پاورپوینت استراتژی های انتقال تکنولوژی در کشورهای جنوب شرق آسیا
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 1.514 مگا بایت |
تعداد صفحات | 35 |
این پاورپوینت شامل 35 اسلاید از مبحث استراتژی های انتقال تکنولوژی و تجربه 5 کشور تایلند، تایوان، کره جنوبی، هنگ کنگ و سنگاپور در انتقال تکنولوژی می باشد. این محصول هم اکنونبا پرداخت 5000 تومان قابل دانلود خواهد بود.
مقاله تورم و تعریف آن و انواع آن
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 18 |
*مقاله تورم و تعریف ان و انواع ان*
تورم
چکیده
این مقاله موضوع تورم را به طور خلاصه مورد بررسی قرار میدهد. تعریف تورم، انواع تورم، راههای مبارزه با تورم، معایب و مزایای تورم، رابطه تورم با توسعه، تأثیر تورم بر کشور، کشورهای موفق در مهار تورم و برخی آمار در مورد نرخ تورم کشورها مطالب این مقاله را تشکیل میدهند.
کلیدواژه : تورم؛ نرخ تورم؛ انواع تورم؛ مهار تورم
1- مقدمه
تورم یکی از موضوعات مهم در کشور ماست. همانگونه که میدانید در ایران درصد تورم در سالهای اخیر بسیار زیاد بوده است به طوری قیمتها در هر سال بسیار افزایش یافته و قدرت خرید مردم کم شده است. این مقاله اطلاعات بیشتری دربارهموضوعتورم ارائه میدهد.
2- تورم چیست؟
تعریفهای مختلفی از تورم وجود دارد که همه آنها تقریباً بیانگر یک موضوع هستند: تورم عبارت است از افزایش دائم و بی رویه سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات که در نهایت به کاهش قدرت خرید و نابسامانی اقتصادی میشود.
3- انواع تورم
در نظریه هاى اقتصادى، تورم را به سه نوع تقسیم مى کنند:
البته نمی توان نرخ ثابتی ارائه کرد زیرا این مقادیر با توجه به شرایط زمانی و... عوض میشوند. علاوه بر این تقسیم بندی کلی میتوان تورم را به دستههای کوچکتری نیز تقسیم کرد:
تورم فشار هزینه: تورمی که مستقل از تقاضا صرفاً از افزایش هزینههای تولید ناشی میشود. مثال بارز چنین تورمی را در تمام کشورهای صنعتی غرب پس از افزایش استثنایی بهای نفت در سالهای 1973 و 1978 میتوان دید. برخی اقتصاددانان معتقدند که متداولترین منبع تورم فشار هزینه قدرت اتحادیههای کشوری است که اضافه دستمزدی بیش از افزایش بازدهی بدست میآورند و این خود در یک مارپیچ تورمی موجب افزایش قیمتها و متقابلاً تقاضا برای دستمزد بیشتر میشود.
مقاله مدل کلاسیک تورم در ایران روش همگرایی
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 67 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 50 |
*مقاله مدل کلاسیک تورم در ایران روش همگرایی*
تورم، همواره از شاخصهای مهم اقتصادی قلمداد گردیده و نظرات مختلفی درباره آثار آن بر اقتصاد یک کشور وجود دارد. در هر حال، همگان بر این امر توافق دارند که تورم شدید آثار جبرانناپذیری بر اقتصاد داشته و باید کنترل گردد. در این زمینه اقتصاددانان مکتب کلاسیک معتقدند که تورم یک پدیده پولی بوده و رشد نقدینگی عامل اصلی بروز آن میباشد، بطوری که، در بلندمدت، پول خنثی است.
در میان اقتصاددانان کلاسیک، پولگرایان مکتب انتظارات عقلایی، که به پولگرایان مکتب شماره (II) معروف هستند، معتقدند که عقلایی بودن انتظارات باعث میگردد که پول در بلندمدت خنثی بوده و حتی در کوتاهمدت نیز آن قسمت از پول که رشد آن قابل پیشبینی باشد، خنثی خواهد بود. هدف اصلی این مقاله، آزمون نظریه پولگرایان مکتب (II) است که از روش حداکثر راستنمایی یوهنسن و جسیلیوس استفاده گردیده که، این روش آزمونی برای عقلایی بودن انتظارات است. نتایج آزمون یوهنسن نشان میدهد که رشد پول و تورم همگرا میباشد.
همچنین، برای تلفیق روابط کوتاهمدت و بلندمدت از مدل تصحیح خطا استفاده گردیده و نتیجه مبین این است که 18 درصد عدم تعادل مابین تورم واقعی وتورم تعادلی، در هر دوره حذف و یا تعدیل میگردد. و دیگر این که معنیدار بودن جزء تصحیح خطا دلیلی بر رابطه بین رشد پول و تورم میباشد. نتایج فوق برای حالتی که از شاخص (CPI) برای محاسبه تورم استفاده میگردد، تفاوت چندانی نداشت. در هر حال برای آزمون خنثایی پول از محدودیتهای کاملاً مشخص و بیش از حد مشخص استفاده گردیده و معلوم شد که پول در دراز مدت خنثی میباشد.
در نهایت پیشنهاد شده است که سیاستگذاران اقتصادی، هنگام اتخاذ سیاستهای خویش، بایستی نقش عقلایی بودن انتظارات را در نظر گرفته و از طرف دیگر، بانک مرکزی نیز در هنگام اتخاذ سیاستهای پولی استقلال داشته و جبران کسری مالی دولت از طریق کانالهای دیگری غیر از افزایش نقدینگی صورت گیرد.
از مشکلات اقتصادی بسیار مهم در ایران، طی چند دهه اخیر، میتوان به پدیده تورم همراه با بیکاری و یا به عبارت دیگر، رکود تورمی[1] اشاره کرد که باعث گردیده رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری به راحتی میسر نباشد. در چنین شرایطی اجرای سیاستهای پولی و مالی برای تحقق اهداف سیاستگذار، با مشکل مواجه شده و نیاز به سیاستهای زیربنایی و متفاوت از سیاستهای معمول دارد.
شواهد نشانگر این است که سیاستگذاران نه تنها به هدف خود که همانا تثبیت قیمتها، کاهش عدم اطمینان اقتصادی و از میان بردن بیکاری است دست نیافته، بلکه با اعمال سیاستهای نادرست خود موجب شدت یافتن نابسامانیها گردیدهاند. در نهایت، تورم موجود، به توم مزمن تبدیل شده و آن هم از طریق شکلگیری انتظارات تورمی به شتابان بودن تورم کمک کرده است.
در این میان حجم پول، به عنوان یک متغیر عمده اقتصادی کلان و نیز یکی از ابزارهای اصلی سیاستهای دولت میباشد که جهت مهار تورم به کار گرفته میشود. این مطلب، تقریباً، یکی از اصول پذیرفته شده تمام مکاتب اقتصادی است ولی در مورد تاثیر حجم پول بر روی تولید و قیمتها، اختلاف ریشهدار و متعددی بین مکاتب مختلف اقتصادی وجود دارد. به اعتقاد پولگرایان در چنین شرایطی، افزایش عرضه پول در درازمدت منجر به تورم شده و تأثیری بر رشد محصول نخواهد داشت.
در این مقاله بطور کلی هدف آزمون سازگاری مدل تورم پولگرایان به همراه انتظارات عقلایی با ویژگیهای اقتصاد ایران و یافتن رابطه بین متغیرهای رشد عرضه پول و تورم در چارچوب پایههای نظری میباشد. چرا که اگر نظریه پولگرایان در مورد ایران صحت داشته باشد، تردید در اتخاذ سیاستها و تصمیمگیریها از طرف مقامات پولی و بانک مرکزی از بین رفته و ضمن اینکه فشار برخی از معتقدان به نظریههای مخالف ( فشار هزینه، تقاضا و ...) کاسته میشود، سیاستها آثار خود را در بلند مدت ظاهر میسازند. به همین منظور فرضیههایی در جهت تبیین سیاست پولی و رابطه بین نرخ رشد پول، تورم و محصول بیان گردیده تا از طریق آزمون آنها، به درستی یا نادرستی روابط پی برده شود و در صورت اثبات سازگای مدل تورم پولیون با اقتصاد ایران، راه حلهای مناسب برای رفع مشکل تورم، پیشنهادگردد.
بنابراین، درچارچوب الگوهای مختلف اقتصاد سنجی و با استفاده از دادههای سری زمانی مربوط به عرضه پول (با تعریف محدود وگسترده)، شاخص قیمتها، و غیره، به مدل بررسی مدل تورمی پولگرایان و نقش پول در ایجاد تورم برای دوره (1378-1338) پرداخته میشود.
1 . مروری بر روند تورم و رشد پول در ایران1ـ1 . روند تورم (لگاریتمی) در ایران
طی دوره 52-1333 که توام با سیاست تثبیت نرخ ارز تحت سیستم پولی برتن وودز میباشد، تورم از نوسانات کمی برخوردار بوده و دارای میانگین 32/3 با انحراف معیار
33/3 میباشد.اما از سال 1352 به بعد که اقتصاد ایران دوران طلایی خود را طی میکرد، نرخ تورم به 8/15 درصد با انحراف معیار 66/6 رسید که میتوان علت این امر را در رشد اعتبارات جاری وعمرانی دولت و افزایش اعتبارات بانکی و افزایش قیمت نفت دانست. طی دوره پس از انقلاب و جنگ تحمیلی 67-1357 کسری بودجه دولت بیشتر شده و همچنین به علت وجود شرایط جنگ و کاهش درآمدهای ارزی (به دلیل کاهش قیمت جهانی نفت)، متوسط تورم به 19 درصد با انحراف معیار 55/7 رسید. ولی در دوره پس از جنگ با شروع دوره بازسازی و دسترسی بیشتر به منابع انرژی از طریق استقراض خارجی، نرخ رشد تولید ناخالص ملی 5 تا 7 درصد افزایش یافته که به علت بالا بودن هزینههای عمرانی و مصرفی جامعه، نرخ تورم تقریباً برابر با دوره قبل و در حدود 8/18 درصد ثابت ماند. ولی انحراف معیار آن نشانگر این است که نسبت به دوره قبل تورم از ثبات نسبی برخوردار بوده است که این نیز از نشانههای شناور بودن نظام ارزی بوده که به دلیل عدم مدیریت صحیح منابع ارزی آثار مثبت آن از بین رفته است.
[1]. Stagflation
مقاله تکنولوژی و موفقیت تجاری
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 7 |
*مقاله تکنولوژی و موفقیت تجاری*
چکیده مقاله
موفقیت تجاری با درک فرصتها و استفاده از این فرصتها برای عرضهی خدمات یا کالاهای سودآور به دست میآید. از این منظر، کاربرد تکنولوژی راهی است برای گسترش مفهوم فرصتها. تکنولوژی به شیوههای بسیار متفاوت، ولی عمدتاً از طریق دسترسی به اطلاعات، فرصتها را گسترش میدهد. ما اکنون از طریق اینترنت، سی دی رام و غیره به اطلاعات و دانشی با تنوع بیپایان دسترسی داریم. اگر بخواهید اطلاعات خاصی به دست آورید، میتوانید بدون ترک خانه یا دفتر کار با فشار یک کلید به «پایگاه اطلاعاتی» جهانی موسوم به اینترنت وارد شوید. تکنولوژیهای نرمافزاری، برای مثال ابزارهای جستوجو مانند یاهو، لایکوس و آلتاویستا، به شما کمک میکنند تا به جستوجو و تحقیق خود نظم ببخشید. در سال 1997، بیشترین موفقیت در وال استریت نصیب شرکت یاهو گردید، شرکتی که درست یک سال پیش از آن تقریباً ناشناخته بود. داغترین موضوع در بازار سهام نه مایکروسافت، بلکه یاهو، یک ابزار جستوجوی اینترنتی بود. چرا؟ به این دلیل که آن قدر حجم اطلاعات در شبکه زیاد است که برای سازماندهی کاوشها به یک ابزار نیاز هست. یاهو آخرین شاهدی است بر این مدعا که چگونه تکنولوژیهای نرمافزاری شما را در گسترش و سازماندهی فرصتها یاری میدهد.
فرصتهای از دست رفته: آیا موفقیت آدمی را کور میکند؟
البته وقتی میتوان از فرصتها استفاده کرد که افراد مناسب در وقت مناسب آنها را دریابند. بسیاری از شرکتها دقیقاً به این دلیل مضمحل میشوند که نمیتوانند پیش از رقبای خود تغییرات بنیادین را درک یا از فرصتهای جدید استفاده کنند. موفقیت چشم بسیاری از شرکتها که از دیرباز بر حوزهی فعالیت خود سلطه داشتهاند کور کرده و آنها را از تشخیص اهمیت تکنولوژیهایی که در آغاز راه خود هستند ناتوان ساخته است.
دیگر نمونهی کلاسیک آن، سرگذشت تولیدکنندگان آمریکایی پیشرو در ساخت لامپهای خلأ است که در کامپیوترهای اولیه از آن استفاده میشد. حتی یکی از این تولیدکنندگان لامپهای خلأ در تکنولوژی ترانزیستور که کامپیوتر را یک سره دگرگون ساخت، پیشرو بازار نشد. تکنولوژی جدید و کارآمدتر را شرکتهای دیگری ابداع کردند، در حالی که شرکتهایی که امکان «جهش» کامپیوترهای اولیه را فراهم کردند فرصتی طلایی را از دست دادند.
دیگر نمونهی بارز فرصتهای از دست رفته، پیشرفتهای چشمگیر آی بی ام و اقمار آن در 15 سال گذشته است. در ادبیات تجاری به این نکته که آی بی ام در آستانهی اضمحلال قرار گرفته بود، به دفعات اشاره شده است؛ زیرا این مسأله آشکارا نشان میدهد که چگونه ناتوانی حتی شرکتهای بزرگ و ریشهدار از درک تکنولوژیها و فرصتهای جدید ممکن است آنها را تا لبهی پرتگاه بکشاند.
در سال 1984، سود خالص آی بی ام ـ که در آن زمان بزرگترین و پیشرفتهترین شرکت تکنولوژی در جهان بود ـ حدود 7 میلیارد دلار بود. هیچ شرکت دیگری در جهان این همه سود نبرده بود. تنها هشت سال بعد، یعنی در سال 1992، آی بی ام 5 میلیارد دلار زیاد داد که بیش از زیان هر شرکت دیگر در جهان بود. باید یادآوری کنیم که هم سود سال 1985 و هم زیان سال 1992 بیش از تولید ناخالص ملی بیش از ده کشور از صد کشور بزرگ جهان، از جمله بولیوی، اردن، زیمباوه، هندوراس و غنا بود. تعداد کارکنان آی بی ام که در اوج کار این شرکت بیش از 400 هزار نفر در سراسر جهان بود، طی فقط ده سال، به حدود نصف کاهش یافت. ارزش بازار این شرکت که در دوران اوج خود 75 میلیارد دلار بود، بین سالهای 1984 تا 1992 به کمتر از نصف کاهش یافت. جان ایکرز، مدیر اجرایی ارشد شرکت، از کار برکنار شد و برای نخستین بار در تاریخ این شرکت لوئیس گرستنز، مدیری از بیرون از شرکت که در فرهنگ «آی بی ام» پرورش نیافته بود، برای این که تحولی ایجاد کند، به شرکت آورده شد. گرستنز در دمیدن جانی تازه به شرکت نسبتاً موفق بود و «آی بی ام» دوباره به یکی از شرکتهای پیشرو کامپیوتر در جهان تبدیل شده است. با این حال، تغییراتی که طی فقط هشت سال رخ داد بختبرگشتگی حیرتآوری بود. «آی بی ام» روزی شرکتی بود که بر مهمترین صنعت جهان سلطه داشت و روزی دیگر درسی حیرتآور به ما آموخت مبنی بر این که چرا نباید در یک صنعت واحد دست به مانور زد.
ظهور و سقوط «آی بی ام» چند نکته را روشن میسازد. نخست گردانندگان شرکتی که بر پایهی موفقیت کامپیوترهای بزرگش رشد کرده بود مایل نبودند ـ یا فاقد آن توان روحی بودند ـ که خطرات و فرصتهایی را که اولین کامپیوترهای شخصی ایجاد کرده بود درک کنند. کامپیوتر شخصی در سال 1975 یعنی زمانی که گروه کوچکی از کارآفرینان میکروپروسسوری تهیه کرده، آن را روی یک جعبهی مدار قرار داده و دو شاخهی آن را برای نمایش به تلویزیون زدند، ساخته شد. حاصل کار «اپل 1» بود. دیری نگذشت که دهها کارآفرین جوان از جمله دانشجویان انصرافی که کار خود را در گاراژ خانهی پدری آغاز کرده بودند، کامپیوترهای کوچکی ابداع کردند که از محل فروش آنها در مقایسه با صدها هزار دلاری که از فروش یک کامپیوتر بزرگ به دست میآمد، چند هزار دلاری بیشتر به دست نیاوردند. در آن زمان آی بی ام شاید چنین میاندیشید که چرا یک شرکت کامپیوتری پیشرو در جهان باید از جانب چنین تازهکارانی احساس خطر کند؟
شیوهی موفقیت این «تازهکاران» در ایجاد انقلاب و همگانی کردن تکنولوژی به ما درسی اساسی در مورد سرشت تکنولوژی مدرن میدهد. این درس که ناتوانی از درک تکنولوژی در حال ظهور و سازگاری با آن، میتواند حتی غولهای پرسابقه را نیز ریشه کن کند.
شرکتهای جدید کوچک و انعطافپذیرتر به مدیریت کارآفرینان بیپروا میتوانند رهبری را به دست گیرند و سراسر یک صنعت را دچار تحول کنند.
سقوط غولهای تجاری
سه شرکت بر تاریخ اقتصادی سرمایهداری قرن بیستم آمریکا سلطه داشتهاند: آی بی ام و دو شرکت فولاد آمریکا و جنرال موتورز. هر سه شرکت طغیانهای بزرگی را از سر گذراندند و موقعیت بلامنازعشان را در زمینههای فعالیت خود از دست دادند. پرسش جالب توجه این است که چرا این اتفاق در هر سه مورد رخ داده و اصول ساختاری جدید موفقیت اقتصادی کدام است؟
شرکت فولاد آمریکا با آتش پرهیمنه، دود، سروصدا و آلودگی دودکشهایش نماد عصر صنعتی و مظهر شرکتهای نیمهی اول قرن بود. فولاد در شمار صنایع سنگین و شالودهی احداث راهآهن، آسمانخراشها، اتومبیل، کامیون، کشتی، قوطی کنسرو، تجهیزات نظامی و غیره محسوب میشد.
شرکت فولاد آمریکا، که جی. پی. مورگان و شرکا در سال 1901 آن را تأسیس کردند، اولین شرکت میلیارد دلاری در جهان بود. قدرت و سودآوری آن از کارخانههای یکپارچهی فولاد و حجم زیاد تولید ناشی میشد. این شرکت یک شبه ـ انحصار به راه انداخته بود زیرا از طریق سیستمی که به سیستم پیتسبورگ به علاوهی حمل معروف بود، قیمتها را در سراسر این صنعت تعیین میکرد و براساس آن همهی قیمتها در هر کجای کشور در پیتسبورگ و با احتساب هزینهی حمل و نقل تعیین میشد. بنابراین هیچ مشتری، صرف نظر از نزدیکیاش به فروشندگان فولاد، نمیتوانست با صرفهجویی در هزینهی حمل و نقل، قیمت بهتری به دست بیاورد. تعداد کارکنان صنعت فولاد در اوج کار خود، یعنی در سال 1953، ششصد و پنجاه هزار نفر بود.
اکنون از این همه، تقریباً چیزی باقی نمانده است. مایهی بس شگفتی است که فولاد آمریکا را یک شرکت نفتی میانه حال به نام ماراتن اویل خریداری کرد که نام فعلیاش یواس ایکس است و در فورچون 500 تحت عنوان «پالایش نفت» درج گردیده است.
چه اتفاقی رخ داد؟ پیداست که عوامل بسیاری در کار بودند: تغییرات عمده در تقاضا، رقابت صنعت آلومینیوم و صنعت پلاستیک که روز به روز توسعه مییافت، کاهش سوختوساز و عوامل دیگر. بسیاری از محصولات جدید مانند موتورهای جت، توربینهای گازی و راکتورهای هستهای به آلیاژهای مخصوص نیاز داشتند که شرکتهای بزرگ فولاد قادر به تولید آن نبودند. جالبترین پرسش این است که چرا شرکت فولاد آمریکا و به طور کلی صنعت فولاد آمریکا نتوانست خود را با شرایط جدید سازگار کند؟ پاسخ این است که آنها از موقعیتی انحصاری بهره میبرند که سالیان دراز مورد چالش قرار نگرفته بود. صاحبان صنایع در فرایندهایی سرمایهگذاری کلان کرده بودند که از لحاظ تکنولوژیک قدیمیتر بود و تقریباً هیچ کاری در زمینهی تحقیق و توسعه انجام نمیدادند. بنابراین وقتی فرایندهای جدید و تکنولوژیهای جدید پا به عرصه گذاشتند، از قافله عقب ماندند. استرالیا کورههای بزرگ اکسیژن را ابداع کرده بود که ژاپن و آلمان غربی به سرعت از آنها تقلید کردند. این کورههای جدید اکسیژن در هر 45 دقیقه دویست تن فولاد تولید میکرد و برای تولید همین مقدار فولاد در کورههای روباز شرکت فولاد آمریکا هشت ساعت وقت صرف میشد.
با این همه، در سالهای اخیر مهمترین تغییر، یکی فاصله گرفتن از کارخانههای بزرگ و یکپارچهی فولاد که گفته میشد مزیتشان صرفهجویی در مقیاس است، دیگری حرکت به سمت کارخانههای کوچک بود که به تولید انعطافپذیر و تخصصی غالباً بر طبق سفارش گرایش داشت. کارخانههای کوچک میتوانستند بسیار سریعتر با الگوهای جدید تقاضا خود را سازگار کنند.
اگر فولاد آمریکا نمونهی اعلای شرکتهای اوایل قرن بیستم بود، جی ام (جنرال موتورز) مظهر شرکتهای نیمهی دوم قرن بیستم بود. جی ام مظهر سرمایهداری آمریکا با تولید انبوه، خط تولید، قطعات قابل جایگزینی و تقسیم کار پیچیده بود و این همه صرفهجویی در مقیاس و تولید منسجم را ممکن میساخت. جی ام آنچه را به «فوردیسم» معروف بود تکمیل کرد و پس از آن، با رهبری آلفرد پی. سلون، بسیار فراتر رفت و جامعهی آمریکا را متحول ساخت. آن چه سلون انجام داد عرضهی اتومبیلهای مختلف، از شورلت تا کادیلاک، برای گروههای مختلف خریداران بالقوه بود. او همچنین تغییر مدل سالانه را باب کرد تا خریداران را همه ساله به فروش اتومبیلهای قدیمی و خرید اتومبیلهای جدید ترغیب کند. جنرال موتورز اتومبیل را از نیازی غیر تجملی به نماد منزلت اجتماعی تبدیل کرد. عصر مصرفگرایی فرا رسیده بود.
جی ام در اوج کار خود نیمی از بازار اتومبیل آمریکا را در دست داشت و بزرگترین شرکت صنعتی آمریکا بود و به یکی از سودآورترین شرکتهای جهان تبدیل شد. با وجود این، در اوایل دههی 1990 بخت از این شرکت رو برتافت. در 1992، زیان عملکرد این شرکت حدود 5/3 میلیارد دلار بود، از این رو ناچار شد بیش از بیست کارخانه را، به ویژه در میدوست، تعطیل کند و دهها هزار نفر از نیروی کار خود بکاهد.
در این مورد چه اتفاقی رخ داد، دولت آمریکا برای کاهش آلودگی هوا و صرفهجویی در سوخت اتومبیلها استانداردهای جدید کنترل گازهای خروجی از اتومبیل را وضع کرده بود.
جنرال موتورز مانند فورد موتورز و کرایسلر از تولید اتومبیلهای بزرگ و سنگین بنزین خور که به محیط زیست آسیب میرساند خرسند بودند. این وضعیت فرصتی مغتنم برای اتومبیلهای جمع و جور ژاپنی فراهم کرد که امروزه سهم بزرگی از بازار آمریکا را در دست گرفتهاند. جنرال موتورز به رغم تجدید ساختار گسترده، سهم بازار خود را از دست داده است. سهم جی ام از بازار ایالات متحده که در اواخر دههی 1960 پنجاه درصد بود، در فوریهی 1998 به تنها 6/28 درصد کاهش یافت.
تحقیق درباره کروماتوگرافی
دسته بندی | فیزیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 641 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 16 |
*تحقیق درباره کروماتوگرافی*
جداسازی بوسیله کروماتوگرافی
اهمیت روش کروماتوگرتافی به دقت زیاد آن است که می تواند مقدار بسیار کم مواد موجود در عصاره سلولی را تفکیک کند. اساس این روش بر جابجایی ذرات موجود در یک بخش متحرک بر روی یک بخش جامد است. سرعت جابجایی مواد موجود در بخش متحرک با درشتی مولکول ها، جرم مولکولی آنها و میل ترکیبی مواد بستگی دارد در نهایت نمونه بر حسب درشتی و جرم مولکولی در جایگاههای خاصی از بخش ثابت جایگزین می شود.
کروماتوگرافی روی کاغذ
انواع جداسازی های مختلف و ساده بر روی کاغذ به عنوان پیشروان کروماتوگرافی کاغذی توصیف شده اند.
در این روش فاز ثابت یک محیط آبی است که مولکولهای آن با رشته های سلولی کاغذ کروماتوگرافی پیوندهای محکمی دارد و فاز متحرک یک حلال آلی است که با خاصیت موئینگی از خلال کاغذ عبور می کند. در این روش قطره ای از محلول حاوی مخلوطی که باید جدا شود را روی سک صفحه یا نوا کاغذ صافی در محل علامت گذاری شده قرار می دهند. در این محل، قطره به صورت یک لکه حلقوی پخش میشود. وقتی که لکه خشک شد، کاغذ را در یک ظرف مناسب سربسته طوری قرار می دهند که یک سر آن در حلال انتخاب شده به عنوان فاز متحرک فرو رود (لکه نباید توی محلول قرار گیرد چون لکه از کاغذ شسته می شود). حلال از طریق الیاف کاغذ در نتیجة کاغذ در نتیجة عمل موئینگی نفوذ می کند و اجزا مخلوط را به میزانهای مختلف در جهت جریان حمل می کند. نکته مهم این است که سطح کاغذ نباید کاملاً بوسیله حلال پوشانده شود، زیرا در این صورت اصلاً جداسازی صورت نمی گیرد و یا نواحی خیلی پخش می شوند. وقتی که حبهه حلال مسافت مناسبی را طی کرد یا بعد از یک زمان قابل قبول، کاغذ را از تانک بیرون آورده، جبهه حلال را با علامتی مشخص می کنند و مهلت می دهند تا کاغذ خشک شود.
اگر اجسام رنگی؛ باشند به صورت نواحی یا لکه هایی مجزا مشخص شوند. هدف این است که لکه ها فشرده و جدا از هم باشند. اگر لکه رنگی نبوده باید به روشهای شیمیایی یا فیزیکی آن را تشخیص داد.(استفاده از واکنشگر مکان یاب یا ماورابنفش) ساده ترین روش شناسایی بر اساس Rf یعنی نسبت فاصله طی شده بوسیله لکه تقسیم بر فاصله طی شده جبهه حلال است.
برای تفکیکی مطمئن تر، از کروماتوگرافی کاغذی دو بعدی استفاده می کنیم. در این حالت پس از اینکه مرحله اول کروماتوگرافی تمام شد. کاغذ صافی را با زاویه 90 درجه می چرخانیم و مجدداً با حلال دیگری عمل گروماتوگرافی را پی می گیریم در نتیجه این عمل تفکیک مخلوط مورد نظر، بسیار دقیق تر صورت می گیرد.
موارد استعمال کروماتوگرافی کاغذی:
1- جداسازی آمینواسیدها و پپتیدها در بررسی ساختارهای پروتئین ها
2- آزمایش روزمره ادرار و سایر مایعات بدن برای اسید آمینه ها و قندها
3- جداسازی بازهای پورین و نوکلئوتیدها در آزمایش اسید نوکلئیک
4- جداسازی استروئیدها
5- جداسازی ترکیبات علامت دار بوسیله رادیوایزوتوپ ها
مواردی که در جداسازی بوسیله کروماتوگرافی کاغذی موفق نبودند:
1- جداسازی اجسام فرار غیر فعال مانند هیدروکربن ها
2- اسیدهای چرب فرار
کروماتوگرافی لایه نازک
در این روش که همان کروماتوگرافی اصلاح شده است، جاذب به صور لایه نازکی با ضخامت یکنواخت روی یک تکیه گاه صت بی اثر پخش می شود که معمولاً از صفحات شیشه ای استفاده می کنند. جاذب جامد به صورت پودر ریز را معمولاً با آب و گاهی با یک مایع آلی فرار به صورت خمیز در می آورند و آن را بوسیله دستگاههای پخش کننده تجاری یا یک پخش کننده خانگی یا حتی با دست روی صفجه پخش می کنند. (حتی با پاشیدن یا فرو بردن نیز امکان پذیر است) صفحه پوشیده از خمیر را خشک و با گرم کردن آن در حدود 100 درجه به مدت از قبل تعیین شده، آن را فعال می کند.