دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 10
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
مبانی نظری و پیشینه تحقیق بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

تعریف بازاریابی

از نظر کاتلر، برجسته ترین صاحب نظر علم بازاریابی، بازاریابی فرآیندی مدیریتی-اجتماعی است که بوسیله آن افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تامین نیازها و خواسته های خود اقدام می کنند.

تعریف فوق در برگیرنده هفت اصطلاح مهم می باشد که عبارتند از : نیاز، خواسته، تقاضا، کالا، مبادله، معامله و بازار است. موارد فوق مفاهیم اساسی بازاریابی هستند که هر یک را بطور مختصر شرح می دهیم.

نیاز: بیان کننده حالت محرومیت احساس شده در فرد است. به عبارت دیگر احساس محرومیت، همان نیاز است.

خواسته: شکلی است که نیازهای انسان تحت تاثیر فرهنگ و شخصیت انفرادی به خود می گیرد، به عبارت دیگر خواسته انسانی شکلی از نیاز انسان است که بر طبق فرهنگ و شخصیت فردی، تغییر شکل می دهد.

تقاضا: چون افراد دارای خواسته هایی نامحدود و منابع محدودی هستند لذا کالاهایی را برای مصرف انتخاب می کنند که در ازای وجوه پرداختی، حداکثر رضایت را برای خودشان بدست آورند. خواسته ای که با قدرت خرید همراه باشد تبدیل به تقاضا می گردد.

کالا یا محصول: محصول عبارت است از چیزی که قادر به ارضای یک خواسته باشد به عبارت دیگر هر چیزی که بتوان برای جلب توجه، بدست آوردن، استفاده یا مصرف به بازار عرضه کرد بطوری که توانایی تامین یک خواسته یا نیاز را داشته باشد کالا تلقی می شود.

مبادله: مبادله عبارتست از دریافت چیزی مطلوب از کسی دیگر، در مقابل ما به ازایی به او. در حقیقت بازاریابی وقتی تحقق می بابد که مردم برای تامین نیازها و خواسته های خود تصمیم به مبادله بگیرند. مبادله هسته مرکزی بازاریابی است و برای تحقق آن، 5 شرط زیر لازم است:

1. حداقل دو طرف باید با یکدیگر مشارکت داشته باشند.

2. هر طرف باید چیزی با ارزشی برای مبادله با دیگری در اختیار داشته باشد.

3. هر طرف باید علاقمند به مبادله با طرف دیگر باشد.

4. هر طرف باید در رد و قبول پیشنهاد طرف دیگر آزادی کامل داشته باشد.

5. هر طرف باید دارای توانایی لازم برای مراوده و تحویل باشد.

بازار: به مجموعه ای از خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا، بازار اطلاق می شود. بنابراین روشن است که یک بازار می تواند حول محور کالا، خدمت و یا هر چیز با ارزش دیگری تشکیل شود.

تعریف مدیریت بازاریابی : مدیریت بازاریابی همان مدیریت تقاضاست. زیرا برای نیل به اهداف شرکت مدیریت بازاریابی می کوشد به طریقی سطح، زمانبندی و ماهیت تقاضا را تحت تاثیر قراردهد، بنابراین می توان گفت مدیریت بازاریابی به عنوان تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، اجرا و کنترل برنامه هایی تعریف می شود که برای نیل به اهداف سازمانی تهیه می گردند؛ بر نامه های با هدف ایجاد و حفظ مبادلات سودمند با خریداران.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق آمیخته بازاریابی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق آمیخته بازاریابی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 25
فرمت فایل doc
حجم فایل 106 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 65
مبانی نظری و پیشینه تحقیق آمیخته بازاریابی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

آمیخته بازاریابی

در دنیای رقابتی امروز، سازمان‌ها به منظور بقای خود نیاز به استفاده از فنون بازاریابی و نیز تحقیقات تخصصی بازاریابی دارند. بررسی‌ها نشان داده است که ناموفق بودن شرکت‌ها از ناتوانی آن‌ها در بهره گیری از فنون بازاریابی نشأت می‌گیرد. این شرکت‌ها تحولات بازار و تغییرات الگوی مصرف مشتریان را نادیده می‌گرفتند و به جای روی آوردن به بازاریابی پیشرفته، به فروش می‌پرداختند و کسب سود بیشتر را بر رضایت مشتریان ترجیح می‌دادند. بازاریابی در عین حال یک جنگ است منتهی نه جنگ با اسلحه و یا تفنگ بلکه چنانکه آلبرت امری[1] در این رابطه می‌گوید: "بازاریابی یک جنگ متمدنانه است که در اغلب این نبردها، شرکت‌ها و سازمان‌هایی موفق می‌شوند که از کلمات، ایده‌ها و نظم فکری مطلوب‌تری استفاده می‌نمایند، به عبارت دیگر دارای مدیریت بازاریابی به روز و منسجمی باشند تا بتوانند در مبارزه با صحنه های رقابت گام بردارند (کنستانتین، 2012).

در این رابطه کاتلر[2] اعتقاد دارد که اکثر شرکت‌ها توجه زیادی به کاهش هزینه می‌کنند در حالی که عدم صرف هزینه های بازاریابی، هزینه های بیشتری را ایجاد می‌کند (کاتلر، 1379). مدیریت بازاریابی یکی از بخش‌های مدیریت کلان سازمان است که با نگرش سیستمی به اجزای سازمان، روابط بین آن‌ها، نحوه تأثیر گذاری بر یکدیگر و ارتباط داخلی آن‌ها به صورت یک نظام یکپارچه و جامع، عوامل مؤثر را مورد بررسی قرار داده و مورد تحلیل قرار می‌دهد. به عبارت ساده تر در این فرآیند با انجام " تحقیقات بازاریابی" مطالعه و بررسی دقیق بر روی عوامل درونی و بیرونی سازمان و محصول مورد مطالعه قرار می‌گیرد. همچنین با بررسی و تحلیل عوامل درون سازمانی و مرتبط با محصول، از جنبه های گوناگون مدیریتی، مالی، کیفی محصول و بازاریابی که تأثیر گذار و تعیین کننده می‌باشند، تلاش می‌گردد تا مقایسه ای مناسب بین این عوامل صورت گرفته و بالطبع مناسب‌ترین استراتژی‌ها و راهکارهای عملی مورد بررسی قرار گرفته و در راستای پیشبرد اهداف سازمان پیشنهاد گردد.

بازاریابی یعنی جستجو برای یافتن مناسب‌ترین بازار و بخش‌هایی که سازمان می‌تواند در آنجا به صورت مفیدتر و مؤثرتر حضور یابد و پاسخگوی نیازها و خواسته‌های مردم باشد. به عبارت دیگر بازاریابی تلاش آگاهانه است برای تخصیص بهینه منابع و ایجاد نوعی تخصیص در بازار (روستا و همکاران، 1390). بازاریابی عبارت است از فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته‌ها از طریق فرایند مبادله (کاتلر ، آرمسترانگ،1390). بازاریابی به مجموعه ای از فعالیت‌های بازرگانی گفته می‌شود که جریان کالاها یا خدمات را از تولید تا مصرف کننده نهایی هدایت می‌کند.

بازاریابی علم جوانی است که سابقه پیدایش آن از قرن بیستم میلادی است (مهرانی ، حسینی کیا، 1391). یک بازاریاب بدون داشتن درک صحیح از اینکه مشتری چه کسی است؟ چرا، چه وقت، کجا و چگونه خرید کند؟ به خطا می‌رود و ویژگی‌هایی که به واسطه آن گروهی از مشتریان ارزش را درک می‌کنند ممکن است از نظر گروهی دیگر از مشتریان، اصلاً مهم نباشد (موریس، 2011). امروزه شرکت‌ها در تلاشند تا با استعانت از دو عامل " رضایتمندی مشتری" و " فروش و سودآوری بیشتر" با تکیه بر تحقیقات بازار و درک نیازهای مشتری در دنیای مملو از رقابت کنونی به حیات خود ادامه دهند. در این راستا یکی از راه‌های نائل آمدن به اهداف فوق بررسی و تجزیه و تحلیل مفهوم آمیخته بازاریابی در هر کسب و کاری می‌باشد (علی میرزایی، 13 ش 91).

عناصر آمیخته بازاریابی مجموعه های از متغیرهای بازاریابی قابل کنترل است که شرکت آن‌ها را برای نیل به اهداف بازاریابی در بازار هدف و برای ایجاد واکنش مورد نیاز خود ترکیب می‌کند. این ترکیب شامل هر نوع اقدامی است که شرکت بتواند برای کالای خود و به منظور تحت تأثیر قرار دادن تقاضا، انجام دهد. معمولاً این عناصر را تحت عنوان (4p) می‌شناسند که عبارتند از محصول[3]، قیمت[4]، توزیع[5] و ترفیع[6].

مفهوم آمیخته بازاریابی برای اولین بار در دهه 1950 به وسیله نیل بوردن معرفی شد و به 4p معروف گشت. آمیخته بازاریابی بر مدل‌ها و روش‌های سنتی مدیریت بازار مانند روش کارکردگرای پویای آلدرسون در کنار سایر روش‌های سیستمی و نیز تئوری پارامتر که توسط دانشگاه کپنهاگ در اروپا توسعه یافت، غلبه کرد و روش‌های جدید مانند دیدگاه محصولی، دیدگاه وظیفه ای و دیدگاه جغرافیایی نیز با چنین سرنوشتی مواجه شدند. تنها تعداد کمی از این مدل‌ها توانسته‌اند بقای خود را در مقابل 4p حفظ کنند (گرانروس، 2009). آمیخته بازار عبارت است از مجموعه ای از ابزارهای مداخله در بازار که به صورت وابسته به هم عمل می‌کنند؛ به طوری که تأثیر لازم یا مورد نظر را در بازار می‌گذارند (محب علی، 1391).

آمیخته بازاریابی نمایان گر فعالیت‌های اساسی مدیران بازاریابی است. پس از انتخاب یک بازار هدف، مدیران بازاریابی باید یک برنامه سیستماتیک برای فروش به مشتریان و ایجاد روابط بلندمدت تدوین کنند (دلوین، 2007). برنامه بازاریابی از تصمیماتی راجع به محصول، قیمت، ترفیع و توزیع تشکیل می‌شود. این‌ها مهم‌ترین نوع بخش‌هایی هستند که مدیران بازاریابی برای رسیدن به اهداف فروش و سودآوری، منابع شرکت را به آن‌ها تخصیص می‌دهند (گلد اسمیت، 2009).



[1] Albert emery

[2] Philip kotler

[3] Product

[4] price

[5] place

[6] promotion


مبانی نظری و پیشینه تحقیق روش های سنجش رضایت مشتری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق روش های سنجش رضایت مشتری
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 20
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30
مبانی نظری و پیشینه تحقیق روش های سنجش رضایت مشتری

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

روش­های سنجش رضایت مشتری

به منظور سنجش رضایت مشتری می­توان از مدل­های مختلفی استفاده نمود بر اساس نوعی تقسیم بندی که مورد توافق سباستین پافرات[1] و همکارانش، توپر و هامبورگ رودولف[2] (1995) است مدل­های سنجش به دو نوع عینی و ذهنی تقسیم بندی می­شوند.

مدل­های عینی بر اساس این ایده می­باشند که رضایت مشتری از طریق شاخص­هایی که به شدت با رضایت مشتری همبستگی دارند، قابل سنجش است و این شاخص­ها عقاید شخصی مشتریان نیستند. رضایت مشتری منجر به وفاداری مشتری می­شود و نارضایتی مشتری منجر به از دست دادن مشتری می­گردد. با توجه به این توجیه مدل­های عینی شاخص­هایی از قبیل سهم بازار، تعداد شکایات، سود سالانه و .... را مد نظر قرار می­دهند.اعتبار این مدل­ها تردید برانگیز است. برای مثال مقدار فروش یک محصول شرکت نمی­تواند به عنوان رضایتمندی مشتری تفسیر شود اما این عامل به عنوان یکی از شاخص­های عینی در نظر گرفته می­شوند.

بهترین شاخص­های دارای اعتبار مدل­های عینی، ممکن است نرخ نوسانات مشتری یا نرخ خرید مجدد مشتریان باشند. اما حتی این شاخص­ها به وسیله محرک­های دیگری مثل فعالیت رقبا تحت تأثیر قرار می­گیرند (ویلالبس ، 2000).

روش­های غیر قابل کامپیوتری شدن (روش­های حادثه مدار)

روش­های غیر قابل کامپیوتری شدن فقط توسط انسان پردازش می­شوند. در این رابطه فعالیت­هایی مثل تجزیه و تحلیل، مشاهده و نتیجه گیری نمی­توانند به وسیله کامپیوتر اجرا شوند.

هرچند کامپیوتر به عنوان ابزاری مناسب می­تواند مورد استفاده قرار گیرد ولی بعضی از فعالیت­های که انسان قادر به انجام آن است را نمی­تواند انجام دهد.

اصل این روش­ها بر کشف سطح رضایت مشتریان از طریق تجارب مشتریان در رابطه با محصولات و خدمات شرکت است. این تجارب مشتری به زمان " رویارویی با واقعیت " هرگونه تماس بین کارکنان و مشتریان یک سازمان هستند که شامل هر نوع تماس معمول و غیر معمول، شخصی یا غیر شخصی، مشتریان با شرکت می­باشند. اساس روش حادثه مدار شناسایی هویت و " نقشه کلی"[1] است. این روش­های کیفی هستند که به وسیله استایوس[2] (1986) به عنوان تجزیه و تحلیل نقطه تماس بررسی شدند. این تجزیه و تحلیل به وسیله سه گام صورت می­گیرد و هدف آن شناسایی و ارزیابی " رویارویی با واقعیت­ها " است. هریک از روش­های فوق در ادامه تشریح شده است (دلخواه ، 1382).

2-13-1-1 " نقشه کلی " و شناسایی تماس­های مشتری

اولین گام شناسایی تماس­هایی است که مشتری با شرکت دارد. برای همین روش " نقشه کلی" اجرا می­شود. این روش به وسیله شوستک (1993) ایجاد شد و کل فرایندهای تجاری را تجزیه و تحلیل میکند.

روش " نقشه کلی " تشریح گام­هایی است که فرایند را شامل می­شود. برای مثال وقتی هزینه درمانی یک مشتری پرداخت می­گردد، فرایند " نقشه کلی " " پرداخت هزینه " بدین صورت است:

1. چک کردن مدارک درمانی و در تعهد بودن هزینه درمانی

2. تأیید پوشش بیمه­ای بیمار

3. چک کردن سقف هزینه­های استفاده شده از قبل

4. محاسبه هزینه

5. صدور حواله خسارت درمانی

6. صدور چک

سپس فعالیت­های مجرد به این دو تقسیم خواهند شد که اولا تماس­های مشتریان کجا اتفاق می­افتد و ثانیا در چه جایی هیچ تماسی با مشتریان اتفاق نمی­افتد. " نقشه کلی " باید بدون درگیر شدن مشتریان و فقط در تیمی متشکل از کارکنان شناسایی شود.

گام دوم تجزیه و تحلیل اتفاقاتی که در ان تماس­ها رخ داده است یا بررسی اینکه چگونه مشتریان آن فعالیت­ها را تجربه کرده اند، می­باشد. در این رابطه باید بین فعالیت­های معمول و غیر معمول یا مهم تمایز قائل شد (دلخواه ، 1382).



[1] .blueprint

[2] .stauss



[1] .Sebastian paffrath

[2] .Topper & hamburg rudolf


مبانی نظری و پیشینه تحقیق سواد مالی و رفاه مالی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سواد مالی و رفاه مالی
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 10
فرمت فایل doc
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41
مبانی نظری و پیشینه تحقیق سواد مالی و رفاه مالی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

وضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

سواد مالی و رفاه مالی

در خصوص سواد مالی تعارف مختلفی ارائه شده که در ادامه به برخی از آنها پرداخته شده است.

سواد مالی عبارت است از توانایی قضاوت آگاهانه و تصمیم گیری موثر در خصوص استفاده از منابع پولی و مدیریت آن (بنیاد مالی تحقیقات آموزش بریتانیا[1]).

در تعریفی دیگر سواد مالی به عنوان ترکیب درک مصرف کنندگان و سرمایه گذاران از تولیدات مالی و توانایی و اطمینان در پذیرش ریسک های مالی، انتخاب آگاهانه، شناخت مسیر در گرفتن کمک و مبادرت به اقدامات موثر در جهت بهبود و سلامت مالی تعریف شده است (سازمان توسعه و همکاری اقتصادی).

سواد مالی توانایی افراد در کسب اطلاعات، تجزیه و تحلیل و مدیریت وضعیت مالی شخصی شان است به گونه ای که رفاه مالی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. این مفهوم نمایانگر توانایی جمع آوری اطلاعات مربوط به شکلی است که متمایز کننده گزینه های متفاوت مالی باشد، همچنین بحث در خصوص موضوعات و مسائل مالی و پولی و برنامه ریزی و پاسخگویی به رویدادهای موثر بر تصمیمات مالی روزمره که در اقتصاد عمومی رخ می دهد نیز در قالب این تعریف می باشد.

از نظر هاستون[2] (2010) سواد مالی شامل آگاهی از دانش و همچنین به کارگیری مسائل مالی در زندگی کاری و شخصی می باشد. به عبارت دیگر هاستون سواد مالی را دانش استفاده از آگاهی ها و ابزارهای مالی می داند.

جاکوب و همکاران[3] (2000) آگاهی مالی شخصی را دانش مفاهیم و مهارت های مدیریت مالی شخصی دانسته اند. از نظر آنها واژه مالی به دامنه وسیعی از فعالیت های روزمره زندگی که با پول در ارتباط است اطلاق می گردد که از فعالیت هایی چون کنترل دسته چک تا مدیریت کارت اعتباری، آماده سازی بودجه، خرید بیمه یا سرمایه گذاری را در بر می گیرد. آگاهی به معنی دانستن شرایط، شیوه ها، قوانین، حقوق، هنجارهای اجتماعی و دیدگاه های لازم برای درک و انجام این وظایف مالی حیاتی می باشد. این نویسندگان می گویند آگاهی مالی توانایی خواندن و بکارگیری مهارت های ریاضی را نیز در بر می گیرد. توانایی هایی که برای داشتن انتخاب های مالی مناسب ضروری هستند. همچنین از نظر آنها آگاهی مالی شامل دانش و مهارت های مالی شخصی است که توانایی درک شرایط و مفاهیم مالی و تبدیل آن دانش به یک رفتار را نیز در بر می گیرد. این عنوانین عبارتند از مفاهیم پس انداز، کسب سود، بودجه گذاری یا تخصیص بودجه، خرید بیمه نامه، مدیریت اعتبارات و قرض ها و چگونگی کارکرد با موسسات خدمات مالی. دانش مالی؛ حداقل دانش لازم برای مشارکت موفق در اقتصاد را فراهم می کند و دسته ای از ابزارهای ضروری می باشد که چگونگی هزینه روزمره پول را تعیین می کند.

ویت و همکاران[4] (2000) آگاهی مالی شخصی را توانایی خواندن، تحلیل، مدیریت و پرداختن به مسائل مالی شخصی می­دانند که این توانایی روی شرایط زندگی فرد تاثیر دارد و عبارت است از توانایی درک گزینه های مالی، مباحثه بدون مشکل در مورد پول و موضوعات مالی، برنامه ریزی برای آینده و واکنش مناسب به رخ دادهایی که روی تصمیمات مالی روزمره اثر می گذارند.

گارمن و فورگو[5] (2000) آگاهی مالی را به عنوان دانستن اصول و واژگان لازم برای مدیریت موفق مسائل مالی فردی تعریف کرده اند. آنها مشاهده کردند که این توانایی چندان در میان آمریکایی ها گسترده نیست و اظهار داشته اند که موانع آگاهی مالی عبارتند از عدم آگاهی از مسائل مالی شخصی، پیچیدگی های زندگی مالی، گیج شدن به علت وجود انتخاب های فراوان در زمان گرفتن تصمیمات مالی و نبودن وقت کافی برای آموختن مسائل مالی شخصی.

با بررسی تعاریف و مطالعات ارائه شده در زمینه سواد مالی می توان گفت که سواد مالی ابزاری برای درک مفاهیم کلیدی مدیریت مالی است. سواد مالی شامل توانایی بالانس حساب بانک، تهیه بودجه، پس انداز برای آینده و یادگیری راهبردهای لازم برای مدیریت بدهی است. یک فرد در صورتی باسواد مالی تلقی می شود که قادر به مدیریت مالیه شخصی خود در زندگی و جامعه در حال تغییر باشد. برای این امر باید فرد تلاش کند تا مفاهیم و ادراکات لازم را تحصیل نموده و مهارت های خود را در این زمینه توسعه دهد، همچنین بتواند تاثیرات تصمیمات مالی فرد بر روی خودش، دیگران و محیط را درک کند.



[1]-National Endowment for financial Education

[2]-Huston

[3] -Jacob

[4] -Vitt

[5] -Garman & Forgue


مبانی نظری و پیشینه تحقیق تجارت الکترونیکی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تجارت الکترونیکی
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 7
فرمت فایل doc
حجم فایل 119 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 76
مبانی نظری و پیشینه تحقیق تجارت الکترونیکی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

تجارت الکترونیکی

به­کارگیری نوآوری­های فناوری در زمینه­های تجاری تأثیرات شگرفی داشته است .به­کارگیری نوآوری­های فناوری نوعی تغییر است که بر فراگردها و اجزای نظام تجاری تأثیرگذار بوده و جهت این تاثیرات نیز معمولا مثبت است. یکی از نوآوری­های مذکور به­کارگیری ابزارهای الکترونیکی و به­ویژه اینترنت در نظام تجاری است. این نوآوری و تغییر که تجارت الکترونیکی نام دارد، مزایای متعددی برای سازمان­ها به همراه دارد، به همین دلیل بسیاری از شرکت­ها نسبت به استفاده از آن تمایل دارند (حاج کریمی و عزیزی،1387(.

به­کارگیری تجارت الکترونیکی اکنون یک گزینه اختیاری نیست، بلکه نوعی اجبار است و شرکت­ها ناگزیر از به­کارگیری آن هستند. اگر­چه بیشتر مبادله­های تجاری هنوز از طریق مجاری مرسوم انجام می گیرد، شمار مصرف­کنندگان و موسسه­های بازرگانی که در حال استفاده از اینترنت برای تجارت الکترونیکی هستند، رو به افزایش است. برای شناسایی عوامل موثر بر به­کارگیری تجارت الکترونیکی ابتدا باید مفهوم تجارت الکترونیکی را شناخت (seyal et.al,2004).

منظور از تجارت الکترونیکی، استفاده از اینترنت و وب برای انجام تجارت است. به­عبارت کلی­تر، تجارت الکترونیکی یعنی اینکه تبادلات تجاری را به­صورت دیجیتالی بین سازمان­ها و افراد انجام دهیم. یعنی انجام تبادلات از طریق اینترنت و وب. تجارت الکترونیکی فرایند خرید و فروش کالاها به­صورت الکترونیکی می­باشد و از تراکنش­های کسب و­کار رایانه­ای، اینترنت و دیگر فن­آوری­های شبکه­ای دیجیتالی استفاده می­کند. تجارت الکترونیکی شامل بازاریابی، پشتیبانی مشتریان، تحویل و پرداخت می­شود (Laudon,2010). تجارت الکترونیکی، خرید و فروش از طریق اینترنت است (Chaffy,2002).

OECD[1] نیز تجارت الکترونیکی را بدین صورت تعریف می کند: تجارت الکترونیکی مبادله الکترونیکی است که خرید یا فروش کالاها و خدمات بین شرکت­ها، افراد، دولت­ها و سایر بخش­های عمومی و خصوصی را شامل شده و از طریق شبکه­های کامپیوتری هدایت می­شود. یکی از محققان بیان می­دارد «تجارت الکترونیکی عبارت است از فناوری ، پردازش و عملیاتی که در زمان مبادلات تجاری به­صورت خودکار در شبکه­ها و با استفاده اطلاعات صورت می گیرد» (Hiratsu,2002).

2-2-1. منافع تجارت الکترونیکی

تصمیم به استفاده از تجارت الکترونیکی به این موضوع بستگی دارد که مدیران قانع شوند که تجارت الکترونیکی برای شرکت آنها مزایا و منافعی د­ر­بر­دارد (حسینی و دیگران،1385). هر چقدر مدیریت شرکت کوچک احساس کند به­کارگیری تجارت الکترونیکی مزایای بیشتری دارد، انتظار می­رود که سطح بالاتری از تجارت الکترونیکی را به­کارگیرد. این عامل تقریبا در اکثر تحقیقات انجام شده در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته و تاثیر مثبت آن در به­کارگیری تجارت الکترونیکی تایید شده است. مزایای تجارت الکترونیکی معمولاّ محرک و هدف به­کارگیری تجارت الکترونیکی تلقی می­شود. استفاده از تجارت الکترونیکی سبب کاهش هزینه­ها، افزایش امنیت، تسهیل عملیات تجاری، افزایش اطلاعات برای تصمیم­گیری بهتر و بهبود ارتباط با ذی­نفعان می­شود (seyal et.al,2004). تسهیل دسترسی به بازارهای جهانی، کاهش هزینه های تولید، بهبود ارتباطات و کاهش هزینه­های مبادله و تقویت رقابت از جمله سایر مزایای تجارت الکترونیکی است (seculley & woods,2001). بطور کلی می­توان منافع تجارت الکترونیکی را در سه سطح سازمان، مشتری و جامعه برشمرد:

2-2-1-1. منافع تجارت الکترونیکی برای بنگاه­ها و سازمان­ها

توسعه بازار: تجارت الکترونیکی فضای بازار را برای بنگاه از موقعیت محلی به ملی و جهانی توسعه می­دهد. با وجود سرمایه­گذاری­های اندک، بنگاه­ها می­توانند به آسانی و با سرعت به بهترین عرضه کنندگان، حجم عظیمی از مشتریان و طیف گسترده­ای از شرکای تجاری جهانی دست یابند. افزایش تعداد عرضه­کنندگان و مشتریان موجب می­شود تا بنگاه ارزان­تر خریداری نموده و گران­تر بفروشد.

کاهش هزینه: تجارت الکترونیکی هزینه­های تولید، توزیع، انبارداری و بازیافت را کاهش داده است. هر چند با کاربرد تجارت الکترونیکی هزینه­های انتشار و ارسال اطلاعات افزایش می­یابد، ولی سهم آنها در کل هزینه­ها به­قدری اندک است که در کل هزینه­ها با کاهش نسبی هزینه­ها روبه­رو خواهیم بود.

بهبود زنجیره عرضه: عدم کارایی در زنجیره عرضه مثل افزایش موجودی و طولانی شدن زمان تحویل با استفاده از تجارت الکترونیکی به حداقل می­رسد.

استفاده مناسب از زمان: با استفاده از وب سایت، کسب و­کار همیشه دایر خواهد بود. لذا مفهوم تعطیلی در کسب و­کار با کاربرد تجارت الکترونیکی حذف خواهد شد.

بومی­سازی: با به­کارگیری تجارت الکترونیکی و به طبع آن تولید مطابق سفارش و یا به­عبارتی بومی­سازی کالاها و خدمات مطابق درخواست و سلایق مشتری، امکان استفاده از مزیت رقابتی برای بنگاه فراهم می­شود.

مدل­های جدید کسب و کار: تجارت الکترونیکی به مدل­های ابداعی کسب و کار امکان ظهور و بروز داده و بدین ترتیب زمینه را برای افزایش کارایی و سود­دهی فراهم می آورد.

افزایش تخصص فروشندگان: استفاده از تجارت الکترونیکی سبب افزایش تخصص که در دنیای فیزیکی با محدودیت در آن مواجه هستیم، خواهد شد. به­عنوان مثال یک فروشگاه ارائه­کننده ابزارهای تخصصی که در دنیای واقعی با تعداد محدودی مشتری مواجه است، در فضای سایبری مورد بازدید و توجه میلیون­ها بازدید کننده و علاقه­مند احتمالی قرار خواهد گرفت، بنابراین ضمن توسعه بازار با توسعه امکان گسترش فضاهای تخصصی مواجه خواهیم بود.

سرعت دسترسی به بازار: استفاده از تجارت الکترونیکی فاصله زمانی بین خلق یک ایده و طرح با تجاری سازی آن را از طریق افزایش ارتباطات و زمینه­های همکاری به­شدت کاهش می­دهد.



[1] Organization for Economic Cooperation and Development(OECD)