دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

تحقیق بررسی انواع درد و چگونگی مقابله با آنها

تحقیق بررسی انواع درد و چگونگی مقابله با آنها در 51 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 40 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
تحقیق بررسی انواع درد و چگونگی مقابله با آنها

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی انواع درد و چگونگی مقابله با آنها در 51 صفحه ورد قابل ویرایش


پیشگفتار

انسان از دیرباز در تلاش دست یافتن به اسرار پدیدة درد بوده است به این امید که با دانش این وقایع بتواند راهی برای تشکیل دردهای خویش بیابد. از همین زمینه سعی شده است تهیة ترکیبات جدید مشتق شده از تباین با استفاده از روشهای منطقی طراحی دارد مورد بررسی قرار گیرد. به امید آنکه روزی بتواند به شیوة نوینی برای تسکین درد دست یافت که دارای قدرت اثر اوییوئیدها بوده و لیکن بیمار ناچار به تحمل عوارض جانبی فراوان این داروها نباشد.
تعریف درد

بشر از ابتدای خلقت و بدو تولد با مسئله‌ای بنام درد است به گریبان بوده است. گویا زندگی و زیستن با درد کمین می‌باشد. جدایی بین درد و حیات امکان پذیر نمی‌باشد. بنابراین از همان اوایل خلقت در پی توصیف درد و یافتن درمان آن بوده است. توصیف‌های متعددی از طرف دانشمندان ارائه گردیده است. از جمله معتقدند درد بشر یک احساس درونی می‌باشد. اگرچه با پاسخهای فیزیولوژیک نظیر رملکس عصب کشیدن، تغییرات توده عروقی، فشار خون، تنفس و عرق کرده همراه می‌باشد. (1) نقش اساسی درد هوشیار ساختن فرد نسبت به احتمال تخریب یک جزء از سیستم وی می‌باشد. درد را به عنوان اساس ویژه‌ای ناشی از یک محرک آسیب‌رسان توصیف کرده‌اند. از این توصیف بشر جزء فیزیولوژیک درد مد نظر است در تعریف کلاسیک دیگری از درد آن را ملتزم روحی یک رفلکس حفاظتی بیان کرده‌اند. بهرحال درد یکی از مکانیسم‌های دفاعی بدن بوده و در بقاء موجودات با ارزش می‌باشد.(2)

انواع درد

درد به دو نوع عمده تقسیم می‌شود: درد حاد ( aeutepain) و درد مزمن ( chronic pain) مسیر و انتقال درد به دو صورت سریع آهسته می‌باشد. درد سریع از مدت زمان از ثانیه پس از برخورد محرک حس می‌شود، در حالیکه درد آهسته دردی است که بعد از یک ثانیه و حتی بشر شروع شد. و سپس به مدت چند ثانیه یافته ادامه می‌یابد. (3)

بدنبال صدمه بافتی و در محیط واکنش انتهایی حاصل از آن سیگنالهای محیطی ایجاد می‌شوند که هدایت را در گیرنده‌های حساس به درد تغییر می‌دهند. به طوریکه این گیرنده‌ها می‌توانند توسط محرکهائی با شدت پایین نیز تحریک شوند. به این پدیده حساس شدن محیطی گویند. در این وضعیت درد در اثر تحریک گیرنده‌های حساس به آستانه تعریف بالا ایجاد شده وی عامل محرک می‌تواند ضعیف یا غیر آسیب رسان باشد.

در پدیدة حساس شدت مرکزی پیام دردناک به نخاع وارد شده است ایجاد تغییرات وابسته به فعالیت در پاسخ‌ دهی نرونهای موجود در شاخ خلفی می‌کند. بدین معنی که این نرونها تولید پاسخهای غیر طبیعی و اغراق آمیزی در مقابل پیامهای معمولی می‌کند.

باید در نظر داشته باشیم که دو پدیدة متفاوت در درد وجود دارند:

1ـ درد فیزیولوژیک 2ـ درد پاتولوژیک

درد فیزیولوژیک دردی است که از شرایط عادی فقط از محرکهای آسیب رسان و مخرب که گیرنده‌های حس با آستانه تحریک بالا را فعال می‌کند، ایجاد می‌شود. در حالیکه درد پاتولوژیک از حالتهای کلینیکی از محرکهای ضعیف یا غیر آسیب رسان ایجاد می‌شود. درد فیزیولوژیک بسیار متمرکز و موضعی و در صورت عدم وجود آسیب بافتی، زود گذر است.

مکانیسم‌های عصبی احساس درد

الف ـ گیرنده‌های درد:

برخی از گیرنده‌های درد احتمالاً chemoreceptor می‌باشند زیرا تنوع گسترده‌ای از ترکیبات شامل اتوکوئیدهائی چون برادی کینین ( bradykinin) و چندین پروستاگلاندین ( prostaglandins) می‌توانند موجب ایجاد یک پاسخ دردناک شوند. و لیکن اکثریت گیرنده‌های فیزیولوژیک درد را پایانه‌های عصبی برهنه تشکیل می‌دهند که فاقد ساختمان دقیق یک گیرنده می‌باشند و در تمام بافتهای بدن یافت می‌شوند. گیرنده‌های درد برای آن اختصاصی بوده و درد حاصل تحریک بیش از حد انواع دیگر گیرنده‌ها نیست.

اعصاب آوران اولیه فیبرهای نازک ( small – diameter) شامل فیبرهای c و a می‌باشند. این فیبرهای عصبی در بافتهای محیطی به شاخه‌های کوچکتری تقسیم شده و هر کدام از این فیبرها می‌توانند با انواع محرکهای مختلف از جمله مکانیکی، حرارتی و شیمیائی به شدت تحریک شوند. میزان تحریک هر کدام از فیبرها را در انسان می‌توان ثبت کرد و اگر این تحریک به اندازه کافی باشد می‌تواند احساس درد را ایجاد کند. این اعصاب آوران به عنوان p olymodal nociceptors شناخته شده‌اند و از گیرنده‌هائی که به تحریکات با آستانه پایین مانند حرارت کم و نور، حساس هستند تفکیک می‌شوند. اطلاعات درد از سطح پوست توسط فیبرهای گروه a ( فیبرهای نازک و میلین‌دار که با سرعت 10-30 m/sec ایمپالس عصبی را هدایت می‌کنند) و با گروه c ( فیبرهای بدون میلین که سرعت هدایتی آنها کمتر یا مساوی 2.5 m/sec است) انتقال می‌یابند. تجربیات انسانی نشان داده است که فعالیت رشته‌های عصبی a باعث بوجود آوردن درد سریع و حاد و رشته عصبی c ایجاد درد مزمن و آهسته می‌کند.

اجسام سلولی فیبرهای آوران ناقل درد در گانگلیون‌های رشته عصبی خلفی نخاع قرار دارند و رشته‌های عصبی آن از طریق رشته‌های خلفی وارد نخاع شده و در ناحیه خاکستری شاخ خلفی پایان می‌یابند. بسیاری از پایانه‌های عصبی آوران در نواحی سطحی نخاع پایان می‌یابند، فیبرهای c و برخی از رشته‌های عصبی a در لامینای I و II با اجسام سلولی سینا پس می‌دهند، در حالیکه سایر رشته‌های a به قسمتهای عمیق‌تر مثل لامینای V نفوذ می‌کنند. اجسام سلولی که در لامینای I و V قرار دارند راههای اصلی نخاع به تالاموس را ایجاد می‌کنند.‌

انشعابات فیبرهای a و c با سلولهای موجود در ( SG) Substantia gelatinosa سینا پس تشکیل می‌دهند. فیبرهای c به سلولهای انتقالی یا ( TC) transmission cells انشعابی از رشته‌های a نیز دریافت می‌کنند، ختم می‌شوند. فیبرهای a باعث تحریک و فیبرهای c باعث مهار سلولهای موجود در SG می‌شوند. اما هر دو این رشته‌ها باعث تحریک TC می‌شوند. این تحریک می‌تواند توسط مهار پیش سینا پسی بوسیلة رشته‌هائی که از SG می‌آیند، مهار شوند. رشته‌های منشعب از TC ایمپالسها را به تالاموس منتقل می‌کنند. حساسیت سلولهای SGایمپالسهای دریافتی از رشته‌های درجه اول A و C، توسط رشته‌های پایین رو از مراکز بالاتر می‌شوند. از تالاموس نورونهای درجه سوم، ایمپالسهای درد را به کورتکس مغز منتقل می‌کنند. چون تحریک الکتریکی کورتکس در انسان هوشیار ایجاد احساس درد نمی‌کند و عکس‌العمها نسبت به درد، در غیاب کورتکس مغز، همچنان باقی می‌ماند بنابراین احتمالاً تالاموس بخش اصلی مسئول ایجاد حس درد است و قسمتهای میانی و بطنی آن در ایجاد بی‌دردی موثرند. قسمتهای کورتکس مغز نیز در درک درد موثر می‌باشند.

ب ـ Sate Tontrol

در سال 1965 تئوری جدیدی تحت عنوان Gate Control برای درد پیشنهاد شد. بر اساس این تئوری، ایمپالسهای ناشی از تحریک آسیب رسان توسط یک گروه از رشته‌های عصبی، که فعالیت آنها توسط رشته‌های عصبی دیگری که مسئول انتقال ایمپالسهای ناشی از محرکهای غیر دردناک هستند تقویت می‌شوند، منتقل می‌شوند. این تقویت موجب می‌شود که شدت تحریکات به حد بحرانی برسد. در این زمان اطلاعات مربوط به درد بصورت یک شبکه منتشر شده و درد حس می‌شود. لامینای II یا ( SG) substantia gelatinosa مهمترین محل از نظر مکانیسم انتقال و کنترل درد می‌باشد. این قسمت دارای سلولهائی می‌باشد که با سلولهای لامینای I و V شبکه‌ای از اتصالات بسیار کوتاه تشکیل می‌دهند. این سلولها احتمالاً نقش تنظیم کننده انتقال ایمپالس بین رشته‌های عصبی آوران اولیه و نورونهای عصبی نخاعی – تالاموسی دارند. برخی نورونهای SG بر روی اجسام سلولی راه نخاعی – تالاموسی اثر تحریکی پس سینا پسی اعمال می‌کنند.

در حالیکه نورونهای دیگر اثر مهاری پیش یا پس سینا پسی دارند. نورونهای مهاری می‌توانند به طور موثری انتقال درد را در اولین سینا پس این مسیر مختل کنند( تئوری G ate Control). از آنجائیکه گروه قبلی می‌توانند به طور موثر آستانه انتقال ایمپالس را از طریق اولین رله سیناپتیک کاهش دهند، ممکن است مسئول هیپرآلژزی ( hyperalgesia) مشخص ( افزایش حساسیت به درد) باشند که معمولاً همراه یک آسیب دردناک است. بطور خلاصه سلولهای S G در واقع نقش تنظیم کننده در انتقال درد در مسیرهای اولیه و مسیرهای پایین رو دارند. S G محل غنی از پپتیدها و گیرنده‌های اوپیوئیدی است، و احتمالاً محل اثر مهمی برای داروهای شبه مورفینی ( morphine – like) است

مواد شبه مورفینی در سیستم اعصاب مرکزی

امروزه مشخص شده است که مواد شبه مورفینی پپتیدی در مغز و نخاع وجود دارند که از چندین اسید آمینه تشکیل شده‌اند. این پلی‌پپتیدها چند تا هستند و احتمالاً هر کدام کار مشخصی انجام می‌دهند. این مواد در قسمتهای مختلف C NS پیدا شده و هر روز تعداد جدیدتری از آنها پیدا می‌شوند. آنچه در حال حاضر به عنوان morphine – like یا endogenous opioid peptides در این سیستم وجود دارند و نقش هورمون یا نوروترانسمیتر را ایفاء می‌کنند عبارتند از: انکفالین‌ها، اندورفین‌ها و داینورفین‌ها.

هر خانواده از پلی پپتیدها از پیش ساز مخصوص به خود مشتق می‌شود. این پیش سازها امروزه تحت عناوین پروانکفالین ( یا پروانکفالین A)، پرواوپیوملانوکورتین ( POMC) و پروداینورفین ( یا پروانکفالین B) نامیده می‌شوند. هر کدام از این پیش‌سازها دارای تعدادی پپتیدهای اوپیوئیدی و غیر اوپیوئیدی است که از لحاظ بیولوژیک فعالند و در خون و برخی بافتها ردیابی شده‌اند.

حساسیت پپتیدها نسبت به عمل تخریبی پپتیداز، همچنین غیر اختصاصی بودنشان نسبت به انواع گیرنده‌های اوپیوئیدی منجر به سنتز آنالوگ‌های صناعی و پایداری شده است که بنظر می‌رسد ابزار تحقیقاتی قابل استفاده‌ای برای بررسی عمل گیرنده‌ها باشند.


گیرنده‌های اوپیوئیدی

گیرنده‌های این سیستم شامل mu، kappa، deltaو sigma است.

2ـ5ـ گیرنده‌های اوپیوئیدی

مطالعه بر روی اتصال لیگاندهای مختلف در مغز و سایر اندامها وجود چند رسپتور را که می‌تواند با داروهای اوپیوئیدی و پپتیدهای آندوژن تداخل عمل داشته باشد، پیشنهاد می‌کند. اولین بار Martin و همکارانش در سال 1976 وجود بیش از یک نوع گیرنده را برای مرفین پیشنهاد کردند. سه نوع گیرنده فرض شده عبارتند از: Mu مو، Kappa کاپا، Sigma سیگما. مطالعات بیشتر در حیوانات وجود دو نوع رسپتور دیگر را بنامهای D elta دلتا و Epsilon اپسیلون را به اثبات رسانید. علاوه بر این برای هر گیرنده امکان دارد چند زیر گروه نیز وجود داشته باشند. دلایل معتبری وجود دارد که حداقل وجود سه نوع رسپتور و از هر دسته دو زیر گروه را در سیستم اعصاب مرکزی به اثبات می‌رساند. نالوکسان یک آنتاگونیست با تاثیر مساوی بر روی انواع رسپتورهای اوپیوئیدی نیست، زیرا تمایلش برای گیرنده‌های مختلف متفاوت است. (41,48)

گیرنده مو

تمایل مرفین جهت اتصال به رسپتور مو ده بار بیشتر از کاپا و دلتا می‌باشد. اثرات بی‌دردی اوپیوئیدها ابتدا از طریق رسپتور مو و بیشتر از طریق نواحی فوق نخاعی اعمال می‌شود.

Sufentanil ماده آنالژزیک بسیار قوی است که تمایلش به رسپتور مو 200 بار قویتر از کاپا و دلتا است. سایر اثراتی که به رسپتور مو نسبت داده می‌شود عبارتند از: دپرسیون تنفسی، میوزیس، کاهش حرکات دستگاه گوارش ( یبوست)، افوریا، هیپوترمی و ممانعت از سندرم قطع مصرف اوپیوئیدها. وجود دو ساب تایپ برای رسپتور مو به اثبات رسیده است. مو یک که بی‌دردی فوق نخاعی مربوط به آن است و مو دو که مسئول دپرسیون تنفس و کاهش فعالیت گوارش می‌باشد.

گیرندة کاپا

مشتقات بنز و مورفانی پنتازوسین به طور انتخابی با رسپتور کاپا واکنش می‌دهند. بطور کلی اگونیستهای این گیرنده تولید بی‌دردی می‌کنند که در حیوانات مقاوم به آگونیست‌های رسپتور مو اثر آن کم نمی‌شود. بنابراین اثرشان در نتیجة عملکرد اولیه آنها روی نخاع می‌باشد. شدت دپرسیون تنفس و میوزیس در مقایسه با آگونیستهای مو کمتر است. به جای افوری تولید دیسفوری و اثرات پسیکومیمتیک می‌کنند. (41) و در حیوانات وابسته به مرفین، جایگزین مرفین نمی‌شوند و وابستگی فیزیکی و سندرم قطع دارویی کاملاً متفاوت از آگونیست‌های مو ایجاد می‌کنند. ( 53)

گیرنده دلتا

به علت فقدان آگونیست‌های انتخابی که بتوانند از سد خونی – مغزی عبور کنند، اثرات تحریک رسپتورهای دلتا در انسان زیاد مشخص نیست. در حیوانات، آگونیست‌های نسبتاً انتخابی رسپتور دلتا منجر به ایجاد بی‌دردی و اثرات تقویتی مثبت در محلهای فوق نخاعی ( Supraspinal) و بی‌دردی نسبت به محرکهای حرارتی در سطح نخاع می‌شوند. (41)

گیرنده سیگما

بنزومورفینان‌ها بخصوص پنتازوسین تولید اختلالات شبه روانی می‌کنند. این اثرات بطور موثری بوسیله نالوکسان بلوک نمی‌شوند. علیرغم فعالیت کاپا آگونیستی برجسته‌شان، پنتازوسین و ترکیبات وابسته، به دو محل مشخص در مغز متصل می‌گردند، یک محل بنام PCP که دارای تمایل بیشتری برای phencyclidine نسبت به بنزومورفینان‌ها است و دارای اثر تنظیمی مهاری روی کانالهای کاتیونی با دریچة گلوتامات وان ـ متیل ـ د ـ آسپارتات می‌باشد. محل دیگر سیگما نام دارد و در این محل تمایل PCP نسبت به بنزومورفینانها کاملتر است. عمل رسپتور سیگما قابل توجه است زیرا نقش پر قدرتی در تولید اثرات پسیکومیمتیک غیر حساس نالوکسان در رابطه با بعضی از اوپیوئیدها دارد. (41) اثر روی گیرنده سیگما همراه با کاهش پاسخ به تحریک نیست، لیکن باعث میدریازیس، تاکیکاردی، جنون، توهم، تحریک تنفس و دیسفوری می‌گردد. (53)

گیرندة اپسیلون

در وازودفران Rat گیرنده دیگر اوپیوئیدی به نام اپسیلون برای اولین بار شناخته شده است. در این محل تحریک الکتریکی بوسیله اندورفین‌ها مهار می‌شود. اعمال این بافت به وسیله مرفین مهار نمی‌گردد و به آنالوگهای پایدار انکفالین نیز مقاوم است. نالوکسان روی این گیرنده دارای اثر کمی است. (53) اثرات اوپیوئیدها روی سیستم ایمنی از طریق این گیرنده‌ها اعمال می‌شود.

2ـ6ـ تقسیم بندی لوپیوئیدها بر اساس اثر بر رسپتورهای اوپیوئیدی

2ـ آنتاگونیستهای اوپیوئیدی یا ترکیباتی مثل نالوکسان که فاقد هر گونه اثر اگونیستی روی گیرنده‌ها هستند.

3ـ اوپیوئیدهایی با عملکرد مخلوط: این دسته شامل آگونیست، آنتاگونیستها ( ترکیباتی مثل نالورفین یا پنتازوسین) هستند که روی بعضی گیرنده‌ها اثر آگونیستی و روی برخی دیگر اثر آنتاگونیستی دارند. اثرات این دارو به طور ضعیفی توسط نالوکسان آنتاگونیزه می‌شود.

2-4) بخش تجربی

1-2-4) حیوان مورد آزمایش

در این آزمایشها از موشهای سوری نر به وزن 30-20 گرم استفاده شد. این موشها از انستیتو رازی حصارک کرج تهیه شده و در گروههای 6 تایی در حیوانخانه نگهداری شد. تا 24 ساعت پس از استقرار حیوانات در محیط جدید هیچ‌نوع آزمایشی روی آنها انجام نمی‌گرفت. حیوانات به استثنای زمان آزمایش، به آب و غذای استاندارد دسترسی داشتند. برای انجام هر آزمایش 6 حیوان به کار رفت و هر حیوان فقط یکبار مورد آزمایش قرار گرفت.

2-2-4) شرایط مورد آزمایش

حیوانات به طور اجتماعی نگهداری شدند و فقط در روز آزمایش برای عادت کردن به محیط آزمایشگاه، حداقل یک ساعت قبل از شروع آزمایش در قفس‌های جداگانه جای داده شدند. درجه حرارت آزمایشگاه در طول آزمایش حدود 25 درجة سانتی‌گراد حفظ می‌شود.

3-2-4) روش آزمایش

تست فرمالین یکی از آزمون‌های استاندارد در مورد اندازه‌گیری پاسخ در برابر درد می‌باشد. در این آزمون حیوان در جایگاه مخصوص که شامل یک چهارپایه آلومینیومی که روی آن صفحه شیشه‌ای قرار دارد، مستقر می‌گردد. بر روی صفحه شیشه‌ای قیف دهانه گشادی قرار می‌گیرد. در فاصله‌ای از صفحه شیشه‌ای و سطح افق آئینه‌ای با زاویه 45 درجه قرار گرفته است که مشاهدات را آسانتر می‌کند. قبل از هر آزمون حیوان مورد آزمایش به دقت وزن می‌شود و به منظور تطابق با محیط جدید 20-15 دقیقه زیر قیف شیشه‌ای قرار می‌گیرد. پس از این زمان حیوان آماده تزریق می‌باشد. محلول تزریقی فرمالین 4% است که به میزان 20میکرولیتر بعنوان عامل ایجاد کنندة درد به کار می‌رود. این محلول به صورت زیر جلدی به کف پای راست حیوان تزریق می‌شود. بلافاصله پس از رت‌ها این آگونیست‌ها به تست H ot-plate حساس هستند در حالیکه در برابر تست Tail-flick حساسیتی نشان نمی‌دهند. بسیاری از محققین بر استفاده از مدلهای حیوانی در بررسی درد مزمن تاکید دارند تا بدینوسیله اطلاعاتی در ارتباط با وضعیتهای بالینی بدست آورند. اگرچه بیشتر تحقیقات از قبیل آزمون H ot-plate و Tail-flick در ارتباط با درد حاد انجام گرفته اما بدلیل نقص این روشها Dubuisson و Dennis در سال 1977 تست جدیدی را تحت عنوان تست فرمالین در رت و گربه معرفی کردند. استفاده از این آزمون در رت‌ها، نشان داده است که درد ایجاد شده در این روش، مسیرهای نورونی و کنترل‌های مهاری متفاوتی در مقایسه با آزمون Tail-flick نسبت به آنچه که در بخش بالینی مشاهده می‌شود شباهت بیشتری دارد. عامل محرک یک عامل شیمیایی است که پاسخ التهابی در بافت ایجاد کرده است و این درد ایجاد شده به دردی که در بخش بالینی مشاهده می‌شود شباهت دارد.


تحقیق بررسی انواع پرسها

تحقیق بررسی انواع پرسها در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی ساخت و تولید
فرمت فایل doc
حجم فایل 20 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
تحقیق بررسی انواع پرسها

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی انواع پرسها در 17 صفحه ورد قابل ویرایش

انواع پرسها


پرس هائیکه برای برش و فرمکاری اوراق فلزی به کار می روند دارای انواع مختلفی هستند که هر کدام از آنها می توان در مواردی خواص مورد استفاده قرار داد. معمولی ترین نوع پرسها عبارتند از : پرسهای دستی (اهرمی و پیچی), پرسهای مکانیکی (پیچی اصطکاکی و لنگی یا ضربه ای) پرسهای پنوماتیکی و هیدرولیکی

1-پرسهای دستی :

الف – پرس اهرمی :

این نوع پرس برای بریدن و سوراخکاری و فرمکاری های کوچک روی اوراق نازک فلزی بکار می رود . بدنه آن تقریباً شبیه قیچی اهرمی است که بجای تیغه ثابت (تیغه تحتانی) قالب یا ماتریس و در مکان تیغه متحرک (تیغه فوقانی) بسته می شود . نیوس این پرسها بر حسب نوع اهرم بندی و طول اهرم دسته آنها متغیر است . از این نوع پرس در برشکاری گوشه های کار و سایر موارد مشابه آن نیز می توان استفاده کرد .

ب- پرس پیچی :

این نوع پرس بوسیله بالا و پایین رفتن یک پیچ دنده ذوزنقه کارمی کند . سر پرس با گرداندن دسته فلکه متصل به پیچ ذوزنقه حرکت عمودی نموده بالا و پایین می رود . پرس مزبور برای بریدن ورقه های نازک فلزی , جرم, مقوا و غیره مورد استفاده قرار می گیرد .

2- پرسهای مکانیکی :

الف – پرسهای پیچی اصطکاکی :

این پرس مجهز به دو چرخ طیار اصطکاکی بوده که محور آنها بوسیله یک الکترو موتور دوران می کند . با گردش چرخ طرف چپ فلکه متصل به پیچ به حرکت در آمده و پیچ همراه با سر پرس پایین می آید و در تماس چرخ طرف راست با چرخ فلکه عمل برگشت انجام می شود .چرخهای طرفین دارای یک حرکت انتقالی جزئی در جهت افقی هستند هنگام پایین رفتن پیچ هر قدر که چرخ از مرکز چرخ سمت چپ دورتر می شود سرعت زیاد تر شده و باین ترتیب سر پرس به طور ضربه ای با قالب زیر برخورد می کند . در موقع برگشت که چرخ فلکه یا چرخ سمت راست اصطکاک دارد هر قدر به مرکز چرخ نزدیک تر گردد سرعت آن کمتر می شود بالا و پائین رفتن سر پرسی از طریق حرکت افقی چرخهای محرک و بوسیله یک سیستم اهرم بندی صورت می گیرد , این عمل در پرسهای کوچک با فرمان دستی و در پرسهای بزرگ به طور اتوماتیک انجام می شود .

ب- پرس لنگی یا ضربه ای :

این نوع پرس از معمولی ترین پرسها است که در برشکاری , سوراخکاری و فرمکاری های کم عمق بکار می رود ,حرکت از یک الکترو موتور و یک چرخ تسمه واسطه به چرخ طیار و محور لنگ منتقل شده , شاتون و ضربه زن را به حرکت در می آورد . ماشین مزبور دارای یک میز قابل تنظیم بوده و از طریق پیچهای قطوری که زیر آن قرار گرفته می تواند روی ریلهای عمودی بالا و پایین رود . همچنین کورس سر پرس یا ضربه زن نیز می تواند در هر پرس به کمک مکانیزم های خاصی کم و زیاد گردد .پرسهای لنگ به فرمهای مختلف ساخته می شوند . چرخ طیار و محور از راست به چپ در بالای بدنه قرار دارند تناز پرسهای لنگی ثابت بوده و متناسب با اندازه چرخ طیار و مقاومت برشی فلزی میل لنگ آنها می باشد .

3-پرسهای پنوماتیکی :

این نوع پرسها که دارای یک سیلندر پیستون پنوماتیکی هستند غالباً در ابعاد ساخته شده و برای کارهای (سوراخکاری و فرمکاری روی اوراق نازک و همچنین جا زدن بوشها و غیره) از آنها استفاده می شود .



4- پرسهای هیدرولیکی :

پرسهای هیدرولیکی که بوسیله روغن تحت فشارکار می کنند دارای یک سیلندر دوکاره هستند که میله پیستون و ضربه زن آن به طور یک پارچه ساخته می شود با ارسال روغن پر فشار (توسط پمپ) به هر یک از مجراهای طرفین سیلندر مزکور ضربه زدن شروع به جرکت نموده بالا و پایین می رود.

تناژ این پرسها بین 50 تا بیش از 60000 تن متغیر است ضمناً پرسهای مزبور قادرند تناژ کامل خود را در هر وضعیتی از حرکت بر روس قالبه دو قطعه کار اعمال نمایند . همچنین طول حرکت ضربه زن آنها تا هر نقطه ای از مسیر پیستون قابل تنظیم است و با تغییر دادن فشار روغن تناژ آنها می تواند کم و زیاد گردد پرسهای مزبور مناسبترین وسیله ای برای فرمکاری بوده و امروزه قویترین پرسهائیکه ساخته می شود از نوع هیدرولیکی هستند .

پرسهای مکانیکی و طبقه بندی آنها

1-برحسب تعداد ضربه زنها :

پرس یک ضربه یا یک عمل : پرسر یک ضربه با یک کشوئی می تواند بوسیله یک یا چند شاتون حرکت کرده روی پایه های مختلفی سوار شود. با کمک یک وسیله فشاری که در زیر صفحه پرسی نصب می شود , می توان این پرس ها را در حالت (دو ضربه در جهت پایین ) بکار برد .

پرسی دو عمل : مانند دارای دو کشوئی با فرمان مستقل است کشویی یا ضربه زن خارجی (دو ضربه از طرف بالا ) که روی ریلهای بدنه هدایت می شود دارای یک نقشی کمکی است (گرفتن ورق بریدن و غیره), در حالیکه کشوئی مرکزی موسوم به غواصی که در داخل کشوئی خارجی جابجا می شود عملیات اصلی پرسکاری را انجام می دهد .

پرس دو عمل بوسیله چرخهای دنده ای , بازوهای مفصلی یا لنگرها که کشویی خارجی را در تمام مدت کار کردن غواص ثابت نگه می دارند فرمان داده می شود .

پرس سه عمل : پرس دو عمل بوسیله سومین کشویی که در زیر صفحه تحتانی قرار گرفته و در جهت عکس دو کشوئی دیگر (از پایین به بالا )کار می کند کامل می گردد مورد استفاده این پرس از نوع قبلی کمتر است .





حفاظت کننده ها :

حفاظت کننده های ثابت یا متغیر که نوع متغیر آنها از پرس جدا یوده یا قبل از ضربه زن پایین می آید .برای حفاظت دست کارگر نیز حفاظت کننده هایی تعبیه شده که به طرق مختلف می تواند وظیفه خود را انجام دهند .

1- حفاظت کننده بوسیله کلاچ الکتروپنوماتیک : دور کردن دستهای کارگر بوسیله حرکت دادن الزامی و با هم قطع و وصل کننده ها که فرمان پرسی را به عهده دارند .

2- حفاظت کننده الکتریکی : بدین ترتیب است که دسته هایی از شعاهای نورانی روی یک سلول فتوالکتریک تابانده می شود , اگر یک از شعاعها بوسیله دست کارگر قطع شود پرس حرکت نکرده و اگر در حال حرکت هم باشد متوقف می گردد .

پرسهای هیدرولیک و طرز کار آنها :

پرسهای هیدرولیکی یا به عبارت دیگر پرسهایی که بوسیله روغن تحت فشار می کنند . در این نوع ماشینها مخصوصاً با پرسهای قوی و نیرومندی برخورد می کنیم که دارای بسترهایی با ابعاد بزرگ هستند ولی در میان آنها انواع کوچک و متوسط هم وجود دارد .برای آشنایی بیشتر به طرز کار اینگونه پرسها شماتک ساده که مربوط به یک پرس هیدرولیک است معرفی نموده شرح مختصری درباره آن خواهیم داد .

درداخل یک پایه و سکو که که بوسیله چهار ستون محکم به هم وصل شده بستر در برگیرنده ابزارها سوار شده است .

ستونها برای هدایت بستر ماشین بکار می رود در بالای سکوی پمپها مخزن روغن و لوله های انتقال دهنده نصب شده اند . در پایین آمد سکوی در برگیرنده سمبه گیر به پیستون بزرگ مرکزی و در بالا رفتن آن به دو ستون کمکی فرمان داده می شود . چهار ستون پایین آوردن صفحه را که بوسیله سکوی در برگیرنده ابزار بالا می رود به عهده دارد , فشار صفحه بوسیله چهار ستون فشاری بر وسط صفحه ابزار گیر اعمال می شود . در پرس هیدرولیک حرکات به ترتیب زیر صورت می گیرد :

الف – پایین آمدن سریع ورق گیر و مگه داشتن آن بوسیله یک ثابتی که قابل تنظیم است .

ب- پایین آمدن سریع سمبه تا آنکه در تماس با ورق در آید .

ج- پایین آمدن آرام سمبه در طول مرحله فرم گیری

د- بالا رفتن سریع سکوی ابزارگیر که ورق گیر را با خود برده و در موضع اولیه اش قرار می دهد .

تذکر : پمپها قادرند روغن را به سرعت تحت فشار خیلی زیاد برسانند و مقدار آن را برای سرعتهای مختلف فرمکاری تغییر دهند .

مقایسه پرسها : پرسهای مکانیکی معمولیتر سریعتر و ارزان تر از پرسهای هیدرولیکی هستند ولی عیب آنها این است کهه در طول مدت فرمکاری نمی توانند فشار و سرعت ثابتی داشته باشند بر عکس پرسهای هیدرولیکی با فرمی فوق العاده ای کار می کنند , تنظیم کورس , فشارو سرعت آنها با آسانی مسیر است .


تحقیق بررسی انسان شناسی از دیدگاههای مختلف

تحقیق بررسی انسان شناسی از دیدگاههای مختلف در 27 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
تحقیق بررسی انسان شناسی از دیدگاههای مختلف

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی انسان شناسی از دیدگاههای مختلف در 27 صفحه ورد قابل ویرایش


تاثیر امیل دورکیم بر انسان‌شناسی

در تاریخ انسان شناسی سه شاخه بزرگ قابل تشخیص هستند: نخست انسان‌شناسی فرانسوی با اندیشمندانی چون امیل دورکیم، مارسل موس و لوی ـ برول. این شاخه به شدت از علوم طبیعی و فلسفه به ویژه از آگوست کنت متاثر بود. دوم، انسان‌شناسی امریکایی بود که از ابتلا بر مفهوم فرهنگ پای می‌فشرد و از معان ابتلا انسان شناسی فرهنگی نام گرفت و بنیانگذاران اصلی آن (پس از لوئین هنری مورگان) فرانتس بوآس و شاگردان ؟؟ بودند. سوم، انسان شناسی بریتانیا که تاکید آن به مفهوم جامعه در برابر فرهنگ بود. هر چند بنیانگذاران انسان شناسی بریتانیا برونیسلا و مالینوفسکی وارد طیف براون هر دو اندیشمند کارکرد گرا بودند [رادگیف ـ بحاون به شدت از دورکیم متاثر بود]، اما گسست مشخصی بین آنها وجود داشت. (فکوسی، 1381: 175و174)

با توجه به این مطلب می‌توان گفت که دورکیم در تاریخ انسان‌شناسی و نیز بنیانگذاری این رشته سهم بسیار مهمی داشته است، چرا که وی در دو شاخه از انسان شناسی، یعنی انسان‌شناسی فرانسوی و انسان شناسی بریتانیا، نقش بسزایی داشته است.

امیل دورکیم را می‌توان چه در منشا انسان شناسی فرانسوی و انسان‌ شناسی بریتانیا، نقش بسزایی داشته است.

امیل دورکیم را می‌توان چه منشا انسان شناسی علمی جدید و چه در منشا جامعه شناسی جدید قرار داد. در واقع به باور دورکیم، جامعه شناسی علمی گسترده بود که مطالعه مقام جوامع را شامل می‌شد و مردم شناسی به اعتقاد و تنها یکی از شاخه‌های جامعه شناسی به حساب می‌آمد. در حالی که مردم نگاری به نظر دورکیم، مجموعه‌ای از روش‌های میدانی بود که به تنهایی اعتبار زیادی ندارند. می‌توانیم او را از بنیانگذاران و نظریه پردازان‌ اصلی مردم نگاری به نظر دورکیم، مجموعه‌ای از روش‌های میدانی بود که به تنهایی اعتبار زیادی ندارند. می‌توانیم او را از بنیانگذاران و نظریه پردازان‌های اصلی کارکردگرایی بدانیم. کارکردگرایی وی به خصوص از طرق رابطه عمیق وی با سنت اثبات گرایی آگوست کنت، که در روش شناسی دورکیمی منعکس شده است، دیده، می‌شود. (همان، 140)

- مردم شناسی فرانسه

«مردم شناسی فرانسه با اندیشمندانی چون، امیل دورکیم و خواهرزاده او مارسل موس (1872-1950)، درون حوزه جامعه شناسی پایه‌گذاری شد. در فرانسه مطالعه آغازین باز نمودهای جمعی تا مدت‌ها و موضوع پدیده دینی تمرکز داشت.» (ریوبر، 1381: 70) دورکیم با انجام پژوهش‌های خود، خصوصاً با کتاب خود تحت عنوان صدور بنیانی حیات دینی، نفوذ زیادی بر نسل نخستین مردم شناسان فرانسه داشت.

- انسان شناسی دینی

«انسان شناسی دینی در معینه دوم قرن 19 شکل گرفت. به رغم پیچیدگی پدیده دینی، [در نزد مردم شناسان] از تایلر تا امیل دورکیم همواره با رویکرد ساده پندارانه‌ای روبرو هستیم که تلاش داشت برای انجام ادیان یک منشا مفروض ارائه دهد و طرح ساده‌ای نیز از منظور آنها ترسیم کند.» (همان: ) دورکیم با انتشار کتاب صور بنیانی حیات دینی تاثیر زیادی بر انسان شناسی دین ماده است. کتاب وی را می‌توان جز نخستین کتب انسان شناسی دین قرارداد و راه‌گشای پژوهش‌هایی در زمینه انسان شناسی دینی دانست.

- تاثیر دورکیم از طریق دیدگاه اثباتی بر انسان شناسی:

جامعه شناسان و انسان شناسانی که تعریف اثباتی [دورکیمی] دین را پذیرفته‌اند، کوشیده‌اند این جادو و دین تمایز قائل شوند [بر اساس همان نگاه دورکیمی]: براساس پذیرفته شده‌ترین تمایزها مذهب اساساً اعتلا یا پرستش امور معنوی یا مقدس و جادو مستکاری و کنترل این اشیاء و امور شناخته می‌شود. (توسلی، 1380)

- انسان شناسی حقوق

دکتر روج الامینی، از دورکیم به نام مردم شناسی یاد می‌کند و نام او را در کنار مردم شناسان دیگری می‌نهد که در پیدایش مردم شناسی حقوق نقش داشت‌اند: «از میان دانشمندانی که نه به عنوان حقوقدان، بلکه به عنوان مردم شناس سهمی بزرگ در تحقیقات مردم شناسی حقوقی دارند، باید از تایلر، مورگان، بوآس، فریزر، دورکیم، مارسل موس، ماسینوفسکی و لوی ـ برول نام برد. مطالعات این مردم شناسان در سنن و آداب و رسوم و فرهنگ جوامع ابتلایی منابع ذی قیمتی را برای شناخت و مطالعه و تحلیل و تحلیل حقوق سنتی و مقررات رایج یا منسوخ این جوامع در دارد. این مطالعات و نظرات، زمینه‌ای مناسب برای ایجاد رشته مردم شناسی حقوقی فراهم مرد». (روح الامینی، 1380: 261)





- دورکیم، مالینوفسکی و رادکیف ـ براون

«ماینوفسکی سنت مشاهده مشارکت آمیز و مستقیم را در انسان شناسی بریتانیا بنا نهاد، سنتی که جز آداب انسان شناسی و به نظر برخی، یکی از مناسک ورود به اجتماع انسانی شناختی گشته است. ماینوفسکی را متعلق به مکتب کارکردگرایی و تحت تاثیر دورکیم می‌دانند. ماینوفسکی به پیروی از دورکیم، این و جادو را به قلمرو امور مقدس و متمایز از امور مقدس متعلق می‌داند، هر چند که مفهوم امر مقدس او از دورکیم سرچشمه می‌گیرد، اما به گونه‌ای یکسره متفاوت با دورکیم میان دین و جادو تمایز می‌نهد.» (همیلتون، 1377: 86 و 85)

رادکیف براون در کارکردگرایی خود به شدت تحت تاثیر دورکیم قرار داشت، به طوری که بسیاری از مفاهیم دورکیمی را اخذ نمود. و بی این مفهوم «مقدم جامعه در برابر فرهنگ» را که مورد پذیرش جامعه شناسان است، از جمله دورکیم که نقش بسزایی در تثبیت این مفهوم در نزد جامعه شناسان داشت؛ وارد انسان شناسی بریتانیا کرد.

«در انسان شناسی تغییر این دیدگاه، یعنی پی بردن به اینکه علم اثباتی مقیاس مناسبی برای سنجش عقلانیت دین نیست، را با این بحث مرتبط دانسته‌اند که در جامعه ابتدایی مردم تمایز بارزی بین جادو و تکنولوژی قائل می‌شوند، جادو کارکرد مهمی را در ساخت‌یابی موقعیت‌های غیر قابل پیش‌بینی و خطر ایفا می‌کند. و این تحت تاثیر اندیشه معای دورکیم بوده است.» (تامسون، 1381: 16)




- طبیعت پرستی

ماکس مولر نظری مقابل جان پرستی دارد، به نظر وی این مطلب که «دین بر تجربه‌ای نهاده شده که همه اقتدار خود را از آن می‌گیرد از اصول متعارف است. «به نظر وی، دین برای آنکه به عنوان عنصر مشروع به آگاهی ما جایی را که شایسته اوست دارا باشد، باید مانند همه شناسایی‌ای دیگرمان، از نوعی تجربه محسوس آغاز کند. وی با استفاده به شعار قدیمی فلسفه تجربی که می‌گوید «هیچ چیز در تعقل ما نیست که پیش از آن در حواس ما نبوده باشد»، همین شمار را در مورد دین بکار می‌برد و می‌گوید: «هیچ چیز در ایمان ما نمی‌تواند وجود داشته باشد که پیش از آن به حس در نیافته باشیم.

از دید وی دین می‌بایست نه الزاماً همچون خواب و خیال آشفته بلکه همچون دستگاهی از اندیشه‌ها و اعمال باشد که ریشه در واقعیت دارند. از دید ماکس مولر، شکل گرفتن روان برای این بود که مساله مرگ را تبیین کند و نه مسلم خواب را، سپس بر اثر اوضاع و اموری گوناگون که تا حدی اتفاقی بوده‌اند، روان‌های افراد بشر به محض جدا شدن از تن‌ها، ظاهراً به تدریج در قلم باشندگان الهی کشیده شده و سرانجام خودشان بدین ترتیب به نوعی الوهیت دست یافته‌اند. (همان، 107-100)



این نظریه تا حدی بر تعدادی از اصول موضوعه زبانشناختی نهاده شده است که در گذشته و حال، ایرادهای بسیار بر آنها وارد شده است. و بسیاری از تطابق‌هایی که ماکس مولر گمان می‌کرد مابین نام‌های بیانگر خدایان در زبان‌های اروپایی وجود دارد، ایراد گرفته و گرفته‌اند که چنین تطابق‌هایی در کار نیست. و این سئوال مطرح شده بود که تطابق‌های مورد بحث نه تنها ممکن است نشانه وجود دینی بسیار بدوی نباشد بلکه احتمال دارد نتیجه وامگیری‌های مستقیم، یا برخوردهای طبیعی، همین اواخر پدید آمده باشند. (همان، 108)

انتقاد دورکیم به نظریه طبیعت پرستی: اگر چنانچه طبیعت پرستی اعتقاد دارد، اندیشه دینی از اینگونه تفکرات برخاسته باشد، در آن صورت به دشواری می‌توان تبیین کرد که اندیشه دینی توانسته باشد پس از نخستین آزمایش‌های تفکر بشری باز هم دوام بیاورد، در نتیجه دوام واقعی این اندیشه و ماندگاری‌اش در طول زمان از توانایی درک بشر خارج می‌شود. تصوری که دین از عالم می‌دهد بویژه در آغاز تاریخ، ناپرورده‌تر و ناقص‌تر از آنی است که توانسته باشد زمینه اعمالی سودمند در طول زمان را برای بشر فراهم کند. [از دیدگاه دینی طبیعت برستانه چیزها بی کم و کاست موجودات زنده اندیشنده‌اند، هر چون خود آگاهی‌ها و شخصیت‌هایی که تخیل دینی از آنها عوامل مؤثری در پدیده‌های عالم ساخته است.] بنابراین اگر دلیل وجودی دین را چنین تصور کنیم که دین می‌بایست راهنمای بشر در روابطش با چیزهای عالم باشد، در این صورت دین به راستی در وضعی نبوده است که بتواند این نقش را ایفا کند و اقوام و مردمان روی زمین هم بی‌تردید می‌توانسته‌اند از این نقطه ضعف در عمل آگاه شوند: با تکرار موارد ناکامی، که بی‌گمان بیشتر از موارد موفقیت می‌بوده‌اند، بشر به زودی به این آگاهی می‌رسیده که چنین انتظاری از دین بیهوده و رسمی که او در پیش گرفته دور از صواب است. این مکتب هم از دین تصویری و هم آلود می‌سازد. زیرا معتقد است که دین چیزی جز دستاورده عظیم که هیچگونه ارزش عینی ندارد نیست. در هر صورت اگر موضوع اصلی دین بیان نیروهای طبیعت باشد، ممکن نیست در این چنین چیزی دیگر جز توهم‌هایی مایوس کننده که ادامه بقایشان بسیار نامعقول می‌نماید، بجوئیم. از نظر دورکیم همه نیروهایی که در جهان بروزی دارند، اعم از آنهایی که درون ما قرار می‌گیرند، با در بیرون ما، دارای طبیعتی واحد‌اند. بویژه هیچ دلیلی وجود ندارد که توانسته باشد سبب شود به بعضی از این نیروها حیثیت برتری در مقایسه با بعضی دیگر نسبت دهیم. پس اگر دین به واقع زاییده این نیاز بود که عللی برای پدیده‌های فیزیکی در نظر بگیریم آن نیروهایی که از این راه توانسته‌اند به ذهن بشر برسند، ممکن نبوده لاهوتی‌تر از نیروهایی باشد که دانشمند امروزی برای این منظور در نظر می‌گیرد. یعنی اینکه نه به موجودی لاهوتی نیاز بوده و نه در نتیجه به دین. انسان بدوی احساس خواری در برابر عظمت جهان ندارد که این القاء کننده تفکر دینی باشد. او به هیچ وجه آگاه نیست که نیروهای عالم به راستی دین قدر برتر از نیروهای خود او باشد. انسان بدوی معتقد است می‌تواند بر عناصر طبیعی فرمان براند و خود دین در دادن این گونه امنیت به او سهیم است، چون فکر می‌کنند دین به بشر قدرتهایی گسترده بر طبیعت می‌دهد. مراسم دینی تا حدی برای آن است که بشر بتواند اراده خود را بر جهان تحمیل کند. پس ادیان نه تنها زاییده احساس زبونی بشر نسبت به طبیعت نیستند، بلکه بیشتر از احساس مخالف آن برخاسته‌اند. حتی برترین و ایده آلیستی‌ترین ادیان تاثیرشان بر این است که به بشر در مبارزه‌اش با اشیا اطمینان دهد. (همان، 119-109)

- توتم پرستی به عنوان دین بنیانی

کارکرد دین از نظر امیل دورکیم

استدلال دورکیم در زمینه دین «توجیه کارکردی یا فویکسونامی ادیان است که با بینش کارکردگرایی او انطباق دارد. دو معتقد است که نقش و وظیفه مثبت دین نه تنها در همبستگی اجتماعی و روابط اجتماعی غیر قابل انکار است، بلکه در حل و فصل مشکلات اجتماعی، در ایجاد یگانگی و در معنویتی که در جامعه بوجود می‌آید نیز سخت اهمیت دارد. به علاوه دین موجب ثبات، استمرار و پایداری جامعه می‌شود. دورکیم استدلال می‌کرد که یکی از خصوصیات ضد اجتماعی این است که قبل از فرد و افراد و بعد از افراد وجود داشته و دارد و در میان تمام نهادهای اجتماعی، دین بیشتر از همه واجد این خصوصیت است، در نتیجه دین وظیفه و کارکرد استمرار جوامع بشری از گذشته به آینده به عهده دارد و این خصوصیت از کارکرد گرایی دین ناشی می‌شود. (توسلی، 1380: 60و59)

«هاری آلپر، پژوهشگر دورکیمی، چهار کارکرد عمده دین را از نظر دورکیم به عنوان نیروهای اجتماعی انطباط بخش، انسجام بخش، حیات بخشی و خوشبختی بخش طبقه‌بندی گروه است.» آیین‌های مذهبی از طریق تحمیل انضباط بر نفس و خویشتنداری، انسان‌ها را برای زندگی اجتماعی آماده می‌سازند. تشریفات و مراسم مذهبی مردم را گرد هم می‌آورد و بدین سان پیوند‌های مشترک‌شان را دوباره تصدیف می‌کنند و در نتیجه همبستگی اجتماعی را تحکیم می‌بخشد. اجرای مراسم مذهبی، میراث اجتماعی گروه را ابقا و احیا می‌کند و ارزش‌های پایدار آنرا به نسل‌های آینده انتقال می‌دهد. دین یک کارکرد خوشبختی بخش نیز دارد. زیرا که با برانگیختن احساس خوشبختی در مومنان و احساس اطمینان به حقانیت ضروری جهان اخلاقی‌ای که خودشان جزئی از آنند، با احساس ناکامی و فقدان ایمان در آنها مقابله می‌کنند. دین با مقابله با احساس فقدان که در مورد مرگ هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی تجربه می‌شود به تثبیت توازن اعتقاد خصوصی و عمومی یاری می‌رساند. در وسیع‌ترین سطح، دین به عنوان یک نماد اجتماعی، به گرفتاری‌‌های وجودی انسان معنای خاصی می‌بخشد، زیرا فرد را به قلمرو فرافردی ارزش‌های متعالی وابسته می‌سازد، همان ارزش‌هایی که در نهایت امر ریشه در جامعه دارند. (برگرفته از سایت رشد.)

دورکیم انگیزه دیگری نیز برای بررسی کارکردهای دین داشت که همان علاقه او به مکانیسم‌هایی بود که می‌توانند در مواقع به خطر افتادن سامان اجتماعی به کار آیند. از این جهت او در جستجوی همان چیزی بود که امروزه به عنوان معادل‌های کارکردی دین در یک زمانه اساساً غیر دینی توصیف می‌شود.


تحقیق بررسی آندوسکوپی و کاربرد آن

تحقیق بررسی آندوسکوپی و کاربرد آن در 67 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67
تحقیق بررسی آندوسکوپی و کاربرد آن

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی آندوسکوپی و کاربرد آن در 67 صفحه ورد قابل ویرایش


تاریخچه آندوسکوپی

کلمه آندوسکوپ از 2 کلمه یونانی به معنای « درون » و « دیدن » تشکیل شده است . عبارت endoscopy به معنای استفاده از تجهیزات برای معاینه درون ارگان های حفره مانند بدن به صورت دیداری است . در علم پزشکی از دیر باز تمایل و رغبت برای دیدن اجزای درون بدن نیروی محرکی بوده است تا بدان وسیله بتوان به بیماران کمک کرد . در کنار جراحی باز ، این روش معاینه و جراحی با کمترین تهاجم به بدن ، روشی ظریف و استادانه و ماهرانه البته با کمترین مشکل برای بیمار محسوب می شود .

طبیعت راه رسیدن به این هدف را فراهم آورده است . دستیابی به درون ، از طریق حفرات و سوراخ های بدن انسان امکان پذیر است .

برای اولین بار در سال 1868 ، آدولف کاسمال با وارد کردن لوله ای غیر قابل انعطاف به داخل معده یکی از بیماران خود آندوسکوپی (gastrointestinal) Gl را پایه گذاری کرد . در سال 1881 پزشک اتریشی آقای johann bonmilulioz به دنبال تحقیقات صورت گرفته با همکاری صنعتگران معروف آن زمان مبادرت به اختراع اولین گاستروسکوپ نمود که انتهای دیستال آن (distal tip) نوری داشت که توسط لامپ پلاتینی تامین می شد در ادامه تحقیقات ارزشمند جهت ساخت اولین گاستروسکوپ جایگزینی فرم خاصی از لامپ ادیسونی به لامپ پلاتینی نیز مورد بررسی قرار گرفت . در سال Elsner گاستروسکوپ غیر قابل انعطافی را عرضه نمود که از سیستم لنزی بهره مند بود . به همین سبب امکان استفاده از نوک ابزار دستگاه به صورت لاستیکی میسر و به تبع آن صدمات به حداقل می رسید .

امروزه در مسیر پیشرفت و تکامل علم آندوسکوپی از سیستم های نور پیشرفته ای برای انتقال تصاویر و همچنین انتقال نور و روشنائی بهره گرفته می شود و این در حالی است که حدود 100 سال پیش انتقال تصویر حتی بدون استفاده از لنز و تنها با استفاده از یک تیوپ صورت می گرفته است .

اگر چه ساخت آندوسکوپ های نیمه انعطاف پذیر تحول بزرگ در سیر مراحل تکامل آندوسکوپ ها بود اما عدم توانائی آن ها در برداشتن نمونه های بیوپسی و محدودیت دید تمامی زوایا باعث گردید تا آندوسکوپ های فیبر نوری ارایه شوند . در سال 1965 تیم تحقیقاتی متشکل از Curtis , Hirschowitz موفق شدند اجزاء فیبروسکوپ را مهیا کنند ولی تنها مشکلی که در این زمینه وجود داشت کیفیت پایین دسته فیبرهای نوری بود که به دلیل نشت نور بین پرتو ها به وجود می آمد .

با استفاده از پوشش شیشه ای با ضریب شکست کمتر این مشکل نیز تا حدی
مرتفع گردید و بدین ترتیب اولین فیبروسکوپ در سال 1957 به جامعه پزشکی عرضه شد .

در حال حاضر از آندوسکوپ ها نه تنها در درمان بیماری ها و نه تنها در علم پزشکی بلکه در علم مکانیک ( دیدن اجزا و قطعات درون ماشین آلات مختلف ) و باستان شناسی ( نگاه کردن به سازه های درونی کلیساهای قدیمی با استفاده از تلسکوپ آندوسکوپ ها ) نیز استفاده می شود .


منابع نور

در گذشته منبع نور مورد استفاده در آندوسکوپی ، لامپ های تصویر تنگستن بودند که بر سر تلسکوپ گذاشته شده و به داخل بدن فرستاده می شد ، چون این لامپ ها از ابتدا به منظور خاص آندوسکوپی طراحی آن ها هدر می رفت یا به اصطلاح گم می شد و دلیل آن هم این بود که نقاط نورانی خروجی از لامپ (outpur spot) از نظر اپتیکی با ناحیه فعال الیاف فیبر نوری همخوانی کافی نداشتند . به علاوه نور لامپ های تنگستن زرد رنگ است و این موضوع روی ظاهر رنگ بافت تاثیر می گذارد که این پدیده هم به نوبه خود می تواند ظاهر منطقه ملتهب را عوض کند .


منابع نور با شدت پایین ( منابع نور آزمایشگاهی ) و منابع نور با شدت بالا

یک منبع نور استفاده شده برای آندوسکوپی بایستی شرایط زیر را دارا باشد .



1 ـ روشنائی کافی که بتواند میدان دید را به خوبی روشن کند و همچنین خلوص رنگ بالا که از طریق آن بتوان به معاینات و جراحی های آندوسکوپی در نقاط ظریف و حساس بدن پرداخت .

2 ـ تشعشع مادون قرمز که منجر به انتقال حرارت تشعشعی به داخل حفرات بدن می شود تا حد امکان حداقل گردد ( این تشعشعات ممکن است منجر به سوختن بافت در محل تماس با آن شود )

3 ـ الکتریکی منابع تغییر مبدل ها بایستی از پرسنل اتاق عمل کاملا ایزوله شده باشند طوری که هیچ گونه ارتباطی در این بین برقرار نباشد .

4 ـ فن های استفاده شده برای کاستن حرارت نبایستی حجم خیلی زیادی از فضا را اشغال کنند طور که باعث ایجاد اغتشاش (tubulence) و نویز و سر و صدای اضافی بشوند .

با پیشرفت علم آندوسکوپی تقاضای فرایند هایی برای استفاده از منابع نور با شدت بالا صورت گرفت . این منابع امروزه به طور وسیعی در موارد زیر استفاده می شوند :

1 ) اعمال جراحی که در آن ها از آندوسکوپی فیبرنوری از نوع Flexble ( انعطاف پذیر ) استفاده می شود .

2 ) اعمال جراحی که در آن ها از فیبر های نوری انعطاف پذیر با اتصالات مورد نیاز برای مقاصد آموزشی استفاده می شود .

3 ) کـاربردهای مستند سازی که ممکن است به صورت سینماتوگرافی یا تلویزیونی باشد .

برای منابع نوری از لامپ های مختلفی مانند گزنون ، کوارتز ، هالوژن ، بخار جیوه و غیره استفاده می شود .

لامپ های هالوژن دارای توان 150 وات هستند و نور زدی ایجاد می کنند و برای حالت استفاده با چشمی مناسب هستند لامپ های metal ، توانی تا حد 250 وات ایجاد می کنند و نور آن ها سفید است . لامپ های زنون توان در حدود 300 وات ایجاد می کنند که این مورد آخر بیشتر در آندوسکوپی قفسه سینه و اطراف قلب که رگ های خونی فراوانی وجود دارند استفاده می شود . زیرا خون تیره رنگ بوده و برای دیدن این نواحی ، باید از منبع نور با توان بالا استفاده شود .

این منابع نور کوچک و فشرده می توانند میدان دید حدود 70 درجه را در فیبرهای اپتیک به وجود آورند .

نور از طریق فیبر نوری از منبع نور سرد به تلسکوپ یا فیبروسکوپ منتقل می شود . علت این که به این منبع نور ، واژه سرد اطلاق می شود آن است که نور در محل دیگری ایجاد می شود و از طریق فیبر به محل منتقل می شود ، بنابراین نور مربوطه گرمائی ندارد .این منابع دو وظیفه اصلی بر عهده دارند . وظیفه اول این منابع تامین انرژی روشنائی مناسب برای انتقال داخل بدن و دوم تامین هوای فشرده مناسب و نیز هدایت آب و هوای فشرده به سر فیبروسکوپ به منظور شستشوی لنزهای انتهائی دستگاه می باشد در یک تقسیم بندی منابع نور سرد بر اساس لامپ استفاده شده در آن ها تفکیک و مشخص می شوند که در قسمت قبل توضیح داده شد .

بافت مورد نظر که توسط آندوسکوپ دیده می شود 2 خاصیت مهم جذب (absorption) و پراکندگی ( Scattering ) را در مقابل نور از خود نشان می دهد :

(Absorption) : تبدیل انرژی مکانیکی به گرمائی هنگام عبور نور از بافت را گویند که علت آن نزدیکی ملکول ها کنار همدیگر و اصطکاک آن هاست .

( Scattering ) : وقتی نور به ذرات بافت برخورد می کند ، اگر ذرات نسبت به طول موج دارای ابعاد کوچک تری باشند هر کدام از آنها پرتو را گرفته و خود را مثل یک منبع تولید نور عمل کرده ، به کلیه جهات انرژی می فرستند . این پدیده در داخل هر بافت اتفاق می افتد نه در مرز مشترک بین دو بافت . پس پراکندگی در تمام جهات رخ می دهد هر دو این خاصیت ها به رنگ نور تابیده شده و طول موج آن بستگی دارند . خون ، طول موج های مربوط به رنگ های آبی و سبز را به شدت جذب می کند به همین دلیل تصویر حاصل از آندوسکوپی ، هنگامی که در بافت خونریزی اتفاق افتاده باشد ، تیره می گردد . همچنین هنگام انجام عمل سیستوسکوپی ( معاینه مثانه ) در مثانه ای که از مایع شستشو پر شده است اغلب داخل مثانه تیره و تار به نظر می رسد که علام Scattering شدید نور تابیده شده است .
انتقال تصویر

اگر هر کدام از فیبرها داخل یک ماتریس منظم قرار داده شوند انتقال تصویر را خواهیم داشت . این مفهوم همان است که image waveguide ( هدایت تصویر ) نامیده می شود . این ماتریس منظم شده قابل انعطاف است و دارای عناصر مرکزی و المان های ارزشمند بسیاری است که یک فیبروسکوپ را تشکیل می دهد . فرآیند ساخت فیبروسکوپ ها بسیار هزینه بر است . در حدود 20000 فیبر نوری منظم ( الیاف فیبر نوری ) در یک image waveguide شرکت دارند .

آرایش ترتیب یافته و منظم این فیبرهای نوری طوریست که یک عنصر تصویر
( pictue element = pixel ) در یک مکان مشخص و ویژه ، در یک انتهای image waveguide ، دقیقا با مکانش در انتهای دیگر تطابق دارد . فیبرهای اطراف نیز به همان شکل آرایش یافته اند . هر فیبر مستقل از فیبر دیگر ، نوری را که بر سطح آن فرود می آید منتقل خواهد کرد . برای انتقال یک تصویر ، حتی اگر دسته فیبر خم شود فیبرها باید دارای وضع نسبی یکسان و صافی باشند تا هر عنصر فیبری سهم مناسب در ایجاد کل تصویر داشته باشد . دسته نامبرده را دسته همدوس می نامند . پس در کل دو دسته فیبر نوری خواهیم داشت :

1 ـ فیبر نوری تصویر که از حدود 20000 تا 40000 فیبر نوری تشکیل می شود که طی یک پروسه خاص با نظم ماتریس در کنار هم قرار می گیرند تا تصویر را به خوبی منتقل کند .

2 ـ فیبر نوری روشنائی که از حدود 30000 تا 50000 فیبر نوری تشکیل می شود تا حداکثر انرژی روشنائی را از منبع نور سرد به سر آندوسکوپ منتقل کند .


قدرت تفکیک تصویر :

یعنی میزان جزئیات قابل رویت ،‌ به ظرافت فیبر واحد و نزدیکی و فشردگی فیبرها نسبت به یکدیگر بستگی دارد . اگر نگاهی به یک فیبروسکوپ از انتهای آن بیاندازیم ( distal end ) ناحیه اشغال شده توسط لنزهای image waveguide اغلب بیشتر از یک میلی متر نمی باشد رزولوشن یک فیبروسکوپ محدود است . قطر خارجی تا حد امکان باید کوچک تر باشد تا رزولوشن تصویر تا حد ممکن بالا بیاید .


مزایای استفاده از فیبروسکوپ ها

مزایای استفاده از فیبروسکوپ ها از این نظر است که :

- حتی قطرهای کمتر از mm 1 هم می تواند ساخته شود ( miniscope )

- وسایل نیمه سخت ( در عین این هر وسیله مکانیکی خم شونده به یک وسیله نوری rigid ممکن است آسیب برساند ) می تواند ساخته شود .

- کاربردهای خیلی خاص را نیز تحت پوشش قرار می دهد .

مهم ترین تفاوت بارز بین فیبروسکوپ ها و اسکوپ های سخت ( rigid ) آن است که تصویر از طریق یک سیستم رله انتقال داده نمی شود بلکه از طریق یک هدایت نوری Flexibie صورت می گیرد بنابراین تمام وسائل جراحی و غیره می توانند به شکل انعطاف پذیری ساخته شوند البته تا آنجا که خواص مواد این اجازه و امکان را به ما بدهد . شگل ( 7 ) نمایش شماتیک یک فیبروسکوپ را نشان می دهد .


آندوسکوپی در تخصص گاستروانترولوژی
کاربرد آندوسکوپی در بیماری های دستگاه گوارش

آندوسکوپی در اصل یک ابزرا است که می توان از آن در جهت تشخیص و درمان بیماری ها سود جست . برای استفاده بهینه از این دستگاه باید اندیکاسیون های به خصوصی در نظر گرفته شود .

اصولا بیماران مراجعه کننده به مطب ها و مراکز تخصصی گوارش به دو دسته تقسیم می شوند یا مشکلات آن ها (organic) ساختمانی است و یا مشکلات ( Functional ) عملکردی دارند .

در گروه اول اصولا سوء هاضمه ( Dyspepsia ) بیماران به دلیل ضایعاتی نظیر زخم اثنی عشر ، یا زخم معده یا از وفاژیت می باشد . یا مسائلی ماند مصرف زیاد داروهای موسوم به Nsaid مشکلات ارگانیک برای بیمار ایجاد کرده است . همچنین بیماری هایی نظیر سرطان ها ( Malignancy ) یا سنگ کیسه صفرا یا پانکراس برای بیمار ایجاد سوء هاضمه کرده است که در این موارد با بررسی می توان محل ضایعه را تشخیص داد .

در گروه دوم با وجود علائم در بیماری هیج ضایعه ارگانیک مشاهده نمی شود در این حالت می توان این علائم را به مشکلات عملکردی ( Functional ) دستگاه گوارش نسبت داد .

بیشتر بیماران مراجعه کننده جزو دسته دوم بوده و مشکلات Functional دارند که گروه بزرگی از این دسته را هم بیماران ( imitable Bowel Syndrome ) BS تشکیل می دهند . بیماری سندروم روده تحریک پذیر یا همان IBS دارای یک سری علائم است . مثل اسهال و یبوست متناوب ، نفخ شکم ، درد شکم ، و غیره که برای گذاشتن تشخیص این بیماری معیارهایی را در نظر می گیریم . مثلا در یک روش اگر بیمار 4 کراتریای از 7 کراتریا یا تشخیصی را داشته باشد با احتمال 95 درصد IBS دارد . 5 درصد احتمال دارد که بیماری های دیگری نظیر نظیر سلیاک کرون و یا کانسرو …. داشته باشد ..

گروه دیگری از بیماران functional هم دچار functional Dyspepsia هستند . به طور کلی در بیماری فانکشنال بر اساس علایم هشدار دهنده اقدام به آندوسکوپی می کنیم مثلا بیماران بالای 45 سال حتما باید بررسی آندوسکوپی شوند چون یک درصد افراد بالای 45 سال که با علائم Functional dyspepsia می آیند Malignancy ( سرطان ) دارند .

یا در کسانیکه سیگار یا الکل یا داروهای Nsaid مصرف می کنند و یا سابقه کاهش وزن شدید و ابتلا به کانسر یا زخم دارند اقدام به آندوسکوپی می کنیم .

اصولا دید پزشکان نسبت به آندوسکوپی دو جنبه دارد .

1 ـ آندوسکوپی تشخیصی

2 ـ آندوسکوپی درمانی

بیشترین کمکی که در حال حاضر به وسیله این ابزار به بیماران ارائه می شود از طریق آندوسکوپی درمانی است زیرا بسیاری از بیماران به این طریق از اعمال جراحی نجات پیدا می کنند .

از نظر تکنیکی تقریبا تمامی اسکوپ ها از یک مکانیسم و قاعده کلی پیروی می کنند فقط بر اساس ویژگی ها قیمت های مختلف لوله گوارش دارای پهنا و یا طول متفاوت می باشند .

مثلا برای بررسی مری از ازوفاگوسکوپ استفاده می کنیم . به وسیله ازوفاگوسکوپی می توان ضایعات مری از ازوفاژیت گرفته تا تومورهای مری را مشاهده کنیم و با پروب مخصوص از این ضایعات بیوپسی تهیه کنیم . تا این مرحله از وفاگوسکوپی تشخیصی است . در ازوفاگوسکوپی درمانی مثلا می توان از طریق پروب بیوپسی ، تومورهای مری را لیزر کرد به این وسیله به صورت تسکینی تومورها را درمان کرد . یعنی راه را در مری باز کرد البته درمان تومورها به این طریق قطعی پروب بیوپسی ، تومورهای مری را لیزر کرد به این وسیله به صورت تسکینی تومورها را درمان کرد . یعنی راه را در مری باز کرد البته درمان تومورها به این طریق قطعی ( Curative ) نیست . همچنین می توان پولیپ های مری را برداشته یا اصطلاحا پولیکپتومی کرد .
پیامهای سیستم SYSTEM RECORDS :

عمومی ـ از آخرین کالیبراسیون ـ از آخرین محاسبات

دکمه مربوط به وضعیت سیستم ( SYSTEM STATUS SOFTKEY ) تنها در صورتی مورد خواهد بود که وضعیت پیامی در این ارتباط وجود داشته باشد .
INSTRUMENT STATUS – ( وضعیت دستگاه ) :

مربوط به یکی از اعمال زیر می گردد که در قسمت INSTRUMEN STATUS روی خط شماره یک صفحه مانیتور نمایان می شود .

START UP : برنامه START UP بعد از روشن شدن ABL 500 اجرا می گردد .

READY : هنگامی روی صفحه ظاهر می شود که ABL 500 آماده برای انجام محاسبات آماده است .

MEASURMENT : هنگامی روی صفحه ظاهر می شود که دستگاه مشغول انجام محاسبات روی نمونه خون و یا گاز و یا محلول های کنترل می باشد .

FLUSH : هنگامی روی صفحه ظاهر می شود که محفظه های اندازه گیری
( MEASURING CHAMBER ) پس از برنامه GAS CAL CHECK توسط یک برنامه شستشوی مختصر تمیز می شوند . ( در حال یکه دستگاه در وضعیت READY قرار دارد چنانچه پس از 60 دقیقه هیچگونه محاسبه یا کالیبراسیونی صورت نگیرد یک FLUSH صورت می گیرد . )

( TOTAL CAL – CAL 1 – CAL 2 – GAS CAL - GAS CAL 2 ) : هر یک از اینها به هنگام انجام کالیبراسیون مختص خود روی صفحه ظاهر می گردد .

( RINSE – CLEANING – PROTEIN REM – DECONTAMINATION – REFILL – LS ADJUST ) :

هر یک از اینها به هنگام اجراء برنامه حفاظت و نگهداری مختص خود روی صفحه ظاهر می گردد .

STANDBY : وقتی که ABL 500 در حالت STANDBY می باشد روی صفحه ظاهر می گردد .

CAL PENDING : بمدت 10 دقیقه پس از خروج از برنامه STANDBY روی صفحه ظاهر می ماند .

HOLD : هر گاه دستگاه در حالت HOLD باشد بر روی صفحه نمایان می شود . ABL 500 بدلایل زیر به حالت HOLD خواهد رفت .

الف ـ برداشتن مادول ورودی

ب ـ برداشتن در پوش مجرای ارائه نمونه و یا در پوش قسمت THERMOSTATTING .

ج ـ فشار دکمه HOLT ANALYZER خارج می شود روی صفحه ظاهر می شود .

RINSE ERROR : هنگامیکه ظرف حاوی محلول شستشو خالی بوده و یا اشکالی در مسیر RINSE قرار داشته باشد روی صفحه ظاهر می شود .

POWER ON : بعد از پیام START UP زمانیکه کنترل RAM ها و ROM ها به پایان رسیده نمایان می گردد .

LOADING : در طول مدت برنامه START UP زمانیکه برنامه های مربوط به قسمت مرطوب دستگاه در حال خوانده شدن هستند روی صفحه نمایان می باشد .


وضعیت کار دستگاه ( OPERATING STATUS )

عبارت از آغاز یک عملیات پس از فشار یک دکمه و یا باز نمودن در پوش ارائه نمونه توسط اپراتور می باشد . بعضی اوقات مولفه های دستگاه
( INSTRUMENT STATUS ) باعث تغییر طرز کارا ( OPERATING STATUS ) می گردند بعنوان نمونه صفحه مشخصات در پایان انجام محاسبات به صفحه نتایج تغییر می یابد .


START UP ( راه اندازی ) ABL 500

به هنگام خاموش شدن ( SWITCHED OFF ) ، دستگاه اطلاعات زیر را خود ذخیره می نماید .

- برنامه SET UP سیستم که عبارت از برنامه SERVICE اطلاعات
BACK GROUND دستگاه می باشد .

- QC STATISTIC , QC PLOT , QC LOG

- اطلاعات مربوط به WARM START UP ( آخرین داده های کالیبراسیون )

- برنامه حفاظت و نگهداری زمانبدی شده و برنامه پروتئین زدائی زمانبندی شده .

- سطح مایعات

- بایگانی وضعیت سیستم SYSTEM STATUS LOG

- هنگامی که دستگاه ABL 500 روشن می گردد می تواند هر یک از برنامه های COLD START UP و یا WARM START UP را آغاز نماید .

- COLD STARTUP ـ در صورتی می بایست انتخاب شود که یکی و یا بیشتر از شرایط زیر برقرار باشد .

- دمای قسمت THEPN\MO STATTING خارج از محدوده 36.8 – 37.2 درجه سانتیگراد باشد .

- اطلاعات موجود در برنامه USER SETUP یا برنامه SYSTEM SETUP نامعتبر باشد SCREEN نمایان باشد .

- اطلاعات داخلی مربوط به QC PLOT , QC LOG نامعتبر باشد ـ مثلاً پیغامی وجود نداشته باشد .

- در صورتیکه اطلاعات موجود در برنامه USER SETUP و یا SYSTEM SETUP نامتعبر باشند صفحه ( SCREEN ) زیر نمایان خواهد بود .


حفاظت و نگهداری MAINTENANCE

منوی حفاظت و نگهداری حاوی برنامه های زیر می باشد :

- RINSE جهت انجام برنامه شستشوی خطوط انتقال مایع . همواره در پایان یک محاسبه و یا یک کالیبراسون و یا قطع یک برنامه محاسبه بطور اتوماتیک یک شستشو صورت می گیرد . این برنامه بمدت 68.6 ثانیه بطول می انجامد .

- CLEANING راه اندازی این برنامه موجب اجرای یک پروسه نظافت
( CLEANING ) غیر منظم می گردد . این برنامه باعث نظافت خطوط انتقال مایع از رسوبات هر نوع ماده مزاحم گردیده در پایان با یک عمل شستشوی ( RINSE ) نسبتاً طولانی به پایان می رسد . برنامه بصورت غیر قابل توقف بوده و بمدت 6 دقیقه بطول می انجامد .

- PROTEIN REMOVAL ( پروتئین زاتی ) این برنامه برای زدودن رسوبات پروتئین از قسمت محاسبات طراحی شده . برنامه با تزریق مایع هیپوکلریت توسط اپراتور آغاز گردیده و نهایتاً با یک شستشوی ( RINSE ) طولانی به پایان می رسد . برنامه غیر قابل توقف بوده و بمدت 3.5 دقیقه بطول می انجامد .

- DECONTAMINATION این برنامه جهت تمیز نمودن خطوط انتقال مایع و یا دست زدن به مثلاً الکترودها ، لوله های پمپ و یا ظرف ضایعات جهت تعویض و یا بازبینی بمنظور رفع هر گونه خطر ناشی از آلودگی به امراض پیشی بینی شده . این برنامه با تزریق محلول هیپوکلریت توسط اپراتور و بستن در پوش ارائه نمونه آغاز می شود . سپس دستگاه بکمک محلول هیپوکلریت که توسط محلول شستشو قدری رقیق شده کار را ادامه داده و نهایتاً با انجام یک شستشوی طولانی کار را به اتمام می رساند . این برنامه بمدت 7.2 دقیقه بطور می انجامد .

- OTHER MAINTENANCE PROGRANS – به مقاله تحت سر فصل خود در زیر این قسمت مراجعه شود .

- HELP این برنامه همواره در طول انجام توابع دیگر برنامه حفاظت و نگهداری قابل استفاده بوده و با تحریک آن ، با گشوده شدن یک پنجره اطلاعات کمکی را در اختیار شما قرار می دهد .

منوی این برنامه حاوی بخشهای زیر می باشد :

QC BATCH AND CONTROL RANGES – این برنامه جهت وارد نمودن شماره های BATCH جدید ، کدهای اطلاعاتی و CONTROL RANGE به دستگاه تدارک دیده شده .

MAINTENANCE AND TEOUBLE SHOUTING :

RENGENT LEBELS – جهت تنظیم سطوح مایعات در ظرف ( SALT BRIDGS) کالیبراسیون و محل شسشو می باشد .

MAINTENANCE SCHEDULE – این برنامه کارهای مختلفی را که در رابطه با نگهداری ABL 500 ضروری می باشند تشریح می نماید و همچنین فواصل زمانی که مرتباً می بایست دستگاه سرویس گردد و همچین زمان سرویس بعدی را نیز به اطلاع شما می رساند . چنانچه برنامه حفاظت و نگهداری در یک فاصله زمانی محدود دو بار انجام شود بر روی صفحه به شما اطلاع داده خواد شد .


تحقیق بررسی آناتومی خودمختاری (فیزیولوژی ورزشی)

تحقیق بررسی آناتومی خودمختاری (فیزیولوژی ورزشی) در 15 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 11 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15
تحقیق بررسی آناتومی خودمختاری (فیزیولوژی ورزشی)

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی آناتومی خودمختاری (فیزیولوژی ورزشی) در 15 صفحه ورد قابل ویرایش


آتونومی خودمختاری- هدفی مربوط به تخصصی شدن فیزیولوژی ورزش

موضوعات پیچیده مربوط به تخصصی نمودن مقررات خاص علوم ورزشی در تلاش‌های اخیری که به منظور پیشرفت فیزیولوژی حرکتی، ورزش های حرفه ای صورت گرفته، واضح است. سؤالات مربوط به اینکه چه کسی در آینده این مقررات را کنترل می کند باعث شده تا سازمان انجمن آمریکائی فیزیولوژیست های ورزشی (ASEP) تشکیل گردد، سازمانی متشکل از فیزیولوژیست هایی که هدف اصلی آنها حرفه ای کردن فیزیولوژی ورزش است. در بین مشکلات عنوان شده توسط اعضاء ASEP این موضوع مهم است که تنها فیزیولوژیست ها باید بر مسیر مورد نظر، نظارت کنند. نکته مهم در بحث های مستمر امروزی آن است که آیا کالج آمریکایی درمان مشکلات ورزشی(ACSM)- سازمانی منتخب، مختص علوم ورزشی و متشکل از حداقل 56 شغل (شامل فیزیولوژی ورزش)- به عنوان متخصص حق و توانایی نظارت بر توسعه فیزیولوژی ورزش را دارد. (در این زمینه باید به تلاش های مداوم و جدید ACSM برای پیشرفت ثبت تخصصی فیزیولوژیست های درمانی ورزش توجه نمود). این بحث ادامه می یابد و در اینجا متوقف نخواهد شد، اما این استدلال باید توسط هر فرد با هر گرایشی به بخش های تخصصی ورزشی، بررسی شود. اتونومی، توانایی متخصصان برای فعایت مستقل بر خودمختاری، یک عنصر اصلی برای دست یابی به موقعیت های تخصصی است.



ضوابط اخلاقیACSM

اصول و اهداف

مقدمه: این اصول برای کمک فردی و اشتراکی به اعضاء و افراد کالج منظور می شود تا سطح بالایی از رفتار اخلاقی را حفظ نمایند. این موارد قانون نیستند بلکه استانداردهایی هستند که توسط آنها یک فرد یا عضو می تواند تناسب رفتاری خود، ارتباط با همراهان، با اعضاء تخصص های مربوطه، با عموم مردم و نیز با تمامی افرادی که یک رابطه حرفه‌ای را ایجاد نموده اند، را مشخص نماید. هدف اصلی کالج، ایجاد ترویج دانش مربوط به تمامی جنبه های افراد شرکت کننده در تمرین می باشد البته با رعایت احترام نسبت به مقام انسانی آنها.

بخش1: اعضاء باید پی در پی کوشش کنند تا دانش و مهارت خود را بهبود بخشیده و امکان بهره مندی از دستاوردهای حرفه ای خود را برای هم قطارانشان فراهم نمایند.

بخش2: بایستی اعضاء استانداردهای علمی و حرفه ای بالایی را حفظ کنند و به طور عمدی با هر فردی که از این اصول تخطی می کند مشارکت نکنند.

بخش3: کالج موظف است تا از عموم افراد و خودش در مقابل اعضائی که در زمینه رفتار اخلاقی یا رقابت حرفه ای ضعف نشان داده اند، دفاع نمایند.

بخش4: آرمان های کالج حاکی از آن است که مسئولیت های هر فرد یا عضو نه تنها در قبال فردی توسعه می یابد بلکه در برابر اجتماع با هدف بهبود سلامت و رفاه فردی و اجتماعی نیز گسترش می یابد.

ادامه ضوابط اخلاقیACSM

حفظ ثبات مناسب در تخصص های تعیین شده

به هر فرد یا عضوی باید به طور قانونی مجوز داده شود، تائید شود و یا حتی توسط هر اداره دولتی کنترل شود تا در زمینه حرفه خود فعالیت نماید و باید قبل از آنکه آن اداره به عنوان شرط عضویت دائم کالج آن را بپذیرد در ثبات خود باقی بماند. چون ممکن است تنبیه انضباطی توسط کالج برای هر فرد اعمال شود، هر گونه اخراج، تعلیق، مجازات یا مصوبه دیگری توسط چنین اداره دولتی اجرا می گردد.

تشهیر (افشاء عمومی) وابستگی

به غیر از فعالیت اقتصادی، هر عضو یا فرد(FACSM) ممکن است وابستگی خود را در هر زمینه شفاهی یا مستند، با کالج افشاء کند، مشروط به اینکه به طور رایج صحت داشته باشد. در این بخش هیچکس نمی تواند کالج را مجبور به امضاء هر آنچه به افشاء موضوع می شود بکند، مگر اینکه این موضوع صراحتاً توسط کالج عنوان شود. افشاء وابستگی در ارتباط با فعالیت تجاری ممکن است صورت گیرد به شرط آنکه به روشی حرفه ای و مناسب انجام شود نه با روندی غلط، گمراه کننده و یا فریبنده و نیز پروانه فعالیت، دستیابی به تخصص یا وضعیت گواهی کا را به مخاطره نیندازد. از آنجایی که عضورت در ACSM به افراد اعطاء می شود، افشاء وابستگی و یا استفاده از ACSM نخستین به عنوان بخشی از نام تجاری، اشتراکی یا متحد نمی باشد.

بازگویی تخلف این مقوله ممکن است به عنوان تنبیه انضباطی تلقی گردد.

استفاده عمومی از مهارت های حرفه ای

افراد و اعضاء تشویق می شوند تا ورای موقعیت شغلی شان، هنگامی که فرصت ایجاب می کند مهرت حرفه ای خود را به معرض مشاوره بگذارند. در چنین موقعیتی، انتظار می‌رود تا کارشناس از جعل و حذف وقایع مربوطه، درگیری زیاده از حد بخشی از مهارت و مشکلات مربوط به ACSM در هنگام کار در زمینه یک ظرفیت انتسابی اجتناب کند.

نظم

ممکن است هر فرد یا عضو کالج به خاطر رفتار خود تأدیب یا اخراج شود که این امر به نظر هیأت امناء به خاطر مقام و موقعیت کالج مضر بوده و یا با اهداف کالج منافات دارد. ممکن است اخراج یک عضو با رأی مثبت دو- سوم اعضاء هیأت امناء حاضر در یک جلسه ماهانه یا خاص اعمال شده باشد و تنها بعد از آن عضو مذکور از مسئولیت‌های موجود در مقابل خود مطلع شده باشد و قبل از رأی هیأت امنا فرصتی برای تکذیب یا رد چنین مسئولیت هایی را نداشته باشد. تنبیه های انضباطی دیگر از جمله توبیخ، مجازات و انتقاد نیز توسط کمیته رفتار حرفه ای و اخلاقیات پیشنهاد می‌شود و به دنبال رأی مثبت دو- سوم اعضاء هیأت حاضر در جلسه یا توسط رأی مخفی ارسالی اعمال می شود، مشروط به اینکه اکثریت آراء با آن موافق باشند.

همانگونه که در فصل1 شرح داده شد، بدنه اصلی آگاهی در نظم علم ورزش، حرکت می باشد. علیرغم آگاهی های خاص شاه راه اصلی وضعیت حرفه ای برای هر گروه پیشه روی تدریجی آن را تضمین می کند: تشخیص بخش خاصی از آگاهی؛ شرط یک دوره آموزشی رسمی پایان تخصصی با یک مدرک آکادمیک؛ و تجربه دوره انترنی و نیز مرحله مطالعه سخت برای پشت سر گذاشتن امتحانات عملی و شناختی و اخذ گواهی یا مدرکی که صلاحیت کاری را تضمین نموده، منجر به استخدام تخصصی گشته و علوم مردم را از مشاغل جعلی مبرا سازد. هر چند این مرحله برای افراد علاقمند به تحصیل علوم ورزشی قابل دسترسی است، فقدان شناخت تخصصی متداول به فقدان مشاهده شده یک یا بیشتر از یک ناحیه هرم تخصصی مربوط می شود.

دو خصوصیت به جامانده طبق میزان اهمیت آن در سطح تقریباً پائین تری قرار می‌گیرند. سازمانی حرفه ای برای ارائه استانداردها، قوانین، ساختار و ابزار ارتباطی ضروری است (فص3). اغلب سازمان های متخصص به افرادی اختصاص می یابند که از طریق تمرین تخصص هایشان دوره زمانی را برای ارائه خدماتشان تعهد می کنند.

مطمئناً، سطوح مختلف صلاحیت بین افراد متخصص وجود دارد، بسیاری از آنها توسط قوانین ایالتی یا برنامه های تشخیص ملی تعیین می شوند و بسیاری نیز اختیاری هستند. چنین مواردی به سلامت و تخصص های صلاحیتی مربوط می شوند و در اکثر ایالات به کار تخصص های علوم ورزشی در یک محیط کلینیکی.

تعریف نقش

در تکامل تدریجی علوم ورزشی، ارزیابی کامل نقش ها و انتظارات متخصصینی که در زیرمجموعه های انضباطی مربوطه کار می کنند، اهمیت زیادی دارد. دانشجوی علوم ورزشی گزینه های زیادی برای تحصیل یک دوره لیسانس دارند (به منظور بحث در مورد فرصت های استخدامی به فصل5 توجه کنید). با وجود ذینفع بودن دانشجو، یک موضوع تا حدی گیج کننده برای کارفرمایان بعدی به وجود می آید. اکثر دوره های آموزشی روشی متداول و قدیمی را برای آموزش دانشجویان لیسانس برمی گزینند (هرم آموزشی). این مدل نشان می دهد که دانشجو باید در معرض عرصه وسیعی از دانش قرار بگیرد و عمق دانش فردی یا آموزش دوره تضمین شود. مدل هرمی ارائه بخش وسیعی از دانش را تائید می کند، اما دانشجویان لیسانس عمق کمی از دانش را فرامی‌گیرند، کارفرمایان آینده باید مشخص نمایند، چقدر آموزش مستمر بعد از استخدام نیاز است و چه کسانی این خدمات را فراهم می کنند.

موضوع تعیین نقش توسط گروهی ملی که سعی در پیشرفت راهنماهای درمانی یا بیانیه‌های عمومی داشتند لغو شد. مثلاً، آژانس تحقیق و سیاست های مراقبت های بهداشتی (AHCPR) باAACVPR قرارداد بست تا راهنماهای علمی درمان را برای توانبخشی قلبی توسعه دهد. اعضاء این گروه شامل برخی متخصصین محترم توانبخشی قلبی می شدند. نتیجه به دست آمده، نقطه عطفی برای برنامه های توانبخشی قلب در آینده بود و شاید متصدیان بیمه شخص ثالث را هشیار می کند تا این خدمات را برای مشتریان خود مهیا سازند. به هر حال، راهنماها قادر به تعیین مسئولیت های خاص تیم نیستند. بیانیه عمومی مؤسسه های بهداشت ملی(NIH) نیز چنین عمل می کنند. گرچه این دو مقاله دولتی پذیرفته شد، آنها به کوتاه بودن تعریف مسئولیت های خاص تیم مراقبت بهداشت جدید پی بردند.

مادامیکه کنترل کنندگان بهداشت و ارائه دهندگان مراقبت سلامت هر چه بیشتر جای خود را در جامعه باز کنند، پرداخت کنندگان شخص ثالث (یعنی متصدیان بیمه) به دنبال تخصص هایی برای ارائه خدمات هستند، افرادی که مؤثر و مقرون به صرفه باشند. ضمن نقش آفرینی فیزیولوژیست ورزشی در تیم ارائه خدمات بهداشتی، انعکاس صحیح آموزش و تجربیات این موقعیت برای تعاریف شغلی مهم خواهد بود. مطالعه تعریف جامع نقش برای فیزیولوژی ورزش و دیگر اصول علم ورزش در عرصه درمان (مثلاً، بیومکانیک های درمانی) تا کنون توسط هیچ سازمان ملی انجام نگرفته است.

نامی برای نظم

به مدت دو دهه، تخصص بین اصول مشخص شده علم ورزش به گرمی مورد بحث قرار گرفت(14). هر چند بحث در مورد معرفی صحیح نظم اخیراً کمتر شده است، هیچ نتیجه ای توسط سازمان های تخصصی ملی ارائه نشده است. مثلاً، در یک بحث منتشر شده، هیگینز برای آنچه به نظر می رسید با برنامه های ادبی مشابه باشد به نام های متناوبی توجه نمود. او نام“علم حرکت” را به عنوان توصیفی ترین نام برای نظمی که این اصول اشتراکی را در کنار هم قرار می دهند، پیشنهاد نمود، در حالی که کرچمر (Kertchmer) نام “علم ورزش و تمرین” را انتخاب نمود.