکی و functional که بعلت آسیب در قشر مغز آغاز می شود و در منطقه ای دورتر از منطقه آسیب دیده نیز این آسیب را می توان فهمید منطقه ای که خود آسیب می بیند وی از لحاظ عصبی (ارتباط عصبی ) به آن اتصال دارد.

این پدیده باعث شده ، خصوصاً در مورد ارتباط بین نیمکره چپ و راست مغز، مسأله ویژه ای که در ارتباط با هر یک از نیمکره ها وجود دارد باعث مشکل در فهم و درک پدیده شود. این مقاله بعضی از مدلهای Neurocouputetional اخیر را مورد مطالعه قرار داده (اثر و کیفیت diashisis) مدل ارائه شده تنها یک مدلی است که همه خصوصیت دیگر بین نیمکره ها و همه اثر diashisis را شرح می دهد. در انتها، نتایج تأثیرات زیرقشری نیمکره چپ و راست روی خصوصیت نیمکره ها مورد بررسی قرار می گیرد.

1- مقدمه: Stoke : یا (سکته مغزی) ، اختلال ناگهانی است که در جریان supply کردن خون برای مغز بوجود می آید. زمانیکه یک سد ناگهانی در برابر جریان خون در سرخرگهای مغزی ایجاد می شود متعاقب آن باعث کمبود خون رسانی به آن ناحیه شده و ایسکمیک مغزی را به دنبال دارد. سکته مغزی یکی از بیماریهای شایع در نورولوژی است. برای مثال سومین عامل مرگ در کشور آمریکاست و اغلب موارد باعث نقص در بستر کرونیک (نقص در سیستم عصبی ، عضلانی قلبی ) اختلاف در زبان و صحبت کردن و مشکلات حافظه ای را به دنبال دارد. این باعث شده که توجه بسیار زیادی روی تحقیقات در مورد این مطلب در طی چند دهة اخیر صورت گیرد. اکثر این تحقیقات به دنبال اصلاح کردن یافته ها و دانسته ها درباره مکانیسم و پاتوفیزیولوژی این بمیاری (strake) هستند. یافته ها این تحقیقات در اکثر موارد بسیار پیچیده و حتی بسیار مورد بحث و جدل بوده اند.

در حال حاضر یک تردید ذاتی دربارة اینکه چه فاکتورها و عواملی باعث می شوند که ناحیه آسیب دیدة اولیه به بافتهای مجاور مغز گسترش یابد، وجود دارد.

پیچیده بودن مغز در حین سکته مغزی باعث شده به این نتیجه برسیم که مدلهای Computational می توانند ابزار بسیار قدرتمندی برای درک عمیق ما دربارة Stroke باشد. محدودیت دربارة تکنولوژی مدلهای عصبی و علم نورد سیانتیفیک Neurosaentific باعث شده بوجود آوردن و ساختن جزئیات مدل غیرممکن و غیر عملی باشد.

هر چند که ثابت شده که مطالعه روی بعضی قسمتهای بخصوص از سکته مغزی ممکن می باشد. (یا مثل دیگر اختلالات نورولوژیک ]2و1[ ) بوسیله مدلهای عصبی برای مثال یافته های بسیاری از مدلهای عصبی ]30007[ روی این متمرکز شده اند که قشر آسیب ایده چطور روی بافتهای مجاور، فعالیتهای و حرکتی آن را مختل می کند.

این مدلها ، نتایجی که داده اند بیشتر مبتنی بر مشاهده های بعدی روی مطالعات حیوانی بوده ]9/8[ دیگر مدلهای Computational به عنوان متدهای مرتبط استفاده شده است برای آزمایش کردن: (به عنوان مثال : چطور تغییرات بیوشیمیایی / بیوفیزیکی که بافت آسیب دیده مغز اتفاق می افتد،‌می تواند اختلال اولیه را و چطور آنها می توانند نامتقارن بودن چپ و راست فعالیت الکتریکی که از مغز ثبت می شود، توضیح دهند. ]12[

یکی از موضوعات مهمی که دربارة Stroke وجود دارد و بعنوان یکی از حل نشده، باقیمانده است مکانیزمهایی است که دربارة اثر اختلال در ناحیه دورتر وجود دارند: مطابق با موضوع، سکته به دلیل نقص سیستم نورولوژیک مستقیماً قابل پخش به نواحی آسیب ددیه است. بعضی دیگر از نقصهای کلینیکی (clinical) مطابق با اختلال (secondar fictional) در فاصله دورتری از ناحیه آسیب دیده مغزی دیده می شوند. که حتی از لحاظ ارتباط عصبی دوم از یکدیگر جدا می باشند. (پدیدة diaschisis ) مکانیزمهای تأثیرات cmote ، خصوصاً که مورد interaetion بین چپ و راست مغز باعث شده که فهم ها در درک تئوریهای ویژه femispheric با مشکل مواجه شود.

در بخش بعدی با تأثیرات remote از اختلالات موضعی مغز را مورد مطالعه قرار می دهیم و اینکه چرا در فهم مطالب با مشکل مواجه می شویم. در قسمت بعدی سپس بعضی از مدلهای عصبی که ارتباط بین ناحیه های چپ و راست نیمکره مغزی را شامل می شود مورد مطالعه قرار می دهیم.

وقتی که این مدلها در نهایت برای simulate کردن ناحیه آسیب دیده بکار گرفته شد، هیچ فرض مدللی دربارة تبادلات femispheric (literaction) از طریق Corpus collosun ، قادر نخواهد بود نتایجی را که شامل تنها استنباط از یک طرف (وجه) (lateralization) و یا به وسیله تغییرات diasctisis است بدست آورد

در نهایت قضیه را با بحث در مورد نتیجه ای که از آزمایشات couputational بدست آورده ایم تمام می کنیم هر چند در قسمت زیر ، مدلی را ارائه می کنیم که بتواند 1- هر دو مسأله (substantial Specilization , diashisis) را پوشش دهد.

2- مسأله دشوار Callosal

متعاقب سکته مغزی در یک لوب از مغز، کاهش شدید فعالیت عصبی، کاهش متابولیسم و اکسیداسیون و کاهش جریان خون در مغز را در ناحیه مجاور (ناحیه بدون آسیب) خواهیم داشت (Contralateraly) (Oxidative Metabelism) ]14 و 3[

و نمیکره بوسیله مسیر بزرگی از فیبرهای عصبی به نام (Corpas callosum) به هم ارتباط دارند.

این نوع از بیماری diashisis ، اغلب به عنوان transcallosal diashisis معروف است.

شدت خارج شدن از حالت نرمال متناسب با حجم و شدت ناحیه آسیب دیده (intract) عنوان می شود. و تغییرات تا سه الی چهار هفته بعد از آسیب (سکته) روند پایداری از خود نشان می دهد. به علاوه ، اغلب پذیرفته شده که traascallasl diashisis جوابگوی قسمتی از اختلالاتی که در سکته رخ می دهد،‌می باشد. ]14[ مثلا شامل یافته های مربوط به فعالیتهای حسی حرکتی (Sensorimoter) متعاقب آسیب ]15[ اگر چه که حتی در این مورد هم مورد بحث و challenge می باشد. ]16[.

به طور گسترده ای فرض می شوند اولین مکانیسم پاسخگو برای transcallosal disshsis حذف ورودی های تحریک از نیمکره آسیب دیده به نقطه مقابل آن در نیمکره دیگر از طریق callosrm corpus است.

اگر چه ،‌تغییر در نورتر سمیترها (neurotransmitters) و پدیده "steal" ]19-17 و 15و 14[ ]تغییر حالت و برگشت چیزی از حالت نرمال[ حفاظت از چنین آسیبهایی از مسیرهای متفاوتی صورت میگ یرد. برای مثال ؛ مدلهای حیوانی ثابت کرده اند که تأثیرات متقابل و catoalateral از یک سکته شدید در یک نیمکره به وسیله قسمت ابتدایی Corpus callosum کاهش پیدا کرده و یا حذف شده ]21و 20[ بنابراین ، اکثر نرونهایی که دارای آسونهایی در Corpus callosum هستند دارای سلولهای هرمی (pyromidal) و قسمتهای اصلی آنها به سلولهای هرمی ختم و دارای سلولهایی با موقعیت ثابت با سیناپسهای نامتقارن هستند.]23 و 22[.

همه اینها مکانیسم کاهش اثر اختلال در ناحیه مقابل و تأثیر آن روی بافتهای بدون آسیب از طریق corpus callosum دفاع می کنند.

هر چند که فرض تأثیرات torscallosal در ابتدا تحریکی است پذیرفته شده است اما بازهم، مورد بحث باقی مانده است. منتقدان بسیاری (مخالفان ) روی ارتباط و interaction بین دو نیمکره که آیا فعالیتشان بازدارنده است یا رقابتی؟! تناقض دارند. ]32-25[

فرضیه ای که انتهای این دیدگاه مورد حمایت است این حقیقت است که مکانیسم تحریکی torscallosal به صورت الکتروفیزیولوژیکی اندازه گیری شده و ثابت کرده اند که دارای رامند کم یعنی در زیر استانه تحریک است (subthereshold) و در ادامه ثابت شده که مکانیسم آن بیشتر بازدارنده است.]33[

مشاهده های تأثیرات بازدارنده transcallosal از اینجا ناشی شده که خصوصیتهای ویژه مغز در مورد زبان و دیگر پدیده ها ممکن است به صورت صعودی افزایش پیدا کند (در interdemispheric competition ) تئوری تحریک مغناطیسسی از درون جمجمه (بالای جمجمه ) transcranial و مطالعات روی آن به صورت واضحی نشان داده اند که فعالیت کرتکس حرکتی فعالیت بازدارنده ای را در مقابل نقطه متضاد آن در نیمکره دیگر نشان می دهد.]31-28[ و این بحثها به این نتیجه ختم شده که شکاف بین دو نیمکره به عنوان یک عامل انتقال دهنده اطلاعات ابتدا به صورت بازدارنده می باشد. ]25[

در نهایت چیزی که از collosal dlilemnia استخراج شده تغییرات افوق کننده در ناحیه های دور از منطقه آسیب دیده و دیگر مشاهدات بیان می کنند که در ابتدا interaction بین دو نیمکره به صورت تحریکی ظاهر می شوند در حالیکه داده های فیزیولوژیکی و روانشناسی خصوصیت اولیه آن را بازدانده ذکر کرده اند.

معما اینطور است که هیچکدام از فرض ها در بازه اثر callosal به تنهایی مورد ملاحظه نبوده بلکه تا کنون ظاهراً داده های متضادی با هم مورد توجه بوده است.

3- مدل کردن intraction های fernispheric و خصوصیت آنها Specialization :

تعدادی از خصوصیات femispheric ، زمانیکه وظیفه یکی از نیمکره ها مقدم به دیگری می شود، شناسایی شده که در انسانها هم وجود دارند. ]35 و 34[ این رفتارهایی که بصورت lateralization هست همانند I/ زبان (تکتم)1،

The prefercntial use in voluntary motor

acts of the hand of one side

III Visuospatial پردازش :

(پردازش ایده فاصلای یا قضایی)

Pertaining to the ability to urderstand visual

representations and their spatial relationships.

IV emotion and its facial ekpression

VI attention (توجه)

تحریکی است یا بازدارنده؟

مسأله ای که پیش تر در مبحث دشوار callosal بیان شد.

البته این مسأله به طریقه های مختلفی حل شده مثلاً یکی از آنها دربرگرفتن مختلط هر دوی آنها باهم در یک زمان و فضای بخصوص است. ]55[ البته روش دیگری که در این مقاله ذکر شده استفاده از مدلهای پیشرفته در برقراری ارتباط بین نیمکره هاست و آن تأثیرات زیر کرتکس روی خصوصیت ویژه نیمکره هاست.


4. مفهوم Diashisis در ماجرای رقابت بین نیمکره ها:

همانطور که قسمت قبل بیان شد، یک متضادی در مدلسازی عصبی وجود دارد: هیچ فرض قابل اثبای تاکنون نتوانسته است یک Lateralization قوس را مثل زحدادهایی که درباره زبان اتفاق می افتد و همچنین همزمان بتواند الگوهای فعالیت دیده شده در آسیبها را توضیح دهد. مخصوصاً اینکه، بوسیله مدلهای محاسباتی دریافته ایم که نامتقارن متعادلی که بین نمیکره ها وجود دارد Lateralizarion قوی در اثر عمل بازدارنده Callesal رخ می دهد و عمل ، کمشر فعالیتها در آسیبهای دو طرفه مغز که به Diashisis معروف شده تنها در مدلهایی که تاثیر تحریکی Callosal را در نظر
گرفته اند، دیده شده است.

به این دلیل، ما فرض کرده ایم که Lateralization قوی و همچنین رخ دادن آسیبهای معروف به Diashisis می تواند در آب مدل با مفروض دانستن تاثیرات تحریکی Callosal و همچنین مکانیسم Svbcortical برای رقابت بین دو نیمکره، ایجاد شود ]57و56[ .


تحقیق بررسی مخابرات و پشتیبانی خطوط تلفن همراه GPRS

تحقیق بررسی مخابرات و پشتیبانی خطوط تلفن همراه GPRS در 103 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی الکترونیک و مخابرات
فرمت فایل doc
حجم فایل 64 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 103
تحقیق بررسی مخابرات و پشتیبانی خطوط تلفن همراه GPRS

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی مخابرات و پشتیبانی خطوط تلفن همراه GPRS در 103 صفحه ورد قابل ویرایش


فهرست

فصل اول : ?
نظریة سلولی ?
تعریف انواع سلول : ?
ماکروسلها : ?
میکروسل ها : ?
میکروسل بیرونی : ?
میکروسل درونی : ?
سلول چتری : ?
نمونه هایی از سلول چتری ?
ناحیه ی تحت سرویس شبکه ی موبایل عمومی : ?
ناحیه ی تحت سرویس Gsm : ?
روشهای دست یابی چند گانه به سیگنال : ?
FDMA : ?
TDMA : ?
CDMA : ?
فصل دوم : ?
سیستم GSM ?
مقدمه : ?
تجزیه و تحلیل معماری GSM :‌‌ ??
الف : ترمینال دستی : ??
ب ـ ترمینال قابل حمل : ??
ج ـ ترمینال قابل نصب روی خودرو : ??
سیستم ایستگاه پایه : base station ??
الف : BTS : ??
انجام امور مشترکین : ??
ساختار یک BTS : ??
الف : TRI ( مدار واسط فرستنده ـ گیرنده ی رادیویی ) ??
ب ـ TRX : ??
پ ـ BSC : کنترل کننده ایستگاه پایه : ??
وظایف آن شامل : ??
مدیریت شبکه رادیویی : ??
مدیریت ایستگاههای گیرنده ـ فرستنده : ??
مدیریت شبکه انتقال : ??
مرکز سویچینگ سرویسهای موبایل : ( MSC) : ??
Gateway : ??
ثبت کننده موقعیت اصلی ( HLR ) : ??
ثبت کننده موقعیت محلی ( VLR ) : ??
TMSI : ??
مرکز عملیاتی و نگهداری ( OMC ) : ??
مرکز صدور مجوز ( تشخیص هویت ) (AUC ) : ??
رجیستر شناسه تجهیزات ( EIR ) : ??
امکانات نرم افزاری OSS : ??
الف : مدیریت ساختاری : ??
ب ـ مدیریت خطا : ??
ج ـ مدیریت اجرایی : ??
باندهای فرکانسی در GSM : ??
کانال رادیویی : ??
Duplex Distance : ??
جداسازی کانال : ??
مدولاسیون انتقال : ??
مراحل برقراری ارتباط در GSM : ??
ارتباط MS ??
طریقه تماس با یک MS : ??
Handover :‌ ??
سلسله مراتب ایجاد یک تماس در شبکه GSM : ??
? ـ سخت ??
? ـ به هم پیوسته : ??
? ـ نرم : ??
الف : INTRA – BSS : ??
ب ـ inter – bss : ??
ج ـ inter – msc : ??
امنیت در شبکه GSM : ??
فصل سوم ??
ـ مقدمه : ??
روند کار طراحی سل : ??
پراکندگی جمعیت ??
محاسبه ظرفیت ترافیکی در هر سل : ??
حداکثر تعداد مکالمات ممکن در ساعت ??
جدول ارلانگ ??
واگذاری فرکانس و کانالهای منطقی : ??
نسبت کاربر به تداخل هم کانال و کانال مجاور : C/I , C/A ??
نسبت کاریز به تداخل هم کانال : Carrier To Interference Ratio C/I ??
نسبت کاریر به تداخل کانال مجاور : Carrier To Adgacent Ratio ??
الگوی استفاده مجدد از فرکانس : Freqrency Re – use Pattern ??
فصل چهارم : ??
ارتباط بی سیم ??
انتقال سیگنالهای آنالوگ و دیجیتال : ??
? ـ نرمال NB) ) ??
? ـ تصحیح فرکانسی : ??
? ـ هم زمانی : ??
? ـ کانال دسترسی : ??
? ـ ساختگی : ??
کانال در GSM : ??
الف : کانال تصحیح کننده فرکانس ( FCCH) : ??
ب ـ کانال هم زمان کننده (?CH) : ??
کانال مشترک cccH : ??
الف ـ کانال فراخوانی PCH : ??
ب ـ کانال دسترسی تصادفی : ??
ج ـ کانال اجازه دسترسی ( Agch ) : ??
کانال کنترل اختصاصی : ( DCCH) ??
الف : کانال اختصاصی مستقل ( SDCCH) : ??
ب ـ کانال اختصاصی وابسته کند ( SSCCH ) : ??
ج ـ کانال اختصاصی تصحیح فرکانسی ( FACCH) : ??
مشکلات انتقال : ??
عناصر اصلی مسیر رادیویی : ??
عناصر و پارامترهای مسیر رادیویی : ??
مدلهای اصلی انتشار سیار : ??
انتشار در فضای آزاد : ??
باز تابش با حذف جزئی : ??
مدلهای دیگر انتشار : ??
انتشار در محیطهای واقعی : ??
انتشار در محیطهای واقعی : ??
مشکلات انتقال : ??
از دست رفتن مسیر : ??
Fading : ??
? ـ از نوع طولانی و طبیعی : ??
? ـ از نوع چند مسیره : ??
تاخیر زمانی : ??
هم ترازی زمانی : ??
طرح هایی برای حل مشکلات انتقال : ??
WAVE CODER ( کد کننده موج )‌: ??
vocoder : ??
کدینگ کانال : ??
سطح دوم INTERLEAVING : ??
فصل پنجم ??
? ـ ? ـ نیازهای عمدهدر زمان استاندارد شدن GPRS عبارتند از : ??
معماری GPRS : ??
مدهای ایستگاه موبایل ??
packet data channel ( PDCH) : ??
نواحی مسیر یابی ( Rorting areas ) ??
Home GSN ( HGSN ) ??
پکت های سر چشمه از موبایل ??
سرویسها ??
پروتکلهای GPRS ??
ساختار NS – PDU ??
ساختار BSSP – PDU ??
معماری پروتکل های GPRS ??
جزئیات کدینگ های مختلف بلوکهای رادیویی ??
مخابره دیتا در شبکه GPRS ??
مسیر یابی Mobile Originated Data ???
مسیرم دهی MOBILE terminated data به شبکه GPRS خانگی ???
مسیر یابی Mobile terminated data به شبکه ملاقات کننده GPRS ???
نتیجه گیری : ???

فصل اول :

نظریة سلولی



بر اساس این نظریه ناحیه ای که می خواهد تحت پوشش شبکة موبایل قرار گیرد به نواحی جغرافیایی کوچکتر با شعاع 2 تا 50 کیلومتر تقسیم می شود در هر سلول سیستم ها فرستنده گیرنده پوشش رادیویی سلول را به عهده دارند . و کانالهای رادیویی با دامنة مختلف فرکانس در آن به مشترکش سرویس می دهند . فرستنده هایی که در سلولهای مجاور هم هستند از کانالهای فرکانس جداگانه استفاده می کنند تا از تداخل فرکانس جلوگیری شود اگر انرژی آنتن فرستنده و ارتفاع آن مناسب باشد می توان از کانالهای فرکانس در فاصله متناسب و دورتر بیشتر به سلول مورد نظر دوباره استفاده کرد تا در اثر فاصله و افت سیگنال شکل داخل پیش نیاید . از طرفی برای اینکه بتوان بیشترین دفعات از فرکانسهای مجدد استفاده کرد دو سلول هم کانال باید دارای کمترین فاصلة کمتر باشند پس مجموع فاصله 2 سلول هم کانال باید به گونه ای باشد که تداخل هم کانالی از یک آستانة بخار بیشتر شود . این آستانه 18db انتخاب شده است . چنانچه سرامیک در ناحیة یکی از سلولها افزایش یابد می توان سلول مورد نظر را به 2 یا چند سلول با توجه به نیاز ترافیکی تقسیم کرد را تا هر چه این تعداد بیشتر شود نیاز به زیر ساختهای بیشتری برای حمل کردن سیستم مطرح می گردد و هزینه بیشتر می شود در نتیجه پوشش سلولی نوعی فعالیت پویا و دینامیک محسوب می شو د که به گروهی از سلولهای مجاور که کلیة کانالهای سیستم را بر اساس ضوابط خاص به کار می برند و در تمام ناحیه تحت پوش تکرار می شوند کلاستر می گویند .

در طراحی سلول سلول 6 ضلعی در نظر گرفته می شود زیرا اگر با فرض اینکه 2 عدد BTS با آنتن های هم جهت داشته باشیم و برای هر مشترک دوایری به مرکز BTS ها در نظر بگیریم مجموعه نقاطی وجود دارند که قدرت سیگنال رسیده از دو BTS در آنجا یکسان است و با ادامة این کار به 6 ضلعی منتظم می رسیم .

البته در دیتای واقعی به علت وجود پستی و بلندی و موقعیت جغرافیایی مناطق و همچنین وجود موانع طبیعی و مصنوعی فراوان ( کوهها و ساختمانها ) داشتن 6 ضلعی های منتظم با ابعاد یکسان امکان پذیر نمی باشد . ماکزیمم شعاع سلولها 35 کیلومتر می باشد .

تعریف انواع سلول :

طرح و راه حل های مختلفی برای پوشش رادیویی در محیط های داخلی و خروجی و کانالهای خاص وجود دارد ؛ 2 نمونه از این طرح ها میکروسلها و مایکروسلها هستند .

ماکروسلها :

ماکروسلها معمولاً در یک توان خروجی بالاتر از میکروسل ها کار می کنند و پوشش فرکانس را برای هر دو ناحیة فضای آزاد و درون ساختمان فراهم می آورند . گروهی از ماکروسل ها فراهم می آورند می تواند در تمام جهات و یا در یک جهت خاص باشد در ماکروسل تمام جهتی انرژی رادیویی در همة جهت های افقی منتشر می شود . دره کروسل تمام جهتی یک آنتنژسیگنال رادیویی را در همة جهات نسبت به افقی منتشر می کند . این آنتن در ارتفاعی تقریباً بینی 15 تا 46 متر نصب می شود .



میکروسل ها :

معمولاً در یک توان پایین تر از ماکروسل های کار می کنند و یک ناحة کوچک را مورد پوشش خود قرار می دهند را بی ناحیه حدود 25 درصد از یک ماکروسل می باشد . ظرفیت کانالهای یک میکروسل مرکز است از ماکروسل کمتر باشد اما ظرفیت کانال سیستم به کاربران مختلف است . میکروسل ها برای افزایش ظرفیت نواحی با ترافیک بالاتر به کار برده می شود میکروسلها هم خود انواع مختلفی دارند .

میکروسل بیرونی :

یک میکروسل بیرونی معمولاً دارای یک آتش است که در زیر یک سقف امواج به وسیلة ساختمانها و بناها محدود می شود ، شکل سلول از یک الگوی خیابانی پیروی می کند . یک میکروسل بیرونی ، بخشی از بزرگراهها ، خیابانها و کوچه ها و چهار راه ها تونلها و نواحی محدود به ساختمانهای مجاور را پوشش می دهد .
میکروسل درونی :

یک میکروسل درونی که بعضی وقتها میکروسل نامیده می شود به منظور پوشش دادن قسمتهای داخلی یک ساختمان مثل راهروهای طراحی می شود آنتن یک پیکول می تواند روی دیوار با سقف قرار گیرد .

سلول چتری :

ماکروسلها و میکروسلها با هم دیگر سلولی به نام سلول چتری به وجود می آورند یک سلول چتری پوشش برای یک قسمت و یا تمام قسمتهایی که در توسط دیگر سلولها پوشش داده می شود فراهم می آورد .


نمونه هایی از سلول چتری

همان طور که بعدها مشاهده می کنیم هر سلول توسط یک BS پوشش رادیویی داده می شود . هر سلول دارای یک شماره (CQI) می باشد . در هر سلول یک کانال رادیویی به منظور انتقال اطلاعات سیگنالینگ بین شبکه ی موبایل و MS ای که در آن سلول قرار دارد در نظر گرفته می شود . کانالهای سیگنالینگ از موبایل به BS بکار می روند تا عملیات سیگنالهایی را که برای تازه سازی وضعیت مکانی و تنظیم تماس و پاسخ گویی به پیغامهای تماسی واردة انجام می دهند . در مسیر برعکس یعنی از BS به موبایل کانال سیگنالینگ اطلاعات مربوط به پارامترهای عملیاتی ( شناسه ی معرف مکان شناسه ی سلول و …. ) ، تنظیمات تماس ، paging و تازه سازی اطلاعات را حمل می کند .

ناحیه مکانی ( LA ) : به مجموعه ای از سلولها گفته می شود . سیستم موبایل با استفاده از این تقسیم بندی نواحی می تواند مشترکینی را که در وضعیت فعال هستند را جستجو نماید . هنگامی که یک تماس برای یک MS وجود داشته باشد یک پیغام ( paging ) بین همه ی سلولهای یک LA منتشر می شود . در اصل یک LA ناحیه ای است که یک مشترک بدون اینکه نیاز داشته باشد مکان خود را به شبکه اطلاع دهد در آن حرکت می کند .

ناحیه ی تحت پوشش ms : msc/vlr در یک دیتا بیس که رجیستر موقعیت محلی (VAL) نام دارد ثبت می وشد . Msc و VLR همیشه در یک گره قرار می گیرند . بنابراین ناحیه ی تحت پوشش آنها ناحیه ی msc/vlr نامیده می شود یک ناحیه ی msc از تعدادی LA تشکیل شده است و در اصل ناحیه ی جغرافیایی تحت پوشش آن توسط یک MSC پوشش داده می شود برای هدایت کردن یک تماس به یک مشترک موبایل این تماس از مسیر MSC ای عبور داده می شود که در ناحیه ی msc/vlr ای است که مشترک موبایل در آن قرار دارد .
ناحیه ی تحت سرویس شبکه ی موبایل عمومی :

این ناحیه ، ناحیه ای جغرافیایی است که توسط یک اپراتور شبکه سرویس دهی می شود و به عنوان ناحیه ای تعریف می شود که در آن یک اپراتور پوشش رادیویی را ایجاد و امکان دستیابی به شبکه را ایجاد می کند .
ناحیه ی تحت سرویس Gsm :

به مجموعه ناحیه های جغرافیایی گفته می شود که یک مشترک می تواند به شبکه موبایل دسترسی داشته باشد . هر چقدر تعداد اپراتورهایی که بخواهند در یک شبکه با یکدیگر کار کنند بیشتر باشد ناحیه گسترش پیدا می کند .


روشهای دست یابی چند گانه به سیگنال :

در هر سیستم مخابراتی منابع محدود می باشد و نیز میزان تجیهزات و تعداد کانالهای مورد استفاده نیز محدود است . از طرفی در یک لحظه از زمان چندین نفر درخواست سرویس از شبکه را دارند . لذا به منظور استفاده بهینه سیستم باید مدیریت دقیقی روی منابع داشته باشد . لذا از تکنولوژیها و واسطه هایی هوایی استفاده شده که معروفترین آنها در زیر شرح داده شده است .
FDMA :

در این روش طیف فرکانسی موجود به چندین قسمت یا باند فرکانسی تقسیم می شوند و برای مکالمه به هر کاربر یکی از باندهای فرکانسی اختصاص داده می شود . و تا هنگامیکه تماس تلفنی کاربر برقرار باشد این باند تنها به او اختصاص دارد . مسئله مهم در این روش voice Activity می باشد یعنی کاربر تنها از 50 تا 40 درصد زمان برای مکالمه استفاده می کند و بقیه زمان برای تنفس تفکر ، …. استفاده و عملاً کانال هدر می رود . مسئله دیگر این است که در یک ارتباط ، یک باند فرکانسی به فرد و یک باند فرکانسی به طرف مقابل او اختصاص داده می شود . و ارتباط بین این 2 از طریق 2 باند ( رفت و برگشت ) استفاده می شود . اما در حین مکالمه تنها یکی از 2 طرف صحبت می کنند و طرف دیگر گوش می دهد . پس یکی از باندها به طور بی فایده اشغال می شود .

پس در FCMA از سیستم به طور ناکارآمد استفاده می شود . در سیستم های آنالوگ مثل Apms از این روش استفاده می شد .


TDMA :

در TDMA کل باند فرکانسی در هر لحظه ای از زمان به یک کاربر اختصاص داده می شود . در قطاع های زمانی حدود 30 ـ 40 میلی ثانیه ای کاربر حق استفاده از باند فرکانسی را داراست .

در آمریکا کانال 30 کیلو هرتزی به سه قطاع زمانی تقسیم شد . لذا پهنای باند موثر هر کاربر 10 KHZ می باشد . مشکل اینجاست که با کم شدن پهنای باند حساسیت نویز افزایش می یابند . و صورت ناواضح می گردد . اما در سیستم GSM از کانالهای 200 KHZ استفاده و آن را به 8 قطاع زمانی تقسیم می کنند .


CDMA :

در این روش هر کاربر از یک نوع کد دیجیتال خاص خود ، برای برقراری ارتباط استفاده می کند . در این تکنولوژی یک کانال 1.25 کیلو هرتزی استفاده می شود . مشکل این روش این است که ظرفیت آن توسط میزان تداخل محدود می شود . و برخلاف FDMA و TDMA به خاطر پهنای باند محدودیت دارد برای رفع این مشکل از آنتن های سکتور بندی شده که موجب کاهش تداخل می شوند استفاده و ظرفیت را افزایش می دهند .
وظایف آن شامل :
مدیریت شبکه رادیویی :

نتایج آماری مختلف توسط BSC جمع شده و با توجه به آنها در صورت لزوم مشخصات سیستم رادیویی تغییر کرده و یا مقداری از بار ترافیکی یک سلول به سلول دیگر منتقل می شود .
مدیریت ایستگاههای گیرنده ـ فرستنده :

در آغاز عملیات BSC نمودار مشخصات فرستنده ـ گیرنده ها و فرکانس های مربوط به هر سلول را تعیین می کند . در نتیجه کانال های منطقی قابل تخصیص به واحدهای بسیار مشخص می شوند .
مدیریت شبکه انتقال :

تبدیل کانالهای ترافیکی 13 kb/s به 64 kb/s توسط واحدی به نام TC که در BSC است انجام می شود .

در ابتدای مکالمه BSC با توجه به دریچه های زمانی SALT خالی ، کانالهای فیزیکی قابل تخصیص به واحد بسیار ( MS ) را مشخص می کند در طول مکالمه MS قدرت سیگنالهای دریافتی در BTS خود و BTS های مجاور را اندازه گیری کرده و نتایج را به BTS می فرستد . BTS این نتایج را به همراه قدرت سیگنال دریافتی از MS و TA (timing asvance) به BTS ارسال می کند و BTS با توجه به این اطلاعات عملیات Handover ( به توضیح آن خواهیم پرداخت ) و با کاهش قدرت خروجی MS یا BTS را انجام می دهد .
مرکز سویچینگ سرویسهای موبایل : ( MSC) :

مرکز MSC وظیفه همه عملیات سویچینگ دیجیتال مربوط به پردازش یک تماس را بر عهده دارد . MSC از یک سمت یک واسط با BS و از سمت دیگر واسطی برای بقیه شبکه های خارجی دارا می باشد . هر BS با یک MSC مرتبط می باشد . MSC برای GSM مانند سویچ ISDN محلی می باشد که داری توانایی های اضافی مانند تعیین موقعیت فعلی و انتقال کنترل از یک سلول به سلول دیگر می باشد . همچنین تماس از یا به سیستم های تلفنی دیگر را کنترل می کند .عملیات MSC در کل شامل قسمتهای زیر می باشد .

- ثبت کردن تمام ، نظارت و آزاد سازی کانال

- جمع آوری دیتاها و انتقال دیجیتال

- هدایت یک تماس در مسیر

- جمع آوری اطلاعات مربوط به هزینه ها

- مدیریت حرکتی که شامل ثبت موقعیتها ؛ locatioin updating ( بعداً توضیح داده می شود ) و انتقال کنترل از یک سلول به سلول دیگر می باشد .

- paging و اعلام خطر

- مدیریت منابع رادیویی در طی یک تماس

- حذف اکو

- مجموعه اتصالات به BSS و دیگر MSC هاو PSTN / ISDN

- بازیابی رجیستر های مناسب
Gateway :

یک گیت وی گره ای است که از طریق آن ارتباط بین 2 شبکه برقرار می شود . اگر فردی در یک شبکه ثابت ( PSTN ) بخواهد با یک مشترک موبایل ارتباط برقرار کند ابتدا ارتباطش با یک گیت وی برقرار می شود . عملیات گیت وی اکثرا در یک MSC خاص که به آن GMSC گفته می شود برقرار می گردد . همه MSC ها می توانند در شبکه به عنوان یک gateway عمل کنند ، GMSC نیازی به جابجایی داده های مشترکین ندارد . اما باید قدرت جابجایی استانداردهای سیگنالینگ جهت برقراری ارتباط با دیگر شبکه ها را داشته باشد .
ثبت کننده موقعیت اصلی ( HLR ) :

HLR یک دیتا بیس مرکزی برای نگهداری اطلاعات مشترکین در یک ناحیه سرویس داده شده پهناور می باشد .

HLR از روش سیگنالینگ برای تشخیص موقعیت مکانی مشترکی که تماسی برقرار کرده است . استفاده می کند و در آن شماره شناسایی و آدرسهای مختلف و پارامترهای صدور مجوز در آن ذخیره شده است . این اطلاعات هنگامی که یک مشترک به سیستم شبکه افزوده می شود وارد HLR می شود . HLR همیشه از مکان همه ی موبایلها مطلع است چه مشترکینی که در شبکه ی درون کشور در حال حرکت هستند و چه مشترکینی که خارج از کشور هستند .

پارامترهای زیر در HLR ذخیره می شود .

- شماره بین المللی مشترک موبایل ( IMSI ) :
فصل سوم


ـ مقدمه :

توضیح جغرافیایی واحدهای موبایل ، رفتار ترافیکی مشترکین و کیفیت مورد نیاز و پوشش جغرافیایی سرویس مورد نظر ، پارامترهای اولیه مورد استفاده در طراحی سل
( ( cell planning هستند . این رویداها اساس تهیه یک طرح غیر واقعی ( Nominal ) می باشند .

تمام طراحی سل ، ابتدا بر اساس یک طرح غیر واقعی بنا نهاده می شود . یعنی یک مدل تئوریکی که بر اساس طرح هندسی ساختار شبکه ایستگاههای گیرنده فرستنده BTS مورد نظر تهیه می شود . این طرح ابزار اولیه خوبی برای پروسه طراحی است .

شکل سلها در چنین طرحهای غیر واقعی بستگی به نوع آنتن و توان خروجی استفاده شده بوسیله هر یک از ایستگاههای BTS دارد . عمدتا دو نوع آنتن مورد استفاده قرار می گیرد . آنتهای Omni ( هم جهته ) که در تمام جهات بصورت یکسان ارسال می کند و آنتن های جهت دارد Direcyional که توان تشعشعی خود را به طرف جهت خاصی متمرکز می کند .

اگر ما دو BTS با آنتهای Omni داشته باشیم و بخواهیم که مرز بین ناحیه تحت پوشش هر یک از BTS ها مجموعه نقاطی باشد که در آنها توان سیگنال دریافتی از هر BTS یکسان باشد در این صورت یک خط مستقیم بدست می آوریم اگر ما همین روند را با برقرار کردن 6 تا BTS در اطراف یک BTS مرجع تکرار کنیم ، ناحیه تحت پوشش بدست آمده یعنی سل شکل شش ضلعی خواهد داشت .

شش ضلعی یک نوع سمبل برای نشان دادن یک سل در یک شبکه رادیویی است . با این وجود برای طراحی در دنیای واقعی ، بایستی این حقیقت را در نظر گرفت که انتشار رادیویی بستگی خیلی زیادی به ناحیه و ناهموارهای سطح زمین دارد و شش ضلعی ها مدلهای فوق العاده ساده شده ای از لاگوهای پوشش رادیویی هستند .

هنوز طرح هندسی غیر واقعی مبتنی بر شش ضلعی ها یا دیگر الگوهای هندسی ، یک بینش اولیه خوب در طراحی یک سیستم به ما می دهد .
روند کار طراحی سل :

مهندسی شبکه سلولی در برگیرنده کلیه کارهای طراحی یک سیستم رادیویی سلولی است این کارها شامل مواد زیرند که در خلال فاز اول طراحی باید مورد توجه گیرند .

1 ) هزینه ( COST ) : هر طرح و پروژه ای باید برآورد هزینه شود و اقتصادی بودن آن ثابت گردد تا قابل اجرا شود .

2 ) ظرفیت ( CAPACITY ) : بر اساس تراکم جمعیت ، میزان تقاضا و منطقه تعیین می شود .

3 ) پوشش ( Coverage ) : مساحت منطقه زیر پوشش و نقاط قابل پوشش

4 ) درجه سرویس ( GOS ) : ( Grade of service ) بیان کننده تراکم ترافیکی است و اینکه سیستم مجاز است چند درصد از مشترکین متقاضی تماس را بلوکه کند .

5 ) کیفیت صبحت (Speed of Quality ) : با چه کیفیتی سیستم اجرا شود .

6 ) قابلیت توسعه سیستم ( system growth capability ) : آینده نگری در مورد آینده پروژه و طرح توسعه آن در طرح اولیه باید مورد نظر باشد .

از فاکتورهای دیگر در مهندسی شبکه سلولار میزان تقاضا و اینکه چقدر مشترک در فاز اول و چقدر در فازهای بعدی وارد سیستم خواهند شد و چه مقدار ترافیک تلفنی را ایجاد خواهند کرد . میزان ترافیک تلفنی بستگی به رفتار مشترکین دارد . توزیع جغرافیایی متقاضیان می تواند با استفاده از اطلاعات آماری زیر بدست آید :
پراکندگی جمعیت

1 ) پراکندگی و توزیع ماشینها

2 ) توزیع سطح درآمد

3 ) اطلاعات مربوط به زمین مورد استفاده

4 ) آمار تلفن های مورد استفاده

5 ) هزینه اشتراک ، هزینه تماس و قیمت موبایلها

زمانی که اولین سیمای طرح پروژه ریخته می شود باید الگوی استفاده مجدد از فرکانس یعنی اختصاص فرکانس و تخصیص کانالهای منطقی مشخص شود . در مورد این الگو ها بعدا بصورت مشروح تر صحبت خواهد شد . بعد از این مرحله بایستی یک طرح غیرواقعی آماده شود . این طرح بر اساس محاسبات اولیه و پراکندگی متقاضیان در آ‌ینده مورد توجه قرار می گیرد .

اکنون پیشگوییهایی مربوط به پوشش رادیویی ، مطابق با اطلاعات پیشنهادی درباره ایستگاههای ( مختصات ، ارتفاع ، آنتن و غیره ) و محدودیتهای ایجاد شده در اثر مسئله پاشندگی زمانی ( Time Dispertion ) صورت می گیرد . برای این منو از یک نقشه دیجیتایز شده استفاده می شود . سپس از این پیش بینی ها قدرت سیگنال بعلاوه فاکتورهای C/R , C/A , C/I می تواند مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد .

بعد از انتخاب سایت های اولیه برای تعیین مناسب بودن یا نبودن سایت ، هر سایت بایستی از نقطه نظرات زیر مورد بازدید قرار گیرد .

1 ) موقعیت سایت نسبت به شبکه غیر واقعی ( Nominal )

2 ) فضا برای آنتن ها و تجهیزات رادیویی

3 ) انتشار مناسب رادیویی ( نزدیکی به موانع و غیره )

4 ) محیط رادیویی موجود دیگر

قدم بعدی طراحی یک شبکه انتقال مناسب برای ایستگاههاست این شبکه اغلب توسط یک کمپانی تلفنی و با استفاده از خطوط اجاره ای پیاده می شود اما می تواند همچنین با استفاده از یک محیط انتقال مستقل نیز اجرا گردد . در یک سیستم GSM مرز بین سلها بعلاوه فاکتورهای دیگر ممکن است توسط پارامترهای مختلف که بوسیله اپراتور ( خود سیستم ) تنظیم می شود کنترل گردند . بنابراین تنظیم و ست کردن این پارامترها برای کار طراحی سل از اهمیت خاصی برخوردار است . اندازه گیری های رادیویی شامل نصب فرستنده های آزمایشی قابل حمل ، در محل سایت های پیشنهادی و استفاده از وسیله نقیله ویژه مجهزی برای اندازه گیری قدرت سیگنال در نواحی مورد نظر ، می باشد .

این اندازه گیریها را باید روی چندین کانال ( فرکانس کاربر ) انجام داد و برای هر کانال نمونه ها با یک سرعت قابل تنظیم گرفته شود .
مدلهای دیگر انتشار :

در شرایط انتشار معولی شاخص شیکت اتمسفر که در آن پرتوهای رادیویی در نزدیکی زمینی آرامتر از ارتفاعهای بیشتر حرکت می کند کاهش می یابد این تغییر سرعت با ارتفاع منجر به خمیدگی پرتوهای رادیویی می گردد . خمیدگی یکنواخت ممکن است با انتشار خط مستقیم بیان شود . اما با تغییر شعاع زمین انحنای نسبی بین پرتو و زمان بدون تغییر باقی می ماند . شعاع جدید زمین به عنوان شعاع موثر شناخته می شود و نسبت شعات موثر زمین به شعاع واقعی آن معمولا با حرف K نشان داده می شود .

مقدار میانگین k در آب و هوای معدل حدود 1.33 است با این وجود مقادیر حدود .5 تا .6 گاهاً در آزمایشگاههای واقعی اتقاق می افتد . در نواحی ساحلی حرکت سریع توده های هوا و تغییرات شدید دما و شرایط رطوبتی می تواند سبب شکست سیگنالهای رادیویی تا فواصل اساساً بزرگ تر از آنچه که در زمینهای معمولی انتظار می رود گردد . به عنوان یک نتیجه انتشار سیگنال رادیویی موبایل در خلیج ها . دریاچه ها و سایر مناطق آبی وسیع معمولا توانی نزدیک به هنگام عبور از فضای آزاد دارند . این مسایل طراحی سیستم و برنامه ریزی فرکانسی را در مناطق ساحلی پیچیده می کنند . بعضی اوقات پدیده شکست می تواند پرتوی را بین لایه های بالاتر جو و سطح زمین محبوس کند . سیگنال می تواد در طول بازتابشهای بسیار زیاد بین زمین و سطح بازتابنده دچار جهت شود و برای صدها مایل و حتی بیشتر پوشش فراهم کند . در فرکانس های سلولی این پدیده بیشتر در شرایط آب و هوایی غیر طبیعی شامل عبور جبهه های بزرگ و توده های پر فشار ، رخ می دهد .
انتشار در محیطهای واقعی :

مسیرهای واقعی انتشار تقریبا هیچ وقت بسادگی حالت های بیان شده در این مبحث نیستند . انتشار همیشه از بیش از یک حالت تاثیر می پذیرد و هر مسیر ، جغرافیایی خاص خودش را با اشیای بازتابنده و جاذب بیشتر از آنچه که بتواند مدل شود و بررسی ریاضی گردد . شامل می شود . بنابراین هنگام پیش بینی انتشار در مسیرهای جدید به سمتی سوق داده می شویم که از تکنیکهای موجود بهترین استفاده را بکنیم . این روشها عبارتند از :

عنوان شعاع موثر شناخته می شود و نسبت شعاع موثر زمین به شعاع واقعی آن معمولا با حرف K نشان داده می شود .

مقدار میانگین K در آب و هوای معتدل حدود 1.33 است با این وجود مقادیر حدود .5 تا .6 گاهاً در آزمایشگاههای واقعی اتفاق می افتد . در نواحی ساحلی حرکت سریع تودهای هوا و تغییرات شدید دما و شرایط رطوبتی می تواند سبب شکست سیگنالهای رادیویی تا وصل اساساً بزرگ تر از آنچه که در زمینهای معمولی انتظار می رود گردد . به عنوان یک نتیجه انتشار سیگنال رادیویی موبایل در خلیج ها ، دریاچه ها و سایر منطق آبی وسیع معمولا توانی نزدیک به هنگام عبور از فضای آزاد دارند . این مسایل طراحی سیستم و برنامه ریزی فرکانسی را در مناطق ساحلی پیچیده می کنید . بعضی اوقات پدیده شکست می تواند پرتوی را بین لایه های بالاتر جو و سطح زمین محبوس کند . سیگنال می تواند در طول بازتابشهای بسیار زیاد بین زمین و سطح بازتابنده دچار جهش شود و برای صدها مایل وحتی بیشتر پوشش فراهم کند . در فرکانس های سلولی این پدیده بیشتر در شرایط آب و هوایی غیر طبیعی شامل عبور جبه های بزرگ و توده های پر فشار ، رخ می دهد .
PDCH) :

GPRS ، می تواند بر اساس نوع جدیدی از کانال رادیویی لاجیکی ، برای داده بسته ای، بهینه شود . این کانال رادیویی لاجیکی ، PDCH نام دارد . بهینه سازی هر کانال PDCH ، بنا به محدودیت های اجرایی که در GSM معین می شود ، انطباق سازی بین GSM و GPRS را بر روی لینک رادیویی ، ممکن می سازد .

هماهنگ کردن GPRS با رفتارهای متفاوت آن در سیستم GSM موجود ،‌‌ بدون نزول کارایی مکالمه آن بسیار وظیفه دشواری است . بعلاوه ، صدا ( یا دیتای circuit – switched ) و سرویسهای دیتای بسته ای در مورد منابع طیفی یکسان ، در حال رقابت می باشند .

واسط air برای بدست آوردن یک فرانمای بهتر ، باید متحمل امتحان بشود تا اینکه ظرفیت بالای ممکن و بدون متاثر کردن دیگر سرویسها در GSM بدست آورد .

پیشنهادات بسیاری برای اینکه چگونه PDCH پیاده سازی شود ، وجود دارد .

مثلا سلولی که GPRS را حمایت می کند می تواند به یک یا بیشتر از یک PDCH که از مخزن مشترک کانالهای فیزیکی قابل دسترس برای سلول بدست آورده شده است ، اختصاص داده شود و در غیر اینصورت ، برای کانالهای ترافیک TCH مورد استفاده قرار می گیرد .

نیاز برای استفاده بهینه از منابع طیفی رادیویی کمیاب ، آمیزه ای از کانال TCH و کانال PDCH که به صورت دینامیکی قابل تعویض شدن می باشند را ضروری ساخته است .
نواحی مسیر یابی ( Rorting areas )

نواحی تعیین محل ( Location area) در GPRS ، مورد استفاده قرار نمی گیرد . ناحیه جدیدی تعریف شده است که به ناحیه مسیریابی موسوم است . این ناحیه شامل یک یا تعدادی از سلولها می باشد اندازه این ناحه به صورت عادی از این ناحیه تعیین محل ، کوچکتر است . ناحیه مسیریابی برای موبایلهای داده بسته ای به روز درآورده می شود ) مورد استفاده قرار می گیرد تا کمترین تاثیر را بر روی شبکه بگذارد .
Home GSN ( HGSN )

تمامی ترافیک بسته ها از HGSN می گذرد . HGSN به حدود آدرسهای پروتکل داده بسته ای وابسته است . در نتیجه ، هر آدرس دارای یک نقطه ثابت در شبکه GPRS می باشد . SGSN ها فقط دارای اتصالی مستقیم با یک HGSN که خود دارای اتصالی با بسیاری GGSN است می باشند .
پکت های سر چشمه از موبایل

موبایل ، بسته IP را توسط درخواستی بدست می آورد . سپس در خواستی مبنی بر ذخیره کانالی را می نماید . سیستم بوسیله ذخیره timeslot ها پاسخ می دهد . دینا در timeslot های ذخیره شده ، انتقال می یابد و اگر مقدار قابل توجهی دیتا به صورت صحیح دریافت شود به اعلام وصول مثبتی از BTS منتج می شود دیتا بواسطه پروتکل لینک air دی کپسوله شده و به SGSN بسته را در پروتکل ارسال کپسوله کرده و آن را به GGSN می فرستد . بسته در آنجا دی کپسوله شده ، آدرس و پروتکل ، بررسی می شـود . سپس بسته می تواند از طریق PSPDN و مسیریاب به گیرنده LAN فرستاده شود .


تحقیق بررسی کاربرد میکروسکوپ TEM

تحقیق بررسی کاربرد میکروسکوپ TEM در 19 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی فنی و مهندسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
تحقیق بررسی کاربرد میکروسکوپ TEM

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی کاربرد میکروسکوپ TEM در 19 صفحه ورد قابل ویرایش


مقدمه

نمونه های مناسب برای میکروسکوپ TEM بایستی بسته به ولتاژ بالای اعمالی ضخامتی در حدود چند صد نانومتر داشته باشند. یک نمونه ایده آل بایستی نازک باشد. نماینده عمق قطعه باشد، تمییز و صاف با دو سطح کاملاً موازی باشد به راحتی قابل حمل باشد، هادی بوده، عاری از جدایش (Segregation) سطحی باشد و Self-Supporting باشد. همه این خواسته ها همواره برآورده نمی شوند تکنیک های آماده سازی معمولاً مناجر به تولید نمونه گوه ای شکل می شوند که دارای یک زاویه کوچک گوه هستند.

آماده سازی نمونه می تواند نبه دو مرحله، آماده سازی ابتدایی و نازک سازی نهایی تقسیم شوند. آماده سازی اولیه از چند مرحله تشکیل شده که البته برخی از آنها می‌توانند حذف شوند.


آماده سازی اولیه نمونه

اولین گام در تهیه نمونه، بریدن یک تکه از نمونه اصلی است. در این خصوص لازم است که دیدگاه ‌ها و نکات مورد مطالعه نیز مد نظر باشد. در مرحله اخیر به احتمال زیاد نمونه دارای حداقل دو سطح خشن بوده، ضخامت آن بسته به دستگاه و روش برشکاری است. یک اره با دندانه های ریز می تواند زبری ها و حفراتی به اندازه حدود یک میلی متر بر روی ساختار نمونه فلز نرم ایجاد نماید. حداقل این عیوب در صورت استفاده از ماشین های برشکاری جرقه های یا به بکارگیری چرخ های برنده الماسه و یا سیم های گردان به همراه استفاده از دوغاب سایشی، حاصل می گردد.

انتخاب روش برش نمونه به ویژگی های آن بستگی دارد. در فصل دوم به انواع روش های برشکاری نمونه اشاره شده است.
آماده کردن سطوح صاف

بعد از این که ضخامت نمونه بریده شده به 5/0 تا 3 میلی متر رسید، لازم است که سطوح نمونه به صورت صاف و موازی درآیند. بدین منظور از ماشین های سنگ زنی، سنباده زنی و پرداخت کاری استفاده می شود. برای به حداقل رساندن عیوب ایجادی در سطح نمونه، استفاده از ساینده نرم و ریزدانه توصیه شده است. ورقه‌هایی از نمونه با سطوح موازی و به ضخامت 100 (و کمتر) در اکثر موارد با استفاده از پرداخت کاری با پودرهای ساینده ای با دانه بندی 600 بدست خواهد آمد. اگر تنها به نمونه‌ای پولکی شکل با قطر 3 میلی متر نیاز باشد، در شرایط صنعتی می توان از صفحات گردان استفاده به عمل آورد. با به کارگیری وسایلی دقیق تر و پیشرفته تر از این دست می توان به ضخامت هایی کمتر از 50 نیز دست یافت. با استفاده از چرخ های ساینده و پرداخت کاری این امر قابل حصول است.
نازک کردن شیمیایی Chemical Thinning

روشی که در آن می توان حداقل تخریب ها را در یک نمونه بدست آورد، پرداخت کردن شیمیایی است. با استفاده از این روش، برخی عیوب شناخته شده در مراحل مکانیکی آماده سازی نمونه تا حدودی از بین می رود، اما به دست آوردن سطوح موازی در نمونه مشکل به نظر می رسد. ماشین هایی که در آن با استفاده از فرآیندهای شیمیایی می توان ضخامت را کنترل نمود، در دسترس هستند. در این دستگاه ها هر دو سطح نمونه همزمان با یک محلول خورنده پرداخت می شوند. اگر ماده نمونه زیاد باشد، کل نمونه در محلول غوطه ور شده و هیچ تلاشی برای جلوگیری از خوردگی لبه‌ها صورت نمی گیرد. به عبارت دیگر نمونه به اندازه کافی خورده شده و پرداخت می‌شود. بنابراین با به کارگیری این روش نیازی به تهیه نمونه های اولیه بسیار کوچک نیست.
ساختن یک دیسک

بسیاری از روشهای اتوماتیک نیاز به یک نمونه دیسکی شکل به قطر 3 میلی متر (100/0 اینچ) دارند. یک چنین دیسکی براحتی قابل حمل است و بطور مستقیم در اکثر میکروسکوپها، حتی بدون گیره جاگیری می شود و همچنین پشتیبانی ساختاری خوبی را برای نازکترین قسمتهای قطعه مهیا می کند. گهگاهی ماده می تواند در ابتدا بصورت مفتولی به قطر mm3 (1/0 اینچ) آماده شود، نکه از آن دیسکهایی توسط ابزار برش الماسه ای جدا می شوند. اینچنین دیسک هایی معمولاص به ضخامت تقریباً 1 میلی متر (04/0 اینچ) خواهند بود و می توانند با روشهایی که در بالا پیش از نازک سازی نهایی تشریح شد نازکتر شوند.

اما معمولاً در وسط، دیسک بشقابی می شود تا ضخامت 1 میلی متر (04/0اینچ) را در لبه های خارجی تر (که حمل و نقل را توسط موچین آسان می کند) و کمتر از 100 میکرومتر را در مرکز داشته باشد.

بشقابی کردن (Dimoling) که زمان کمتری نسبت به نازک سازی نهایی نیاز دارد، می تواند بصورت مکانیکی با پرداخت الکتریکی و یا بمباران یونی انجام گیرد. نیازی نیست که این بشقاب سطح پویش شده بدون خدشه ای داشته باشد بنابراین فرآیند بشقابی کردن نیازی به کنترل دقیق به عنوان نازکسازی نمونه ندارد.

سریعترین روش تهیه یک دیسک 3 میلی متری (1/0 اینچی) پانچ کردن دیسک توسط یک دستگاه فلکه کاری شعبه ای با یک قطر داخلی 3 میلی متر (1/0 اینچ) می‌باشد. این روش برای فلزات شکل پذیر (Ductile) مناسب است نه برای مواد ترد. البته صدمات غیر منتظره امکان وقوع دارد بطور مثال گزارش شده است که دیسکهای فولادی ممکن است در قسمتهای بشقابی شده پس از پانچ شدن حاوی

باشند.

روشهای آرامتر و ظریفتر برای برش دیسک ها از ورقه ها زمان بیشتری نیاز دارد. رایجترین روشها شامل استفاده از یا برنده های می‌باشد.
نازک کردن نهایی نمونه Final Thinning
پرداخت الکتریکی Electropolishing

پرداخت الکتریکی یا الکتروپولیش اغلب برای رساندن ضخامت نمونه به ضخامت نهایی مورد استفاده قرار می گیرد. عملیات پرداخت الکتریکی در یک سلول حاوی الکترولیت که در آن نمونه در حالت آند قرار دارد، با اعمال یک پتانسیل مناسب برای حل کردن مقدار کنترل شده ای از نمونه، انجام می شود. این عمل تا ایجاد یک سوراخ در نمونه ادامه می یابد. محدوده عبور الکترون در TEM، نوار باریکی در محیط همین سوراخ است.

سلول پرداخت الکتریکی در واقع با حذف برجستگی ها و نامنظمی ها بسیار ریز سطح نمونه؟، آنرا پرداخت می نماید. این امر باعث صاف شدن سطح و در نهایت نازک شدن یکنواخت، کامل و سریع نمونه می شوند. مراحل گوناگون فرآیند در شکل ( ) ارایه شده است. پرداخت الکتریکی در واقع روشی عکس فرآیند آبکاری الکتریکی است. در این روش، قطعه مورد پرداخت، آند قرار داده می شود و لذا گرایش به حل شدن در الکترولیت دارد. الکترولیت و چگالی جریان طوری کنترل می‌شوند که اکسیژن آزاده شده در آند، نقاط برجسته قطعه را اکسید نماید. فلز اکسید شده در الکترولیت حل شده و در نتیجه سطحی صیقلی مانند صیقل کاری مکانیکی بدست می آید.




شکل ( ): مراحل پرداخت کاری الکتریکی.
نمونه‌خشن(الف) باید پرداخت شده(ب)،صاف شده(ج) و به صورت یکنواخت نازک شود(د).

در محلول الکترولیت سلول معمولاً یک عامل اکسید کننده و یک معرف حضور دارند که باعث ایجاد یک لایه چسبناک، غلیظ و پایدار بر روی نمونه می شوند. پرداخت کاری نرم با حل شدن نمونه همراه بوده و همان طوری که در شکل ( ) نشان داده شده است، با طول مسیر نفوذ از فیلم چسبناک تا الکترولیت کنترل می شود. هرچه نقاط سطح نمونه به سطح آزاد الکترولیت نزدیک تر باشند، عملیات حل شدن نسبت به محیط اطراف سریع تر صورت می گیرد. بدین ترتیب یک سطح نرم به دست می آید که از روشنایی و براقی آن قابل تشخیص است.



شکل ( ): عمل پرداخت کاری الکتریکی نرم. یک لایه چسبناک (V) بین نمونه (S) و الکترولیت (E) وجود دارد. نقاط بالاتر دارای مسیر نفوذ کوتاه تری از لایه بوده و بنابراین پردخت سریعتر صورت می گیرد.

از آن جا که می بایست لایه چسبناک نازک نگه داشته شود، لازم است که الکترولیت محتوی یک ماده حل کننده لایه چسبناک، یک عامل اکسید کننده و یک تشکیل دهنده لایه باشد. گاهی یک نوع معرف می تواند به هر سه گونه رفتار نموده و الکترولیت را ساده نماید. یکی از این معرف ها محلول رقیق اسید پرکلریک (HClO4) در اتانول می باشد که یک عامل پرداخت کننده مرسوم است. هرچند گاهی الکترولیت های پیچیده ای با بیش از 3 الی 4 جزء نیز مشاهده می شود. در چنین مواردی یک عامل اکسید کننده نظیر اسیدپرکلریک (HclO4) یا اسید نیتریک (HNO3)، یک تشکیل دهنده لایه مانند اسید فسفریک (H3PO4) و اسیدهای دیگری چون اسید سولفوریک (H2SO4) برای حل کرد اکسیدها و نیز یک رقیق کننده ای که می تواند غلیظ هم باشد مثل گلیسرول برای کنترل کردن سرعت واکنش، حضور دارد.

ترکیب الکترولیت با تغییرات اولیه پتانسیل کاربردی تعیین می شود. از طرف دیگر پتانسیل پایین به اچ شدن نمونه و پتانسیل بالا به سوراخ شدن و عدم پرداخت کاری منجر می گردد. بدیهی است می بایست از هر دو گونه شرایط مذکور دوری جست. شرایط صحیح عملکرد با مطالعه منحنی عملی ولتاژ- جریان قابل تشخیص است. در یک سلول پرداخت الکتریکی پایدار منحنی مذکور می تواند بدان گونه که در منحنی A شکل (‌ ) آمده ملاحظه گردد. پرداخت کاری بهینه در منطقه فلات منحنی رخ می دهد. هرچند یک پتانسیواستات برای اندازه مقدار واقعی منحنی ولتاژ- جریان مورد نیاز است. به دلیل وجود مشکلات بسیار در حصول شرایط پایدار، تحقیقات خبره کمتری برای رسم منحنی های تجربی انجام شده است. یک تجربه عملی چیزی شبیه منحنی B شکل ( ) را به دست داده که چندان مفید هم نیست. در مجموع تحقیقات انجام شده مبین شروع فرآیند با پتانسیل توصیه شده است. فراتر رفتن پتانسیل، باعث اچ شدن و فروتر رفتن آن منجر به حفره دار شدن نمونه خواهد گشت.
روش پنجره The Window Technique

آخرین مرحله نازک کردن نمونه از صفحات حدود 125 به ضخامتی نهایی تلاش های تحقیقی فراوانی را به خود جذب نموده است. در این میان متغیرهایی چون شکل هندسی آند و کاتد. بامداری ولتاژ، دمای محلول و تلاطم الکترولیت همگن مورد مطالعه قرار گرفته اند. رساندن نمونه به ضخامت هایی در حدود و رقم مذکور با روش‌هایی چون نازک کردن شیمیایی، پرداخت الکتریکی، کوبیدن، استفاده از جرقه و ماشین کاری، با به کارگیری ظرایف و نکاتی امکان پذیر است.






شکل ( ): منحنی ولتاژ- جریان پردخت الکتریکی. منحنی A در حالت ایده آل بوده و بهترین شرایط پرداخت کاری در محدوده مرکزی به دست می آید. شرایط عملی منجر به پیدایش یک منحنی مشابه منحنی B می شود.

ابتدایی ترین روش پرداخت الکتریکی که به نام “روش پنجره” شناخته شده است، توسط Bollman (1965) ارایه شد. طرح عملکرد این شیوه در شکل ( ) ملاحظه می شود. این روش بر سرعت گوناگون خوردگی مناطق مختلف سطح تکیه دارد. نمونه اولیه مورد استفاده در این روش مربعی با ابعد 2*1 سانتی متربوده، توسط گیره‌ای شبیه موچین در الکترولیت آویزان است. به منظور حفاظت در برابرحمله محلول، نمونه با یک لاک مقاوم به اسید پوشش شده است درون وان الکترولیت مواد به ارتفاع کافی حضور داشته و همزن مغناطیسی موجود تلاطم و گردش مناسب محلول را ایجاد می نماید.

نمونه به قطب مثبت (آند) متصل است. کاتد نیز ورقه هایی از همان جنس نمونه یا موادی خنثی نظیر پلاتین یا فولاد ضد زنگ می باشد. موچین نگهدارنده نمونه حتی می تواند با دست نگه داشته شده و با غوطه ور شدن نمونه در محلول، جریان برقرار گردد. در هر حال پس از برقراری جریان الکتریکی در داخل الکترولیت، نمونه آرام آرام خورده شده و به سمت ایجاد بخش هایی گلویی شکل حرکت می کند. به دلیل شفاف بودن ظرف و محلول الکترولیت، رویت فرآیند پرداخت الکتریکی و خورده شدن نمونه دایماً امکان پذیر خواهد بود. پس از سوراخ شدن این قسمت گلویی شده، نمونه مورد نظر برای TEM آماده خواهد بود. در نهایت چیزی که از نمونه باقی می‌ماند، شبیه پنجره است و نامگذاری این روش نیز به همین دلیل می باشد. در خاتمه نمونه به دست آمده را به منظور حذف مواد الکترولیت از روی آن در یک ظرف آزمایشگاهی حاوی حلال فرو برده و سپس شستشو می دهند. در شکل ( ) نمونه در دو حالت قبل و بعد از پرداخت الکتریکی نشان داده شده است.

نازک کردن با پرتوی یونی Ion-Beam Thinning

نازک کردن با استفاده از پرتوهای یونی اغلب برای نازک کردن ورقه ها و رساندن آنها به ضخامت نهایی مورد استفاده قرار می گیرند. در این روش، یک پرتو از اتم ها یا یون های یک گاز خنثی مستقیماً به نمونه برخورد نموده و اتم ها یا مولکول هایی از نمونه در محل برخورد یون متصاعد می شوند. اگر این امر بتواند بدون تولید مواد مصنوعی و زاید انجام گیرد، نازک کردن یونی یک روش ایده ال برای آماده سازی ورقه های مواد هادی و غیر هادی خواهد بود.

این روش به پیش بینی و منظم نمودن چند اثر غیرقابل پیش بینی نظیر نشستن یون‌های پراکنده شده، توسعه توپوگرافی سطح زبر نمونه و گرم شدن نمونه نیازمند است. به همین دلیل لازم است که طبیعت یون ها، انرژی و جهت پیدایش آنها و نیز فرکانس ورودشان کنترل شود.

وقتی که یون ها دارای انرژی حدود ev100 باشند، می توانند اتم های سطحی را حذف نموده و پراکنده سازند. تعداد اتم های ساتع شده با برخورد هر پرتوی یون نیا اتم، بازده پراکنش (S) (Sputtering Yield) نامیده می شود. عموماً s و در نتیجه سرعت نازک شدن با انرژی یون و مقدار جرم یون بمباران کننده افزایش می یابد. از طرف دیگر مقدار s با افزایش جرم اتمی نمونه دچار کاهش می شود. حصول ضریب پراکنش بالا بدون تغییر شیمیایی نمونه با استفاده از آرگون امکان پذیر است. گازهای خنثای سبک تر تنظیم هلیم و نئون، سرعت نازک کردن بسیار آهسته تر و گازهای خنثای سنگین تر نظیر کریپتون و گزنون بسیار گران هستند.

انتخاب مقدار انرژی یون آسان است. مطابق شکل ( )، در ابتدا با افزایش انرژی یون، بازده پراکنش افزایش می یابد. اما پس از رسیدن به یک مقدار حداکثر، دوباره کاهش نشان می دهد. به عبارت دیگر یون ها در زیر سطح رسوب می کنند. در این حالت اتم های کمتری از سطح متصاعد می گردد. بنابراین مقدار انرژی بهینه در حدود kev10-1 می باشد که در این میان مقدار kev6-3 کاربردی تر است. از طرف دیگر بازده پراکنش به زاویه ای که یون ها به سطح برخورد می کنند، بستگی دارد. مطابق شکل ( ) زاویه معمولی مورد استفاده در محدود30-5 درجه می باشد.

سنگین ظاهر می شد.
شکل ( )

استفاده از میکروسکوپ SEM با قدرت تفکیک افزون بر 5 نانومتر (50 آنسگتروم) تا حدود زیادی نیاز به ماسک برداری از این نوع را برطرف کرد. روش ماسک برداری مستقیم هنوز در علم مواد برای چند مورد خاص، مانند مطالعه و معاینه سطح یک جزء بزرگ بدون بریدن آن یا مطالعه مواد رادیواکتیوکه نمی شود آنها را در یک میکروسکوپ عادی بی حفاظ قرار داد استفاده می شود.

اما، نوع دوم ماسک برداری که از تکنیک های استخراج بهره می برد هنوز مورد استفاده است و تمایل بر آن است که با گسترده شدن TEM های آنالیزی از اهمیت و گستردگی بیشتری برخوردار شد. مشکلات زیادی شامل مشخص نمودن ترکیب، ساختار کریستالی، یا جهت یابی ذرات فاز ثانویه آسان می شود اگر ذرات از زمینه آنها استخراج شوند و سپس بر پایه یک ماسک در میکروسکوپ پشتیبانی شوند ماسکهای استخراجی می توانند از جهات و موقعیت های نسبی ذرات فاز ثانویه محافظت کنند به شرطی که آنقدر کوچک باشند که بتوان آنها را با یک فیلم کربنی نازک تراز 1 میکرومتر پشتیبانی و 1 مقدار کرد.
ماسکبرداری استخراجی

اصول کلی این روش در شکل ( ‌) نموده شده است نمونه اچ می شود تا ذرات مورد نظر را بر روی سطح برجسته و آزادتر نماید. یک پوشش کربنی بکار برده می‌شود، و سپس ماسک ایجاد شده جدا می شود، ممکن است با یک اچ ثانویه تعداد زیادی از ذرات فاز ثانویه با ماسک منتقل شود، استفاده از محلول اچ مناسب در حفظ تعداد، شکل و توزیع ذرات در ماسک ضروری است. یک نمونه متالوژیکی عموماً در ابتدا بصورت کاملاً صاف پرداخت می شود تا جدا نمودن و بلند کردن ماسک تسهیل شود.

محلول شیمیایی اچ بایستی طوری انتخاب شود که زمینه را حذف کند اما ذرات مورد نظر و مورد نیاز را مورد حمله قرار ندهد. لایه اچ شده بایستی کم عمق و سطحی باشد تا ذرات ظاهر و برجسته شده اما حذف نشوند.


تحقیق بررسی کاربرد سوئیچ در شبکه و اینترنت

تحقیق بررسی کاربرد سوئیچ در شبکه و اینترنت در 21 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی کامپیوتر و IT
فرمت فایل doc
حجم فایل 21 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21
تحقیق بررسی کاربرد سوئیچ در شبکه و اینترنت

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی کاربرد سوئیچ در شبکه و اینترنت در 21 صفحه ورد قابل ویرایش

سوئیچ های LAN چطور کار می کنند؟



اگر مقالاتی راجع به شبکه یا اینترنت خواند ه باشید، می دانید که یک شبکه شامل گرها ( کامپیوترها ) یک رسانه اتصال ( باسیم یا بی سیم) و تجهیزات اختصاصی شبکه نظیر مسیر یاب ها (Routers ) و هاب ها می گردد.

در مورد اینترنت تمام این بخش ها با هم کار می کنند تا به کامپیوترتان اجازه دهند که اطلاعات را به کامپیوتر دیگری که می تواند در طرف دیگر دنیا باشد بفرستد.

سوئیچ ها بخش بنیادی اغلب شبکه های می باشند. آنها ارسال اطلاعات روی یک شبکه برای چندین کاربر در آن واحد بدون پایین آوردن سرعت همدیگر را ممکن می سازند.درست شبیه روترها که اجازه می دهند شبکه های مختلف با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، سوئیچ ها اجازه می دهند گره های مختلف ( یک نقطه اتصال شبکه، نوعاً یک کامپیوتر ) از یک شبیکه مستقیماً با دیگری به طریقی مؤثر و خالی از اشکال ارتباط برقرار کنند.

انواع بسیار متفاوتی از سوئیچ ها وشبکه وجود دارد. سوئیچ هایی که یک اتصال مجزا برای هرگروه در شبکه داخلی یک شرکت فراهم می کنند، سوئیچ های LAN نامیده می شوند.

اساساً یک سوئیچ یکسری از شبکه های لحظه ای ایجاد می کند که شامل فقط دو وسیله در ارتباط با یکدیگر در آن لحظه خاص می باشند. د راین مقاله ما روی شبکه های اترنت( Ethernet ) که از سوئیچ های LAN استفاده می کنند متمرکز خواهیم شد.

شما خواهید آموخت که یک سوئیچ LAN چیست وچطور transparent bridging کار می کند، علاوه بر این در مورد VLAN ها، trunking و spanning خواهید آموخت.

مبانی شبکه

دراینجا بعضی از بخش های بنیادی شبکه را ملاحظه می نمائید:

شبکه( Netawork ): یک شبکه، گروهی از کامپیوترهای متصل بهم می باشد به طوری که اجازه تبادل اطلاعات مابین کامپیوترها را می دهد

گره( Node): هر چیزی که به شبکه متصل می گردد، یک گره می باشد در حالیکه گره نوعاً یک کامپیوتر است، می تواند چیزهایی شبیه یک چاپگر یا CD-ROM tower هم باشد.

قطعه ( segment ) هر بخش از شبکه که بوسیله سوئیچ، bridge یا router از بخش های دیگر شبکه مجزا گردد، یک قطعه می باشد.

ستون فقرات ( Backbone ): کابل کشی اصلی یک شبکه که تمام قطعات به آن متصل می گردد، ستون فقرات شبکه می باشد. نوعاً ستون فقرات قابلیت حمل اطلاعات بیشتری را از قطعات مجزا دارد. به عنوان مثال هر قطعه ممکن است نرخ انتقال (transfer rate )Mbps 10 داشته باشد، در حالیکه ستون فقرات ممکن است در Mbps 100 عمل کند.

توپولوژی: توپولوژی روشی است که هر گره بطور فیزیکی به شبکه متصل می گردد. توپولوژی های متداول عبارتند از:

BUS : هر گره به صورت زنجیروار( daisy - chained ) و متصل شده درست یکی بعد از دیگری در امتداد ستون فقرات شبیه به چراغ های کریسمس می باشد. اطلاعات فرستاده شده از یک گره در طول ستون فقرات حرکت می کند تا به گره مقصد برسد. هر انتهای شبکه bus باید جهت جلوگیری از پس جهیدن سیگنال فرستاده شده و به وسیله یک گره در شبکه هنگامیکه به انتهای کابل می رسد، با یک مقاومت ختم شود.

حلقوی( ring ) : مشابه با شبکه bus، شبکه های ring هم دارای گره های زنجیروار هستند. با این تفاوت که انتهای شبکه به سمت اولین گره بر میگردد و یک مدار کامل را تشکیل می دهد. دریک شبکه حلقوی هر گره ارسال و دریافت اطلاعات را بوسیله یک علامت ( token ) انجام می دهد. token همراه با هر گونه اطلاعات از اولین گره به دومین گره فرستاده می شود که اطلاعات آدرس شده به آن گره استخراج و هر اطلاعاتی را که می خواهد بفرستد به آن اضافه می کند.سپس دومین گره token و اطلاعات را به سومین گره پاس می دهد و همین طور تا دوباره به اولین گره برگردد. فقط گره با token مجاز به ارسال اطلاعات می باشد. تمام گره های دریگر باید صبر کنند تا token به آنها برسد.

ستاره ای (Star ): در یک شبکه ستاره ای هر گره به یک دستگاه مرگزی به نام Hub متصل می شود. هاب سیگنالی را که از هر گره می آید می گیرد و آن را به تمام گره های دیگر شبکه می فرستد. یک هاب هیچ نوع فیلترینگ و مسیر یابی( routing ) اطلاعات را انجام نمی دهد. هاب فقط یک نقطه اتصال است که تمام گره های مختلف را به هم وصل می کند.

توپولوژی شبکه Star

Star bus : متداول ترین توپولوژی شبکه مورد استفاده امروزی یعنی star bus اصول توپولوژی های star و bus را برای ایجاد یک محیط شبکه همه منظوره ترکیب می کند. گره ها در نواخی خاص به هاب ها ( برای ایجاد star ) متصل می شوند و هاب ها در امتداد ستون فقرات شبکه ( شبیه به یک شبکه bus ) بهم متصل می گردند. اغلب اوقات همچنانکه در مثال زیر دیده می شود ستاره ها در ستاره ها به شکل تودرتو هستند:

شبکه محلی ( Local Area Network-LAN ): یک LAN شبکه ای از کامپیوترهایی است که در مکان فیزیکی عمومی یکسان، معمولاً در یک ساختمان یا یک فضای باز واقع شده اند. اگر کامپیوترها بسیار پراکنده و دور از هم ( در میان شهر یا در شهرهای مختلف ) باشند، در آن صورت نوعاً یک شبکه گسترده ( Wide Area Network-WAN ) مورد استفاده قرار می گیرد.

( NIC ) Network Interface Card : هر کامپیوتر ( اغلب دستگاه های دیگر)از طریق یک NIC به شبکه متصل می گردد. در اغلب کامپیوترهای رومیزی NIC یک کارت اترنت ( 10یا 100 Mbps ) است که داخل یکی از شکاف های مادر برد کامپیوتر قرار می گیرد.

Media Access Control (MAC) address : آدرس فیزیکی هر دستگاه در شبکه می باشد ( مثل آدرس NIC در یک کامپیوتر). آدرس MAC دو قسمت دارد که طول هر کدام 3 بایت است. اولین 3 بایت معرف شرکت سازنده NIC می باشد دومین 3 بایت شماره سریال NIC است.

Unicast : انتقال از یک گره یک بسته ( packet ) را به آدرس یک گروه خاص می فرستد. دستگاه های ذی نفع در این گروه بسته های آدرس شده به گروه را دریافت می کنند. مثالی از این مورد می تواند یک روتر Cisco باشد که یک update را به تمام روترهای دیگر Cisco می فرستد.

Broadcast: در یک broadcast، یک گره بسته را به قصد ارسال به تمام گره های دیگر شبکه می فرستد

برخورد و همچنین نیاز به فیلترینگ را برطرف خواهد کرد.

افزونگی و طوفان داده پراکنی Redundancy and Broadcast Stroms))

وقتی پیشتر راجع به شبکه های باس و رینگ صحبت کردیم، یک نتیجه بحث، احتمال وجود یک نقطه خراب بود. در شبکه star یا star-bus بیشترین پتانسیل برای از کار انداختن بخشی یا تمام شبکه، سوئیچ یا هاب است. به مثال زیرنگاهی بیاندازید:

در این مثال اگر سوئیچ A یاC خراب شود، گره های متصل به آن سوئیچ خاص تحت تأثیر قرار خواهند گرفت، اما گره ها در دو سوئیچ دیگر هنوز می توانند تبادل اطلاعات نمایند. با این حال اگر سوئیچ B خراب شو کل شبکه از کار خواهد افتاد. چه اتفاقی خواهد افتاد اگر قطعه دیگری را به شبکه مان جهت اتصال سوئیچ های A وC اضافه کنیم؟

در این مورد حتی اگر یکی از سوئیچ ها خراب شود، شبکه بکار خود ادامه خواهد داد. این کار افزونگی ( redundancy ) را فراهم می آورد که بطور مؤثری نقطه واحد خرابی را برطرف می کند. اما حالاا ما یک مشکل جدید داریم. در آخرین بخش شما پی بردید که چگونه سوئیچ هایی که حالا دریک حلقه متصل شده اند، کاملاً امکان پذیر است که یک بسته از یکگره به سوئیچ از دو قطعه مختلف وارد شود به عنوان مثال فرض کنید که گره B به سوئیچ A متصل باشد و احتیاج به تبادل اطلاعات با گره A در قطعه B داشته باشد. سوئیچ A نمی داند چه کسی گره A می باشد بنابراین بسته را پخش سیل آسا می کند.

بسته از طریق قطعه A یا قطعه C به دو سوئیچ دیگر (B و C) نقل مکان می کند. سوئیچ B گره B را به lookup table که برای قطعه A نگهداری می کند اضافه خواهد کرد، در حالیکه سوئیچ C آن را به lookup table برای قطعه C اضافه می کند. اگر هیچ یک از این دو سوئیچ هنوز آدرس گره A را یاد نگرفته باشد، آنها قطعه B را در جستجوی گره A پخش سیل آسا خواهند کرد. هر سوئیچ بسته فرستاده شده بوسیله سوئیچ دیگر را خواهد گرفت و دوباره فوراً آن را پخش سیل آسا خواهند کرد چون هنوز نمی دانند چه کسی گره A است سوئیچ A بسته را از هر قطعه دریافت و آن را به قطعه دیگر پخش سیل آسا خواهد کرد. این امر باعث بوجود آمدن یک طوفان داده پراکنی (brouadcast storm) خواهد شد، بطوری که بسته ها توسط هر سوئیچ پراکنده شده، دریافت و دوباره پراکنده می شوند که نهایتاً منجر به تراکم شبکه بالقوه شدید خواهد گردید. که این هم مارا به درخت های پوشا ( spanning trees) می رساند...

درخت های پوشا ( spanning trees)

جهت جلو گیری از طوفان های داده پراکنی و دیگر تأثیرات جانبی ناخواسته حلقه زدن، شرکت Digital Equipment Corporation پروتکل درخت پوشا ( spanning -tree protocoi-STP) را که تحت عنوان مشخصات d1،802 توسط مؤسسه مهندسین برق و الکترونیک ) IEEE) استاندارد شده بود، اساساً یک درخت پوشا از الگوریتم درخت پوشا ( spanning-tree algorithm-STA) استفاده می کند که در می یابد که سوئیچ بیش از یک مسیر برای تبادل اطلاعات با یک گره دارد، تعیین می کند کدام مسیر بهترین است و بقیه مسیر ها را می بندد. جالب اینکه رد مسیر(های) دیگر را نگه می دارد، فقط در مورد مسیر اولیه خارج از دسترس می باشد.

در اینجا می پردازیم به اینکه STP چطور کار می کند:

به هر سوئیچ یک گره ID اختصاص داده می شود، یکی برای خود سوئیچ و یکی برای هر پورت در سوئیچ شناسه سوئیچ، به نام شناسه پل ( BridgeID-BID) ، 8 بایت طول دارد و شامل یک تقدم پل (2بایت)همراه با یکی از آدرس های MAC سوئیچ(6بایت) می باشد. هر شناسه پورت ( port ID) ، 16 بیت بوده و دو قسمت دارد: یک قسمت تنظیم تقدم که 6 بیتی بوده و قسمت دیگر شماره پورت که 10 بیتی می باشد.

برای هر پورت یک مقدار هزینه مسیر ( pathwost) فرض می شود. این هزینه نوعاً بر اساس راهنمایی که به عنوان بخشی از استاندارد d1،802 بنا نهاده شده می باشد. مطابق با مشخصات اصلی، مقدار هزینه برابر با Mbps 1000 ( یک گیگابیت در ثانیه) تقسیم بر پهنای باند قطعه متصل به پورت است. بنابراین یک اتصال Mbps 10 هزینه برابر با 100 ( 10/1000) خواهد داشت. برای جبران افزایش سرعت شبکه ها به آن سوی محدوده گیگابیت، هزینه استاندارد کمی اصلاح شد ه است. مقادیر هزینه جدید عبارتند از:

روترها و سوئیچینگ لایه 3

درحالیکه اغلب سوئیچ ها در لایه اطلاعات ( لایه 2) از مدل مرجع OST عمل می نمایند، بعضی از انها ویژگی های یک روتر را ترکیب و در لایه شبکه ( لایه 3) هم عمل می کنند. در حقیقت یک سوئیچ لایه 3 بطور باور نکردنی مشابه با یک روتر می باشد.

هنگامی که یک روتر بسته ای را دریافت می کند، در آدرس های مبدأ و مقصد لایه 3 برای تعیین مسیری که بسته باید بپیماید، نگاه می کند. یک سوئیچ استاندارد به آدرس هی MAC برای تعیین مبدأ و مقصد یک بسته تکیه می نماید، که شبکه گذاری لایه 2 (اطلاعات ) می باشد.

تفاوت اساسی بین یک روتر و سوئیچ لایه 3 اینست که سوئیچ های لایه 3 دارای سخت افزار بهینه شده برای عبور اطلاعات با سرعت سوئیچ های لایه 2 و در عین حال تصمیم گیری در مورد اینکه چطور ترافیک در لایه 3 درست شبیه به یک روتر منتقل شود، می باشد. در محیط LAN یک سوئیچ لایه 3 معمولاً سریع تر از یک روتر می باشد زیرا برمبنای سخت افزار سوئیچینگ ساخته می شود. در حقیقت خیلی از سوئیچ های لایه 3 سیسکو ( Cisco) عملاً روترهایی هستند که سریعتر عمل می کنند زیرا بر اساس سخت افزار سوئیچینگ با تراشه های سفارشی داخل جعبه ساخته می شوند. تطبیق الگو و cache کردت در سوئیچ های لایه 3 مشابه با یک روتر است.

هر دو از یک پروتکل مسیریابی و جدول مسیر یابی برای تعیین بهترین مسیر استفاده می نمایند. با این حال یک سوئیچ لایه 3 قابلیت برنامه ریزی مجدد سخت افزار با اطلاعات مسیریابی لایه 3 را بصورت پویا دارد. این آن چیزی است که اجازه پردازش سریع تر بسته را می دهد. در سوئیچ های لایه 3 فعلی اطلاعات دریافت شده از پروتکل های مسیر یابی حهت به روز آوری جداول caching سخت افزار استفاده می گردند.

LAN های مجازی( VLANS)

همچنانکه شبکه ها در اندازه و پیچیدگی رشد می کنند، خیلی شرکت ها به شبکه های محلی مجازی ( Virtual Local Area Networks-VLANs) برای فراهم کردن برخی روش های ساختار دهی این رشد بطور منطقی روی می آورند. اساساً یک VLAN مجموعه‌ای از گره‌هاست که در یک دامنه داده پراکنی (broadcast domain) واحد که بر مبنای چیزی غیر از محل فیزیکی می‌باشد، با هم گروه‌بندی شده‌اند. شما قبلاً در مورد broadcast ها و اینکه چطور یک روتر broadcast ها را عبور نمی‌دهد، آموختید. یک دامنه broadcast ، یک شبکه ( یا بخسی از یک شبکه ) است که بسته broadcast را از هر گروه در شبکه دریافت خواهد کرد. در یک شبکه، هر چیز در هر طرف از ورتر تمام دامنه broadcast آن طرف می‌باشد. یک سوئیچ که شما VLAN ها را روی آن بکار برده‌اید، چندین دامنه broadcast مشابه با یک روتر دارد. اما شما هنوز نیاز به روتر ( یا موتور مسیریابی لایه 3 ) برای مسیریابی از یک VLAN به VLAN دیگر دارید سوئیچ نمی تواند به تنهایی چنین کاری را انجام دهد. در اینجا برخی از دلایل متعارف که چرا یک شرکت ممکن است VLAN ها را داشته باشد آورده شده است:

امنیت (Security ): جداسازی سیستم‌هایی که اطلاعات حساس دارند از بقیه شبکه، شانس دسترسی افراد به اطلاعاتی را که مجاز به دیدن آن نیستند، کاهش می‌دهد.