دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود تحقیق- مقاله-پروژه-کارآموزی

مرجع کامل خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق بورس اوراق بهادار

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق بورس اوراق بهادار
دسته بندی بورس و کالا
فرمت فایل docx
حجم فایل 79 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 13
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق بورس اوراق بهادار

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

بورس اوراق بهادار :

1-1-2) تعریف بورس اوراق بهادار :

بورس اوراق بهادار به معنی یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکت ها یا اوراق قرضه دولتی یا مؤسسات معتبر خصوصی ،تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاصی انجام می شود . مشخصه مهم بورس اوراق بهادار حمایت قانون از صاحبان پس اندازها و سرمایه های راکد و الزامات قانونی برای متقاضیان سزمایه است .

بورس اوراق بهادار ،از سویی مرکز جمع آوری پس اندازها و نقدینگی بخش خصوصی به منظور تأمین مالی پروژه های سرمایه گذاری بلند مدت است و از سوی دیگر ، مرجع رسمی و مطمئنی است که دارندگان پس اندازهای راکد ،می توانند محل نسبتاً مناسب و ایمن سرمایه گذاری را جستجو و وجوه مازاد خود را برای سرمایه گذاری در شرکت ها به کار انداخته و یا با خرید اوراق قرضه دولت ها و شرکت های معتبر از سود معین و تضمین شده ای برخوردار شوند۱.

2-1-2) تاریخچه بورس در جهان :

واژه بورس از نام خانوادگی فردی به نام « واندر بورس » اخذ شده که در اوایل قرن پانزدهم در شهر بروژ بلژیک می زیسته و صرافان شهر در مقابل خانه او گرد می آمدند و به دادوستد کالا و پول و اوراق بهادار می پرداخته اند .

تشکیل اولین بورس اوراق بهادار در جهان ،در سال 1460 روی داده است .در این سال در شهر « آنورس » بلژیک که موقعیت تجاری قابل ملاحظه ای داشت اولین بازار متشکل سرمایه به وجود آمده است۲.



1 . غلامحسین دوانی ، بورس ، سهام و نحوه سهام گذاری شرکت ها ، انتشارات نخستین ، چاپ اول ، 1375 ، صفحه 9 .

2 . همان منبع ، صفحه 11 .

رشد بورس سهام و جا افتادن آن در عملیات تجاری و اقتصادی ،با انقلاب صنعتی اروپا و شکوفایی اقتصاد تازه متحول شده آن قاره از کشاورزی به صنعتی همراه بوده است .

اولین بورس اوراق بهادار جهان در اوایل قرن هفدهم در شهر آمستردام تشکیل گردید و کمپانی معروف استعماری « هند شرقی » سهام خود را در آن بورس عرضه نمود .بورس آمستردام امروزه نیز یکی از مناابع مهم تأمین سرمایه در سطح بین- المللی است .دومین بورس معتبر دنیا ،بورس لندن است که از سال 1801 میلادی با انتشار 4000 سهم 50 پوندی به مبلغ 200 هزار پوند و با عضویت 500 نفر افتتاح گردید .

بورس نیویورک در اواخر قرن هجدهم تأسیس شده و با وجود رقیب دیگری به نام بورس امریکن ،از نظر حجم معاملات و اهمیت در بازار سرمایه آمریکا در مقام اول قرار دارد .بورس نیویورک در حال حاضر ( 1995 ) بزرگترین بازار سرمایه دنیا است .

در آمریکا از حدود 250 میلیون نفر جمعیت آن کشور ،55 میلیون نفر سهامدار بورس و در انگلستان از حدود 50 میلیون نفر جمعیت، 21 میلیون نفر سهامدار بورس هستند۱.

3-1-2) سابقه ایجاد بورس در ایران :

به دنبال تحولات اقتصادی و اجتماعی دهه 1340 و با توجه به ارتباط گسترده سیاسی و اقتصادی ایران آن دوره با نظام اقتصاد سرمایه داری غربی ،بورس ایران به عنوان یکی از ابزارهای استراتژی وابستگی به غرب متولد شد۲.

می توان سابقه ایجاد بورس در ایران را به 3 مقطع زمانی زیر تقسیم کرد :

مرحله اول : از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی :

در طول 11 سال فعالیت اولیه بورس ،تعداد شرکت های پذیرفته شده ،از شش شرکت



1 . همان منبع ، صفحه 12 .

2 . همان منبع ، صفحه 13 .

با سرمایه 6/2 میلیارد ریال که در بدو تأسیس بورس ،سهام خود را عرضه نموده بودند به 102 شرکت با سرمایه 230 میلیارد ریال در سال 1356 افزایش یافت و حجم معاملات آن که از 15 میلیون ریال در سال 1346 ،شروع شده بود به حدود 150 میلیارد ریال در کل دوره بالغ گردید۱.

مرحله دوم : طی سال های 1357 تا 1368 ( دوران رکود و فترت ) :

با بروز اعتصابات و تعطیلی واحد های تولیدی و بازرگانی و مبارزاتمردم بر علیه رژیم حاکم از اواسط سال 1357 ،که به دنبال آن یک دوره خروج سرمایه و ارز از کشور صورت می گرفت ،فعالیت بورس تهران به حالت رکود و تعطیل در آمد و قیمت سهام به شدت سقوط کرد۲.

مرحله سوم : دوره رونق :

پس از پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل و همچنین آغاز برنامه اول توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی کشور ،روزنه امیدی در دل صاحبان صنایع ،ایجاد کرد که منتظر جرقه های بهبود و رونق بود ،با خوش بینی تمام به استقبال تولید و تجارت رفت و از این پس این بورس وارد مرحله شکوفایی شد .

در جداول صفحات بعد مقایسه ای بین بورس ایران و بورس سایر کشورها انجام شده است۳.


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت روان از دیدگاه مکتب های مختلف

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت روان از دیدگاه مکتب های مختلف
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 138 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 52
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت روان از دیدگاه مکتب های مختلف

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مکتب روان کاوی:

به عقیده فروید ویژگی خاصی که برای سلامت روانشناختی ضروری است خودآگاهی[1] است.یعنی هر آنچه که ممکن است در نا خودآگاهی موجب مشکل شود بایستی خود آگاه شود به عقیده فروید انسان عادی کسی است که مراحل رشد،روانی جنسی را با موفقیت گذرانده باشد ودر هیچ یک از مراحل،بیش ازحد تثبیت نشده باشدبه نظراوکمترانسانی متعارف به حساب می آیدوهر فردی به شکلی نامتعارف است (خدا رحیمی،1374،هال ولیندزی[2]،1970 ).

آلفرد آدلر[3] : به عقیده آدلر (1926)زندگی بودن نیست بلکه شدن است .آدلر به انتخاب مسئولیت ومعناداری مفاهیم در شیوه زندگی اعتقاد دارد وشیوه زندگی افراد را متفاوت می داند. محرک اصلی رفتار بشر هدفها وانتظار او از آینده است.فرد سالم به عقیده آدلر از مفاهیم و اهداف خویش آگاهی دارد و عمل کرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست، او جذاب وشاداب است وروابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد.فرد دارای سلامت روان از نظر آدلر، روابط خانوادگی صمیمی ومطلوب دارد وجایگاه خودش را در خانواده وگروه های اجتماعی به درستی می شناسد. همچنین فرد سالم در زدگی هدفمند وغایت مدار است واعمال او مبتنی برتعقیب این اهداف است .غایی ترین هدف شخصیت ،تحقق خویشتن است .از ویژگی های دیگر سلامت روان شناختی این است که فرد سالم مرتباً به بررسی ماهیت اهداف وادراکات خودش می پردازدواشتباه هایش را برطرف می کند .چنین فردی خالق عواطف خودش است نه قربانی آن ها، آفرینش گری وابتکار فیزیکی ،از ویژگیهای دیگر این افراد است. که فرد سالم از اشتبا ههای اساسی پرهیز می کند.

اشتباه های اساسی شامل تعمیم مطلق،اهداف نادرست ومحال درک نادرست وتوقع بی مورد از زندگی تقلیل یاانکار ارزشمندی خود ، وارزش ها و باورهای غلط می‌باشد(ساعتچی،1374 وگنجی ،1376).

اریک فرام[4]:فرام تصویر روشنی از شخصیت سالم به دست می دهد چنین انسانی عمیقاً عشق می ورزد، آفریننده است،قوه تعقلش را کاملاً پرورانده است ، جهان وخود رابه طور عینی ادراک می کند ، حس هویت پایداری دارد، با جهان در پیوند است. ودر آن ریشه دارد، حاکم وعامل خود و سرنوشت خویش است. فرام شخصیت سالم را دارای جهت گیری بارور می داند. فرام با کار برد واژه جهت گیری این نکته را می گوید که جهت گیری گرایش یا نگرش کلی است که همه جنبه های زندگی، یعنی پاسخ های فکری ،عاطفی وحسی به مردم،و موضوع ها ورویداد ها را، خواه در جهان خواه در خود ، در بر می گیرد (فروم،1362،گنجی،1376).

مکتب انسان گرایی:

کارل راجرز[5]:به عقیده راجرز، آفرینندگی مهم ترین میل ذاتی انسان سالم است.همچنین شیوه های خاصی که موجب تکامل وسلامت خود می شوند به میزان محبتی بستگی دارند که کودک در شیر خوارگی دریافت کرده است .«ارضای توجه مثبت غیر مشروط »ودریافت غیر مشروط محبت وتأیید دیگران برای رشد وتکامل سلامت روانی فرد با اهمیت است.این ا فراد فاقد نقاب وماسک هستند وبا خودشان رو راست هستند .چنین افرادی آمادگی تجربه را دارند ولذا بسته نیستند،انعطاف پذیرند وحالت تدافعی ندارند واز بقیه انسان ها عاطفی تر هستند .زیرا عواطف مثبت ومنفی وسیع تر رادر مقایسه با انسان های تدافعی تجربه می کنند.به عقیده راجرز اساسی ترین خصوصیت شخصیت سالم ،زندگی هستی دار است یعنی آماده است ودر هر تجربه،ساختاری را می یابدوبراساس مقتضیات،تجربه لحظه بعدی به سادگی دگرگون می شود.انسان سالم به ارگانیزم خویش اعتماد می کند (خدا رحیمی،1374،راجرز،1369،هال ولیندز،1970).

آبراهام مزلو: اوانسان سالم راخودشکوفامی نامد واینگونه بیان می کند که خواستاران تحقق خود، نیازهای سطوح پاینتر خود یعنی نیازهای جسمانی،ایمنی،تعلق، محبت واحترام را برآورده ساخته اند.روان پریش وروان نژد نیستند وسایر اختلال های آسیب شناختی را ندارند.آن ها الگو های بلوغ، پختگی وسلامت می باشند. با حد اکثر استفاده از همه قابلیت ها وتوانایی های خود،خویشتن خویش را فعلیت وتحقق می بخشند.می دانند کیستند وچیستند وبه کجا می روند.خواستاران تحقق خود،تکاپونمی کنند، بلکه تکامل می یابند .ویژگی های آن هارا می توان فهرست وار نام برد که عبارتند از :ادراک صحیح واقعیت،پذیرش کلی طبیعت دیگران وخویشتن،خود انگیختگی،سادگی وطبیعی بودن، توجه به مسائل بیرون از خویشتن،نیاز به خلوت واستقلال ، تازگی مداوم تجربه های زندگی،نوع دوستی،کنش مستقل، تجربه های عارفانه،یا تجربه های اوج ، روابط متقابل بادیگران،تمایز میان وسیله وهدف و خیر وشرحس طنز مهربانانه،آفرینندگی،مقاومت در مقابل فرهنگ پذیری(شولتز،1364،مزلو،1372و1968).

مکتب رفتار گرایی:

بی.اف.اسکینر:سلامت روانی وانسان سالم به عقیده اسکینر معادل با رفتار منطبق با قوانین و ظوابط جامعه است، وچنین انسانی وقتی با مشکلی روبرو شود تا هنگامی که از طریق جامعه به هنجار تلقی شود،از طریق شیوه اصلاح رفتار برای بهبودی وبه هنجار کردن رفتار خود و راطرافیانش به طور متناوب استفاده می جوید .به علاوه انسان سالم باید آزاد بودن خودش را نوعی توهم بپندارد،وبداند که رفتار او تابعی از محیط است و هر رفتار توسط معدودی از عوامل محیطی مشخص می گردد.انسان سالم کسی است که تأییداجتماعی بیشتری به خاطر رفتار های متناسب ،از محیط و اطراقیانش دریافت می کند .شاید معیار تلویحی دیگر در مورد خصوصیات انسان سالم از دیدگاه اسکینر این باشد که انسان باید از علم،نه برای پیش بینی،بلکه برای تسلط بر محیط خویش استفاده کند. در این معنا فرد سالم کسی است که بتواند برای انجام هر روش،بیشتر از اصول علمی استفاده کند وبه نتایج سودمند تری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال ،هدفمندی، غایت نگری ومانند آن را کنار بگذارد(خدا رحیمی،1374واسکینر،1956).

مکتب شناختی:

ویلیام گلاسر[6]:انسان سالم بنا به نظریه گلاسر کسی است که دارای این ویزگی ها باشد.

1-واقعیت را انکار نکندودرد ورنج موقعیت ها را با انکار کردن نادیده نگیرد،بلکه با موقعیت ها به صورت واقع گرایانه روبرو شود.

2- هویت موفق داشته باشد یعنی عشق ومحبت بورزد وهم عشق ومحبت دریافت نماید.هم احساس ارزشمندی کند وهم دیکران احساس ارزشمندی او را تأیید کنند.

3- مسئولیت، زندگی ورفتارش را بپذیرد وبه شکل مسئولانه رفتار کند،پذیرش مسئولیت کاملترین نشانه سلامت روانی است .

4-توجه او به لذات دراز مدت تر منطقی ترومنطبق با واقعیت می باشد.

5-بر زمان حال وآینده تأکید نمایدنه برگذشته وتأکید اوبرآینده، نیزجنبه درون گری داشته باشد نه به صورت خیال پردازی باشد(خدا رحیمی،1374وگلاسر،1965).

مکتب هستی گرایی:

ویکتورفرانکل[7]نگرش فرانکل به سلامت روان تأکید عمده را براراده معطوف به معنا می گذارد.جستجوی معنا مستلزم پذیرفتن مسئولیت شخصی است.هیچ کس وهیچ چیز به زندگی انسان معنا نمی دهد مگر خودش .انسان باید با احساس مسئولیت آزادانه با شرایط هستی وزندگی روبرو شود ومعنایی درآن بیابد .به نظر فرانکل ماهیت وجودی انسان از سه عنصر معنویت ،آزادی ومسئولیت تشکیل شده است وسلامت روان مستلزم تجربه شخصی این 3 عامل است.معیار سنجش معنا دار بودن زندگی کیفیت آن است نه کمیت آن.حصول وکاربرد معنویت ،آزادی ومسئولیت نیز با خود انسان است. بنا به نظریه فرانکل انسان کامل بودن یعنی با کسی یا چیزی فراسوی خود پیوستن،به عقیده فرانکل جستجوی هدف در خود،شکست خویشتن است.لذا وی هدف رشد وتکامل انسانرا تحقق خود نمی داند بلکه چیزی بالاتر از آن می داند. سلامت روان یعنی از مرز توجه به خود گذشتن،از خود فراتر رفتن وجذب معنا ومنظوری شدن.

در این صورت خود نیز به طورطبیعی وخود به خود تحقق می یابد. (شولتر،1364وفرانکل،1375).

تعریف سلامت روانی از دیدگاه اسلام:

بهداشت روانی این است که انسان براساس فطرتش، همیشه در حال تقرب به خداوند بوده و با مردم در صلح و صفا و سازگاری بوده و دارای سلامت جسمی و موفقیت در زندگی، باشد.بهداشت روانی، حالتی است که در آن انسان، احساس رضا و آرامش کند و با حُسن خُلق با خدا و با خود و با مردم تعامل داشته باشد(ویسی،1392). بهداشت روانی در اسلام عبارت از اصول و روش‌های مشروعی است که در وهله اول باعث تأمین ایجاد، حفظ و در وهله دوم تقویت و تکامل سلامت نفس، و در وهله سوم به درمان بیماری‌های روانی انسان مسلمان می‌پردازد، هدف از این علم هموار کردن راه تکامل و حرکت انسان مسلمان تا رسیدن به مرتبه کمال مطلق است(حسینی،1368).


[1]self-consciousness

[2]HALL&Lindzey

[3] Adler Alfred

[4]Erich fromm

[5] carl Rogers

[6]William Glasser

[7]Victor Frankl


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق بهزیستی ذهنی، عملکرد شغلی و کیفیت زندگی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق بهزیستی ذهنی، عملکرد شغلی و کیفیت زندگی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 178 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 55
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق بهزیستی ذهنی، عملکرد شغلی و کیفیت زندگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

بهزیستی ذهنی

تعریف بهزیستی ذهنی

بهزیستی ذهنی، یک مفهوم شخصی و فردی است و بر حسب ارزیابی افراد از زندگی خودشان تعریف می‌شود (دینر[1] و همکاران، 1996). در واقع ارزیابی افراد از زندگی خودشان در حوزه‌های مختلف زندگی مانند بهزیستی هیجانی، بهزیستی روان‌شناختی و بهزیستی اجتماعی است. بهزیستی هیجانی به تعادل بین عاطفه مثبت و منفی اطلاق می‌شود. بهزیستی روان‌شناختی، عمدتاً ملاکی شخصی و خصوصی برای ارزیابی فردی از کنش‌های روانی فرد است، اما بهزیستی اجتماعی عمدتاً ملاکی عمومی و اجتماعی برای ارزیابی کنش‌های اجتماعی افراد در طول زندگی‌شان و در تعامل با دیگران محسوب می‌شود (کی یز[2]، 1998).

عناصر بهزیستی ذهنی

بنابراین، بهزیستی ذهنی دارای سه عنصر اصلی است: دو عنصر هیجانی «یعنی تجربه مکرر عاطفه یا هیجان مثبت، تجربه نامکرر و اندک هیجان یا عاطفه منفی» و نیز یک عنصر شناختی «ارزیابی افراد از رضامندی از زندگی که شامل رضایت افراد از جنبه‌های مختلف زندگی مثل رضایت زناشویی، رضایت شغلی و. . .» می‌باشد. طی 40 سال اخیر، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان به مفهوم‌سازی، اندازه‌گیری و مطالعه ابزارهای اندازه‌گیری سلامت روان از طریق تحقیقات بهزیستی ذهنی پرداخته‌اند (کی یز، 2003).

بهزیستی ذهنی شامل طیف گسترده‌ای از رگه‌ها و ویژگی‌های ذاتی و محیطی است. لیبومیرسکی، شلدوم و اسچکاد[3] (2005)، مدلی تلفیقی یا التقاطی ژنتیک- شخصیت یا مدل عوامل جمعیت شناختی- محیطی را برای بهزیستی و شادمانی ارائه دادند که شامل مجموعه عوامل ژنتیکی، عوامل و شرایط محیطی و نیز فعالیت‌ها و تمرین‌های ارادی و انتخابی است که طبق فرمول زیر تدوین شده است (لیبومیرسکی و همکاران، 2005):

رفتارهای ارادی + عوامل محیطی + عوامل ژنتیکی= بهزیستی

عوامل مؤثر بر بهزیستی

نخستین عامل مهم و عمده در تعیین بهزیستی افراد، عوامل ژنتیکی است. تعیین کنند‌ه‌های ژنتیکی در طول عمر افراد ثابت، در طول زمان پایدار و نسبت به تغییر یا کنترل ایمن هستند. این عامل به تنهایی 50 درصد از کل واریانس بهزیستی را به خود اختصاص داده است (لیبومیرسکی و همکاران، 2005).

هم‌چنین طی مطالعه‌ای که بر روی دوقلوها در سن 20 تا 30 سالگی انجام شد، میزان همبستگی بازآزمایی تقریباً 50 درصد بود، مهم‌تر این که میزان همبستگی در مطالعات بازآزمایی شادمانی دوقلوهای یک تخمکی در زمان‌های مختلف 80 درصد بوده است (اسنایدر و لوپز[4]، 2002).

در واقع وراثت، مؤلفه ثابتی در بهزیستی و شادمانی محسوب می‌گردد. در مقابل، همبستگی در دوقلوهای دو تخمکی، نزدیک به 7 درصد بود. مطالعات دیگر، گر چه تخمین‌های متفاوتی در خصوص سهم وراثت در شادمانی را نشان داده اند ولی همگی حاکی از این هستند که دو قلوهای یک تخمکی به طور قابل توجهی دارای الگوهای شادمانی مشابه بیشتری در مقایسه با دوقلوهای دوتخمکی بودند و همچنین میزان شادمانی این افراد در بزرگسالی نیز بخش وسیعی از تعیین کننده‌های ژنتیکی را نشان می‌دهد (هاشمیان، پورشهریاری، بنی جمالی و گلستانی بخت ، 1386).

بنا به تحقیقات لیبومیرسکی (2005)، تعیین کننده‌های ژنتیکی موجب ویژگی‌های خلقی شخصیت مثل برون‌گرایی، درون‌گرایی، خلق منفی، برانگیختگی و. . . می‌شوند که همگی ریشه در نوروبیولوژی افراد دارد. تغییرات این ویژگی‌ها طی طول عمر بسیار اندک است. به عنوان مثال کگان[5]، کودکان را از سن 4 ماهگی تا 11 سالگی مورد پی‌گیری و مطالعه قرار داد و نشان دادند که عدم مردم‌آمیزی کودکان در سن 11 سالگی احتمالاً ناشی از ویژگی عمده و خاص برخی نوزادان است که به واکنش کند معروف است، که این واکنش کند ناشی از الگوهای عصبی شیمیایی و ژنتیکی آن‌هاست (هاشمیان و همکاران، 1386).

عامل دیگری که بر بهزیستی مؤثر است اوضاع و شرایط محیطی است، این عامل 8 الی 15 درصد واریانس بهزیستی و شادمانی را به خود اختصاص می‌دهد و شامل عواملی همچون ملیت، فرهنگ، شرایط جغرافیایی مثل آب و هوا، عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنس، تحصیلات، نژاد، وضعیت تأهل، پیشینه و تاریخچه زندگی فرد مثل ضربه‌های دوران کودکی، تصادف، سوانح، وضعیت شغلی، امنیت کاری، درآمد، سلامتی، مذهب و. . . است (هاشمیان و همکاران، 1386).

گرچه تأثیر این عامل اندک است اما بدیهی است که مردم به طور گسترده‌ای می‌توانند خود را با شرایط جدید و حوادث زندگی به سرعت سازگار کنند، چه یک انطباق حسی باشد، مثل انطباق با بوی بد یا وزن سنگین یا انطباق فیزیولوژیکی (مثل درجه حرارت بسیار بالا یا پایین) یا رویداد خوشایندی مثل افزایش حقوق، هر یک از این متغیرها پاسخی را به محرک ایجاد می‌کند که پایدار و مکرر هستند (لیبومیرسکی و همکاران، 2005).

به عبارت دیگر تغییر و عدم ثبات، یکی از ویژگی‌ها و خصیصه‌ها و شرایط محیطی و موقعیتی است. افراد، قادر به کنترل این تغییرات هستند و در نتیجه شادمانی خود را این گونه افزایش می‌دهند. مثلاً یک بیوه میان‌سال می‌تواند دوباره ازدواج کند یا یک زوج بازنشسته شغل دیگری برگزینند، یا یک بازیکن مدرسه فوتبال، قراردادی جدید ببندد که نتیجه همه این‌ها، شادمانی بیشتر است (هاشمیان و همکاران، 1386).

هدی و ویرینگ[6] (1989)، طی 4 مطالعه طولی درباره حوادث مثبت و منفی، به عنوان مثال یافتن دوستان جدید بیشتر، ازدواج کردن، تجربه مشکلات جدی با فرزندان یا بیکاری، دریافتند که این حوادث بر رضایت از زندگی، خلق مثبت و منفی تأثیر می‌گذارد اما مردم بعد از مدتی به خط پایه اصلی و اولیه شادمانی خود باز می‌گردند و آن خط پایه را حفظ می‌کنند (هاشمیان و همکاران، 1386).


[1] Diener

[2] Keyes

[3] Lyubomirisky, Sheldon & Schkade

[4] Snyder & Lopez

[5] Kagan

[6] Hodi & Viring


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق بیماری قلبی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق بیماری قلبی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 190 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 78
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق بیماری قلبی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

بیماری قلبی

بیماری قلبی منجر به مشکلات تندرستی در افراد می شود. در طول یکسال 42 درصد از زنان و 24 درصد از مردان براثر حمله قلبی ناشی از آن از بین می روند. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین اختلالات قلبی و عروقی است و به عنوان یک اختلال مزمن، پیش رونده و ناتوان کننده مطرح می باشد. شیوع و بروز آن با افزایش سن بالا می رود به طوری که در آمریکا تقریباً یک درصد افراد بیشتر از 50 سال و حدود ده درصد سالمندان بالای 80 سال مبتلا به نارسایی قلبی هستند. از طرفی پیشرفت در اقدامات درمانی و جراحی سبب شده بیمارانی که از مرگ در اثر انفارکتوس قلبی جان سالم به در می برند، متعاقباً به نارسایی قلبی مبتلا شوند(جارسما، هالفنس، تن و دیگران[1]، 2000). روند فزاینده نارسایی قلب ناشی از عوارض بیماری های عفونی، التهابی، عروقی و دریچه ای قلب نیز یک مشکل عمده بهداشتی و یک بیماری اپیدمیک در ایالت متحده آمریکا محسوب می شود به طوری که در آمریکا5 میلیون نفر مبتلا به نارسایی قلبی بوده و سالانه حدود 500000 مورد جدید به این رقم افزوده می شود و انتظار می رود در 30 سال آینده آمار موجود دو برابر شود( زمبروسکی، موزر، بات و دیگران[2]، 2005).

در ایران نیز طبق آماری که مرکز مدیریت بیماری ها در سال 1380 منتشر کرده است، تعداد مبتلایان به نارسایی قلبی در 18 استان کشور 3337 در 100000 نفرجمعیت گزارش شده است. طی یک بررسی در شهریور ماه سال 1377 در ایران، 25درصد از بیماران بستری در بخش های قلب دچار نارسایی قلب بوده اند(رهنورد، ذوالفقاری، کاظم نژاد و دیگران، 1384).

ناتوانی قلب در خون رسانی علایم متعددی نظیر تنگی نفس، سرگیجه، آنژین صدری، ادم و آسیت را سبب می شود. این علایم منجر به عدم تحمل نسبت به فعالیت شده و تغییراتی را در سبک زندگی بیمار ایجاد می کند که بر رضایت و کیفیت زندگی وی تأثیر می گذارد. محدودیت های ایجاد شده همچنین وظایف شغلی، خانوادگی و زندگی اجتماعی بیمار را با مشکل مواجه کرده و سبب انزوای اجتماعی و افسردگی وی می گردد (دندردال، تامپسون، میلس و دیگران[3]، 2005). مارتنسون، دراکوپ، کاناری و دیگران[4] (2003) نیز بیان می کنند که منبع اولیه افسردگی و کیفیت زندگی نامطلوب در این بیماران به سبب وجود علایم متعدد فیزیکی ناشی از بیماری می باشد. همچنین دندردال و دیگران بیان می کنند شدت و تعدد علایم بیماری برای این بیماران ماهیتی تهدیدکننده داشته و احساس قریب الوقوع بودن مرگ سبب بروز اختلالات خلقی می گردد. اضطراب، ترس، نگرانی و اختلالات خلقی نهایتا سبب عدم بهره مندی از خواب مناسب می شود (دندردال و دیگران، 2005). علایم فیزیکی ناشی از بیماری و عدم تحمل فعالیت، موجب انزوای اجتماعی و همچنین اختلال در روابط جنسی بیماران شده و در نتیجه نقش های بیمار در زندگی خانوادگی و اجتماعی را تغییر و نهایتاً رضایتمندی آن ها را از زندگی کاهش می دهد. علاوه بر این نیاز به مصرف بعضی از داروها نظیر دیورتیک ها[5]، در روابط اجتماعی بیمار اختلال ایجاد کرده و به نوعی کیفیت زندگی آن ها را در بعد اجتماعی متأثر می سازد(زامبروسکی و کنتیکی[6]، 2003).

همچنین عدم تحمل فعالیت موجب می شود این بیماران در انجام فعالیت های معمول زندگی استقلال خود را از دست داده و در مراقبت از خود به دیگران وابسته شوند، لذا کیفیت زندگی خانواده این بیماران نیز تحت تأثیر قرار می گیرد (مولی، جونستون و ویتهام[7]، 2005). مطالعات متعددی نیز نشان داده است که بیماران مبتلا به نارسایی قلبی از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند. تیزدل، سگال و ویلیامز (2003) طی پژوهشی مشخص نمودند که عملکرد فیزیکی ضعیف و افسردگی، کیفیت زندگی نامطلوبی را در این بیماران سبب می شود. همچنین در پژوهشی که توسط ریدینگر، دراکوپ، بریچت و همکاران[8] (2001) انجام یافت، مشخص گردید که زنان مبتلا به نارسایی قلبی در مقایسه با زنان مبتلا به دیگر بیماری های مزمن کیفیت زندگی پایین تری دارند. جوهانسون، دال استروم و براستروم[9] (2006) نیز طی تحقیقی نشان دادند بیماران مبتلا به نارسایی قلبی[10] در مقایسه با مبتلایان سایر بیماری های مزمن نظیر بیماری های مزمن انسدادی ریه، آرتریت[11]، آنژین ناپایدار[12] و بیماران با سابقه سکته قلبی ازکیفیت زندگی پایین تری بهره مند هستند. کیفیت زندگی مفهومی مرتبط با رشته پرستاری بوده و پرستاران همواره در جهت ارتقای آن کوشیده اند. آن ها با ارایه خدمات درمانی و مشارکت در تحقیقات پرستاری سعی در بهبود کیفیت زندگی بیماران داشته اند (کینگ و هیندس[13]، 1998). از آن جا که این بیماری بر کل ابعاد زندگی بیمار یعنی شرایط جسمی، روانی و اجتماعی تأثیرمی گذارد، پرستاران باید با کسب اطلاعات جامع از کیفیت زندگی بیماران، برنامه ریزی های دقیق تری را انجام دهند(دندردال، تامپسون، میلس و دیگران، 2005). علیرغم وجود سابقه تحقیقات متعدد در خصوص کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، پیچیدگی و گستردگی تعاریف و ابعاد کیفیت زندگی اهمیت انجام پژوهش های نو در موضوع مورد بحث را بیش از پیش نمایان می سازد (کینگ و هیندس، 1998).

شیوع بیماری های قلبی عروقی مخصوصا بیماری قلبی کرونری، به شدت در چین، هند، پاکستان و خاورمیانه و از جمله ایران در حال افزایش است. در میان کشورهای توسعه یافته، میزان های مرگ ناشی از بیماری های قلبی عروقی در میان کشورهای استقلال یافته شوروی سابق بیشترین، در ایالات متحده و ار وپای غربی متوسط و در ژاپن کمترین است (کاسپر، برندوال، فایوسی و دیگران[14]، 2005). سازمان بهداشت جهانی اظهار می دارد که بیش از 50 درصد از مرگ ها و ناتوانی های ناشی از بیماری های قلبی و سکته مغزی، که با همدیگر هر ساله بیش از12 میلیون نفر را در سرتاسر جهان می کشند، می تواند با ترکیبی از تلاش های ملی و اعمال فردی موثر و ارزان و ساده، با کاهش عوامل خطر اصلی مثل فشار خون بالا، کلسترول بالا، چاقی و سیگار، برطرف گردد. از آنجا که پیشرفت بیماری قلبی عروقی به آسانی متوقف می شود، مزایای اکثر این مداخلات ترکیبی می توانند در عرض 5 سال اول اجرا به دست آیند. اگر هیچ اقدامی جهت بهبود سلامت قلبی عروقی صورت نگیرد و روند کنونی ادامه یابد، این سازمان تخمین می زند تا سال 2020 در سراسر جهان، 25 درصد از سال های سلامت زندگی به دلیل بیماری قلبی عروقی از دست خواهد رفت و بیشتر این رقم مربوط به کشورهای در حال توسعه است(سایت سلامت جهانی، 2007). موج همه گیری بیماری های قلبی عروقی در کشورهای در حال توسعه در ابتدا افراد مرفه تر را تحت تاثیر قرار داد، اما با پیشرفت همه گیری، این روند اجتماعی معکوس شد و افرادی که از نظر اجتماعی اقتصادی در سطح پایین تری بودند مستعد آسیب پذیری بیشتری شدند. مطالعات انجام شده در برخی از کشورهای در حال توسعه نشان داده است که فقیران نسبت به ثروتمندان در معرض خطر بالاتر حمله قلبی قرار دارند. همچنین، فقیران دسترس کمتری به خدمات بهداشتی داشته و عوامل خطر آنها در زمان مناسب تشخیص داده نشده و در نتیجه درمان موثری را دریافت نمی کنند. بنابراین، غفلت از همه گیری بیماری های قلبی عروقی بی عدالتی بزرگی در حق کشورها و مردمان فقیر است (ردی[15]، 2004) مطالعات انجام شده در سال 1382 در ایران نشان می دهد که بدون در نظر گرفتن تلفات ناشی از زلزله بم، تعداد 320204 مورد مرگ واقع شده است که اولین علت از نظر تعداد، مرگ ناشی از بیماری های قلبی-عروقی است و پس از آن حوادث و سوانح غیرعمدی قرار دارد. در همین سال تعداد موارد مرگ ناشی از بیماری های قلبی عروقی برای مردان 72682 و برای زنان 62068 و در کل 134750 مورد بوده است (نقوی، 1383).

بیماری عروق کرونر قلب در اثر تنگی و انسداد عروق کرونر، عروقی که خون سرشار از اکسیژن را به قلب می رسانند، به وجود می آید .این بیماری یکی از عامل های اصلی مرگ و میر در جهان محسوب می شود (سارافینو[16]، 2002.، سماوات و حجت زاده، 1384).

افسردگی، اضطراب، رفتار نوع A، خصومت، خشم و استرس روانی حاد به عنوان عوامل خطرساز پیدایش و تظاهر بیماری های کرونری محسوب می شوند. عاطفه منفی در معنای کلی آن، وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین و حمایت اجتماعی اندک رابطه معناداری با هریک از این عوامل روانشناختی دارند و برخی پژوهشگران معتقدند خصوصیات اخیر شاخص های معتبرتری از خطرات روانشناختی محسوب می شوند. داده های هنجاری پیری که بر روی 498 مرد با میانگین سنی 60 سال انجام شد نشان داد بین هیجانات منفی(ترکیبی از علائم اضطرابی و افسردگی) و بروز بیماری کرونری رابطه وجود دارد. اما در حال حاضر قویترین شواهد موجود مربوط به افسردگی است. مطالعات انجام شده بر روی افراد دچار بیماری شریان کرونر [17]نیز نشان می دهد وجود افسردگی در این بیماران خطر پیامدهای نامطلوب مرتبط با بیماری کرونر، از جمله انفارکتوس میوکارد[18]، عمل تجدید عروق در آنژین ناپایدار و مرگ را تقریبا دو برابر افزایش می دهد. افسردگی شدید شش ماه پس از پیوند بای پس شریان کرونر و یا تداوم علائم افسردگی متوسط که پیش از جراحی شروع شده و پس از شش ماه ادامه یابد، پیش بینی کننده افزایش خطر مرگ در طول پنج سال آتی است (کاپلان وسادوک، 2007؛ ترجمه رضاعی و فرزین، 1387).

متاسفانه بیشتر مردم تا خودشان و یا یکی از عزیزانشان دچار سکته قلب نشوند، به این نکته توجه ندارند که آنها نیز ممکن است در معرض خطر بیماری سرخرگ های تاجی باشند. چنین می نماید که خانم ها بیشتر دچار عقده انکار این بیماری هستند بسیاری از آنها بر این باورند که بیماری قلبی، تنها خاص مردان است، در حالیکه بررسی های آماری خلاف این را نشان داده است. هرساله 480 هزار خانم بر اثر بیماری های قلبی یا دیگر بیماری های عروق جان می سپارند واین بسیار بیشتر از شمار زن هایی است که از سرطان درمی گذرند. علاوه بر این سکته قلبی در خانم ها بدفرجام تر و شدید تر از مردان است(انجمن قلب آمریکا، 1996).

بسیاری از بیماران اظهار می دارند که هیچ دردی که نشانه خاص سکته قلبی باشد احساس نکرده اند و به جای آن احساس دیگری مانند(ناراحتی، فشار در قفسه سینه، سستی و ناتوانی) و یا حتی بدی گوارش کرده اند(در پاره ای از موارد درد و ناراحتی احساس نمی شود) و چون سکته قلبی بر گردش خون، تنفس و ریه ها تاثیر می گذارد، بیماران ممکن است پس از حمله دچار گیجی و منگی و یا تنگی نفس شوند. بالاخره گاه بیمار دچار سکته قلبی دچار آشفتگی است و پیوسته در حرکت است و از جایی به جای دیگر می رود تا بلکه احساس راحتی کند(انجمن قلب آمریکا، 1996).

بیماری سرخرگ های تاجی قلب یک مشکل با نام های بسیار است. ممکن است پزشک به شما به جای سکته قلبی بگوید که با انفارکتوس میوکارد مبتلا شده اید که اصطلاح علمی همان بیماری قلبی است و معنی واژه به واژه آن می شود: میوکاردیو یعنی بافت ماهیچه ای قلب و انفارکشن که انگلیسی است یا انفارکتوس که فرانسه است یعنی مردن به سسب نرسیدن خون(سکته). در سکته قلبی بافت ماهیچه قلب به سبب نرسیدن خون کافی می میرد(انجمن قلب آمریکا، 1996).

امروزه شیوع فزاینده چاقی، دیابت نوع دو و سندروم متابولیک[19] از عوامل خطرساز مهم آترواسکلروزیس[20] هستند(خدایی، 1388). تا سال ها تصور می شد که شیوع بیماری های قلبی – عروقی در مردان بیشتر از زنان است در حقیقت درصد تمام مرگ و میرهای ناشی از بیماری های قلبی –عروقی در زنان(43درصد) بیشتر از مردان(37 درصد)است. درحالیکه تعداد مطلق مرگ و میرهای ناشی از بیماری های قلبی – عروقی در طی دهه های گذشته کاهش یافته ولی در واقع تعداد آنها در زنان در طی این مدت افزایش یافته است. به نظر می رسد نقش التهاب وعوامل خطرساز فوق الذکر یعنی چاقی، دیابت نوع دو و سندروم متابولیک در ایجاد آترو اسکلروزیس در زنان مهم تر از مردان است(خدایی، 1388).

بیماری عروق کرونر به علت تنگی یا بسته شدن شریان های قلب است که باعث نرسیدن یا کم رسیدن خون به یک نقطه قلب می شود. علت بیماری عروق کرونر آترواسکلروز است که ناشی از تجمع چربی همراه با فیبروز و سختی در جدار عروق است که منجر به تنگ شدن شریان ها می شود و ممکن است به علت ایجاد لخته در روی این محل های تنگ شده انسداد کامل شریان کرونر ایجاد شده و منجر به انفارکتوس حاد قلبی[21] شود. بعضی عوامل باعث تشدید ایجاد ضایعات آترو اسکلروزیس می شوند که به این عوامل فاکتورهای خطر گویند که من جمله سیگار، دیابت و هیپرلیپیدمی[22] و هیپرتانسیون[23] است.


[1] - Jaarsma, T., Halfens, R., Tan, F., Abu-Saad, H., Dracup, K. & Diederiks, J

[2] - Zambroski, Moser, Bhat, Ziegler

[3] - Dunderdale, Thompson, Miles, Beer, Furze

[4] - Martensson, Dracup, Canary, Fridlund

[5] - Diuretics

[6] - Zambroski, C. H., & Kenticky

[7] - Molly, Jhonston, Witham

[8] - Riedinger, Dracup, Brecht, Padilla, Sarna, Ganz.

[9] - Johansson, Dahlström, Broström

2- Heart failure

3 - Arthritis

4 - unstable angina

[13]- King, Hinds

[14] - Kasper, Braunwald, Fauci, Hauser, Longo, Jameson

[15] - Reddy

2 - Sarafynu

[17] -Coronary Artery Disease(CAD)

[18] -Myocardial Ischemia(MI)

1 - Metabolic syndrome

2- Atherosclerosis

3 - Acute Myocardial Infarction

4 - Hyperlipidemia

[23] - hypertension


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق تحقیق و توسعه

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق تحقیق و توسعه
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 2084 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 100
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق تحقیق و توسعه

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

تحقیق و توسعه

تحقیق عبارت است از جستجو و پژوهش جامع، جدی و با پشتکار جهت کسب دانش کامل نسبت به مجهولات و موضوعات تحقیقاتی(جواهری 1375، ص 282).

تحقیق یا پژوهش، کاوش علمی در پی کشف و به کارگیری قوانین طبیعی، حقایق، روشها و فنون نوین است(laperes,graw,1978,p.1354).

واژه پژوهش هم پژوهشهای پایه و هم تحقیقات کاربردی، مطالعات و بررسیهای کانونمند و قانونمند، متمرکز و منتظم، را در برمی گیرد که در جهت دانش و درک علمی جامعتر از پدیده و موضوع مورد مطالعه، هدایت می گردد(1974,p.17).

تحقیق و توسعه کشف دانش جدید درباره محصولات، فرآیندها و خدمات و به کارگیری دانش برای ایجاد محصولات، فرآیندها و خدمات جدید و توسعه یافته است که نیازهای بازار را پوشش دهی می‌نماید (فدائی منش، کومار، 1386، ص 17).

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی تحقیق و توسعه را چنین تعریف می‌کند:

کار اخلاقی که بر پایه‌ای نظام یافته انجام می‌شود تا گنجینة دانش علمی و فنی حاصل از آن، به منظور ابداع کاربردهای جدید مورد بهره‌برداری قرار گیرد. (جین، ترایادنس، 1381، ص11).

طبقه بندی تحقیق

بنیاد ملی علوم (آمریکا)، تحقیق را به صورت زیر طبقه‌بندی می‌کند:

تحقیق پایه

تحقیق کاربردی

تحقیق توسعه‌ای (جین، ترایاندیس، 1381، ص 10).

تحقیق پایه

پژوهشهای پایه یا تحقیقات محض، شامل مطالعات و بررسیهای بنیادی،نظری و یا تجربی است که دانش علمی را پیش برده و به آن توسعه می بخشد، لیکن کاربرد علمی بی درنگ و بلاواسطه نتایج را مستقیماً مطمح نظر قرار نمی دهد(Graw,p156).

هدف تحقیق پایه درک یا دانشی عمیق‌تر دربارة موضع مورد مطالعه است نه کاربرد عملی آن. بنیاد ملی علوم، با در نظر گرفتن اهداف صنعت، این تعریف را اصلاح نموده، اشاره می‌کند که تحقیق پایه، آن بخش از دانش علمی را پیش می‌برد که اهداف مشخص تجاری ندارد، هر چند ممکن است این تحقیقات در حوزة علائق فعلی یا آتی سازمان تحقیق کننده قرار داشته باشد(Graw,p156).

این نوع تحقیقات در راستای افزایش دانش بشر نسبت به مجهولات و شناخت حقایق انجام می‌گیرد و هنگامی که هدف اساسی شخص محقق دستیابی دانش جامع و درک حقایق در خصوص موضوع مورد مطالعه بدون تأکید بر کاربرد موضوع علمی می‌باشد صورت می‌پذیرد (جواهری، 1375، صص 282، 284).

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در نشریه خود تحت عنوان «سنجش فعالیتهای علمی و فنی» تحقیق پایه را اینگونه تعریف می‌کند:

تحقیق پایه، تحقیق بکر و اصیلی است که به منظور کسب دانش نوین یا درک علمی تازه، انجام می‌شود. این نوع تحقیق اساساً هیچگونه هدف یا کاربرد عملی خاصی را دنبال نمی‌کند. تحقیق پایه، بر کلی بودن راه حل یا مفهوم تأکید دارد. تحقیق پایه محض، به نبوغ ذاتی محقق بستگی دارد، در حالی که تحقیق پایه جهت‌دار به وسیلة سازمانی که محقق در آن مشغول به کار است و در مسیر کلی موضوع مورد علاقة سازمان، هدایت می‌شود. تمایز اخیر میان دو نوع تحقیق بنیادی، جالب و در عین حال برای تمیز دادن بین تحقیق بنیادی تحت نظارت بخش خصوصی و بخش دولتی نیز مفید است. (جین، ترایاندیس، 1381، ص 11).

تحقیق کاربردی

تحقیقات کاربردی، پژوهشهایی را شامل می شود که در جهت استفاده و به کارگیری دانش حاصل از نتایج پایه، می کوشد موقعیتی را پدید آورد که بتواند در خدمت مقاصد عملی و اهداف بهره جویانه کار کند(Graw,p94) بنابراین، پژوهشهای کاربردی به سوی کاربرد عملی علم و دانش سمت گیری می نماید و برای بنگاه های صنعتی و تجاری، مفهوم کشف و انکشاف دانش عملی نوین را با اهداف ویژه بازرگانی، از نظر فرآورده ها و فرایندها، مستفاد می دارد(Graw,p17)

این نوع تحقیقات که عموماً براساس تحقیقات پایه‌ای انجام می‌گیرد کاربرد نتایج پژوهشهای پایه‌ای را دنبال می‌کند. (جواهری، 1375، ص 284)

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در نشریه خود «سنجش فعالیتهای علمی و فنی» تحقیق کاربردی را اینگونه بیان می‌کند:

تحقیق کاربردی نیز تحقیقی بکر است که به منظور حصول دانش علمی و یا فنی انجام می‌شود، لیکن سمت و سوی آن از همان آغاز در جهت هدف یا مقصد معینی است. تحقیق کاربردی، ایده‌ها را به عمل تبدیل می‌کند. (جین، ترایاندیس، 1381، ص 11)

تحقیق توسعه‌ای

تحقیق توسعه ای عبارت است از کاربرد نظام‌مند دانش یا مفاهیم حاصل از تحقیق، در جهت تولید مواد، وسایل،‌ نظامها یا روشهای سودمند، از جمله طراحی و تولید نمونه‌های نیمه صنعتی و فرآیندها. (جین، ترایاندیس، 1381، ص 11)

کوشش در خصوص استفاده از ایده‌های جدید و اصول و تکنولوژی منتج از تحقیقات در تولید محصولات جدید، بهبود کیفی و اقتصادی محصول تولیدی یا بهبود مواد، سیستم‌ها، روشها و فرآیندها، توسعه نام دارد و از جمله آثار آن در یک مجموعه صنعتی افزایش کارایی و افزایش بهره‌وری تولید، بهینه سازی محصولات، ارائه محصولات جدید و پیشنهاد روشهای کنترل کیفیت و طراحی پیشرفته می‌باشد (جواهری، 1375، ص 284).

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در نشریه خود تحت عنوان سنجش فعالیتهای علمی و فنی تحقیق توسعه‌ای را اینگونه بیان کرده است:

توسعه تجربی یا تکنولوژی، استفاده از دانش علمی به منظور تولید مواد، وسایل، محصولات، فرآیندها، نظام‌ها و خدمات جدید یا اساساً پیشرفته است (جین، ترایاندیس، 1381، ص 11).

نسلهای تحقیق و توسعه

نسل اول

نسل اول تحقیق و توسعه، آن دسته از فعالیتهای تحقیق و توسعه است که در تعداد محدودی از بنگاههای بزرگ با دامنه‌ای گسترده از تحقیقات پدید آمده است. این نوع تحقیق و توسعه به منظور جهش از دانش فعلی بازار به دانش‌های جدید، با هدف ایجاد فناوری نو برای تولید کالا و خدمات جدید صورت گرفت. این نسل با فعالیت معروف‌ترین آزمایشگاهها، در اوایل قرن بیستم در آمریکا، در شرکتهایی چون جنرال الکتریک، تلفن بل و کداک آغاز گردید. در نتیجه نوآوریها و ابتکارهای این آزمایشگاهها و سایر آزمایشگاههای دولتی و دانشگاهی در سالهای نخستین قرن بیستم، نظام اقتصادی دولتهای غربی، مرحله گذار از کشاورزی به صنعت را تجربه کرد(بهکیش، 1379).

نسل دوم

جنگ های جهانی اول تا دوم، زمینه‌ای برای تکامل نسل اول فعالیتهای تحقیق و توسعه با رویکرد کاربردی و توسعه در فناوریهای مختلف شد. گسترش تسلیحات جدید، خصوصاً بمب اتم از ره‌آوردهای این دوره بود. تعداد آزمایشگاههای نسل اول تا سال به مرز تقریبی 2000 واحد رسید. با پایان جنگ جهانی دوم، روسای شرکتها و مؤسسات برای حفظ برتری خود فعالیتهای واحد تحقیق و توسعه را بر حوزة تجاری سازی متمرکز کردند. به همین دلیل روشهای مدیریت پروژه که در زمان جنگ طراحی شده بود به کار گرفته شد و توسعه یافت. این روشها امروزه نسل دوم از تحقیق و توسعه نامیده می‌شود (دین محمدی، شهناری، 1385،ص223).

نسل سوم

مشکل پیش‌بینی امکان موفقیت R&D هزینه‌های سنگینی را بر دوش شرکتها می‌گذاشت. به منظور کارایی بیشتر و تعدیل هزینه‌های R&D، محققان روشهای ارزیابی سرمایه‌گذاری را در حوزة R&D پیاده کردند. نسل سوم R&D با مفهوم بودجه‌بندی خود را معرفی کرد که حد واسط سرمایه‌گذاریهای پر خطر با امکان موفقیت در دراز مدت و سرمایه گذاریهای نسبتاً کم خطر با امکان موفقیت در کوتاه مدت بود. پس از شکل‌گیری این مفهوم، طرحها و پروژه‌های تحقیقاتی از جنبه رقابتی‌پذیری، میزان ریسک و مدت زمان اجرا مورد بررسی قرار می‌گرفت. امکان ایجاد فناوریهای جدید در مسیر اجرای طرح و احتمال موفقیت تجاری آن و کار احتمالی آن در راستای راهبردهای اصلی تجاری مورد نظر این نسل بوده است. در این نسل، فناورری در یک طیف پیوسته مواجه با جریان نوآوری است. (دین محمدی، شهناری، ص 224، 223)

نسل چهارم

نوآوری در سازمانها با تحولات نسل سوم R&D در کشورهای توسعه یافته مسیر گردید. این تحولات در بازار بر عرضه کالاهای حاصل از توسعة فناوری متمرکز بود. اما پس از این که مصرف کنندگان با ارزیابی بهبود کیفی کالاها، رقبات میان تولیدکنندگان را شدت بخشیدند. نوآوری کنونی، دیگر جوابگوی نیازهای بازار نبود، در نتیجه نگرش نوآوری ساختاری که محصول نگرش به نسل سوم بود به شکست انجامید و ساختار تجارت از رویکرد به پایه R&D، به نوآوری تغییر یافت. بدین ترتیب، نسل چهارم R&D با تمایز اصلی که میان قابلیتهای نوآوریهای ناپیوسته و نوآوریهای پیوسته قائل می‌شد از اواسط دهة نود آشکار شد(دین محمدی، شهناری، ص 224).

موسسه تحقیق و توسعه[1]

یک موسسة تحقیق و توسعه، سازمان یا بخشی از یک سازمان است که در همه فعالیتهای فرآیند تحقیق و توسعه ایفای نقش می‌کند(نواز شریف، 1367).

تحقیق و توسعه واحدی است در قلب صنعت که نقش آن تغذیه تکنولوژیکی صنعت در جهت همگامی آن با روند پیشرفت علم و دانش در سطح جهان و همچنین تأمین نیازهای و خواستهای مردم است بطوریکه می‌‌توان گفت تحقیق و توسعه تنها یک واحد یا یک دپارتمان مانند سایر واحدهای یک شرکت نیست بلکه فلسفه یک شرکت یا مجموعه صنعتی برای حیات و جلب رضایت مشتری است(جواهری،1375،ص 284).

در هر صنعت اتخاذ تصمیم در مورد چگونگی سازماندهی و سرمایه گذاری برای امور تحقیق و توسعه، عموماً به عنوان بخشی از برنامه ریزی استراتژیک، به اهداف و سیاستهای کلی آن موسسه وابسته می گردد. چنانچه تولید کننده ای بخواهد اولین عرضه کننده فرآورده ای باشد، معمولاً ناگریز به تامین، تجهیز و سازماندهی امور تحقیق و توسعه با هزینه نسبتاً گزاف خواهد بود و البته با هدایت صحیح برنامه های تحقیق و توسعه و پس از کسب موفقیت در دستیابی به تولید مورد نظر، این قبیل هزینه ها به بهترین وجه ممکن بازگشت و جبران می شود. اولین نمونه تاریخی فعالیتهای تحقیق و توسعه را می توان از شرکت جنرال الکتریک مثال آورد. در واقع تا پایان قرن نوزدهم میلادی، اهمیت و جایگاه تحقیق و توسعه در صنایع ناشناخته بود. اولین آزمایشگاه تحقیق و توسعه در شرکت آمریکایی جنرال الکتریک شروع به کارکرد.این شرکت ملاحظه کرده بود که ابداعات جدید، محصولات اصلی و منابع در آمد شرکت را تشکیل می دهند. این شرکت در سال1900 میلادی، یکی از استادان دانشگاه (ام.آی.تی) را برای راه اندازی سازمان تحقیق و توسعه خود به همکاری دعوت کرد. این استاد نیز یکی از دانشجویان سابق خود را، که به تازگی با دریافت درجه دکترا از آلمان بازگشته و در دانشگاه (ام.آی.تی) با حقوق سالیانه 1500 دلار استخدام شده بود با حقوقی دو برابر این مبلغ، به همکاری در آزمایشگاه تحقیق و توسعه شرکت جنرال الکتریک به کار دعوت کرد ماموریت وی توسعه رشته لامپ تنگستن، در رقابت با رشته لامپ تانتالوم تعیین گردید، که در آلمان ساخته شده بود. پس از صرف اندکی بیش از 5 سال وقت و یک صد هزار دلار هزینه در سال 1911 میلادی، این فعالیت تحقیق وتوسعه با موفقیت همراه شد، آزمایشگاههای تحقیق و توسعه شرکت جنرال الکتریک، نه تنها آن شرکت را همواره به عنوان یکی از پیشگامان اصلی تکنولوژی به شماره آورده بود، بلکه به عنوان تنها شرکتی شناخته شده است که در تاریخ ثبت اختراعات توانسته است بیش از 50 هزار اختراع را به ثبت برساند(1980,ص22)

مشخصات واحد تحقیق و توسعه

یک مجموعه با مکانیزمی جهت دریافت اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع اطلاعاتی ملی و بین‌المللی و انتقال نتایج کار واحد به مجموعه صنعتی ونظارت بر اجرای آن.

1- یک مجموعه با امکانات و مدیریت لایق جهت انجام کلیه وظایف محوله

2- یک مجموعه با امکانات جهت پرورش افراد مطلع، خلاق، مبتکر و علاقمند به تحقیقات.

3- یک مجموعه با توانایی‌های کافی و دارای سیستمی جهت ارتباط با جامعه به منظور پاسخگویی به نیازهای بازار (جواهری،1375،ص 284).

آثار واحدهای تحقیق و توسعه بر جامعه

1- شناسایی و پرورش افراد مستعد، خلاق و مبتکر

2- ایجاد شغل

3- ترویج حس نوآوری و تحقیق در جامعه

4- ایجاد در رقابت صنعتی در سطح کشور و در سطح بین‌المللی

5- ارائه تولیدات صنعتی جدید متناسب با نیازهای جامعه

6- ارتقاء سطح کمی و کیفی محصولات صنعتی

7- رشد اقتصاد جامعه

8- قابلیت رقابت محصولات صنعتی و اشباع بازار داخلی و صادرات

9- خودکفایی صنعتی(جواهری،1375،ص 284).

نیازهای بخش تحقیق و توسعه

نیروی انسانی کارآمد، خلاق و علاقمند.

1) مدیریت

2) امکانات سخت افزاری و نرم‌افزاری

3) تجهیزات و لوازم و آزمایشگاهی

4) منابع اطلاعاتی (جواهری،1375،ص 284).

وظایف واحدهای تحقیق و توسعه

1) انجام تحقیقات کاربردی

2) انتخاب و جذب تکنولوژی

3) صدور تکنولوژی

4) تحقیقات توسعه‌ای در خصوص مواد، روشها، فرآیندها، ابزارها و تجهیزات، دستگاهها، محصولات، قطعات یدکی، استفاده از ضایعات،‌کاهش آلودگی و...

5) انجام آزمایش در خصوص مواد اولیه، محصولات و قطعات

6) ارائه روشهای جدید آزمون و کنترل کیفی

7) حضور در نمایشگاه‌ها، سمینارها، کنفرانس‌ها و سایر مجامع و انجمنهای علمی و تحقیقاتی (جواهری،1375،ص 284).

مشکلات واحدهای تحقیق و توسعه

1- عدم وجود ارتباط مناسب بین واحد تحقیق و توسعه با سایر واحدهای شرکت.

2- عدم وجود ارتباط مناسب بین واحد تحقیق و توسعه با سایر واحدهای تحقیق و توسعه، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی.

3- عدم وجود ارتباط مستمر با سایر مؤسسات تحقیقاتی در سطح جهان.

4- عدم وجود ارتباط مناسب با بازار مصرف و اطلاع از نیازهای جامعه.

5- عدم سرمایه‌گذاری کافی.

6- کمبود نیروی انسانی متخصص.

7- عدم اعتماد مجموعه شرکت و جامعه به نتایج کارهای تحقیقاتی این واحد.

8- عدم انتقال مشکلات صنعت به این واحدها.

9- عدم استفاده کامل از توانایی‌های بالقوه این واحد.

10- در پاره‌ای موارد مدیریت ضعیف این واحدها.

11- عدم وجود یک برنامه‌ریزی تحقیقاتی جامع و تعیین اولویتهای تحقیقاتی.

12- عدم مشارکت واحد تحقیق و توسعه در برنامه‌ریزی‌های آتی مجموعه شرکت.

13- انتخاب نامناسب و نامتناسب پروژ‌ه‌های تحقیقاتی.

14- تأکید بیشتر بر جنبه تحقیق بجای توسعه.

15- عدم وجود روحیه همکاری قوی و عموماً کار گروهی ضعیف.

16- ضعف در منابع اطلاعاتی.

17- عدم وجود جاذبه‌های مادی برای کارکنان این واحدها.

18- عدم استفاده عملی و انتقال درست نتایج کارهای تحقیقاتی این واحدها به بخش تولید.

19- کمبود اطلاعات و تجهیزات سخت‌افزاری، نرم‌افزاری، آزمایشگاهی و غیره.

20- ضعف در آموزش کارکنان این واحدها(جواهری، 1375، ص 290).

مدیریت پژوهشی[2]

مفهوم مدیریت پژوهشی

«فرآیند سازمانی و انگیزه بخشی به دانشمندان، مهندسان و عوامل موثر دیگر در تحقیق و توسعه است به طریقی که نقش فعال و کارآمد فرآیند و توسعه در جهت نیل به هدف‌های بنیانگذار مؤسسه و جامعه، تضمین شود.» (نوار شریف، 1367).

عنصر مدیریت پژوهشی بر شرایط مدیریتی با مسائل آماده سازی، اجرا، انتشار و توزیع، انتشارات و ارزیابی علمی تمرکز دارد(AMINI،2003، ص7).


[1] - Research and development institue

[2] - Research management