دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
در شرایطی که بیشتر خانههای شهری تبدیل به آپارتمانهای کوچک و به دور از فضاهای بازی شده است، حداقل کاری که میتوان برای تامین بهداشت جسمی و روحی کودکان و نوجوانان داشته باشیم، ایجاد فضای شادیبخش در مدرسه است.دانشآموزان چندین ساعت از روز را در مدرسه میگذرانند و اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود، به شاد زیستن فرزندان خود کمک کردهایم.شاداب سازی مدارس را باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جست و جو کرد. همچنین برای دستیابی به تحقق آرمانهای مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولی جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد شود.
براى این که سلامت جسمانى و روانى دانش آموزان، دانشآموزان، اطرافیان و خودمان حفظ شود، باید سعى کنیم با شناسایى عوامل مؤثر بر شادى، موجبات تقویت عوامل مثبت و تقلیل عوامل منفى مؤثر بر شادى را فراهم کنیم.از آن جا که شادى بزرگترها عامل مؤثر در شادى و نشاط دانش آموزان است و اولیا و مربیان غمگین نمى توانند فرزندان و دانشآموزانى شاد تربیت کنند، با ارائه نظام اعتقادى درست براى دستیابى به شادى، مى توان به افزایش شادى در میان افراد جامعه کمک کرد. به این ترتیب مردم مى توانند تغییرى مثبت در زندگى خود به وجود آورند، احساس پیشرفت و لذت در زندگى داشته باشند و به شادى دائمى دست یابند و فقط در این صورت است که مى توانند شادى را در وجود فرزندانشان نیز پرورش دهند.
سیراب نشدن فرزندان از محبت و عاطفه کافی، بی تعادلی روحی و روانی را بهدنبال دارد. ناآشنایی خانوادهها با روشهای مؤثر تعلیم و تربیت را میتوان با آموزش احساس مسئولیت در برابر خود، خانواده، واقع بینی همراه با نگرش مثبت، تقویت روحیه همکاری و کار گروهی، آموزش مهارتهای زندگی، تقویت مهارت ادراکی و..... به کمک تمامی دستاندرکاران محیط آموزش تا حدود زیادی حل کرد تا در نهایت محیطی شاداب و البته قانونمند ایجاد شود و فرزندانی مفید، هدفمند و کاربردی پرورش یابند. اینجانب … مدیر مجتمع …. در اقدام پژوهی ذیل قصد دارم به شاداب سازی فضای مجتمع و همچنین تحقق مدرسه زندگی در جهت پیشبرد اهداف تحول بنیادین آموزش و پرورش بپردازم.
مقدمه
مدارس، تامینکننده نیروی کیفی جامعهاند، نه فقط تامینکننده تعداد زیادی نیروی انسانی که بهعنوان تحصیل کرده، روانه جامعه میشوند. پس شناسایی و ایجاد زمینه برای رشد خصایل ممتاز بشری، اولین دغدغه دستاندرکاران تعلیم و تربیت در فعالیتهای علمی یا فرهنگی است که باید با تمام وجود، خود را وقف ایفای این وظیفه سنگین کنند.
نشاط و شادابی در مدرسه باعث رشد و تکامل همه ابعاد وجودی یک دانشآموز در بعد جسمانی، شناختی، عاطفی، اخلاقی و معنوی میشود. چنانچه یک بعد از این ابعاد دچار صدمه شود، یا مورد غفلت قرار گیرد، دانشآموز به تواناییها و شایستگیهای کامل دست نخواهد یافت.
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 87 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
مقدمه
دیدگاه های مختلفی در مورد شیوه مدیریت مدارس وجود دارد عده ای از مدیران مدارس ریشه بسیاری از مشکلات و راه حل های مدارس را در منابع مالی ، فیزیکی و بودجه آن می دانند این افراد بیشترین توجه خود را به ورودی های سیستم مدرسه معطوف داشته و عده ای دیگر اعلام می دارند که، اگرچه توجه به منابع موجود در ورودی های سیستم از اهمیت بالایی برخوردار است اما باید به فرایند سیستم توجه بیشتری معطوف داشت آن ها در فرایند سیستم به محتوی ، روش ها ، چگونگی تدریس ، نحوه ی مدیریت و ارزشیابی تأکید می نمایند . مدیریت کیفیت مدار که خود محصول مدیریت فرایند محور است تلاش می کند برنامهریزی استراتژیک را وارد رفتار روزانه مدارس کند در این روش که به مشارکت همه کارکنان تأکید می شود استفاده از روش ها، ابزار و مدلهای مناسبی برای تعالی بخشیدن به کیفیت وکار مدرسه به مدیران و کارکنان پیشنهاد می گردد و لازم است مدیران و کارکنان با آموزش این شیوه ها تغییرات عمده ای را در روشهای کاری خود به وجود آورده و برنامه ریزی مناسبی را برای مدرسه معمول واجرا نمایند .
در مجموعه ی حاضر ضمن تآکید به مدیریت فرایند محور و ارائه تعریفی از مدیریت کیفیت جامع ، راه کارهایی برای دستیابی به مدیریت کیفیت مدار و ملاک های ارزیابی آن ارائه شده است . از آنجا که یکی از مراحل اجرای طرح تعالی مدیریت کیفیت مدار، انجام فرایند خود ارزیابی میباشد، لذا به منظور سهولت، هماهنگی و دستیابی به نتایج مطلوبتر ضمن ارائهی تعریفی از محورهای اصلی مورد توجه در فرایند مدیریت کیفیت، معیارها، ملاک هاو مصداق های پیشنهادی جهت استفاده در فرایند ارزیابی و بهبود مستمر ارائه می گردد . از آن جا که هر نهاد یا سازمانی برای رشد و بهبود مستمر ، به یک الگو نیازمند است ، آموزش و پرورش نیز به عنوان یک نهاد عظیم و اثر گذار در جامعه از این مهم مستثنی نیست و ضرورت اجرای برنامه ای که بتواند مسیر تعالی مدیریت را تعریف ، تسهیل ، تسریع و دست یافتنی کند چند برابر می شود . بدین منظور برنامه ی (( تعالی مدیریت مدرسه )) با الهام از الگوی تعالی سازمانی به منظور اجرا در سراسر کشور طراحی و تولید گردید .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 37 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 539 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 107 |
هدف این مطالعه بررسی رابطه بین پیوند با مدرسه و حمایت تحصیلی در دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه بود. این پژوهش از نظر موضوع در حوزه تحقیقات آموزش و پرورش قرارمی گیرد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی -پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان دخترانه است.
برای بدست آوردن حجم نمونه در این تحقیق از فرمول کوکران استفاده شده است ، و حجم نمونه 160 نفر تعیین شد. در این تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است: پرسشنامه پیوند با مدرسه و پرسشنامه حمایت تحصیلی. اعتبار محتوای این پرسشنامه توسط استاد راهنما و تعدادی از مدیران مدارس شهر مورد تأیید قرار گرفته است و از اعتبار لازم برخوردار می باشد. دراین پژوهش جهت بررسی داده های آماری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون ها نشان میدهد حمایت تحصیلی دانش آموزان توانایی پیش بینی متغیر پیوند با مدرسه و همه مؤلفه های آن را دارا می باشد. در نتیجه فرضیه اصلی تحقیق عبارتست از: بین پیوند با مدرسه و حمایت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد ، که مورد تایید قرار می گیرد.
فهرست مطالب
فصل اول کلیات پژوهش
1-1- مقدمه. 2
1-2- بیان مسئله. 3
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش.... 4
1-4- اهداف پژوهش.... 5
1-4-1- هدف اصلی.. 5
1-4-2- اهداف فرعی.. 5
1-5- سوالات پژوهش.... 5
1-5-1- سوال اصلی.. 5
1-5-2- سوالات فرعی.. 6
1-6- فرضیات پژوهش.... 6
1-7- قلمرو پژوهش.... 6
1-7-1- قلمرو موضوعی.. 6
1-7-2- قلمرو زمانی.. 6
1-7-3- قلمرو مکانی.. 6
1-8- تعریف اصطلاحات پژوهش.... 6
فصل دوم ادبیات پژوهش
2-1- مقدمه. 11
2-2- پیوند با مدرسه. 11
2-2-1- تعریف مدرسه. 11
2-2-2- اهمیت بررسی پیوند با مدرسه. 11
2-2-3- تعاریف پیوند با مدرسه. 13
2-2-4- تئوری های پیوند با مدرسه. 13
2-2-4-1- تئوری کنترل اجتماعی.. 13
2-2-4-2- تئوری خود کنترلی.. 32
2-2-4-3- مدل رشد اجتماعی.. 39
2-2-5- سبک های پیوند با مدرسه. 41
2-2-6- نقش خانواده در پیوند با مدرسه. 43
2-3- حمایت تحصیلی.. 46
2-3-1- تعاریف... 46
2-3-2- نظریات حمایت تحصیلی.. 46
2-3-3- شخصیت معلم ویژگی های معلم و فشارهای روانی معلم.. 47
2-3-4- امنیت عاطفی معلم.. 48
2-3-5- نگرش های معلم.. 49
2-3-6- سبک های معلم.. 50
2-3-7- ارزش صحبت کردن معلم.. 51
2-3-8- فشارهای روانی معلم.. 52
2-3-9- نفش خانواده در حمایت تحصیلی فرزندان.. 53
2-4- پیشینه تحقیق.. 58
2-4-1- پژوهش های خارجی.. 58
2-4-2- پژوهش های داخلی.. 58
فصل سوم روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه. 65
3-2- روش پژوهش.... 65
3-3 جامعه آماری.. 66
3-4- نمونه آماری.. 66
3-5- ابزار جمع آوری اطلاعات... 67
3-6- روایی و پایایی پرسشنامه. 68
3-6-1- تعیین اعتبار( روایی)پرسشنامه. 68
3-6-2- تعیین پایایی( قابلیت اعتماد)پرسشنامه. 68
3-7- تجزیه و تحلیل آماری.. 70
فصل چهارمتجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
4-1- یافتههای توصیفی پیرامون نمونه تحقیق.. 72
4-2- تحلیل توصیفی و استنباطی فرضیه های تحقیق.. 74
فصل پنجم ارائه نتایج و پیشنهادات تحقیق
5-1- مقدمه. 86
5-2- نتایج توصیفی.. 86
5-3- نتایج استنباطی ( نقد و بررسی فرضیات)86
5-3-1- فرضیه های فرعی.. 87
5-4- پیشنهادات... 88
5-4-1- پیشنهادات برای سازمان :88
5-4-2- پیشنهادات برای تحقیقات آتی.. 90
5-5- محدودیت های پژوهش.... 90
منابع.. 91
منابع فارسی.. 91
منابع لاتین.. 91
فهرست اشکال
شکل 4-1: نمونه تحقیق براساس مقطع تحصیلی.. 72
شکل 4-2: نمونه تحقیق براساس شغل پدر73
شکل4-3: بررسی نمونه به تفکیک شغل مادر74
فهرست جداول
جدول 4-1: نمونه تحقیق به تفکیک مقطع تحصیلی.. 72
جدول 4-2: نمونه تحقیق به تفکیک شغل پدر73
جدول 4-3: نمونه تحقیق به تفکیک شغل مادر73
جدول 4-4 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش.... 74
جدول 4-5ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 75
جدول 4-6 خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی.. 76
جدول 4-7 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش.... 76
جدول 4-8ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 77
جدول 4-9خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی معلم.. 78
جدول 4-10 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش.... 78
جدول 4-11ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 79
جدول 4-12خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی پدر80
جدول 4-13 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش.... 80
جدول 4-14ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 81
جدول 4-15خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی مادر82
جدول 4-17ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 83
جدول 4-18خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی همسالان.. 84
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 30 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
نقش مدیران در پیوند خانواده ، مدرسه و جامعه در ابعاد مسایل دینی ، اجتماعی و اقتصادی
هدف این مقاله
بررسی فرایندی متغیرهای موثر در (( پیوند )) خانواده ، مدرسه و جامعه در (( حوزه ی مسایل دینی ، اجتماعی و اقتصادی )) وپیش نهاد راه کارهای بهبود عملکرد مدیران در مدیریت آموزشگاهی است.
هنرمدیریت آموزشگاهی تمهید شرایط عمومی و اختصاصی توسعه ی فراگیر و متعادل فرایند آموزشی و پرورشی در مدرسه است .
دانش آموزان به عنوان دروندادی انسانی ، امانت های مهم و پیوسته در تغییرند . و در تعامل با کانون خانواده و نهاد مدرسه و جامعه تاثیر پذیر و به نوبه ی خود بسیار تاثیر گذارند . لذا رشد و تکامل متعادل و متناسب خانواده ها ، مدرسه و جامعه در ابعاد مسایل دینی ، اجتماعی و اقتصادی از عمده ترین اهداف آموزش و پرورش است و از آرمان های ( ظاهراً ) دست نیافته ( یا چندان دست نیافته ) ی جامعه است . هدف والایی که علت ناکامی در دست یابی به آن را می باید در نوع مدیریت ها در سطوح مختلف آموزش و پرورش بلکه نوع مدیریت و عملکرد نظام های مدیریت اجتماعی در نهاد کشور جست و جو کرد .
لذا ،مناسب است تا مدیران در طراحی های اجرایی خود با در نظر گرفتن مطالبات اجتماعی خانواده ، دین و جامعه و با قبول اصل تغییر در مدیریت ( با توجه به روند تغییرات فزاینده در مناسبات اجتماعی ، دینی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه ) به منظور بهبود و بهسازی فرایند تعلیم و تربیت به تغییرات موثر در سازمان فکری خود مبادرت ورزند . تغییری که در نهایت منجر به ایجاد تحول در (( شخصیت و هویت سازمان )) شده ، رفتار و عملکرد آنان را بهبود می بخشد . و به نوبه ی خود زمینه های تغییر و تحول بنیـادین را در رفتار و عملکرد دانش آموزان و در نتیجه شرایط رشدمتعادل و شتابنده ی جامعه فراهم سازد.
خانواده و مدرسه تبلور جامعه و جامعه آیینه ی تمام نمای نهاد خانواده و مدرسه است . جامعه همچون موجودی زنده پیوسته در حال تغییر است . و روند توسعه ی جامعه ی جهانی و در مقیاسی کوچک ، جامعه ی ایرانی نیز از لحاظ تکنیک و صنعت به سرعت رو به رشد است. و متاسفانه به نظر می رسد درکنار تحولات پرشتاب اقتصادی و صنعتی در جامعه ، دست یابی به رشد متعادل فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی در محاق توسعه ای لجام گسیخته قرارگرفته است .
ذکر این نکته اهمیت دارد که : هرگونه بررسی و تحلیل یک بعدی فرایندهای اجتماعی –انسانی ضمن آن که می تواند مفید و ثمر بخش باشد ، نمی تواند مبنای مدیرت موثر و الگوی عمل قرار گیرد .
موضوع (( پیوند خانواده ، مدرسه و جامعه )) در ابعاد مسایل دینی ، اجتماعی و اقتصادی موضوعی چند ضلعی است و ضرورت دارد با نگاهی فرایند محور و کاملاً تخصصی در ابعاد دینی ، اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی و تحلیل همه جانبه قرارگیرد . کاری که از دیرباز کارشناسان خبره به آن پرداخته اند واز عهده ی این مقاله کوتاه خارج است .
همان گونه که اشاره شد ، رابطه ی موجود میان خانواده ، مدرسه و جامعه رابطه ای گسترده ، پیچیده ، متعامل ، متقابل و تاثیر گذار است . لذا ، رشد نامتوازن یا انحراف از معیار هریک از نهادهای یادشه می تواند در تعادل یا عدم تعادل دیگری تاثیر گذار باشد . بدیهی است در این روابط هرقدر تعامل متعادل تر باشد ، روند توسعه ی متوازن ومتعادل و دست یابی به اهداف دینی ریا، اجتماعی و اقتصادی دست یافتنی تر خواهد بود .
باید یادآور شد : امروزه مدیریت یک علم و مدیریت آموزشگاهی به دلیل پیچیدگی انسان و روابط انسانی مدیریتی پیچیده ، مهم و حساس است . مدیران آگاه با شناختی وسیع ، عمیق و روشن از حوزه ی مدیریتی خود به بررسی وضعیت جاری و نیازهای برآورده نشده پرداخته ، با طرحی آرمانی و برنامه ای واقعیت مبنا به اصلاح تدریجی امور مبادرت می ورزد .
چنین مدیرانی فقط به روش های شناخته شده و هرچند کارآمد گذشته بسنده نکرده به مهندسی و معماری ساز و کارهای نوین می پردازند . زیرا به خوبی آگاهند که : " اگر همواره ، مانند گذشته بیندیشد ، همیشه همان چیزهایی را به دست می آورد که تا به حال کسب کرده است ." ( فصل نامه مدیران، شماره اول اردیبهشت 86 ، ناحیه یک رشت ) لذا ، رسالت مدیران در دست یابی به چنین آرمانی ، کشف راهکارهای نوین و اثربخش به هدف تقویت و توسعه ی ارکان خانواده ، مدرسه و جامعه است.
خلاقیت می تواند کاربرد جدید اصول و مفاهیم شناخته شده ای باشد که با روشی نو تکمیل و گسترش می یابد . بنا براین مدیرمی تواند با نگاهی نقادانه و تعمیم داده ها به معیاری منطقی دست یابد ، معیاری که بتواند به گونه ای مبنای مناسبی برای بهبود عملکرد واقع شود .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
روشهاى مربیان در مدرسه بهمنظور ایجاد خلاقیت
دیدگاه مربیان
ساختار کلاس درس
حقّ انتخاب
محدودیتها و استانداردها
تجارب ویژه
فلسفهٔ کلی آموزش
استراتژی روزانهٔ تدریس
برانگیختن استعدادهای برانگیخته نشده
القاء تدریجی عادات خلاقیت
چنانچه اغلب پدران و مادران کودکان مدرسه تشخیص مىدهند، مربیان تأثیر بسیار زیادى نه تنها بر موفقیت تحصیلى کودک که بر روش کودک در قبال مدرسه و بهطور کلى بر یادگیرى دارند.
به همین نحو، مربیان توانائى تضعیف حس کنجکاوى طبیعى کودکان را داشته و مىتوانند انگیزهٔ آنان را از میان ببرند، حس احترام به خود را در کودکان سرکوب کنند و مانع از خلاقیت آنان گردند. در بعضى جهات، مربیان خیلى خوب (یا خیلى بد) مىتوانند نفوذى بسیار قوىتر از پدر و مادران بر روى کودکان داشته باشند.
چرا مربیان چنین قدرتى دارند؟ زیرا آنان فرصتهائى بیش از پدران و مادران براى برانگیختن و یا تضعیف خلاقیت در اختیار دارند. اغلب کودکان در عرض هفته، زمان بیشترى را با مربیان خود مىگذرانند تا با پدران و مادران خود. مربیان بنابر ضرورت شغلى خود مستقیماً مىتوانند کودکان را مورد ارزیابى قرار دهند و از آنجائى که کودکان مشتاقانه به پیشرفت خود علاقهمند هستند، مربیان مىتوانند به نوعى صداى الهى تبدیل شوند.
آیا مربیان حقیقتاً مىتوانند خلاقیت را آموزش دهند؟ مربیان مطمئناً قادر به آموزش قلمرو مهارتها یعنى مهارتهاى علمى و فنى در قلمروهاى خاص مانند سخنوری، ریاضیات و یا هنر مىباشند. در حقیقت اغلب مردم این کار را جزئى از شغل مربیان مىدانند. مربیان تا حدى مىتوانند مهارتهاى خلاقیت مانند روشهاى تفکر دربارهٔ مسائل و قوانین علمى براى تدبیر راههاى جدید نگرش به مسائل را هم آموزش دهند. چنین مهارتهائى را مىتوان مستقیماً آموزش داد اما بهترین روش انتقال، طرق نمونه بودن خود مربى است.
اما در مورد جزء دیگر خلاقیت یعنى انگیزهٔ درونى چطور؟ آموزش مستقیم انگیزهٔ درونی، غیرممکن است و نمىتوان به کودکان گفت انگیزهٔ درونى داشته باشند. ولى مربیان مىتوانند با بیان آزادانهٔ احساس خود از قبیل کنجکاوی، علاقه، شادى و احساس شخصى مبارزهطلبی، نمونهاى براى کودکان باشند. مهمترین راه براى ترغیب انگیزهٔ درونى در مدرسه، تشکیل کلاس درسى است که محیطى عارى از فشارهاى خارجى که مخرب چنین انگیزهاى است داشته باشد.
پس در واقع، مربیان نمىتوانند بیش از پدران و مادران خلاقیت را به کودکان بیاموزند. اما مىتوانند خلاقیت را رواج داده، پرورش دهند و موجب رشد آن گردند.
دیدگاه مربیان
مهمترین راهى که مربیان از آن طریق قادر هستند خلاقیت را در کودکان ترغیب نمایند حمایت از انگیزهٔ درونى آنان است. همهٔ کودکان، قلمرو مهارتها را در مدرسه فرا مىگیرند (بعضى بهتر از دیگران). اغلب آنان از طریق تماس با نمونههاى تفکر خلاق مىتوانند مهارتهاى خلاقیت را بهدست آورند. اما تعداد کمى از کودکان مدرسه را در حالى ترک مىنمایند که انگیزهٔ درونى آنها دستنخورده باقىمانده است.
انگیزهٔ درونى هنگامى رشد مىکند که مربیان معتقد به دادن استقلال نسبى به کودکان در کلاس درس باشند. اما این سؤال مطرح است که چه نوع مربیانى بیشتر از دیگران قادر هستند کلاس درسى که در جهت استقلال عمل کند تشکیل دهند؟ پاسخ این است که مربیانى موفقتر هستند که کامل نبودن خود را قبول داشته باشند و براى کودکان احترام عمیق قائل باشند. با این روش، حتى مربیان کودکان بسیار خردسال مىتوانند به آنان کمک کنند در یادگیری، همکارى واقعى بنمایند.
فلسفهٔ کلى آموزش
عناصر اصلى فلسفهٔ آموزش، که موجب ترغیب خلاقیت در کودکان مىگردد، عبارت است از:
- یادگیری، بسیار مهم و تفریحى است.
- کودکان بهعنوان افراد منحصر به فرد قابل احترام و محبت هستند.
- کودکان باید یادگیرندهٔ فعال باشند. باید آنان را ترغیب کرد که علایق، تجارب، ایدهها و وسایل خود را به کلاس درس بیاورند. باید به کودکان اجازه داده شود که دربارهٔ هدفهاى کار روزانهٔ خود با مربیان بحث نمایند و به آنان استقلال کارى داده شود تا تصمیم بگیرند چگونه آن هدفها را به انجام برسانند.
- کودکان باید در کلاس درس خود، احساس آسایش و تشویق کنند. همچنین تنش و فشار نباید وجود داشته باشد.
- کودکان باید داراى حس مالکیت و غرور دربارهٔ کلاس درس خود باشند. آنان باید در سر و سامان دادن کلاس و نگهدارى آن دخالت داشته باشند. باید تشویق شوند وسایلى را از منزل به کلاس بیاورند (حتى ”آشغال“) و از آنها در فعالیتهاى آموزشى استفاده کنند. مربیان باید بگویند ”این کلاس درس من نیست. این کلاس درس ماست!“
- مربیان منبع اطلاعات و هدایت هستند نه افراد پلیس یا گروهبانهاى مشق نظامى دهنده و یا خدا. کودکان باید براى مربیان احترام قائل شوند اما در حضور آنان نیز، احساس راحتى نمایند.
- مربیان باهوش هستند اما کامل نیستند.
- کودکان باید براى بحث بىپرده و دربارهٔ مسائل با مربى یا همکلاسىهاى خود، احساس آزادى نمایند. این کلاس درس براى همه است و براى حفظ آرامش آن شریک هستند.
- تجارب یادگیرى باید حتىالامکان به تجارب دنیاى واقعى کودکان نزدیک باشد. کودکان باید در کلاس قدرت و مسئولیت داشته باشند.